سلیمی نمین:
موارد متعددی در تاریخ وفاق داشتیم
نشست وفاق ملی با موضوع نسبت وفاق ملی با اصولگرایی در معاونت راهبردی ریاست جمهوری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ششمین نشست وفاق ملی با موضوع نسبت وفاق ملی با اصولگرایی در معاونت راهبردی ریاست جمهوری با حضور عباس سلیمینمین و سعید آجرلو ظهر امروز برگزار شد.
عباس سلیمی نمین گفت: انتخابات این دوره ریاست جمهوری که منجر به روی کار آمدن قشری عقلایی از اصلاح طلبان شد که توفیقی است برای ملت ایران و ناکامی برای بدخواهان ملت ایران است. برای اینکه ظرفیت های اصلاحی را در کشور گسترش می دهد و جریانات سیاسی را وادار به تولید فکر برای اقناع سلایق مختلف جامعه می کند.
وی افزود: متاسفانه قبل از آن تهدیداتی را از سوی برخی جریان اصلاحات شاهد بودیم که با بیرون از کشور وفاق را دنبال می کردند و از سویی برخی از اصول گرایان به دنبال راندن همه اصلاح طلبان از حوزه سیاسی بودند واین از آفتهایی بود که کشور ما را تضعیف می کرد.
سلیمینمین گفت: در انتخابات ریاست جمهوری یک تغییری که آنرا قانونی میخوانم از اتفاقات تلخ فاصله گرفت. آن دسته از اصلاحطلبان که مردم را از صندوق رای مایوس میساختند مسیرشان را تغییر دادند و مردم را به صندوق رای دعوت کردند که اصلاح اساسی بود. از طرف دیگر ان دستت اصولگرایانی که در مسیر تنگ کردن و محدود کردن فضای سیاسی قرار داشتند، در انتخابات مجلس که نتیجه آن برای همه ما مخاطره امیز بود پشت سر گذاشتیم که آینده خوبی را پیش رو قرار نمیداد که نگاه مناسبی به حکمرانی نداشتند و میدانیم که هرچه ظرفیت نظام را کم کنیم رشدی حاصل نخواهد شد.
وی افزود: وفاق در جامعه تعریف قدیمی دارد ما در موارد متعددی در تاریخ وفاق داشتیم. از جمله در جنبش ملی شدن نفت یکی از این موارد بود که هرکس به این خاک داشتند، روندی که انگلیس علیه نفت ایران به شکل خاضع آمیز است که صاحبان نفت یعنی کشور ما ۱۶ درصد سود ان را داشته باشند و صاحب انگلیس ۸۴ درصد را داشتند.
وی افزود: در دوران پهلوی ملت ایران اگر می خواستند برای اینکه بدانند میزان صادرات نفت ما چقدر است باید انگلیسی ها این رقم را اعلام می کردند چون نظارتی بر صادرات نفت نبود و آنها به ما می گفتند چقدر نفت صادر کردیم . در دوران ملی شدن صنعت نفت ، وفاقی میان فداییان اسلام و جبهه ملی و سایر گروه ها با افکار مختلف شکل گرفت و در حالیکه فقر ملت ایران را گرفته بود و سرمایه کلی و نفتی کشور در حال غارت بود ولی گروههای مختلف بهم نزدیک شده و وفاق کرده بودند.
وی تصریح کرد : پهلوی ها در مسیر مصالح عمومی نبودند چون از طرف بیگاناگان آورده شده بودند اما بحث وفاق سابقه تاریخی در کشور دارد. هم در جریان ملی شدن نفت و هم در دوران مشروطه که یک سری روشنفکران فراماسون کهنهضت را به مسیر دیگری راندند، ولی علی رغم این آن زمان نیروهای مذهبی و روشنفکر به وفاق رسیده بودند که توانستند گامی بلند در مسیر وفاق وتوسعه ملی کشور برداشتند.
وی افزود: کسی که استاد دانشگاه بود می گفت اصلا وفاق وجود خارجی ندارد در حالیکه اصلا اینگونه نیست زیرا یک عنصر اصلاح طلب برای اصلاح جامعه باید وفاق پیدا کند و این امر ضروری است. بدخواهان ایران که نمیخواهند تمدن درایران شکل بگیرد و از ظرفیت های کشورمان خبر دارند ،حاضر نیستند همه ظرفیت ها در کشور در کنار هم قرار بگیرند و به همین دلیل آنها در برابر وفاق قرار می گیرند.
وی در ادامه گفت: ما میتوانیم وفاق ملی را با عنوان و حول اشتراکات شکل دهیم و البته یک سری گام هایی را دولت برداشته است، هرچند برخی منفعت طلبی های گروهی و حزبی هم شکل گرفته است از جمله اینکه گفتند چرا برخی مناصب را به اصولگرایان دادید! فتح همه پستها که در زمان دوم خرداد بود و متاسفانه تعبیر جنبش را هم به اشتباه به آن دادند در حالیکه در مسیر قانونی به جایی رسید بودند و به دنبال تمامیت خواهی بودند.
