حافظی:
رییس شورا خودش تصمیم میگرفت و خودش تایید میکرد
حافظی گفت:از همان ابتدا که پایشان را کج گذاشتند اگر دو پرونده به دادگاه میرفت و برای پاسخگویی میرفتند و محکوم میشدند، دیگر کار به اینجا نمیرسید که 5هزار میلیارد تومان انحراف داشته باشند.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا در ادامه سلسله نشستهای مدیریت شهری که توسط شاخه جوانان حزب ندا برگزار میشود، این بار رحمت الله حافظی، رئیس کمیسیون محیط زیست و سلامت شورای اسلامی شهر تهران مهمان این تشکل بود.
حافظی در این جلسه که با حضور برخی از اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان و کاندیداهای این حزب برای انتخابات شورای شهر تهران برگزار شده بود به مسائل مختلفی پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید. وی در ابتدای سخنانش اظهار داشت: چهار سالی که گذشت یک تجربه بود و سرمایهای را ایجاد کرد که انتقال آن بد نیست اما پیش از آن میخواهم شخصیت حقوقی حافظی را اسکن کنم. بهعنوان یک پزشک سعی کرده مردم را دوست داشته باشد و کاری که میکند برای رفع آلام مردم باشد. اگر احساس کنیم مردم کوچه و بازار عضوی از خانواده واقعی ما هستند، خیلی از اتفاقات دیگر رقم نمیخورد یا اتفاقات دیگری میافتد که در زندگی مردم و ارتقای کیفیت آن مؤثر باشد.
حافظی ادامه داد: قطعاً اگر جامعه را خانواده خود بدانم، هرگز معادلاتی را ترتیب نمیدهم که سودی را از جیب فرزند و همسرم، به نفع خودم خارج کنم. کسی سر فرزند خود کلاه نمیگذارد بلکه به او کمک میکند. اگر بتوانیم این نگرش را ایجاد کنیم که مردم جامعه عضوی از خانواده ما هستند، خیلی از مشکلات حل میشود. اگر بخواهیم از منظر انتقادی نیز نگاه کنیم، مردم عائله خدا هستند. آیا ما به خود اجازه میدهیم به عائله خدا و حقش تعرض کنیم؟ اگر اینها را مرور کنیم، خیلی از معادلات عوض میشود، این مبانی جای بازنگری دارد.
وی درباره عضویت اقشار مختلف در شورای شهر ابراز کرد: مسائل دیگری نیز وجود دارد از جمله بحثهایی که طی ۶ ماه گذشته شکل گرفته مانند اینکه شورای شهر جای ورزشکاران، هنرمندان و پزشکان است یا خیر و اینکه چه صنفی باید در شورا حاضر باشند. با توجه به تجربه ۴ ساله خودم در شورا و تجربه ۳۰سالهام در سطوح مدیریتی کشور میگویم که تخصص مهم است ولی اولویت اول نیست. باید دنبال افرادی باشیم که به خودشان اجازه پا گذاشتن روی حق مردم را ندهند. ممکن است یک نفر شرط تحصیلات را با حداقل مدرک لیسانس مطرح کند، آن مدرک هم بالأخره در یک رشتهای اعم از فنی مهندسی، علوم انسانی و... است. از یک منظر هیچ تخصصی نیست که بتوان گفت ما به آن در شورا نیاز نداریم.
حافظی در این رابطه افزود: شرط اول این است فردی که میآید به خودش اجازه تعرض به حقوق مردم را ندهد. اگر آن فرد توانست این را برای خود جا بندازد و در تصمیمگیریها مبنا قرار دهد، خیلی از مشکلات حل میشود. ممکن است تحصیلات حوزوی داشته باشد. در شورا کمیسیونهای تخصصی مختلفی وجود دارد و هر یک از آنها میتوانند تا سقف مشخصی بر حسب موضوع آن کمیسیون مشاور داشته باشند؛ کما اینکه خود من هم مشاور مدیریت شهری، بودجهای، حقوقی و... داشتم. من خودم پزشکم، درست است سالها در مسائل بودجهای در سطح ملی کار کردم و تجربه داشتم اما در رابطه با مسائل مدیریت شهری و حقوقی که فعالیت نکرده بودم. شورا هم عرصه مدیریت شهری است. اینها را میتوان تأمین کرد، به شرطی که آن تعهد وجود داشته باشد. لذا ویژگی کاندیداها باید این باشد و مردم هم باید دنبال افرادی باشند که تجربه ثابت کرده در جاهایی که فعالیت داشتهاند، پاکدست بودهاند و دغدغه مهمشان مشکلات مردم بوده است. افرادی که سعی و تلاششان برای این است که مشکل مردم حل شود، نه یک گروه یا جناح سیاسی خاص.
