یک خواننده و مدرس موسیقی مطرح کرد؛
موسیقی «ارکسترال» شهری شده برگرفته از موسیقی «نواحی» است/ موسیقی همه مناطق ایران قابلیت اجرای ارکسترال دارند
سبحان مهدیپور میگوید: موسیقیهای محلی ایران قابلیت اجرا با ارکستر را دارند. موضوع این است که آثار مربوط به موسیقی برخی مناطق به دلیل وجود هنرمندان توانمند، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند و در قالب آثار ارکسترال کار شدهاند که مثلا مناطق کردنشین ما در این دسته میگنجند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سبحان مهدیپور (آوازخوان موسیقی ایرانی) طی سالهای فعالیتش علاوه بر همکاری با آهنگسازان مختلف در عرصه پژوهش نیز فعال بوده است. او علاوه بر اینکه با تشکیل گروه موسیقی «اقبال» سبک و سیاق اقبال آذر آوازخوان برجسسته موسیقی ایرانی را دنبال میکند، همواره به آثار قدیمی و محلی توجه داشته است.
او که به تازگی طی همکاری با کامبیز روشنروان قطعه «مهر و مهربونی» را منتشر کرده، معتقد است موسیقی محلی قابلیت اجرا با ارکستر بزرگ را دارد. مهدیپور آخرین بار به اتفاق اعضای گروه «اقبال آذر» در جشنواره موسیقی فجر سال گذشته روی صحنه رفت. انتشار قطعه «ماه و مهربونی» که به موسیقی محلی مازندران در قالب ارکسترال پرداخته، بهانهای بود برای گفتگو با او درباره اهمیت موسیقی محلی و چگونگی اجرای آنها در قالب ارکستر.
شما در آخرین گفتگویتان با ایلنا از انتشار دو آلبوم خبر داده بودید که قرار بود یکی از آنها در راستای آلبوم قبلیتان و به یاد زندهیاد اقبال آذر تولید شود. آیا این آثار منتشر شدند؟
بله اثری که میگویید در ادامه پروژه قبلی است که «یادواره اقبال آذر ۱» نام داشت و اگر درست بگویم حدود سال ۱۳۹۳ منتشر شد. آلبوم دوم «اقبال آذر ۲» نام دارد و کارهای مربوط به آن انجام شده اما هنوز به مرحله نشر نرسیده که دلیل این تاخیر بیماری کرونا است. صدالبته که بخش مالی قضیه هم مقوله مهمی است، به این دلیل که نشر اثر هزینههای زیادی دارد.
گاه انجمن موسیقی ایران و دیگر بخشهای مرتبط با موسیقی، از انتشار آثار فاخر و پژوهشمحور استقبال میکنند مانند آلبوم ردیف میرزا عبدالله برای سهتار و تار اثر آقای داریوش طلایی که با همکاری دفتر موسیقی وزارت ارشاد و انجمن تولید و رونمایی شدند. بجا بود اگر انجمن از آلبوم شما و دیگر آثار مشابه هم استقبال کند؛ چراکه آلبوم «اقبال آذر 2» درباره یکی از بزرگترین آوازخوانان ایرانی است.
بخش دولتی و مسئولانی که در بخش فرهنگ و هنر فعالیت میکنند، باید وارد عمل شوند. لااقل اینکه نگاهی به هنرمندان دغدغهمند داشته باشند و ولو اندک آنها را مورد حمایت قرار دهند. الان واقعا در شرایط نامساعدی هستیم. این رویه اگر ادامه پیدا کند، به نفع موسیقی ایرانی و آثار فاخر و باکیفیت نیست. البته گاه اتفاقاتی رقم خورده؛ آن هم در شرایطی که موزیسینها امکان فعالیت ندارند و کنسرتی هم برگزار نمیشود. همین چند وقت پیش بود که بنیاد رودکی به اتفاق انجمن موسیقی ایران رویدادی را به صورت مجازی و آنلاین برگزار کرد و باعث شد تعدادی از اهالی موسیقی ایرانی در شرایط بد فعلی روی صحنه بروند.
کنسرتهای آنلاین «برخط ماه و نوا» ششمین دوره آن در حال برگزاری است.
