سهراب سلیمی:
انداختن مشکلات تئاتر به گردن تورم، قابل قبول نیست/ بهجای بیمه بیکاری، هنرمندان را ریزهخوار وام یک میلیونی کردهاند
«سهراب سلیمی» از دشواریهایی میگوید که کرونا به هنرمندان تئاتر در یک سال اخیر تحمیل کرده و مشکلات همیشگی آنها را دوچندان کرده است؛ مشکلاتی که به نظر میرسد گوش شنوایی برای آنها نیست و برای همین چند روز پیش گروهی از هنرمندان خانه تئاتر برای بیان خواستههایشان اعتراضی در سکوت مقابل مجلس شورای اسلامی داشتند.
«سهراب سلیمی» در گفتگو با خبرنگار ایلنا، به دشواریهایی اشاره میکند که کرونا به هنرمندان تئاتر در یک سال اخیر تحمیل کرده و مشکلات همیشگی آنها را دوچندان کرده است؛ مشکلاتی که به نظر میرسد گوش شنوایی برای آنها نیست و برای همین چند روز پیش گروهی از هنرمندان خانه تئاتر برای بیان خواستههایشان اعتراضی در سکوت مقابل مجلس شورای اسلامی داشتند.
روبنای مشکلات تئاتریها رنگآمیزی میشود و بطن آن از درمان ریشهای تهی است
این کارگردان و بازیگر کهنهکار تئاتر تصریح کرد: بدون امید نمیشود زندگی کرد، نمیشود حرکت کرد، نمیشود ارتباطی برقرار کرد و برای همین خیلیهای ما درباره تئاتر حرف میزنیم، انتقاد میکنیم و پیشنهاد میدهیم و تعهد در تئاتر را همواره پیشه راه خود میدانیم، اما گاهی فکر میکنم نکند تمام این کارها بیهوده است؟ اگر چند روز پیش خیلیهایمان زیر تابلوی خانه تئاتر رفتیم جلوی مجلس و اعتراضی در سکوت نسبت به وضعیت هنرمندان کردیم، برای این بود که معتقدیم باید راه برونرفت از این وضعیت را با پیشنهادهایمان روشن کنیم حتی اگر در این چهار دهه یکایک همکاران تئاتریام که دغدغه تئاتر دارند، در صحنه حرفهایشان را زده باشند و مشابه این بیانیهها را بارها با زبانی دیگر گفته باشند و حتی اگر بدانیم با تمام اینها، کاری عملیاتی در این برهه زمانی صورت نمیگیرد.
او با اشاره به اینکه قضیهی مشکلات دامنهدار صرفا در بودجه خلاصه نمیشود، گفت: اگر همراه دوستان و همکارانمان مقابل مجلس جمع شدیم، برای بیان تمام مسائلی بود که در تمام این سالها در نشستها، سمینارها و آسیبشناسیها با نمایندگان مجلس و متولیان قضیه مطرح کردهایم و در طول این پروسه زمانی میتوانم به جرات میگویم بهجای اینکه به دستاوردی برسیم شاهد بودیم که روبنای قضیه مدام رنگآمیزی شده و بطن قضیه از انتظارات واقعبینانه و ریشهای که باید در ساختار و ساختمان تئاتر داشته باشیم، تهی بوده است.
بهجای بیمه بیکاری، هنرمندان را ریزهخوار وام یک میلیونی دولتی کردهاند
این کارگردان تئاتر با ذکر مثالی خاطرنشان کرد: ساخت سیلوها، صرفا برای نگهداری و مصرف روزمره گندم نیست. این انبارها، برای روزی همچون سیل، طوفان، زلزله و بسیاری از بلایای طبیعی که ممکن است نازل شود، نگه داشته میشوند تا بتوانند جامعه را در روز مبادا برای مدتی تغذیه کنند. پس سیلو نه برای مصرف روزمره که، جوابی برای نیازِ آینده است. در منطقهای سیلخیز یا زلزلهخیز، پس از فروکش بحران، دوباره در همان جای خراب شده خانه نمیسازند، اگر هم بخواهند آنجا ساخت و سازی کنند بر اساس تکنولوژی و درک شرایط است تا بتواند از آسیبهای بعدی مصون بماند. اما در تئاتر متاسفانه، خلاف تمام این آیندهنگریها را شاهدیم.