عضو شورای شهر تهران همچنین به نقش احزاب اشاره کرد و گفت: قطعاً یکی از چالشهایی که اکنون با آن مواجهیم پررنگ نبودن نقش احزاب است. اگر احزاب شکل گرفته بود و کاندیداها در قالب احزاب وارد میشدند، باید هر کدام به حزب خودشان پاسخ میدادند. از آنها سؤال میشد که تصمیماتشان بر چه مبنایی بوده و چگونه منافع مردم را تضمین کرده است؟ شاید یکی از چالشهای ما همین پررنگ نبودن نقش احزاب است و از این منظر یک عضو شورا وقتی وارد میشود دیگر به هیچ کس از جمله تیمی که او را از نظر سیاسی انتخاب کردهاند پاسخگو نیست. یک نفر در لیست اصلاحات میآید و پیشنهاد میدهد که نشان دولتی مدیریت جهادی به آقای قالیباف داده شود. چه اتفاقاتی افتاده که یک اصلاحطلب این پیشنهاد را در صحن علنی شورا و جلوی دوربین تلویزیون مطرح میکند؟ ما میدانیم پشت پرده چه خبر است. هیچ وقت هم آن گروه نخواستند که آن آقا برود و بگوید چرا این حرف را زده است، اگر هم بخواهند اتفاقی نمیافتد و مشکلی حل نمیشود.
حافظی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: بحث دیگر تیم بد است. اعتقاد دارم که تیم بد اگر صد درصد اصلاحطلب نباشند، اکثریت قالب اصلاحطلب هستند. تیم مستقر میشود و شهردار خودش را انتخاب میکند و میگوید حال چه کنیم با شهری که حدود ۱۵ سال با آن مدیریت مشکلدار اداره شده است؛ منابع ناپایداری داشته که عمدتاً هم فروش تراکم و تغییر کاربری بوده است. تقریباً نیمی از بودجه در سالهای گذشته از محل فروش تراکم تأمین شده است. اکنون هم مقدار قابل توجهی تراکم شناور فروخته شده و در اختیار کسانی است که دارند ساختوساز انجام میدهند و طی یکی دو سال آینده استفاده میشود. حالا منابعی وجود دارد و این شهر هم قرار است اداره شود، کوچکترین اتفاقی هم بیفتد میگویند اصلاحطلبها آمدند و نتوانستند. یا باید جا پای قبلیها گذاشت و شروع به فروختن تراکم کرد که میشود همان روال و سیاست سابق که پسندیده نیست یا باید فکر دیگری کرد.
عضو شورای شهر تهران با اشاره به گران اداره شدن این شهر ابراز کرد: یکی از مسائلی که با آن مواجه بودیم این است که اداره شهر تهران بین ۲ تا ۳ برابر بیشتر از هزینه واقعی انجام میشود که هر چند جای تأسف دارد اما فرصت ایجاد میکند. یک مثال واقعی این است که بنرهایی را که در یک محل خاص نصب میشود به پیمانکاری واگذار میکنند. پیمانکار هزینه تمامشده را اعلام میکند، به او گفته میشود که در قرارداد مبلغ بیشتری نوشته میشود و مابهالتفاوت آن را باید به ما بدهید. یا آن فرد میپذیرد یا گفته میشود آن فرد یا شرکت صلاحیت ندارد و به سراغ شرکت بعدی میروند. با هر شرکتی که تفاهم کنند، این قرارداد بسته میشود. این نمونهای است از اینکه میگویم هزینه تمام شده بیش از حد است، ریختوپاشها و حواشی وجود دارد که میتوان آن را کنترل کرد. از محل کنترل هزینهها تا حدی منابع تأمین میشود. برای سال ۱۳۹۶ چیزی حدود ۱۹هزار میلیارد تومان پیشبینی بودجه شده است؛ اعتقاد دارم با حدود ۱۲هزارمیلیارد تومان و همین کیفیت فعلی میتوان این شهر را اداره کرد؛ به شرطی که ریختوپاشها و حواشی ایجاد شده توسط آقایان کنترل شود. اگر تیم هوشیار باشد و کارشناسان خبرهای کنار خود داشته باشند و مسائل را شناسایی و رصد کنند، خیلی راحت میشود این کنترل منابع و هزینهها را انجام داد.