در این بخش باید به مسئولان و عوامل این رویداد دست مریزاد گفت به این دلیل که شرکتکنندگان همگی بچههای سینه سوخته موسیقی هستند و به واسطه کنسرتهای آنلاین دور هم جمع شدهاند. دلیل چنین اتفاق خوبی این است که عوامل برگزاری تحصیلات موسیقی دارند و سالها فعالیتهای فرهنگی و هنری داشتهاند و در جریان امور هستند. اصولا موسیقی حتما باید توسط افراد متخصص اداره شود. اگر مدیرانی که سر رشتهای از موسیقی ندارند اهالی متخصص موسیقی را به عنوان مشاور هنری در کنار خود داشته باشند اتفاقات بهتری را رقم خواهد خورد و کارها بهتر از قبل انجام میشود. اما متاسفانه چنین رویهای وجود ندارد. اغلب مسئولان در دستگاههای دولتی نه تخصص دارند و نه از هنرمندان مشورت و راهنمایی میگیرند! واقعیت این است که مسئولان ما خودشان تصمیم میگیرند و میبرند و میدوزند. اگر کنسرتهای «برخط ماه و نوا» بازخوردهای خوبی گرفته و مورد استقبال مخاطبان واقع شده به این دلیل است که عوامل خود کننده کار هستند.
چندی پیش اثری از شما منتشر شد که به ملودیهای قدیمی مازندران در قالب ارکسترال پرداخته بود. این اثر «مهر و مهربونی» نام دارد و آقای کامبیز روشنروان تنظیم آن را به عهده داشته. کار چه زمانی ساخته شده و چه شد به سراغ موسیقی خطه مازندران رفتید؛ زیرا بسیاری از مخاطبان تصورشان این است شما آذری زبان هستید.
ساخت قطعه «مهر و مهربونی» سال ۱۳۹۸ کلید خورد. اصلیت من مازندرانی است چون پدر و مادرم متولد این استان هستند و خودم هم آنجا متولد شدهام. پیش از این هیچگاه از موسیقی مازندران قطعهای را اجرا نکردهام و شاید همین موضوع تعجب برخی از دوستان را برانگیخته است. من به زادگاهم عِرق بسیار دارم.
چطور شد پس از سالها فعالیت به سراغ موسیقی زادگاهتان رفتید؟
سال ۹۸ با دعوت یکی از موسسات فرهنگی، هنری جهت برگزاری کارگاه آواز به بابل دعوت شدم. طی این اتفاق دوستان خبرنگار زمانی که متوجه حضورم در مازندران شدند، لطف کردند برای مصاحبه نزد من آمدند. یکی از آن افراد به من گفت شما که سالهاست در تهران ساکن هستید و در زمینه موسیقی فعالیتهای جدی دارید، چگونه تا به امروز زبان مادری و محلی خودتان را مورد توجه قرار ندادهاید؟ البته قصد چنین کاری را داشتهام، اما سوال آن دوست خبرنگار به من تلنگری زد. با خودم گفتم حال که قرار است چنین کاری کنم، باید به تولید و اجرای اثری فاخر در قالب ارکسترال بپردازم.
با توجه به شناختی که از موسیقی مازندران دارید چرا آثار مورد نظرتان را به شکلی غیر ارکسترال اجرا نکردید؟
موسیقی مازندران هنرمندان توانمندی چون استاد زندهیاد طیبی، استاد علیزاده، خوشرو و آقای اسحاقی (که در قید حیات هستند و انشالله سلامت باشند) را داشته و دارد. این عزیزان موسیقی محلی مازندران را با دوتار محلی، للهوا و دیگر سازهای محلی بسیار خوب و زیبا خوانده و اجرا کردهاند. مطمئنا من نمیتوانم مانند این هنرمندان با آن همه احساس و آن کیفیت بالا کار ارائه دهم، زیرا هنرمندان مذکور و دیگر بزرگان هر منطقه با گونه موسیقی منطقه خود زندگی کردهاند. آنها نشست و برخاستها، آداب و رسوم و نوع فرهنگشان با آن موسیقی شکل گرفته و نتایج خوبی هم داده؛ بنابراین من به شکل دیگری میتوانم به موسیقی منطقه خدمت کنم و انتخابم اجرای ارکسترال آثار محلی است.
