خبرگزاری کار ایران

کارگردان مستند «هیچکس منتظرت نیست» مطرح کرد؛

شیوه برخورد با معضل کارتن‌خوابی و اعتیاد در کشور درست نیست/ داستان زنی که بعد از ۲۴ سال سرانجام پاک شد/ برخی ۴۰ سال کارتن‌خواب می‌مانند

شیوه برخورد با معضل کارتن‌خوابی و اعتیاد در کشور درست نیست/  داستان زنی که بعد از ۲۴ سال سرانجام پاک شد/ برخی ۴۰ سال کارتن‌خواب می‌مانند
کد خبر : ۱۲۰۴۳۵۰

محسن اسلام‌زاده معتقد است شیوه بازپروری و بازتوانی معتادان و کارتن‌خواب‌ها در کشور به شکل درستی انجام نمی‌گیرد و برای سامان دادن به این معضل مسئولان چاره‌ای جز صبوری ندارند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محسن اسلام زاده از آن دسته از مستندسازانی است که با انتخاب سوژه‌های سخت و ملتهب به سراغ ساخت آثاری همچون «زندگی میان پرچم‌های جنگی»، «روز ناتمام من و فرمانده»، «اسرار زندان ابوسلیم» و مستند اهل سنت ایران رفته است که برای تولید هرکدام مجبور به انجام کارهای خطرناک و حتی آسیب دیدن وی شده است. 

مستند «هیچکس منتظرت نیست» جدیدترین ساخته اسلام زاده به سوژه ملتهب و اجتماعی پرداخته است که روایتی از آن سوی دیگر زندگی و معظلات زیرپوست شهر را نمایان می‌کند. اثر جدید مرکز مستند سوره روایتی از مرکز نگهداری زنان کارتن‌خواب در میدان شوش تهران است، زنانی که دچار آسیب‌های اجتماعی شده‌اند و خانواده آنان را طرد کرده‌اند. این مستند که پیش از این موفق به کسب جایزه ویژه ناجی هنر از پانزدهمین جشنواره سینماحقیقت شده بود، در چهلمین جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمد. به همین بهانه با محسن اسلام‌زاده کارگردان این مستند گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید: 

شیوه برخورد با معضل کارتن‌خوابی و اعتیاد در کشور درست نیست/  داستان زنی که بعد از ۲۴ سال سرانجام پاک شد/ برخی ۴۰ سال کارتن‌خواب می‌مانند

مستند شما بعد از اکران در جشنواره حقیقت حسابی سر و صدا کرد و آن مرکز نگهداری زنان کارتن خواب هم مورد توجه قرار گرفت. چطور شد با این اشخاص آشنا شدید و سوژه اصلی مستند را چگونه انتخاب کردید؟ 

اول باید این را بگویم که خداروشکر با نمایش این مستند آن مرکز نگهداری همچنان در حال فعالیت است و نگاه شهرداری هم این است که این مرکز در این نقطه از جنوب شهر حفظ شود. متاسفانه در همین روزهای اخیر یکی از مراکز نگهداری زنان بی‌خانمان در هرندی تهران تعطیل شد و حدود ۹۰ مددجوی آن مرکز به همین مرکز شوش پناه آورده‌اند و آنجا مستقر شده‌اند. همین مرکز را هم عده‌ای با پرونده‌سازی و مسئله‌سازی به دنبال تعطیلی‌اش هستند. 

سامان دادن افراد بی‌خانمان و کارتن خواب یکی از معظلات اصلی نه تنها تهران بلکه اکثر شهرهای پرجمعیت است. شما که از نزدیک با این افراد و مشکلات آن‌ها آشنا شدید راهکار اصلی سر و سامان دادن به این وضعیت را چه می‌دانید؟ 

این معضل متاسفانه دیگر فقط مخصوص شهر تهران و چند شهر بزرگ کشور نیست، ما الان در شهرهای کوچک هم شاهد این مشکلات کارتن خوابی هستیم و روز به روز هم بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. در بعضی از ارگان‌ها و نهادها به دلیل اینکه آشنایی درستی با ابعاد موضوع وجود ندارد سهل انگاری و بی‌برنامه‌گی وجود دارد. مسئله آسیب‌های اجتماعی بسیار حساس است و نیاز به استفاده از افراد خاص خودش را دارد که این موضوع را بشناسند و دسته‌های مختلف این جمعیت را بشناسد. برخی از این افراد بعضا مواد فروش هستند، برخی از روی ناچار تن‌فروشی می‌کنند و برخی دیگر هم در دام اعتیاد افتاده و فقط بیمارانی هستند که نیاز به کمک دارند. باید اساس نیت این باشد که کاری انجام دهیم که اینها یک قدم به سمت ما بیایند تا بهبودی حاصل کنند. هر کسی که حداقل آشنایی با این معضل دارد به خوبی می‌داند که این امکان‌پذیر نیست که در همان گام اول شما به صورت ضربتی بتوانید همه اینها را جمع کنید و سر و سامان دهید. این کار نیاز به صبر و استقامت و دلسوزی دارد. 

موضوع مستند شما بیشتر درباره این است که این افراد حتی بعد از بهبودی نیز از جامعه طرد می‌شوند و حتی خانواده خودشان نیز حاضر به پذیرفتن آن‌ها نیست. 

