با افرادی که پارانوئید دارند چگونه باید رفتار کرد
در بخش دارودرمانی، بیمار با استفاده از داروهای آرام بخش مثل دیازپام تسکین پیدا میکند. البته در برخی مواقع داروهای ضد روان پریشی برای فرد تجویز میشود که تجویز داروها بستگی به تشخیص پزشک و حد و اندازه بیماری فرد دارد.
پارانویا چیست؟
این بیماری زیرمجموعه اختلالات شخصیتی قرار میگیرد و با اینکه بیمار پارانویا نقاط مشترکی با بیمار اسکیزوفرنی دارد ولی از خیلی جهات با یکدیگر تفاوت دارند. متاسفانه در حال حاضر بسیاری از افراد زندگی مشترک خود را به دلیل ابتلای یکی از زوجین به پارانویا از دست میدهند و مجبور به جدایی میشوند. البته باید دقت کرد که هر نوع بدبینی و بدگمانی پارانویا نیست و نباید هرگونه شک و گمان و سوءظن را با پارانویا یکی دانست.
نکته مهم درخصوص پارانویا این است که این بیماری در بسیاری از اوقات قابل درمان است و فرد میتواند با رعایت یک سری اصول رفتاری به زندگی معمولی خود ادامه دهد. در مطلب پیش رو با ویژگیهای این بیماران، چگونگی رفتار با آنها و سایر مسائل مرتبط با این بیماری بیشتر آشنا میشوید.
با کسانی که پارانوئید دارند چه کنیم؟
بیماری پارانویا از زمان قبل از بقراط در یونان وجود داشته است ولی با این نام شناخته نمیشده و اغلب این بیماری را نوعی دیوانگی میدانستند. پارانویا در زبان یونانی از دو بخش پارا (Para) و نوس (nos) تشکیل شده و معنی دیوانگی میدهد. در قرن هجدهم اصطلاح پارانویید برای اختلالاتی که علائمی مثل هذیان و توهم داشتند، استفاده میشد تااینکه در سال 1893 امیل کریپلین (emil Kraepelin) اصطلاح مستقل پارانویا را به کار برد و آن را از پارافرنیا که در اروپا استفاده میشد، تفکیک کرد.
یکی دیگر از کارهایی که کرپلین انجام داد جداکردن پارانوئید از اسکیزوفرنی است چون بسیاری از علائم این دو بیماری شبیه یکدیگرند. این روان پزشک آلمانی توهم را جزو اصلیترین ویژگیهای بیماری پارانویا دانست. او براساس معنای یونانی پارانویا هرگونه افکار توهمی را جزو این بیماری قرار داد.
به این ترتیب از نظر کرپلین کسی که با خودش فکر میکند یک شخصیت سیاس یا ادبی- هنری مهم است نیز جزو بیماران پارانویا محسوب میشود. ویژگی اصلی بیماری پارانویا یا بیماران مبتلا به اختلال شخصیت بدگمانی، شک و بیاعتمادی به همه افراد است.
مبتلایان به این بیماری در بیشتر مواقع خشمگین هستند و نسبت به دیگران دشمنی دارند. آنها به هر بهانهای دعوا و مرافعه راه میاندازند و به بقیه به خصوص همسر خود سوءظن دارند. علاوه بر این، افراد مبتلا به پارانویا اغلب مواقع تصور میکنند تحت تعقیب هستند یا شخصی با آنها دشمنی دارد و آنها را مسموم یا بیمار کرده است. در بعضی موارد، فرد دچار این توهم میشود که دارای یک قدرت ماورایی یا برگزیده خداست که توسط یکسری نیروهای خارجی کنترل میشود.
علت چیست؟
با اینکه هنوز هیچ دلیل و علت قطعی برای این بیماری مشخص نشده اما نقش ژنتیک و وراثت را در ابتلا به این بیماری نمیتوان نادیده گرفت. تحقیقات متعددی نشان داده که وقتی یکی از دوقلوهای یک تخمکی همسان مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی، علائم پارانویا دارند، دیگری هم به این بیماری مبتلا میشود. همچنین تحقیقات نشان داده که میزان ابتلا به بیماری پارانویا دارند، دیگری هم به این بیماری مبتلا میشود. همچنین تحقیقات نشان داده که میزان ابتلا به بیماری پارانویا در افرادی که به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا هستند، بیش از بقیه است.