قطعه محلی «مهر و مهربونی» با صدای سبحان مهدیپور و تنظیم استاد کامبیز روشنروان
همکاری با آقای کامبیز روشنروان چگونه بود و چه شد با ایشان همکاری کردید؟
آقای کامبیز روشنروان هنرمندی بینالمللی و بیبدیل است و در عرصه ارکستراسیون آثار بسیار ارزشمندی ارائه کرده، لذا همکاری با ایشان برای من افتخار بسیار بزرگی است. مورد دیگر اینکه آقای روشنروان پیشتر آثاری محلی دیگری را در قالب ارکستر تنظیم کردهاند که همه آنها آثار خوبی هستند. بنابراین تصمیم گرفتم برای تنظیم قطعه محلی «مهر و مهربونی» با ایشان همکاری کنم. در نهایت این افتخار نصیبم شد و با حمایت و رهنمونهای ایشان کار در سال ۱۳۹۸ انجام شد.
از خصوصیات کاری کامبیز روشنروان حین کار بگویید.
آقای روشنروان انسانی معنوی، درویش مسلک و بسیار با اخلاق و با معرفت است. از خصائل اخلاقی ایشان هرچه بگویم، کم گفتهام. حین همکاری با این استاد ارجمند، آنچه بیشتر توجهم را جلب کرد اخلاقمداری و معرفت درونی ایشان بود که بیش از دیگر ویژگیهایشان مرا جلب کرد. اینگونه بگویم که استاد کامبیز روشنروان از لحاظ مادی و معنوی به یک پختگی و معرفتی رسیده و به نظرم کمتر هنرمندی میتواند به این مرحله برسد.
درباره محتوا و کلام قطعه محلی «مهر و مهربونی» نیز توضیح دهید.
ملودی اثر به سه بخش تقسیم شده و در دستگاه شور اجرا شده است. من درواقع سه ملودی محلی و قدیمی مازندرانی را مدنظر قرار دادم، اما کلام یا شعر آن را به حجتاله حیدری سپردم که یکی از شاعران توانمند استان مازندران است. هدفم از چنین کاری، امروزیتر شدن کلام بود تا اثر برای نسل من و پس از من نیز قابل درک باشد، به همین دلیل تصمیم به تغییر کلام گرفتم. در ادامه هم کارهای ضبط در استودیو انجام شد و استاد روشنروان نیز تنظیمش کردند. لازم میدانم درباره نوع انتخاب نوازندگان نیز توضیحی دهم. نوازندههای منتخب ما به انواع موسیقیها اشراف دارند. آنها میتوانند موسیقی ملی و ایرانی بنوازند و با موسیقی کلاسیک، غربی و انواع سبکها آشنایی کامل دارند. در کل ویژگی نوازندگان اثر این است که میتوانند در هر ژانری بنوازند و این موضوع برای ما اهمیت بسیار داشت.
در رابطه با انتخاب نوازندگان با آقای روشنروان مشورت کردید؟
بله من کارهای مربوط به این پروژه را تماما با مشاوره ایشان انجام دادهام. اتفاقا ایشان نیز در فیلم مستندی که با موضوع قطعه «مهر و مهربونی» ساخته شده، دراینباره صحبت کردهاند.
این سوال از این جهت مطرح است که آقای روشنروان در انتخاب افراد و گروهها وسواس بسیار دارند و گزیده عمل میکنند.
ایشان واقعا به من محبت داشتهاند. به گفته خودشان در روز اول پروژه از نوع نگاه من به موسیقی و صدایم خوششان آمده است. در زمان ضبط و انجام کارهای دیگر، ایشان بارها همین حرفها را به من زدند که مایه خرسندی است. در فیلم منتشر شده در رابطه با اثر هم مطرح کردند که مهدیپور از صدای پر قدرت و با احساسی برخوردار است. من جزو شاگردان آقای کامبیز روشنروان هستم و واقعا از توجه ایشان به خودم و کارم خرسند و خوشحالم و به این موضوع افتخار میکنم. طبیعتا هر هنرمندی دوست دارد در کارنامه هنریاش نام اساتید و بزرگان ثبت شود.
این تنها کار شما با آقای روشن روان طی ماههای اخیر است؟
خیر یک اثر اصفهان هم هست که قرار است آنرا به یاد باباطاهر بر اساس موسیقی دستگاهی ایران بخوانم.