حافظی همچنین به مدیرانی پرداخت که از بیرون به سازمان شهرداری وارد شدهاند و در این رابطه گفت: نکته دیگر این است که طی ۱۲ سال یک لایه مدیریتی از بیرون به سیستم تزریق شده است که عمدتاً از نیروی انتظامی و مشهد بوده است. یک لایه عایق بین شهردار و بدنه کارشناسی شهرداری ایجاد شده، ارتباط شهردار با آن بدنه قطع شده و آنها بهشدت ناراضی هستند. حتی افراد صاحبنظر، باتجربه، باسابقه و توانمندی وجود دارند که به حاشیه رانده شدهاند و نیروهای تزریقی را در سیستم به کار گرفتهاند. اینها مدعیاند اصولگرا هستند که البته من معتقدم آقای قالیباف اصولگرا هم نیست. تیم جدید میخواهد چه کار کند؟ آیا میخواهد این لایه را بتراشد و لایه جدید را جای آن بگذارد؟ این مسئله زمانبر است. اگر هم چنین کاری صورت گیرد میشود همان که قبلاً بود. این خطا و جا پای دیگران گذاشتن است. بهنظر میآید بهترین کار این است که این ترکیب باشند اما به حاشیه بروند و از جایگاه مدیریتی خود عزل شوند؛ کارشناسان قدیمی خبره که انصافاً صاحبنظر هستند شناسایی شوند و مورد توجه قرار بگیرند.
وی درباره به حاشیه رفتن کارشناسان در شهرداری گفت: اشکال کار این بود که این فرد میآمد و حرف کارشناسی خود را بیان میکرد، آقایان میدیدند با آنچه که در دستور کار خودشان است مغایرت دارد. سخن او را بهمنزله مخالفت تلقی میکردند و اینها را قلع و قمع میکردند، در صورتی که او فقط نظر کارشناسیاش را میگفت. یا باید توان داشت تا کارشناس را با حرف کارشناسی مجاب کرد یا باید حرف او را پذیرفت؛ اگر خلاف این باشد باعث ایجاد مشکل میشود. چنین افرادی کنار گذاشته میشدند و تیم خودشان را که بله قربانگو بودند میآوردند که از اوامر ملوکانه تبعیت کنند؛ چنین فضایی حاکم بوده است.
حافظی در همین رابطه افزود: تیم جدیدی که میآید باید آن کارشناسان را شناسایی کند. افراد صادق، سالم، باتجربه و توانمندی وجود دارند که باید شناسایی شوند و در جایگاههای مدیریتی قرار گیرند. اینگونه سریعتر کار به گردش میآید چون این افراد دارای تجربه هستند نه نیرویی که باید چند سال زمان صرف شود تا او کار را بشناسد. در این صورت خیلی سریعتر اتفاقاتی میافتد که برای مردم محسوس و ملموس است. نتیجه دیگر این است که اعتماد سازمان جلب میشود. سازمان به رده مدیریتی ارشد خود اعتماد میکند چون میبیند که یک نیروی توانمند به کار گرفته شده است.
مدیرعامل اسبق سازمان تأمین اجتماعی ادامه داد: این همان تجربهای است که در سازمان تأمین اجتماعی به دست آوردم. در آنجا همین مسیر را دنبال کردم و ظرف یک سالونیم تحول ایجاد شد. سازمانی بود که درآمد ماهانهاش ۹۸۰میلیارد تومان و هزینههایش ۱۴۰۰میلیارد تومان بود. ماهانه ۴۲۰ میلیارد تومان کسری داشت و به پزشکان سراسر کشور، داروخانهها، بیمارستانها و... ۹ ماه بدهی داشت. با همان سیاستی که اشاره کردم، نیروهای خبره رانده شده را شناسایی کردم، به افراد توانمد پست دادم و اعتماد آنها را جلب کردم و ظرف یکسال و نیم تحولی ایجاد شد. تأخیر ۹ماه در پرداختها به ۳ ماه رسید و درآمد ماهانه به ۱۵۰۰میلیارد تومان افزایش یافت. اگر خلاف این بود ظرف آن مدت نمیشد این سازمان را تکان داد و از آن کار کشید. در اینجا هم همین گونه است، شهرداری مانند سازمان تأمین اجتماعی یک نهاد عمومی غیردولتی است. اگر دوستان به این سمت حرکت کنند، خیلی سریع میتوانند از بدنه کارشناسی استفاده کرده و چالشها را پر کنند.
حافظی سپس به بحث انتخاب شهردار پرداخت و در این رابطه اظهار داشت: موضوع بعد انتخاب شهردار است که یکی دو ماه بعد از استقرار شورا باید به آن پرداخته شود. برداشت من این است که شهردار نباید پرچمدار یک جناح سیاسی باشد؛ اگر این گونه شود همان آش و همان کاسه است. اگر عدهای از جناح مقابل در شورا باشند، به دنبال این میروند که نقطهضعفهای آقای شهردار را بیابند و هر روز او را نقد کنند، اصلاحطلب و اصولگرا هم تفاوتی نمیکند. زمان آقای کرباسچی هم این مسئله را مشاهده کردهایم. طبع دستهبندیهای سیاسی این است که چنین اتفاقاتی بیفتد.
وی در همین رابطه افزود: مشکل دیگر این است که اگر شهردار پرچمدار سیاسی یک جناح باشد با دولت دچار مشکل میشود. رئیسجمهور شهردار را رقیب سیاسی خود میداند، چه آن رئیسجمهور آقای احمدینژاد باشد و چه آقای روحانی فرقی نمیکند. در چنین شرایطی دولت کمکهایی را که باید طبق مصوبات مجلس و بهطور قانونی به شهرداری داشته باشد انجام نمیدهد؛ در واقع به رقیب سیاسی خود کمک نمیکند. اگر مترو توسعه پیدا کند، ترافیک کم شود، آرامش در شهر ایجاد شود، هوا خوب باشد و... همه میگویند که چقدر خوب بود و دور بعدی آن فرد رئیسجمهور میشود. باید دنبال شهرداری بگردیم که تجربه کار سیاسی در سطح کلان داشته باشد ولی علمدار سیاسی نباشد. اگر چنین شد هم تیمی که اصلاحطلب هستند و هم اصولگرایان از او مطالبه میکنند، نه اینکه بخواهند او را بزنند بلکه همه میخواهند که شهردار منتخب شان کاری به نفع مردم انجام دهد. در انتخاب شهردار مطبوعات هم باید از سیاسی بودن اجتناب کنند.
رئیس کمیسیون محیط زیست و سلامت شورای اسلامی شهر تهران در بخش دیگری از سخنان خود بیان داشت: چند نکته هم هست که فکر میکنم سلامت شورای شهر را تضمین کند. این شورای شهری که ما داشتیم سالم نبود. دو گروه سیاسی حضور داشتند که تقریباً هموزن بودند و سه چهار نفر هم در این بین بودند که گاهی به این سو میغلتیدند و گاهی به سوی دیگر و در تصمیمات مقداری تفاوت ایجاد میکردند. این دو گروه سیاسی وارد شدند اما دیگر دو گروه سیاسی نیستند، بلکه دو گروه شدهاند که یکی با فساد میجنگد و مقابله میکند و گروه دیگر که در ساختار شهرداری ذوب شدهاند. البته این هم از هنرهای شهردار بوده که این افراد را با خود همراه کرده است. مشکلی که داشتیم این بود که گروه دوم وزنشان خیلی سنگینتر از گروه اول است. گروهی که با شهردار همراه شدهاند و هم از اصلاحطلبها و هم اصولگرایان در بین شان حضور دارد، درحالی که در این سمت چهار پنج نفر بیشتر نیستند که در رأیگیریها نیز نقشی ندارند. این انحرافی است که شورای شهر فعلی ما با آن مواجه شده است.
