کارگردان فیلم «گل به خودی» مطرح کرد؛
با این قیمت بلیت کسی سینما نمیآید/ سیاستهای شعاری، ژانر کودک را به سمت نابودی برده/ به آینده سینمای ایران خوشبین نیستم
احمد تجری کارگردان فیلم «گل به خودی» معتقد است با سیاستهای غیرحمایتی و شعاری که از سینمای کودک میشود، بیم این وجود دارد این ژانر به کلی از سینمای ایران حذف شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در بسیاری از کشورهای جهان سینمای کودک و نوجوان یکی از پرمخاطبترین سینماهاست و برای مدیران، فیلمسازان و مردم از اهمیت بالایی برخوردار است. در ایران اما متاسفانه این امر بالعکس است. سالهاست که سینمای کودک و نوجوان جدی گرفته نمیشود و از حمایت کمی برخوردار است. همین امر موجب شده تا تولیداتی که در این ژانر هستند در گیشه موفق نباشند و کم کم چراغ سینمای کودک و نوجوان ایران رو به خاموشی برود.
فیلم سینمایی «گل به خودی» به کارگردانی احمد تجری و تهیهکنندگی علی قائم مقامی فیلمی در ژانر کودک و نوجوان است که در اکران ویژه نوروز ۱۴۰۱ حضور دارد. «گل به خودی» با بازی ابوالفضل رجبی، ال آی بشارت، رایان سرلک و… فیلمی است که در فضای موزیکال به آرزوهای چند کودک در پرورشگاه میپردازد که با ورود چند عروسک وارد فضای فانتزی میشوند.
به این بهانه با کارگردان این فیلم (احمد تجری) به گفتگو نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
به نظر ژانر کودک در سالهای اخیر در سینمای ایران جدیتر از قبل گرفته شده و برگزاری جشنواره تخصصی این ژانر و سهمیه اکران نوروزی از جمله اقداماتی است که شاهد آن بودیم، آیا این اقدامات و سیاستگذاریها توانسته به این ژانر کمک شایانی کند؟
چندسالی است که سینمای کودک جدیتر گرفته میشود ولی هنوز فاصلهی زیادی داریم با دوران طلایی سینمای کودک در دهه هفتاد که ما با دیدن آن فیلمها عاشق سینما شدیم. دلیلش را نمیدانم فقط اینکه از طرف دولت حمایت نمیشود و بودجهای اختصاص داده نمیشود. درست است که جشنوارههایی مانند جشنواره فیلم کودک به فیلمسازها کمک میکند ولی این جشنواره خروجی چندان خوبی نداشته؛ هم در معرفی بازیگرهای جدید و هم در اکران موفق نبوده است. کانون پرورش فکری کودکان هرسال تعدادی فیلم تولید میکند و بودجه دولتی دارد، برخی فیلمها هم از بنیاد سینمایی فارابی کمک میگیرند و فیلم میسازند. فیلمسازی مثل من که با بودجه شخصی و مستقل وارد حوزه سینمای کودک شده هیچ حمایتی از جانب بنیادفارابی و کانون پرورش فکری نمیشود. این امر قطعا ما را دلسرد میکند که دیگر وارد این حوزه نشویم. در اکرانها و سانسها اگر دقت کنید، سانس درستی به این فیلمها تعلق نمیدهند، تیزر تبلیغاتی پخش نمیکنند، به همین دلیل است که کسی رغبت نمیکند که وارد حوزه سینمای کودک شود و به سراغ فیلمهای طنز میروند که فروش خوبی هم دارند.
