یک فعال رسانه ای: برای مدیریت بهتر فضای مجازی، «نهادهای نظارتی مستقل» ایجاد شود/فضای مجازی به بستری «آزاد» و «امن» تبدیل شود
در هفته های گذشته، ضرورت تدوین یک قانون مدون برای حکمرانی فضای مجازی از محورهای اصلی در گفته های رییس جمهور و معاون اولش بوده و گویا بناست وزیر ارتباطات با شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی در این باره به بحث و گفتگو بپردازند تا بر اساس داده ها بستر برای راحتی مردم در مسائل فرهنگی، تجارت و علمی فراهم شود. شفقنا رسانه سعی کرد در گفتگویی به چالش های پیش روی حکمرانی فضای مجازی و پیشنهاد کارشناسان برای حکمرانی درست این فضا بپردازد. یک پژوهشگر حوزه ارتباطات می گوید: از راهکارهای مؤثر برای مدیریت بهتر فضای مجازی، ایجاد «نهادهای نظارتی مستقل» است. این نهادها که باید در کنار کاربران (و نه زیر نظر دولتها) عمل کنند، میتوانند با ارائه گزارشهای شفاف از عملکرد پلتفرمها و دولت، به اطمینان از رعایت حقوق کاربران و ایجاد توازن بهتر بین آزادیهای دیجیتال و امنیت ملی کمک کنند.
گفتگوی شفقنا رسانه با علیرضا فرزین دکتری علوم ارتباطات و فعال رسانه ای را بخوانید:
چالشهای اصلی حاکمیت و حکمرانی در فضای مجازی چیست؟
یکی از چالشهای اصلی در حکمرانی فضای مجازی، ایجاد تعادل میان آزادیهای فردی و حق دسترسی آزاد کاربران به شبکه و امنیت ملی است. همانقدر که فقدان هرگونه نظارت و کنترل بر این حوزه میتواند باعث سوءاستفادههای گسترده، تهدیدهای امنیتی و افزایش جرایم سایبری شود، نظارت و کنترل نادرست، ناکارآمد و افسارگسیخته نیز میتواند منجر به سرکوب آزادی بیان، نوآوری و خلاقیت و درنهایت تضعیف اقتصاد دیجیتال شود. برقراری این تعادل حساس و به تعبیری «حرکت مرزی» در این حوزه باید بهگونهای باشد که ضمن تأمین امنیت ملی و حاکمیت سایبری دولتها، حقوق کاربران نیز حفظ شود و فضای مجازی به بستری «آزاد» و «امن» برای فعالیت کاربران و تبادل اطلاعات تبدیل شود.
فضای مجازی و بهطورکلی فناوری اطلاعات با پیچیدگیهای تکنولوژیک و سرعت بالای تغییرات همراه است؛ این ویژگی اگر بهدرستی فهمیده نشود، به چالشی جدی برای دولتها تبدیل خواهد شد. از یکسو، دولتها تمایل به کنترل و نظارت حداکثری دارند، و از سوی دیگر کاربران (خصوصاً نسل جدید آنها یعنی نسل Z)، با آشنایی و تسلط بیشتری که بر فناوری دارند، هر روز راههای خلاقانهتری برای دور زدن قوانین و محدودیتها پیدا میکنند. این شکاف فزاینده بین دولتها و کاربران ، باعث ناکارآمدی هرچه بیشتر سیاستهای قدیمی، آشفتگی ذهنی، سردرگمی و درنهایت عصبانیت سیاستگذار و برانگیخته شدن میل فزاینده در او به وضع قوانین و مقررات کنترلی سختگیرانه میشود. اما درنهایت این سیاستها نهتنها به اهداف مدنظر سیاستگذار منتج نخواهد شد که به نتایج معکوسی همچون کاهش اعتماد عمومی و افزایش مقاومت کاربران و تلاش برای دور زدن مقررات و قانونشکنی منجر خواهد شد که علاوه بر مخاطرات امنیتی، تبعات سهمگین فرهنگی و اجتماعی خواهد داشت. چون سیاستگذار عملاً مسیری را پیش روی جامعه میگذارد که همه شهروندان در آن مجرمان و متخلفان بالقوه و بالفعل هستند.