حافظی ادامه داد: برای اینکه سلامت شورا را تضمین کنیم چند کار باید صورت گیرد، اول اینکه مردم به اطلاعات دسترسی داشته باشند. جلسات شورا علنی است و در طول سال شاید ۳ الی ۴ جلسه غیرعلنی داشته باشیم ولی نیمی از جلسات شورا بدون حضور اصحاب رسانه و خبرنگاران برگزار میشود. آقایان مطالبی را که خاص است، در جلساتی که خبرنگاران نیستند مطرح میکنند. نماینده مردم وظیفهاش صیانت از حقوق مردم است، اگر حرفی وجود دارد باید جلوی مردم بیان شود. چرا از مردم میترسید و پشت درهای بسته جلسه برگزار میکنید؟ بارها هم این مسئله گفته شده اما وقتی آقای رئیس نظرش این باشد، کسی نمیتواند کاری انجام دهد. جلسات باید علنی باشد، ما که از اربیل عراق عقبتر نیستیم. رئیس شورای شهرشان اردیبهشت سال گذشته آمده بود و میگفت جلسات شورای شهر ما در لابی شورا روی مانیتور پخش میشود و هر شهروندی که بخواهد میآید آنجا و میبیند. حتی در اتاق در رئیس دوربین وجود دارد و در لابی مشخص است که اکنون رئیس با چه کسی جلسه دارد.
وی درباره آسیب جلسههای متعدد غیرعلنی ابراز کرد: جلسات باید در اختیار مردم باشد و مردم باید مطلع باشند. وقتی که تصمیمگیری راجع به باغات را در جلسات غیرعلنی میگذارند، چه اتفاقی میافتد؟ اینکه زمینی باغ باشد یا خیر، روی بار مالی آن خیلی اثر دارد. مالک زمین هم نمیداند که آن زمین باغ است یا خیر، این رانتی میشود در اختیار عدهای که به یک کمیسیون وصل هستند و متوجه میشوند که امروز مصوب شده فلان زمین باغ است و زمین دیگر باغ نیست. زمینی را که باغ است میخرند و زمینی را که باغ نیست میفروشند، مالک بدبخت هم بعد از چند ماه میفهمد زمینی را که ارزش بسیار بالایی داشته با قیمت پایین فروخته یا زمینی را خریداری کرده که ارزش پایینی داشته است. ممکن است بگویند فضای ما اجازه نمیدهد مردم حضور داشته باشند، تالار ایران زمین درساختمان شماره دو وجود دارد که میتوان فیلم جلسه همزمان را در آن پخش کرد. باید جلسات پشت پرده را مدیریت کرد و آنها را حذف کرد.
عضو شورای شهر تهران شفافسازی درباره عملکرد شهرداری را مورد تأکید قرار داد و گفت: مورد دوم این است که طبق قانون تمام عملکرد شهرداری باید هر ۶ ماه در اختیار مردم قرار گیرد اما آقایان این کار را نمیکنند. باید سامانه ایجاد شود حتی لایحه بودجه که میآید و پیشنهاد شهرداری است، آن هم روی سامانه گذاشته شود. مردم بدانند که آقای شهردار اصولگرایشان دو سه سال بند مربوط به اقتصاد مقاومتی را در لایحهاش نمیگذارد و حذف میکند؛ بعداً هم میگوید من ذوب در ولایتم و... . در صحن ما باید این را با داد و فریاد بگوییم و بحث الزام به رعایت نقاط کلیدی اقتصاد مقاومتی توسط ایشان را مطرح کنیم اما شاهدیم که سال بعد دوباره آن بند حذف میشود. باید لایحه بودجه در اختیار مردم باشد، بودجه مصوب هم به همین صورت. مردم باید بدانند در سال آینده پولی که مال آنهاست توسط من نوعی که نماینده و امین آنها هستم در چه جایی دارد هزینه میشود.