سلیمی یادآور شد: وقتی به کُنه مطلب مراجعه کنیم، میبینیم که اساسا چیزی به نام بودجه تئاتر وجود ندارد که دربارهاش بحث کنیم؛ یک بودجه فرهنگی میآید که بیشتر صرف حواشی میشود تا مساله تئاتر. خبری از یک بودجه مستقل و مشخص برای تئاتر نیست یا دستکم من آن را نمیبینم. وقتی چنین چیزی دیده نشود، یعنی جایگاه تئاتر تعریف نشده.
کارگردان نمایش «آقای اشمیت کیه» ادامه داد: در قانون کار هم خبری از تئاتر نیست؛ اگرنه بیمه بیکاری هنرمندان باید دیده میشد تا در چنین بحرانی، نروند ریزهخوار وام یک میلیونی یا صد هزار تومانی دولت و موسسات تابعهاش شوند که به عنوان کمک به هنرمند توزیع میشود و فاجعه است.
سیاسیون برای صفآرایی هم که شده بدشان نمیآید به هنرمندان تکیه بزنند
سلیمی با اشاره به اینکه سالهای سال درباره این مشکلات صحبت شده اما بررسی و درست نشده است، گفت: ۴۲ سال فرصت کمی نیست، بسیار زمان زیادی است که از آن گذشتیم و رفتیم و هنوز داریم بر سر اولین مساله و خاستگاه تئاتر صحبت میکنیم. فرض میکنیم بر اینکه نامه اعتراض و بیانیهمان را بردیم و دادیم دست مجلسیها. من بر حسب وظیفه اخلاقی و باورهای صنفیام در آن جمع اعتراضی خانه تئاتر مقابل مجلس حضور پیدا کردم برای اینکه میدانم از این بیانیهها چقدر به مجلس داده شده و اثری نداشته است.
او ادامه داد: اما این را هم هوشمندانه میدانم که در اینجور مواقع، سیاسیون برای صفآرایی هم که شده بدشان نمیآید به هنرمندان تکیه بزنند. کما اینکه تا امروز این کار را کردهاند و بهرههایش را هم بردهاند. ولی من به عنوان یک شخص میخواهم بگویم جدای از همه این قضایا که میدانم از این حرکت ما بهرهبرداری میکنند، اما برای اینکه فردای تاریخ پیش خودم آرامش داشته باشم که من جدای از جمع نبودم، در حاشیه و در کنج ننشستم و نگفتم لنگش کن، آمدم در این عرصه. عرصهای که برای اولین بار است به شکل تظاهراتی در سکوت شکل گرفته است.
کارگردان نمایش «عشق لرزه» با بیان اینکه یکی از بندهایی که باید به آن بیانیه شش بندی اضافه میشد، دادن زمان مناسب برای اجرای خواستهها بود، گفت: کمیسیون فرهنگی مجلس یا هر کس دیگری اگر قرار است روی این بیانیه متمرکز شوند، باید زمانی در اختیار داشته باشند تا ببینیم چه اتفاقی برای جامعه تئاتری و بحران بیکاریاش رخ میدهد. اگر درست برنامهریزی میشد، بحران کرونا این تبعات مالی و امنیت شغلی را برای هنرمندان به همراه نداشت. برای هنرمندان دیگر کشورها در این بحران، حقوقهای بیکاری در نظر گرفته شده چون آنها تعریف زیرساختی از تئاتر دارند و صنفشان تعریف شده و قوانین مدنی به نفعشان است. اما در ایران تئاتر جایگاهی در قوانین و حمایتهای شغلی ندارد.