در این میان، راهحل یافتن راهکارهایی است که بهجای محدود کردن دسترسی کاربران و سرکوب آزادی اطلاعات، از ظرفیتهای عظیم فناوری برای بهبود زندگی شهروندان استفاده کند. دولتها باید بهجای در پیش گرفتن چنین سیاستهایی، بر حفظ حقوق کاربران و حریم خصوصی آنها تمرکز کنند. این امر نه تنها به جلوگیری از سوءاستفادههای تجاری از کاربران کمک میکند، بلکه باعث افزایش نوآوری و رشد اقتصادی میشود. روشهای سنتی حکمرانی در فضای مجازی باید جای خود را به سیاستهایی بدهند که با فناوری، نوآوری و نیازهای نسل جدید همخوانی داشته باشند.
چه ابزارها و روشهایی برای مدیریت درست فضای مجازی وجود دارد؟
مدیریت درست فضای مجازی باید بر مبنای قانونگذاری شفاف و مبتنی بر حقوقبشر انجام شود. ایجاد چارچوبهای قانونی که هم حقوق کاربران را حفظ کند و هم به دولتها اجازه دهد امنیت ملی، نظم عمومی جامعه و حق حاکمیت خود را تضمین کنند، از ابزارهای کلیدی برای حکمرانی درست و کارآمد در این حوزه است. قوانینی نظیر GDPR در اتحادیه اروپا (مقررات عمومی حفاظت از دادهها The General Data Protection Regulation)، که بر حفظ حریم خصوصی کاربران و جلوگیری از سوءاستفادههای تجاری تأکید دارد، نمونهای از این رویکرد هستند. همچنین فرایند شفاف قانونگذاری و در ادامه اجرای شفاف قانون که توأم با ارائه گزارش مستمر به جامعه و کاربران باشد، به مدیریت صحیح فضای مجازی و تقویت آزادیهای دیجیتال کمک کند.
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر برای مدیریت بهتر فضای مجازی، ایجاد «نهادهای نظارتی مستقل» است. این نهادها که باید در کنار کاربران (و نه زیر نظر دولتها) عمل کنند، میتوانند با ارائه گزارشهای شفاف از عملکرد پلتفرمها و دولت، به اطمینان از رعایت حقوق کاربران و ایجاد توازن بهتر بین آزادیهای دیجیتال و امنیت ملی کمک کنند. نظارت مستقل و شفافیت در عملکرد پلتفرمها میتواند به کاهش نگرانیها از سوءاستفادههای تجاری و دولتی و افزایش اعتماد عمومی به حکمرانی دیجیتال منجر شود.
در کنار ابزارهای قانونی و نظارتی، استفاده از فناوریهای پیشرفته نظیر هوش مصنوعی و تحلیل دادههای بزرگ نیز میتواند نقش مؤثری در بهبود مدیریت فضای مجازی ایفا کند. این فناوریها میتوانند با تحلیل دادهها به پیشبینی و جلوگیری از تهدیدات سایبری و ارتقاء امنیت کاربران کمک کنند. علاوه بر این، آموزش و توانمندسازی کاربران در استفاده از تکنولوژیها و ارتقاء آگاهیهای دیجیتال (سواد دیجیتال) نیز ضروری است تا کاربران بتوانند از حقوق خود آگاه بوده و در مقابل تهدیدات بهتر محافظت شوند. مداخله دولتها باید به حداقل ممکن کاهش یابد و تمرکز اصلی بر ارتقای دسترسی آزاد و امن به اطلاعات و ایجاد زیرساختهایی که امکان استفاده امن و آزاد از فضای مجازی را برای همه فراهم کند باشد.