حافظی درهمین رابطه افزود: سپس باید گزارش حسابرس، گزارش تفریغ و گزارش تلفیق هم روی سامانه قرار گیرد. گزارش تفریغ سال ۱۳۹۰ را که حسابرس اعلام کرده حدود ۶۰۰ صفحه بوده، بعد از آن با ارائه توضیحاتی که حسابرس پذیرفته به ۱۶۰ صفحه رسیده و بعداً با خواهش و کوتاه آمدن آن را به ۶۰ صفحه رساندهاند که شامل ۷۲ بند است و در هر بندش تخلف وجود دارد. شفافسازی مهارکننده است و باعث میشود طوری عمل کنند که بتوانند پاسخگوی مردم باشند. اما زمانی که اطلاعات در اختیار مردم قرار نگیرد، با سلام و صلوات میروند و میآیند. همه میگویند فلانی برادر شهید است و آن یکی هم رزمنده و فرمانده لشگر و دفاع مقدس بوده است. فکر میکنند دیدگاههایی که زمان جنگ بوده، هنوز هم حاکم است، خیر از این خبرها نیست. میبندند و میبرند و اتفاقاتی میافتد ناشی از این که اطلاعات در اختیار مردم قرار نمیگیرد.
عضو شورای شهر تهران با اشاره به اینکه به یک حاج احمد متوسلیان برای ریاست شورا احتایج داریم، گفت: شاید فیلم ایستاده در غبار را که مربوط به شهید متوسلیان است دیده باشید، مدتی پیش این فیلم را دیدم و خیلی ناراحت بودم. سپاه سنندج شورای فرماندهی داشت و تصمیماتی را میگرفتند که ایشان با آن تصمیمات مشکل داشت. شهید متوسلیان میرود در مسجد و با مردم صحبت میکند و میگوید سپاه باید به شما توضیح دهد که این یک میلیون تومان بودجه خود را چگونه هزینه کرده است. همان موقع احساس کردم ریاست این شورای شهری که شهرداریاش دارد به آن شکل تخلف میکند برازنده حاج احمد متوسلیان است، نه این آقایان که چشمشان را ببندند و شهرداری هر کاری که میخواهد انجام دهد و بعد هم تصویب کنند. ۱۵هزار میلیارد تومان بودجه سال ۱۳۹۳ مصوب میشود. من که نماینده و امین مردم هستم گفتم صرفه و صلاح مردم که در ابتدا به آن سوگند خوردم این است که در قالب کتابچه بودجه هزینه شود. آخر سال ۱۳۹۳ مشخص میشود آقایان ۵هزار میلیارد تومان را در جای دیگری هزینه کردهاند، زمانی هم که در شورا مطرح میشود آقای رئیس حمایت میکند که مصوبه بگیرند.
حافظی با انتقاد از این فرآیند اظهار داشت: اولاً به رأی خودتان بیاحترامی کردید. به شهردار گفتید برود کارهای مشخصی را انجام دهد، رفته و کارهای دیگری کرده است؛ حالا از او تشکر میکنید؟ وقتی تصویب نکنید سازمان بازرسی کل کشور ورود پیدا میکند و گزارش حسابرسی مطرح میشود. اما زمانی که تصویب شد، چون مصوبه شورا وجود دارد هم دست حسابرس را میبندید و هم سازمان بازرسی کل کشور دیگر نمیتواند کاری کند. آقایان کتاب بودجه را در کشوی میزشان گذاشتهاند و رفتهاند هر کاری که دلشان میخواسته انجام دادند؛ آخر سال هم مغایرتگیری کردند و دیدند ۵هزار میلیارد تومان انحراف دارد. با سربلندی به شورا میآورند، آقای رئیس هم حمایت میکند و به راحتی تصویب میشود. چنین شهرداری حاج احمد متوسلیان را نیاز دارد. از همان ابتدا که پایشان را کج گذاشتند اگر دو پرونده به دادگاه میرفت و برای پاسخگویی میرفتند و محکوم میشدند، دیگر کار به اینجا نمیرسید که ۵هزار میلیارد تومان انحراف داشته باشند.