اکران نوروزی امسال پس از یک دوره سخت سینما که گرفتار کرونا بود دوباره تقریبا شکل همیشگی خودش را گرفته است، آیا سینما دوباره به شرایط قبل از کرونا برخواهد گشت؟
امسال شرایط کرونایی بهتر شده و اکران نوروزی مثل هرسال سروصدای خود را داشته و با رایزنیهای انجام شده لیست فیلمها را دادند ولی افزایش قیمت بلیتها سرسامآور است و در توان همهی افراد جامعه نیست که بلیت تهیه کنند و به سینما بروند. مخاطب سینما کم شده هرچند که روی عدد فروش برخی فیلمها خوب است ولی باید دید تعداد مخاطب چه میزان است. که طبق آمار نسبت به گذشته افت کرده است. به دلیل شرایط بد اقتصادی که داریم این کاهش چشمگیر بوده است.
فیلم گل به خودی از کلیشههای مرسوم در ژانر بهره برده است، از ابتدا قصد داشتید با همین تم موزیکال فیلم را تولید کنید یا طرح در ابتدا چیز دیگری رود و در ساخت تغییر کرد؟
ایدهی اولیهی «گل به خودی» طور دیگری بود. قرار بود در یک فضای فانتزی و سورئال ساخته شود که برآورد هزینهها زیاد بود و تجهیزاتی لازم بود که در ایران نداشتیم. تصمیم گرفتیم که تغییر دهیم. سرمایه گذار فیلم هم تغییر کرد. قصه را به کمک همکارم تغییر دادیم و به یک شکل ساده و روان و امروز و رئال با چند عروسک و بازیگران کودک و نوجوان که داشتیم به یک قصهی روان ساده رساندیم.
در فیلم عروسکهای زیادی حضور دارند که برخی شباهت به کاراکترهای واقعی مانند یک منتقد سینما دارند، خلق این عروسکها چگونه بود؟
به هر حال در دنیای کودکان عروسکها همیشه نقش مهمی دارند و با کودکان میتوانند با آنها راحتتر ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل در فیلم ما نیز عروسکهای مختلفی طراحی شدند که برخی از آنها نیز از دنیای پیرامون الهام گرفته شدند.
فیلمهای ژانر کودک و نوجوان در دنیا به فروشهای بالا و محبوبیتهای زیادی دست پیدا میکنند چرا در ایران این اتفاق برای فیلمهای ژانر کودک نمیافتد؟
برای ژانر کودک و نوجوان در همه جای دنیا هزینههای زیادی میکنند، تبلیغات زیاد میکنند، کمپانیهای بزرگ حمایت میکنند و فروش خوبی هم به دست میآورند. بعضا دیدیم که فیلمهای ژانر کودک و نوجوان از خیلی از فیلمهای بزرگسالان بیشتر فروش کرده است. با استقبال خوبی هم روبرو میشوند و حمایت میکنند. حتی خود بزرگسالان هم آن فیلمها را میبینند. در ایران نمیدانم چرا اینگونه نیست. چرا اصلا اهمیت و بها نمیدهند. هر ساله تنها یک جشنواره کودک و نوجوان داریم که در اصفهان برگزار میشود. آن هم بدون هیچ پوشش خبری و بدون هیچ سروصدایی به پایان میرسد. اگر حمایت، هزینه و اعتماد کنند به فیلمسازان جوان که در حوزه کودک و نوجوان دوست دارند وارد شوند و کار خوب انجام دهند، قطعا مثل کشورهای بزرگ صاحب سبک، میتوانیم تولیدات خوبی داشته باشیم و فروش خوبی هم در سطح بینالملل شاهد باشیم اما مدیران ما دل هزینه کردن را ندارند؛ ترجیح میدهند هزینهای که در سال برای یک فیلم خوب در ژانر کودک و نوجوان میکنند که میتواند همهی کودکان و نوجوانان جذب کند و حتی در سطح بینالملل موفق باشد، در فروش و اکران ترجیح میدهند این هزینه را به دوستان و آشنایان خود بدهند و در سال به جای یکی دو فیلم خوب، بیست فیلم ضعیف تولید کنند. آن بیست فیلم هم که به جشنوارههای دولتی بدهند بدون آنکه خروجی مناسبی برای اکران یا کودکان داشته باشد.