آیا اثر مذکور هم ارکسترال است؟
بله همینطور است. اثری که میگویم در ادامه پروژه قبلی است که با همکاری استاد روشن روان به سرانجام خواهد رسید.
با این حساب قطعه «مهر و مهربونی» سرآغاز پروژهای ادامهدار است.
اگر خدا بخواهد خیلی مشتاقم اثرم را با ارکستر سمفونیک یا ارکستر ملی ایران اجرا کنم. واقعا خواست قلبیام این است قطعهای محلی را با همراهی ارکسترهای مذکور اجرا کنم و حال اینکه در این زمینه بخت چقدر با من یار است، نمیدانم! اما امیداورم بنیاد رودکی در این راستا مرا همراهی کند و اگر این اتفاق رخ دهد جای بسی خوشحالی است.
گویا برای قطعه «مهر و مهربونی» فیلمی مستند نیز ساخته شده. هدف از این کار چه بوده است؟
ما قبل از شیوع کرونا پروژه را استارت زدیم و قصد بر این بود اثر طی مراسمی رونمایی شود؛ تا اهالی موسیقی مازندران و آنهایی که در موسیقی فولکوریک کشور دستی بر آتش دارند نیز در آن حضور یابند. فیلمی که میگویید با همین هدف تولید شده تا در مراسم رونمایی پخش شود. خیلی صبر کردیم تا کرونا تمام شود و مراسم را برگزار کنیم اما متاسفانه به دلیل تداوم بحران امکان میسر نشد. از طرفی هم استاد کامبیز روشنروان در ایران حضور نداشتند و به دلیل وجود کرونا و ممنوعیت گاه به گاه پروازها هنوز تشریف نیاوردهاند. از آنجایی که قطعه «مهر و مهربونی» اولین اثر محلی من است، لذا تمایل داشتم اتفاقات پشت صحنه پروژه و روند ضبط و تولید اثر را در قالب فیلم داشته باشم تا برای نسلهایگذشته، حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
موسیقیهای محلی با وجود قدمت و پیشینه بسیار کمتر مورد توجه آهنگسازان و ارکسترها بودهاند. سوال این است که موسیقی محلی چقدر قابلیت اجرای ارکسترال دارد و طی این سالها تا چه حد به این مقوله پرداختهایم؟
به جرات میگویم که موسیقیهای محلی ایران قابلیت اجرا با ارکستر را دارند. موضوع این است که آثار مربوط به موسیقی برخی مناطق به دلیل وجود هنرمندان توانمند، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند و در قالب آثار ارکسترال هم کار شدهاند که مناطق کردنشین ما در این دسته میگنجند. به هرحال وجود استاد زندهیاد حسن کامکار و خانواده کامکارها، استادان شهرام ناظری و کیخسرو پورناظری هنرمندان مطرح کردستان و کرمانشاه هستند و بر موسیقی منطقهشان تمرکز داشتهاند. منطقه چهارمحال بختیاری نیز به واسطه تلاش هنرمندان استان، اینگونه است. اما استانی چون مازندران اینگونه نیست و اجرای آثار محلیاش در قالب ارکسترال (به صورت سمفونی یا ملی)، اتفاقی است که بسیار کم رخ داده است.
موسیقی مازندران بسیار متنوع و با قدمت است و هنرمندان فعال و پرتلاشی دارد. دلیل این عدم توجه چیست؟
کلا بسیاری هنرمندان و مخاطبان منطقه تصورشان این است که موسیقی مازندران برای افراد سن و سالدار مناسب است که تصوری اشتباه است. همانطور که گفتم میتوانیم آثار محلی را با بکارگیری تمهیداتی برای مخاطبان امروز تولید و ارائه کنیم. مورد دیگر اینکه اغلب آثار قدیمی موسیقی مازندران صرفا با سازهایی چون «دوتار»، «دوسرکتن» و «لله وا» اجرا میشدهاند و هنوز هم همینطور است.
یعنی نوازندگان و خوانندگان، آثار محلی مازندران را بر اساس شیوههای گذشته، بدون ابراز خلاقیت تکرار میکنند.