انداختن مشکلات گردن تورم، دیگر قابل قبول نیست
سلیمی تصریح کرد: من دیگر قبول نمیکنم که مشکلات را گردن تورم بیاندازیم؛ این تورم زاده مدیریتها و سیاستها و نتیجه مستقیم تصمیمهای آنهاست. من از چهار دهه مدیریت و تصمیمسازی صحبت میکنم نه امروز و امسال. اگر مثال سیلو را زدم، برای این بود که بگویم چقدر ضرورت دارد که دوراندیشی داشته باشیم، برنامهریز باشیم و بحرانها را بشناسیم و گردن این و آن نندازیم. در این سالها، دانشکدههای هنری پشت سر هم باز شد اما آیا این دوراندیشی را داشتند که فارغالتحصیلان بعدا چگونه شرایط شغلی مناسبی پیدا میکنند؟ سالنهای خصوصی تئاتر یکی پس از دیگری بازگشایی شد، اما چه آنها که مجوز دادند و چه آنها که سالن را راه انداختند، آیا چنین روزهایی را مورد بررسی و مداقه قرار میدادند که چگونه از این بحران باید عبور کنند؟ بنابراین فکر میکنم از ما گذشته که درباره مشکلاتمان با زبان احساسات و شعار حرف بزنیم. آنقدر آزمون و خطا در این مملکت انجام دادیم که شمارش از دستمان خارج است.
او با اشاره ضرورت تداوم تلاش هنرمندان برای بیان خواستههایشان و طرح مشکلات، گفت: وقتی دچار بیماری میشوم به پزشک مراجعه میکنم ولی وقتی ببینم پروسه درمانم طولانی شده سراغ پزشک دیگری هم میروم. چون میخواهم دردم مداوا شود یا دستکم بدانم در مقابل این درد قرار است از کار بیافتم. ما در چنین شرایطی قرار گرفتهایم؛ باید تلاش کنیم برای درمان. باید تلاش کنیم برای برونرفت از این معضلات. همانطور که در تمام دنیا این تلاشها انجام شده و هیچ دستاوردی خلقالساعه نبوده است. تلاش صنوف مختلف برای به دست آوردن حق و جایگاه خودش به طور واقعبینانه باید همیشگی و پیوسته باشد.
برای برونرفت از وضعیت سنگلاخی تئاتر در تلاشیم
سلیمی یادآور شد: من اگر طی این چهار دهه قرار بود از پا دربیایم، اصلا این حرفها را نمیزدم و برای اعتراض جلوی مجلس نمیرفتم. به اوضاع واقفم، اما ناامید نیستم. آمدم برای اینکه امید به درمان دارم. این در حالی است که من جزو معدود نفراتی هستم که یک حقوق بازنشستگی از قِبَل فرهنگ و هنر سابق و به عنوان هنرپیشه حرفهای اداره برنامههای تئاتر دارم. برای همین من نه از خودم، که از ۹۹ درصدی صحبت میکنم که به هیچکجایی وابسته نیستند و تکیهگاهی برای مسائل مالیشان ندارند و دلشان را به همین سالی یکی دو تئاتری خوش کرده بودند که به صحنه میبردند که آن هم به نظر من برای تامین معاش کافی نبود و در کنارش کارهای تلویزیونی هم انجام میدادند. اما وقتی با این بحران روبهرو شدیم، فهمیدیم که امنیت شغلی چقدر اهمیت دارد.
این هنرمند باسابقه تئاتر، با اشاره به اینکه ماههاست علاوه بر تئاتر، تلویزیون و سینما هم تعطیل است، گفت: باید واقعبینانه به این مسائل نگاه کنیم و بدانیم که این بحرانها شوخی نیست. اگر مدیران بالادستی به این بحران درست فکر کنند، یک امنیت نسبی برای هنرمند فراهم میشود. هنرمند از نظر من فقط آن کسی که در تهران کار میکند نیست، بیش از ۷۸ هزار هنرمند تئاتر در سراسر کشور داریم. اینها چه میکنند؟ این جامعه تئاتری همچنان رشد میکرد اما به لحاظ امنیت صنفی هیچ اتفاقی برایش رخ نداد و بسیار دردآور است که با خبر میشویم صندوق اعتباری هنر برای هر هنرمندی، یک و نیم میلیون تومان واریز کرده است. اگر این مبلغ را در ۱۰ ماه بیکاری هنرمندان تقسیم کنیم، ماهی ۱۵۰ هزار تومان درمیآید و این شرمآور است.
سلیمی در پایان با تاکید بر ضرورت حفظ امید، گفت: ما امروز با یک فضای سنگلاخ دست و پنجه نرم میکنیم و دنبال راه برونرفتی از آن هستیم.