رئیس کمیسیون محیط زیست و سلامت شورای اسلامی شهر تهران با تأکید بر اهمیت نقش ریاست این شورا بیان کرد: نقش رئیس شورا هم بسیار مهم است. در مجلس آقای رئیس وقتی میخواهد موضوعی تصویب شود، زمان را آنقدر نگه میدارد تا به حد نصاب برسد. اما وقتی نخواهد موضوعی تصویب شود، چند ثانیه بعد از اعلام رأی سیستم را میبندد. ما رئیسی داشتیم که نتیجه عملکردش این بود که مصوبه صحن با آن چیزی که مکتوب و ابلاغ شد مغایر بود؛ بارها این اتفاق افتاد. رئیس تا این حد میتواند نقش داشته باشد. نمیگوییم رئیس چنین کارهایی کند اما رئیسی باشد که خود را فقط عامل اجرا و مدیریت بداند، نه اینکه خود را قیّم و حاکم بداند که خروجی کار خواسته خودش باشد و نظراتش را به دیگر نمایندگان تحمیل کند. رئیس باید فردی باشد که این جایگاه را برای سایر همکاران خودش که همسطح تلقی میشوند، قائل باشد و به هیئت رئیسه هم اجازه دهد که مطابق با شرح وظایف خود کار کنند. هیئت رئیسه ما همگی ناراضی بودند؛ میگفتند آقای رئیس تصمیم میگیرد و خودش دستور را میبندد و تنها یک هیئت رئیسه صوری داریم. هیئت رئیسه هیچ نقشی نداشت و ما با چنین مشکلاتی مواجه بودیم. اینها نقاط ضعفی است که سیستم داشت و اعتقاد دارم در دور آینده با همت کسانی که وارد میشوند و مطالبه مردم اجازه داده نمیشود شورای آتی مانند شورای سوم باشد.
پس از پایان سخنان حافظی اعضای حزب ندای ایرانیان با اهدای یک لوح سپاس از وی تقدیر کردند. حافظی سپس در سخنان کوتاهی اظهار داشت: اتفاقی که افتاد و عملکردی را که در حد وسع خودم داشتم بهعنوان نماینده مردم وظیفه خود میدانستم که این کارها را انجام دهم و هیچ منتی نیست. اگر این کار نمیشد باید از حافظی سؤال میکردید که چرا وظیفهات را درست انجام ندادهای؟ آنچه انجام دادهام وظیفهام بوده و در قبال انجام وظیفه هم نیاز به تقدیر و تشکر نیست. انشاءالله در شورای بعد کسانی را داشته باشیم که بتوانند بهدرستی وظیفه خود را انجام دهند.
در بخش دیگری از این جلسه حافظی به پرسشهای مختلف حاضران جواب داد. وی در پاسخ به اینکه آیا ممکن است شما شهردار آینده تهران باشید، گفت: کار شهردار بعد خیلی سخت است؛ من به چنین موضوعی فکر نکردم. با توجه به فضایی که بود ترجیح دادم از مجموعه خارج شوم و با ویزیت بیمارانم خدمت کنم. نه عنوانی که شما گفتید اما از اینکه جای دیگری برای خدمت مهیا باشد، مشروط بر اینکه حافظی بتواند اثرگذار باشد و حضورش مشکلی را از مردم مرتفع کند، ابایی ندارم و حتماً خواهم بود. اما راجع به شهر و شهرداری هنوز خیلی فاصله داریم، باید دید چه کسانی میآیند و چه انتخاباتی صورت میگیرد. اگر جایی نیاز باشد و احساس کنم میتوانم منشأ تحول و خیر باشم، هستم. در جایی هم که احساس کنم سربار هستم یا کارم به نتیجه نمیرسد، دلیلی برای ادامه حضورم نمیبینم.