سلیمینمین تصریح کرد: کسانی که در چارچوب قانون گام برمیدارند و توسعه از طریق قانون را متصور هستند باید در عمل به گونهای عمل کنند که این باور متجلی باشند. در راه وفاق ملی تهدیدات بیرونی و داخلی وجود دارند. در داخل تمامیت خواهی یک رقیب است. کسانی که تمامیت خواهی دارند، نمیتوانند وقاق ملی را دنبال کنند. بهگزینی یکی از موارد تحقق وفاق ملی است و در شرایطی این موضوع قابل تحقق ممکن است که افق دید توانمندی را هدف قرار بگیرد و همرفیقان و هم قبیلگی را در نظر نگیرند که این موضوع وفاق ملی را با آسیب مواجه خواهد کرد. با تشکیل دولت چهاردهم گامهای خوبی در سطوح بالایی درباره وفاق برداشته شده است و امیدواریم این وفاق در سطوح میانی دیده شود که نکته حائز اهمیت است.
ادبیات وفاق و تفاهم یک ایده جدید در موقعیت جدید در وضعیت جدید است
در ادامه این نشست سعید آجرلو فعال سیاسی اصولگرا در ادامه این نشست گفت: این جلسات به تعبیری می تواند صورت بندی دقیقی از راه حلها را در گفتگویی سازنده شکل دهد و بنده با صحبتهای اقای سلیمی نمین هم نظر هستم .بزرگترین وظیفه اصولگرایی این است که اجازه ندهد دولت پزشکیلن تبدیل به دولت بنی صدر و نیز دولت دوم آقای روحانی شود وبه نظرم هدف کلی و سیاسی اصولگرایی این است. دولت بنی صدر به صورت فیزیکی وعینی نیمه تمام ماند و دولت دوم روحانی به صورت ذهنی نیمه تمام ماند.
وی افزود : توافق وتفاهم گرایی و ادبیات وفاق باید بتواند در سطح سیاسی به مسائل ومشکلات باید پاسخگو باشد و پاسخ دهد. تفاهم قرارداد و معامله نیست بلکه قراردادی اجتماعی است . تفاهم حاکمیتی هم هست. قرارداد تبدیل شدن ادبیات وفاق به قرار دادی کوتاه مدت و منفعت گرایانه است اما اگر به تفاهم تبدیل شود بلند مدت می شود و باید سیاست داخلی را باید بلند مدت دید و ادبیات تفاهم یک پاسخی به دو سطح ناکارآمدی نهاد دولت و سرخوردگی اجتماعی است که از سال ۹۸ انتخابات بالای پنجاه درصدی نداشتیم و همچنین بودجههای دولتهای مختلف در این مدت حداقل ۲۰ درصد کسری بودجه را داشته است.
سعید آجرلو در ادامه گفت: ادبیات وفاق و تفاهم یک ایده جدید در موقعیت جدید در وضعیت جدید است. در گذشته ضعف دولت و تغییر وضعیت اجتماعی با ناآرامیهای سالهای ۹۸ و ۱۴۰۱ خود را نشان داد. بنابراین دولت نباید ناکارامدی خود را نشان دهد. یکی از موضوعات دیگر مربوط به تضادگرایی سیاسی است چرا آقای رسایی مداوم در مجلس موضوع غیر قانونی بودن حضور آقای ظریف در دولت را مطرح میکند؟ یعنی اصولگرایان تمام هویت خود را در این موضوع تعیین تکلیف کند؟ آیا این موقعیت باعث میشود هویت خود را از دست بدهد خیر بلکه به دنبال بازنمایی قدرت و هویت خود از طریق تضاد سیاسی است و این روند خود را در کمپین انتخاباتی نشان میدهد و متاسفانه دولتها در ادامه کمپین است.
وی افزود: ادبیات جدید دولت پاسخی به تضاد سیاسی دولت است. وفاق در این دولت سیاست طلبی است. این وفاق در سیاست امروز کار میکند اما مخالفان زیادی دارد. ایده تازه و جدیدی است که هر لحظه ممکن است شکست بخورد. بنابراین بابد چه کار کنیم شکست نخورد و ایده وفاق همچنان بر روی زمین باشد ما باید به سرعت به سمت پروژهها برویم. پروژها یعنی به سمت مسائل اصلی کشور برویم. از جمله مسائل اصلی حل کردن مسئله هستهای، مسئله خاورمیانه، موضوع چین، موضوع فرهنگی اجتماعی از جمله فیلترینگ، اقتصاد تامین مالی توسعه و مسئله کسری بودجه از جمله مسائل است. تامین مالی توسعه بیش از ده سال است که در کشور کار نمیکند. مسئله انرژی نیز مورد توجه است. ما باید بین نیروهای سیاسی تا جای ممکن با سایر جریانات سیاسی با همراهی دولت و حاکمیت مذاکره کنیم که چه کار کنیم. دفع شر و مهار ترامپ تسلیم در برابر ترامپ نیست برخلاف آن چیزی که دوستان اصولگرای ما معتقد به آن هستند. رسیدن به حد وسطی از موضوعات که نه افراط و تفریط است. هممسئلگی یکی از موضوعات مهم است که در چارچوب وفاق به آن دست پیدا کنیم. تفاهم بر سر راهکار، اجرای همدلانه و هم سرنوشتی از جمله موارد رسیدن به وفاق است. ما با هم مسئول پروژهها هستیم و قرار نیست یک نفر هزینه انجام دادن و انجام ندادن آن را بدهد و اگر این اتفاقات رخ دهد ازدرون این اقتدارگرایی سرمایه اجتماعی تولید خواهیم کرد.
وی تصریح کرد : مسئله اصلی کشور اقتصاد است و اگر این را حل کنیم، قطعا کار راحت تری برای توافق داریم چون تنش های زیاد و مشکلات زیادی از جامعه را حل خواهیم کرد، همانطور که نظر سنجیها هم اقتصاد را مشکل اصلی کشور میدانند.
وی ادامه داد: چگونه ممکن است وفاق شکست بخورد و یا چگونه شکست نخورد و پاسخ این است که ما به دنبال یک روحیه وفاق طلبی در کشور هستم هر چند به لحاظ تاریخی ما وفاق گریز هستیم و باید روحیه وفاق با اخلاق سیاسی ما منطبق شود. سیاست ستیزی در نقطه مقابل این موضوع وفاق قرار می گیرد و سیاست توافق گرایی دو رقیب جدی در چپ و راست دارد.
وی افزود: در جناح چپ، چپ نهاد گرا میانه یا روزنه گشا وجود دارد و در عین حال چپ رادیکالتر و تجدید نظر خواه نیز وجود دارد. در عین حال راست نهاد گرا و میانه در کنار راست توده گرا که پدیده انتخابات ریاست جمهوری بوده است نیز وجود دارد، هر چند این دو درون راستها وجود دارند و اینها جدی ترین رقبای توافق گرایی هستند.
وی تصریح کرد: فلسفه سیاسی دولت آقای پزشکیان را روزنه گشا میدانم و اساسا اصلاح طلبی مطلوب هم در همکاری با حاکمیت است.
آجرلو در ادامه گفت: اصلاح طلبی مطلوب دو رقیب جدی دارد. یکی چپ ساختارگرا است ، هرچند فلسفه سیاسی مانند چپ جنبشی ندارد و در دوم در سمت راست سیاسی کشور هم این موضوع وجود دارد.از چپ نهادگرا و راست نهاد گرا یک منطقه میانه ای وجود دارد و آن منطقه ای است که امکان توافق وجود دارد.
وی تصریح کرد: اگر چپ و راست درهم ادغام شوند مطلوب نیست چون توافق گرایی وقتی معنا دارد که هویت این دو طیف حفظ شود و اگر این هویت حفظ نشود، برچسب معامله گرایی خورده می شود. این چیزی است که می بینیم که چپ جنبش گرا به ادبیات توافق می گوید معامله منصبی و هم راست توده گرا هم این را میگوید. در حالیکه هر دو این را می گویند و اساسا مبنای وفاقشان بر سر پست ومقام است.
وی تصریح کرد: در حالیکه ترمیم سیاست داخلی ذیل این ادبیات وفاق، می تواند ما را از رادیکالیسم گذشته به گفت و گوی انتقادی ببرد و ما را از جنگ هویتی باز دارد و در مقابل سیاسیون بقا محور به این معنا است که حضور این طیف در قدرت به معنای حذف طیف دیگر نیست. نمیتوان نه ظریف نه جلیلی، نه قالیباف و نه لاریجانی را حذف کرد. چون اینها واقعیتهای سیاسی و اجتماعی کشور است. سیاست داخلی غیر تخاصمی و غیر تکفیری لازم است
وی افزود : زمانی اصلاح طلبها به طیف مقابل می گفتند اقتدار گرا و جناح راست هم به جناح مقابلش غرب گرا می میگفت و باید از این برچسب ها عبور کنیم و واقعیتهای کشور را ببینیم و طیف هایی که دنبال وفاق هستند، هویت خود را حفظ کنند تا نظم سیاسی موجود از بین نرود. این نظم سیاسی جدیدی است که یک اصلاح طلبی و اصولگرایی جدیدی بوجود اورده است و باید حفظ شود و خود را در مسیر اجتماعی امتداد دهد.