ایلنا از سیستان و بلوچستان گزارش می دهد؛
کارگرانی که شکایت کردن هم یادشان رفته است/ یک کارگر: نه بیمه بیکاری نصیبمان می شود نه وام یک میلیونی دولت/ نماینده کارگران:تضاد میان شعار و عمل مسئولان تمامی ندارد
هرساله در اواخر اسفند ماه روزشمار کارگران برای افزایش دستمزدشان آغاز می شود و امیدشان برای تامین مخارج زندگی به اعلام نتیجه نشست شورای عالی کار است، جلسه ای که امسال با تاخیر برگزار شد و حاصل آن افزایش 21 درصدی دستمزد کارگران بدون تایید و امضای نمایندگان کارگری بود؛ اتفاقی که نارضایتی کارگران را به همراه داشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا ؛ کارگران سیستان و بلوچستانی همیشه انگار تافته جدابافته دولت بوده اند چرا که تصمیم گیری های دولتی ها برای افزایش و یا کاهش حقوقشان یکی از صد دردی است که در این استان دور افتاده از مرکز و پر از دغدغه تحمل می کنند و صدایی هم برای رساندن خواسته هایشان به مسئولان ندارند.
در شرایط ویژهای که کرونا برای کشور ایجاد کرده ، بسیاری از کارگران برای تولید مایحتاج مردم استراحتی نداشته و برایشان قرنطینه معنایی ندارد و با این حال دولت هم با افزایش حداقلی حقوقشان آن هم بدون امضای نمایندگان کارگری پاسخ خوبی در مقابل تلاش های شبانه روزی کارگران داد.
تعداد کارخانههای فعال سیستان و بلوچستان از انگشتان یک دست هم کمتر است اما همین چند کارخانه هم به دلایل مختلفی از جمله تحریم ها وکرونا و .... نمی توانند کارگرانشان را حفظ و یا راضی نگهدارند؛ دلایلی که دست بسیاری از کارفرمایان را برای تعدیل نیرو باز کرده است.
مسئولان باید جوابگوی خدا باشند
دبیر اجرایی خانه کارگر سیستان و بلوچستان به خبرنگار ایلنا می گوید: روی صحبت من با مسئولان است، به راستی کارگران در چه جایگاهی قرار دارند؟ آیا ایرانی بودن ما با مدارک اثبات نمیشود؟ چگونه می شود افراد در یک جامعه چندین نرخ حقوق پایه داشته باشند؟ ما کارگران در همه صحنه ها همراه انقلاب و نظام بوده ایم همیشه پیرو ولایت فقیه بودیم ،پس چرا همیشه باید غم نان داشته باشیم.
حسینعلی اکبری می گوید: در شرایطی که همه در خانه مانده اند ۵۰ درصد کارگران در صحنه هستند و با تولید چند شیفته ماسک ، دستکش و مواد ضدعفونی و ... در حال خدمت رسانی صادقانه به مردم هستند. آیا در این شرایط فقط کادر درمانی ایثار کرده اند؟ من به عنوان نماینده کارگر دست این کارگران را میبوسم ، اگر برای تولید ماسک و دستکش و سایر مایحتاج کارگران از جان نمی گذشتند ، کارگران حضور نمی یافتند و چند شیفته کار نمی کردند آیا می توانستیم بگوییم این محصول را از کشور های دیگر وارد می کنیم و نیازی به کارگر نداریم؟
او می گوید: حتما مشکلات ما صد چندان خواهد بود قطعا باید این حضور و تلاش را قدر بدانیم و مشکلات کارگران را چند برابر نکنیم و به سوی رفع این مشکلات گام برداریم نه اینکه مانعی جدید بر سر راه کارگران باشیم.
تضاد میان شعار و عمل تا کی ادامه دارد
اکبری می گوید: رهبری امسال را سال جهش تولید نامیدند و هر تلاشی امکانات اولیه میخواهد بنابراین دولت باید برای جهش تولید کاری کند تا خدای نکرده این مهم فقط در حد شعار باقی نماند، تحقق این شعار کارگری با روان و جسم سالم می طلبد ، که در این شرایط و با این حقوق غیر ممکن است .
وی می گوید: مسئولان دولت، مجلس و قوه قضائیه برای تحقق شعار مقام معظم رهبری سعی به همراهی داشته باشند نه اینکه کارگرانی را که ابزار اولیه جهش تولید هستند اینگونه اذیت کنند، مسئولان باید هر چه زودتر این شعار را به عمل تبدیل کنند. کارگری که برای پرداخت هزینههای زندگی و تامین هزینههای کرایه خانه همیشه با مشکل مواجه است و گرفتار و پریشان است قطعا نمی تواند ابزار جهش تولید باشد .
مشکلات کارگران اما فقط به حرف های گفته شده ختم نمی شود و بسیاری از کارگران فصلی و کارگران ساختمانی کار خود را در این روزها از دست داده و دیگر نشستن در فلکه کارگری زاهدان هم برایشان نان نمی شود.
نه بیمه بیکاری نصیبمان می شود و نه وام
رحمان یکی کارگران گذر میدان امام علی (ع) زاهدان می گوید: حدود دوماه است هرروز ۶ صبح پیاده به اینجا میآیم و چندین ساعت منتظر میمانم بلکه کسی کارگر بخواهد اما فایدهای ندارد با این کرونا هیچکس کاری انجام نمیدهد که کارگری بخواهد، تمام کسب و کارها خوابیده، و این روزها به جای بردن لقمهای نان به خانه شرمندگی و خجالت به خانه میبرم.
او می گوید: از برج 11 تا الان کار درست و حسابی گیرم نیامده، یارانه معیشتی و وامی هم که به من ندادند چون مدارک ندارم، هیچکدام از کارگرانی که کارشان شبیه من است و روزمزد هستند بیمه نیستند و وقتی هم که بیمه نباشند مشمول بیمه بیکاری دولت نمی شوند و از طرفی کارفرمایی هم نیست که این روزها هوای این کارگران را داشته باشد.
بولاغ یکی دیگر از کارگران پنج راه بابایان هم میگوید: ما امسال عیدی نداشتیم چون سفره های مان خالی بود، کاری نبود و پولی هم در کار نبود . من سه فرزند دارم که دست کم خرج یک روزشان از پنجاه هزار تومان کمتر نیست ، بااین بیکاری ها فقط خداست که به دادمان می تواند برسد .
او می گوید: من اول نیروی قراردادی شهرداری بودم که گفتند پول نداریم و بیرونم کردند و چند سال است که پیگیر کارم هستم و دستم به هیچ جایی بند نشد یک سالی است که کارگری میکنم و کلی سر این فلکه منتظر می مانم تا کسی کارگر بخواهد . آنقدر مشکلات سرمان هوار شده که شکایت کردن هم یادمان رفته. کاش دولت فکری به حال ما هم بکند تا زندگی مان از فلاکت در بیاید.
گزارش: فائقه راغی