آینده سینمای ایران را با توجه به تغییر سیاستهای سازمان سینمایی و شکلگیری دولت جدید چگونه میبینید؟
من نسبت به آینده سینمای ایران خوشبین نیستم، چون با این سیاستهای غیرکارشناسانهای که در سیاست فروش، اکران و پروانه ساخت و پروانه نمایش اعمال میکنند و یک فیلم را دوست دارند حمایت کنند و در سطح شهر بیلبورد میزنند و از آن طرف یکسری فیلمها را نه، با سلیقههای شخصی به فیلم کودک ضربه میزنند و به فیلم من که یک فیلم ساده و شریف کودکانه است ممیزیهایی میزنند که فکر میکنم اصلا فکر شده نیست، به نظر آینده سینما و این ژانر خوشبینانه نیست.
با همهی اینها اگر سینمای ایران همینگونه جلو رود همانطور که میبینیم خیلی از سینماهای ما تعطیل شدند و خیلی از تهیهکنندگان سراغ شغل دیگری رفتند، خیلی از عوامل سینما خودشان را بازنشسته کردند و سراغ شغل دیگر رفتند. من آینده را خوب نمیبینم. اگر سیاستهایی که مدیران پیش گرفتند ادامهدار شود، دقیقا شبیه تیم فوتبال ضعیف و خستهای که نمیتواند گل بزند و در آن تیم فقط برخی با تکیه بر توانایی فردی خود کار انجام میدهند، سینمای ما هم همینگونه خواهد شد کمااینکه در این سالها سیستم حاکم نبوده است و شاهد یکسری استعدادهای فردی بودیم. یکسری از فیلمسازان جوان و صاحب سبک که دارند فیلم میسازند و ما لذت میبریم وقتی فیلمهایشان را میبینیم متوجه میشوم که با چه زحماتی و با تکیه بر توانایی های فردی به اینجا رسیدهاند نه ساختار درست و فکر شده.
اگر نکته خاصی وجود دارد که تمایل دارید مطرح شود بفرمایید.
ممنونم از کسانی که فیلم گل به خودی را حمایت کردند تا در سهمیه اکران نوروزی باشد. چون تا آخرین لحظات قرار نبود فیلم ما در اکران نوروزی باشد. ما سال گذشته اعلام آمادگی کردیم ولی فیلم آقای مجید مجیدی را گذاشتند. امسال هم تا اسم ما نبود و بعد رایزنیها انجام شد که امسال در سهمیه نوروزی باشد؛ ولی حضور فقط مهم نیست، حمایت خیلی مهمتر است. دریغ از یک پوستر و تیزر تبلیغاتی برای ژانری که باید حمایت شود تا سرپا بماند. سه بیلبورد محیطی از شهرداری دادند که تنها چهار روز بود و بعد آن برداشتند که تبلیغات ماه مبارک رمضان را بزنند. چهار تا زیرنویس بازرگانی در شبکههای صداوسیما در شبکههای شما، آموزش و یکسری شبکههای جدیدی که به نظرم رئیس آن شبکه، خودش آن را نبیند چه برسد به مخاطبان تلویزیون!
سینمای کودک ایران با این سیاستهای شعاری نابود شده ولی فیلمسازانی که علاقهمندند و با بودجه شخصی کار میکنند آن هم بدون کمک از کانون پرورش فکری کودکان و بنیاد سینمایی فارابی قطعا با اینگونه حمایتهایی که انجام میدهند همین میزان وجود سینمای کودک هم رو به نابودی میرود. خود سینماگران سینمای کودک هم حمایت نمیکنند. متاسفانه اگر فیلمی اکران شود در پی تخریب و حسادت هستند. ما همه عضو یک جامعهی هنری هستیم. عضو یک صنف هستیم و باید از تمامی کارها حمایت کنیم. سینمای کودک واقعا مظلوم واقع شده؛ امیدوارم که اتفاقهای خوبی رخ دهد و حمایتهای لازم انجام شود، فیلمها خوب فروش کنند و سرمایهگذاران رغبت کنند که به سمت سینمای کودک بیایند.