وی در جواب به سؤالی درباره طبقهای که بین شهردار و بدنه شهرداری حایل شدند، گفت: گروههای مختلفی هستند. عدهای هستند که بازنشستگان سازمانهای دیگرند و به شهرداری تزریق شدهاند که میتوان آنها را به راحتی حذف کرد. عدهای هم هستند که مأمورند و تعدادشان قابل توجه است. میتوان اینها را آزاد کرد تا به سازمان مبدأ خود برگردند. عدهای را هم استخدام کردند که در گزارش سازمان بازرسی کل کشور درباره مترو این موضوع را داشتیم. افرادی آمدهاند پستهای مدیریتی را احراز کردهاند اما شرایط آن را نداشتند. این افراد هم به راحتی قابل حذف شدن هستند. تعداد اینها قابل توجه است و مصادیقش در گزارش سازمان بازرسی ذکر شده است. نهایتاً ممکن است عدهای باقی بمانند که استخدام شدهاند اما هر مدیر ارشدی میتواند مدیر زیرمجموعه خودش را انتخاب کند. اینگونه نیست که الزامی باشد برای اینکه فرد استخدام شده که اکنون رئیس یک اداره است همواره در همان پست باشد و جابهجایی اینها مشکلی ایجاد نمیکند. اما کسانی را که استخدام رسمی شدهاند نمیتوان از سازمان طرد کرد، باید جایی در حاشیه مشغول باشند که مشکل قانونی هم ایجاد نشود.
حافظی پیش از پاسخ به پرسشی درباره گزینههای موجود درباره شهرداری تهران، با ذکر مقدمهای گفت: خواهشم این است که صحبتم بعد سیاسی پیدا نکند. هیچ گاه سیاسی نگاه نکردم حتی این مدتی هم که در مجموعه شورا، سازمان تأمین اجتماعی و وزارت بهداشت بودهام، هیچ گاه به کارها سیاسی نگاه نکردم. بلکه سعی کردهام افراد توانمند را بیابم، آنها را با خود همراه کنم و مشکل سازمان را حل کنم. شورای معاونین من در تأمین اجتماعی هم شامل افراد اصلاحطلب دوآتشه بود و هم اصولگرای دوآتشه. همه بودند و با هم خوب کار میکردند،چون شرطم با آنها این بود که اینجا یک مجموعه خدماتی است و نیمی از جمعیت کشور در قالب شورای اسلامی کار و کارگر یا کانونهای بازنشستگان تحت پوشش ما هستند و انتظار دارند مشکلشان حل شود. این جایگاهی اجتماعی و خدماتی است، نگرش سیاسی را داخل سازمان نکنید. میپذیرفتند، میآمدند و خوب هم کار میکردند. هنوز هم آن روابط صمیمی که بینشان ایجاد شد برقرار است.
وی با بیان خاطرهای در این رابطه افزود: من دانشجوی سال پنجم پزشکی بودم که وارد سپاه شدم و تا قبل از اینکه وارد سپاه شوم ۲۶ سال عضو سپاه بودم و این عضویت ایجاب میکرد که وارد فضای سیاسی نشوم و این فرصتی برای من بود. خیلی وارد تعاملات سیاسی نشدم و میتوانم خیلی راحت افراد اصولگرا و اصلاحطلب را دعوت کنم که با یکدیگر کار کنند چون خودم را مدیون یک جناح نمیدانم که تقید داشته باشم تا از جناح مقابل کسی را کنار خود نیاورم. از این منظر ابتدای شورای چهارم که کار را شروع کردیم و با انتخاب شهردار مواجه شدیم، آقای مهرعلیزاده گفت که حاضر است برای این سمت کاندیدا شود. با چهار پنج نفر از اعضای شورا در مطب من جلسهای گذاشتیم و ایشان آمد و صحبت کرد و یک اقبال نسبی هم در بین اصولگرایان نسبت به ایشان وجود داشت. درخواست کرد که جلسات ادامه داشته باشد که همین طور هم شد اما بعداً بنا به دلایلی ایشان انصراف دادند. اشاره کردم باید به سمتی برویم که فرد علمدار سیاسی نباشد بلکه مدیر اجرایی باشد و در سوابقش پاکدست باشد و انگیزه کار برای مردم را داشته باشد و از این نظر در صدر یک جریان سیاسی نباشد.