با کسانی که پارانوئید دارند چه کنیم؟
علاوه بر ژنتیک که متهم اصلی این بیماری به شمار میآید، مصرف داروهایی که دارای آمفتامین هستند، همچنین مصرف قرصهای روان گردان، ماری جوانا، کوکائین و امثال اینها هم در ابتلا به این بیماری تاثیرگذار است. از دیگر عواملی که برای علت بیماری پارانویا ذکر شده، استرس و نگرانی است.
بعضی از تحقیقات ثابت کردهاند که وقتی فرد در شرایط سخت و تحت فشار باشد، رفتار پارانویاگونه انجام میدهد، به بیان دیگر این رفتار میتواند واکنشی نسبت به سختی و فشارهای زندگی باشد؛ بنابراین تحقیقات بیماری پارانویا در بیشتر گروههای اقلیت، مهاجران، اسیران و زندانیان شایع است. نکته قابل ذکر دیگر در رابطه با بیماری پارانویا این است که مردان از زنان بیشتر به این بیماری مبتلا میشوند.
علائم پارانویا
اگر میخواهید با علائم یک بیمار پارانویید آشنا شوید به رفتار او دقت کنید و ببینید کدام یک از این علائم را دارد؛ توهمهای دیداری، شنیدن صداهای غیرواقعی، کژانگاری، مانند گمان اشتباه مبنی بر اینکه همکار شما میخواهد شما را مسموم یا صدای شما را ضبط کند، بیزاری، خشم، گوشه گیری، خشونت، دشواریهای گفتاری، رئیسوار رفتار کردن و اندیشه و کنش خودکشی.
پارانویا در جامعه
تا به اینجا درخصوص بیماران مبتلا به پارانویا، علت ابتلای آنها و علائمشان صحبت کردیم ولی به یک موضوع خیلی مهم نپرداختیم و آن هم اینکه پارانویا علاوه بر اینکه میتواند یک فرد را بیمار کند، میتواند یک جامعه را هم بیمار و مبتلا کند.
درمان چیست؟
از آنجایی که هنوز علت قطعی ابتلا به این بیماری مشخص نشده، درمان قطعی هم برای این بیماری تعیین نشده است، اما به طور کلی شیوههای درمانی این بیماری را میتوان به دو بخش دارودرمانی و روان درمانی تقسیم کرد. پیش از اینکه به مبحث درمان این بیماری بپردازیم، باید گفته شود که اغلب مبتلایان به پارانویا معتقدند که بیمار نیستند، به همین خاطر کمتر حاضر میشوند نزد درمانگر بروند. این افراد به دلیل توهمی که دارند فکر میکنند خودشان مشکلی ندارند و این بقیه هستند که بیمارند و مشکل دارند.
با کسانی که پارانوئید دارند چه کنیم؟
در بخش دارودرمانی، بیمار با استفاده از داروهای آرام بخش مثل دیازپام تسکین پیدا میکند. البته در برخی مواقع داروهای ضد روان پریشی برای فرد تجویز میشود که تجویز داروها بستگی به تشخیص پزشک و حد و اندازه بیماری فرد دارد. با وجود اینکه خیلی از بیماران پارانویید تحت روش دارودرمانی هستند، روش روان درمانی در اغلب مواقع از دارودرمانی موفق تر است. در این روش درمانگر بیش از هر چیز تلاش میکند تا حساسیتها و شک و سوءظنهای بیمار رفع شود؛ ضمن اینکه در طول درمان تلاش میشود که تواناییهای اجتماعی فرد نیز تقویت شود.
نکته مهم در مورد این روش درمانی آن است که درمانگر باید صبر و حوصله فراوانی برای پروسه درمانی داشته باشد چون معمولا سر و کار داشتن با این دسته از بیماران کار بسیار سختی است، آنها بسیار زودرنج هستند، رفتار خصمانه و تندی دارند و به سرعت عصبانی میشوند. درمانگر در روش روان درمانی ابتدا تلاش میکند شک و بدگمانی را از فرد دور و پس از آن با انجام تمرینهای آرامش بخش او را از حالت انزوا و گوشهگیری خلاص کند.
علاوه بر اینکه در مرحله روش درمانی، درمانگر نقش بسیار مهمی دارد، خانواده بیمار هم بسیار تاثیرگذارند، طوری که امروز یکی از روشهای درمانی پارانویا خانواده درمانی است. به این معنی که آنها میتوانند با آموزش دیدن درخصوص برخورد با بیماران و کمک به آنها بر سیر بهبودی بیمار تاثیر بسزایی داشته باشند. با اینکه پارانویا بیماری است که فرد را تا آخر عمر درگیر می کند ولی با اجرای پروسههای درمانی به موقع و درست میتوان این بیماری را مدیریت و کنترل کرد.