بله درست است. این تکرار همچنان وجود داشته که من نیز با این رویه مخالفم. من به این موضوع توجه میکنم که آیا فلان اثر قدیمی قابلیت اجرا با ارکستر و ارکسترهای مختلف را دارد یا خیر؟ اتفاقا ویژگی اثری که استاد روشنروان آن را نوشته این است که هم قابلیت اجرا با ارکستر ملی را دارد و هم سمفونی. به این دلیل که در اثر هم سازهای کلاسیک به کار گرفته شده و هم سازهای ایرانی؛ مانند کمانچه و تار.
اجرا با دو ارکستر متفاوت برای شما به عنوان خواننده سخت نیست؟
آقای روشنروان اثر را به گونهای تنظیم کردهاند که بتوانم آن را با هر دو ارکستر اجرا کنم. به نظرم این نیز یکی دیگر از نقطه قوتهای کار است. در کل موسیقی محلی هر منطقه قابلیت این را دارد که پا را از منطقه و حتی از ایران فراتر گذارد و مورد توجه مردم دیگر کشورهای دنیا قرار گیرد. زمانی که مخاطبان اروپایی آثار محلی ما را میشنوند، از روی نوشته و به دلیل ارکسترال بودن و تنظیمش، به عظمت آن پی میبرند.
به هرحال برای پرداختن به موسیقیهای محلی مناطق مختلف کشور در ابعاد جهانی، باید از هنرمندان آن قوم کمک گرفته شود.
بله؛ موافقم و صد در صد همینطور است.
مورد دیگر اینکه هنرمندان فعال در موسیقی ارکسترال علاوه بر اشراف کامل بر این سیاق، باید از موسیقی مناطق مختلف شناخت کاملی داشته باشند تا در نهایت آنها را با ارکستر اجرا کنند. شاید به همین دلایل است که آهنگسازان کمتر به ساخت و تنظیم آثار محلی در قالب ارکستر میپردازند.
همینطور است که میگویید.
از طرفی موسیقی مناطق مختلف کشور موزیسینهای به نام و کاربلدی دارد و در این زمینه با محدودیت خاصی مواجه نیستیم و میتوانیم از آنها مشورت بگیریم. شاید اگر مشکلی هست در بخش ارکسترال است و آهنگسازان و تنظیمکنندگان این بخش باید دانش خود را در مورد مقوله ارکستر و ارکسترال به روز کنند.
به هرحال اگر قرار باشد موسیقی نواحی به شکل ارکسترال تنظیم شود، قطعا نیاز به شناخت هردو مقوله دارد. یعنی شناخت موسیقی منطقه و به قول شما اشراف بر مقوله ارکستر و موسیقی ارکسترال نیاز به دانش و شناخت بسیار دارد. بیشک، همفکری بین من و استاد روشنروان باعث تولید و انتشار اثری محلی و ارکسترال شد. آقای روشنروان لهجه مازندرانی و لحن آنها را نمیشناسند و آثار را از روی ملودی تنظیم میکنند. آن لحن و لهجه، و آن حس و حال درونی و ملودی نهفته در کلام را من خواننده باید دریابم. در نهایت موارد مربوط به بخشهای مذکور را من باید به تنظیم کننده انتقال دهم.
آیا میتوان گفت موسیقی برخی مناطق به دلیل نوع لهجه، زبان و نحوه بیان کلام، امکان اجرای ارکسترال ندارند؟
به نظرم موسیقی محلی تمام مناطق کشور امکان اجرای ارکسترال دارند، اما این اتفاق به خلاقیت و نوع آوریهایی در تنظیم و اجرا نیاز دارد. این موضوع مهم را نیز در نظر داشته باشید که بخشهایی از موسیقی ارکسترال شهری شده امروز، بر گرفته از موسیقیهای مناطقی است که امروزه وجود دارند. استادانی بسیاری داریم که آثار محلی را در قالب ارکسترهای بزرگ اجرا کردهاند.
اگر ناگفتهای مانده دربارهاش توضیح دهید.
تمام تلاشم این بوده اثر خوب و درخوری را به مخاطبان و اهالی مازندران تقدیم کنم و امیدوارم موفق عمل کرده باشم. این اثر به صورت خصوصی و شخصی مورد حمایت قرار گرفته و به نظرم چنین پروژههای حتما باید تحت حمایتهای دولتیِ بخشهایی چون، دفتر موسیقی، انجمن موسیقی و امور فرهنگی شهرداری قرار گیرند.