اصلا سوژه مستند «هیچکس منتظرت نیست» یک خانمی است که مدت ۲۸ سال خانواده را ترک کرده که ۲۴ سال از آن را معتاد و خلافکار و کارتن خواب بوده اما حالا ۴ سال است که پاک شده ولی اجتماع در پذیرفتن او تردید دارد، حتی خانواده او هم به او اعتماد ندارد و سمت او نمی‌آید. خب اگر شما در چنین شرایطی برنامه ریزی خود را بر این فرضیه استوار کنی که ظرف یکسال می‌شود این افراد را پاک کرد و به خانواده برگرداند؛ مشخص است که این اتفاق عملی نمی‌شود و جامعه و خانواده این افراد را نمی‌پذیرد و دوباره همان آش می‌شود و همان کاسه. در این سیکل معیوب بازپروری میلیاردها تومان پول به فنا رفته است چرا؟ چون شناخت دقیقی از این معضل وجود ندارد. ما در این مستند سعی کردیم این زنگ را به صدا درآوریم که اعتیاد، کارتن خوابی و مشکلاتی از این دست یک شبه قابل حل کردن نیست و باید فکر اساسی و تخصصی در این ارتباط شود. اول باید موضوع درک شود که این افراد نیاز به حمایت مستمر و پیگیری تخصصی دارند و حل مشکلات آنان یک شبه اتفاق نمی‌افتد. 

از نظر شما سرمنشاء این معضل از شهرهای بزرگ این است؟ 

من فکر می‌کنم این‌ عدم درک از روند بهبودی مشکل اصلی این ماجرا است. الان ما فردی را داریم که چهل سال است کارتن خوابی می‌کند و در همه زمینه‌ها هم پخش و مصرف مواد هم فعالیت می‌کند. این نمونه‌ها را باید در چارچوب خودش مورد بررسی قرار داد. 

گاها پرداختن به این افراد یا این موضوعات را در سینمای ایران برچسب سیاه نمایی می‌زنند و کمتر اجازه مطرح شدن می‌گیرد.

به نظر من با یک فرمول‌هایی می‌شود به سراغ این سوژه‌ها نیز رفت. همین فیلم مستند من را کسی نمی‌تواند بگوید که این فیلم سیاه‌نمایی می‌کند. این فیلم کار خودش را انجام داد و آن موضوعی را که باید مطرح کرد. زاویه نگاه و دید کارگردان در این موضوعات تعیین کننده است. به هر صورت این دست سوژه‌ها به ذات خود تلخی دارد ولی با یک نگاه درست قطعا سیاه نمی‌شود. فرم در این قضیه مهم است زیرا شما از ابتدا باید ببنید با ساختن این کار به دنبال حل مسئله هستید یا صرفا مطرح کردن آن. متسافانه برخی فیلم‌ها هم در این حوزه به دنبال پسند جشنواره‌های خارجی و داخلی می‌روند و از اصل موضوع غافل می‌شوند. در هر حال این نگاه کارگردان است که این تمایز را بین فیلم دغدغه‌مند و سیاه‌نما جدا می‌کند. 

درباره حضور در جشواره حقیقت و جشنواره فجر بگویید، با اینکه فیلم شما مورد اقبال مخاطبان قرار داشت اما نتوانست جوایز زیادی را به خودش اختصاص دهد. 

واقعا مهمترین جایزه مستند همان دیدن تاثیر کار روی مخاطب است که وقتی از سالن بیرون می‌آید به فکر فرو می‌رود و یک چالش ذهنی برای او ایجاد می‌شود. دیدن این صحنه بزرگترین جایزه یک فیلمساز است. من در همین اکران‌ها در جشنواره حقیقت به چشم خودم دیدم که برخی مخاطبان با چشمان گریان از سالن خارج می‌شدند. اما هیچکس نمی‌تواند این ادعا را داشته باشد که جایزه برایش لذت‌بخش نیست. یکی از محسنات جشنواره‌ها این است که در یک زمان معین همه اصحاب رسانه، منتقدان و مخاطبان حرفه‌ای فیلم‌ها را می‌بینند و درباره آن‌ها بحث می‌کنند و باعث ایجاد انگیزه و پیشرفت فیلمساز می‌شود. چه چیزی بالاتر از اینکه وزیر ارشاد بعد از تماشای فیلم عنوان کرده بود که این مستند باید در هیات دولت نمایش داده شود تا همه دولتمردان از این معظلات از نزدیک آشنا شوند. خب این مباحث دقیقا همان چیزی است که من به عنوان سازنده مستند به دنبال آن بودم. البته که برای من دردناک است که هیات داوران این میزان فاصله با مردم دارد و نمی‌بیند که فیلم در میان مخاطبان تاثیرگذار است و توانسته درست و اثرگذار باشد. اما شکر خدا فیلم «هیچکس منتظرت نیست» چه در جشنواره حقیقت و چه در جشنواره فجر با استقبال مخاطبان همراه بود و توانستیم بازخوردهای خیلی خوبی از مخاطبان بگیریم. تلاش ما این است که بتوانیم فیلم را در تمام نقاط کشور با همکاری حوزه هنری پخش کنیم تا مخاطبان بیشتری به تماشای آن بنشینند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز