انتقاد روزنامه اطلاعات از موحدی کرمانی
روزنامه اطلاعات نوشت: این تصور نادرست و باطل و ناروا که در انتخاباتهای اخیر بخش دینخواه و دینمدار جامعه قافیه را به بخش بیشتر سکولار طرفدار اباحه و دگراندیشی باخته است، جدای از تعارف و مماشات یک استنباط کاملاً انحرافیمدد و غلط است و هیچ مبنای منطقی و استدلالی هم ندارد.
منتهی عدهای به درست یا غلط و عدهای هم ناآگاهانه و با بازی در زمین دشمن ناخواسته به این گزاره نادرست و انحرافیمدد میرسانند. در این میان البته برخی چهرههای موجه و با سابقه انقلابی و دینی قابل توجه هم دراین دام میافتند که باید هوشیاری بیشتری داشت و در زمین بازی که دشمن برایمان تدارک، دیده است توپ را به چرخش درنیاورد.
مثلاً اینکه امامجمعه محترمی بگوید رأی فلانی حلال و طیب و طاهر است و غیرمستقیم این شبهه را ایجاد کند که در انتخابات رأی حلال داریم و رأی حرام و چون رأی حلال خیلی ارزش بیشتری دارد پس باید چند برابر رأی شبههناک هم بیارزد!
بحثها و صحبتها و استدلالهایی از این حیث و نیز موضعگیری افراد شناخته شده و شناسنامهدار مذهبی و سیاسی و انقلابی که در صدد تحلیل آرای مردم برآمده و با استنباط ناصحیح و موضعگیری غلط آرای یکی را به حساب بخش دینی و انقلابی و ارزشی جامعه گذارده و آرای دیگری را به حساب بخش غیردینی و لائیک جامعه به حساب آورند و با همین دست فرمان هم بخواهند جلو بروند و تختهگاز برانند و احساس و اعلام خطر کنند، بیتردید ضمن تقویت دوقطبی کردن جامعه و ضمن تعمیق شکافهای اجتماعی از آن بدتر بذر کینه و عداوت را هم میافشاند و جامعه را در برابر هم قرار میدهد.
آقایان عزیز، انتخابات انتخابات است. رأی حلال و رأی حرام هم نداریم، نه اینکه نداشته باشیم اما اصولاً بحث حلال و حرام در اینجا چندان قابل رصد نیست. نه کسی میتواند تضمین بدهد همه آرای ریخته شده به حساب آقای رئیسی رأی طیّب و طاهر و حلال بوده و نه کسی میتواند در آرای ریخته شده به حساب آقای روحانی شبهه وارد کند و بگوید همه یا بخشی از آن حرام بوده و لذا اصلاً چه دلیلی دارد شخصیتهای موجه و عالیمقام به ویژه ائمه جمعه و جماعات که بیطرفی آنان در جریانات سیاسی ضامن وجهه و شأن آنان و موضعگیری حزبی و جناحی دون شأنشان است در مواردی این چنین به موضعگیری بپردازند و این شبهه را برای بخش مهمی از اجتماع ایجاد کنند که آنان در برابر خواست و اراده ما ایستادهاند و عصبانی شدهاند. در حالی که شاید واقعا چنین نباشد و چنین هم نیست.
اصولاً نه آقای رئیسی نماینده تام و تمام بخش ارزشی و انقلابی و ولایتمدار جامعه است و نه آنها که به آقای روحانی رأی دادند خدای ناکرده طرفدار لاابالیگری و دینگریزی و یا دارای زاویه با انقلاب و نظام و دین و ارزشهای شناخته شده آن…
اصولاً این تقسیمبندی از پایه و اساس دارای اشکال و انحراف است. برای چه به خاطر برد یا باخت فرضی در یک عرصه سیاسی و انتخاباتی حاضریم دانسته یا نادانسته گرانترین هزینهها را صرف کنیم و هر مغالطهای را صورت دهیم و بیجهت جامعه را دوقطبی کرده و با نادیده گرفتن قاعده بازی کم تحملی خود را به رخ بکشیم؟