چگونه با بیماران پارانویید رفتار کنیم؟
اگر در دور و بریها یا نزدیکان خود با یک بیمار پارانویید سر و کار دارید، این توصیهها را جدی بگیرید.
• سعی نکنید رفتار آنها را تغییر دهید، این کار تقریبا غیرممکن است.
• سعی کنید ارتباطتان با بیمار را نزدیک تر کنید تا از شما راضی باشد، ولی هرگز سوءظن هایش صحه نگذارید و در این بحثها اصلا شرکت نکنید.
• هنگامی که بیمار سوءظن نسبت به همسرش پیداکرده، مواظب باشید تا از همسر او جانبداری نکنید، این کار باعث به وجود آمدن پیش فرضهای جدید در او شده و ممکن است فکر کند شما با همسرش ارتباط دارید و به شما هم بدگمان شود.
• هرچه اختلال پارانویید شدیدتر باشد، احتمال دست زدن به خشونت در این گونه بیماران بیشتر می شود. در این مواقع حتما از پزشک کمک بخواهید.
• از آنها انتظار روابط عاطفی نداشته باشید. برقراری این رابطه تقریبا غیرممکن است.
• بهتر است برای جلوگیری از لوس شدن یا طلبکار بار آمدن بیمار، گاهی که از او ناراحت هستیم، او را با محرومیت مواجه کنیم.
چه افراد مشهوری پارانویا داشتند؟
فروید، اختلال پارانویا را بیماری مختص روشنفکران و طبقه تحصیل کرده جامعه می داند. به عقیده فروید افراد معروف و مشهور به دلیل شهرتشان همواره توهم توطئه دارند؛ به نظر او روشنفکران چون بلندپرواز هستند، گاهی دچار این توهم میشوند که موقعیتشان خیلی با مردم عادی فرق دارد، پس هر آن ممکن است تحت تعقیب یا توطئه یک نفر باشند. اگرچه این نظر فروید را نمیتوان تعمیم داد ولی افراد مشهوری بودهاند که در طول زندگی شخصی و حرفهای خود از بیماری پارانویا رنج میبردند.
بسیاری از افراد مشهور هم به این بیماری مبتلا نبودهاند ولی تفکراتشان پارانویاگونه بوده است. به عنوان مثال، استالین، رهبر و سیاستمدار شوروی در دوران حکومت خود همواره توهم این را داشت که دشمنان بسیاری در کمین و علیه او هستند یا مثلا گالیه به اندازهای جاه طلبی بیهوده و تکبر داشت که فکر میکرد همه به فکر سرقت آثار او هستند، طوری که یک بار کاپرا را آن چنان به سرقت از کتابها و اطلاعاتش متهم کرد که پای او را به دادگاه کشاند و یک مطلب تند و تیز هم علیه او نوشت.
نیچه یکی دیگر از افرادی است که به محض جدایی از محبوبهاش به همه زنان بدبین و دچار نوعی جنون شد؛ این موضوع در بسیاری از آثار او هم دیده میشود، اما توهم توبیخ و تحت تعقیب بودن در کافکا به اندازهای بود که یک روز صبح وقتی از خواب برخاست احساس کرد که قرار است محاکمه شود و باید به دادگاه برود، در حالی که اصلا این گونه نبود؛ اما نقطه اوج این داستان جایی است که خود فروید هم که ماجرای ابتلای روشنفکران به پارانویا را طرح میکند، به این بیماری مبتلاست. او در حدی دچار توهم شده بود که در دورهای از زندگی خود ادعا میکرد میتواند بشریت را زیر سلطه فکری خود دربیارود.
ارنست همینگوی از نویسندگان معروف هم از پارانویا در امان نبود. او علاوه بر پارانویا از بیماری افسردگی هم رنج میبرد، به همین خاطر تاب زندگی با این اختلالات روحی را نیاورد و یک روز تصمیم گرفت خودش را با یک تفنگ شکاری خلاص کند. به این ترتیب میتوان گفت که بیماری پارانویا مختص قشر یا گروه خاصی از مردم نیست و هرکسی ممکن است به این بیماری مبتلا شود اگرچه وجود یکسری شرایط، زمینه ابتلا به این بیماری را فراهم میکند ولی میتوان گفت هیچ کس از فکر و رفتارهای پارانویاگونه در امان نیست.