چگونه میتوان به تعادل بین آزادی بیان و جلوگیری از سوءاستفاده در فضای مجازی دست یافت؟
برای دستیابی به تعادل بین آزادی بیان و جلوگیری از سوءاستفاده در فضای مجازی، در پیش گرفتن رویکردی چندجانبه ضروری است. از یکسو، باید به حقوق کاربران برای بیان آزادانه نظراتشان احترام گذاشته شود و از سوی دیگر، سازوکارهایی برای مقابله با محتواهای مضر نظیر تروریسم، خشونتهای سایبری، نفرتپراکنی و .. تدوین شود. استفاده از سامانههای گزارشدهی کاربرمحور به کاربران و پلتفرمها این امکان را میدهد تا بهطور فعال در نظارت و حذف محتوای مخرب مشارکت کنند، درحالیکه همچنان آزادی بیان کاربران حفظ شود.
ابزارهای فناورانه نظیر الگوریتمهای هوش مصنوعی و سامانههای پالایش خودکار محتوا میتوانند به شناسایی سریع و حذف محتواهای مضر کمک کنند؛ اما این ابزارها باید با دقت طراحی شوند تا به حقوق کاربران لطمهای وارد نشود و حذف ناعادلانه محتوا به حداقل برسد. البته سامانههای پالایش خودکار نباید جایگزین نظارت انسانی شوند و به این دلیل بهکار گرفته شوند که اشتباهات به حداقل برسد.
درهرصورت باید به این نکته توجه داشت که اساس کار در مدیریت فضای مجازی باید بر حمایت از حقوق کاربران و ترویج مسئولیتپذیری دیجیتال استوار باشد. هرگونه محدودیت بر آزادی بیان باید دقیق و شفاف تعریف شده و تنها در موارد خاص (مانند تهدید مستقیم امنیت افراد یا جامعه) اعمال شود. بهجای سرکوب محتوای آنلاین، باید بر فرهنگسازی دیجیتال و آگاهیبخشی تمرکز کرد و این نکته مهم را از یاد نبرد که کاربران نسل جدید خصوصاً نسل Z با تسلط بر فناوری میتوانند بهطور مؤثر تعاملات آنلاین خود را مدیریت کنند.
کشورهای موفق در این حوزه بیشتر بر چه مواردی تأکید داشتند؟
یکی از دلایل موفقیت کشورهای پیشرو و موفق در حکمرانی فضای مجازی، تأکید بر چهار اصل کلیدی «شفافیت»، «حفاظت از حقوق کاربران»، «نوآوری» و «همکاری بینالمللی» است. این کشورها بهطور همزمان قوانینی واضح و شفاف در خصوص حفاظت از دادهها و حریم خصوصی کاربران تدوین کردهاند که به کاربران این امکان را میدهد تا در موارد نقض حقوق خود، اقدامات قانونی لازم را انجام دهند. این رویکرد به ایجاد اعتماد عمومی و افزایش شفافیت در عملکرد نهادهای دولتی و خصوصی کمک میکند.
یکی از نمونههای موفق در این زمینه، کشورهای اتحادیه اروپا هستند که با اجرای مقررات عمومی حفاظت از دادهها (GDPR) به الگویی جهانی در حفاظت از حریم خصوصی کاربران تبدیل شدهاند. این کشورها با همکاری نزدیک با شرکتهای فناوری و جامعه کاربران، به توسعه راهکارهای مناسب پرداخته و بر نوآوری در زمینههای فنی و قانونی تأکید کردهاند. همچنین، این همکاریها برای مقابله با جرایم سایبری و نظارت بر فعالیتهای مجرمانه در فضای مجازی بسیار مؤثر بوده است.
علاوه بر این، اهمیت آموزش و ارتقاء سواد دیجیتال در این کشورها بهوضوح نمایان است. با احترام به آزادیهای فردی و تعامل سازنده با کاربران، این کشورها نوآوریهای فناورانه را بهعنوان ابزاری برای فراهم کردن دسترسی هرچه بهتر و بیشتر به اطلاعات و پلتفرمهای جهانی در نظر میگیرند. باید توجه داشت که نوع سیاستگذاری در این حوزه باید انعطافپذیر باشد و به کاربران اجازه دهد از فناوریهای نوین بدون محدودیتهای غیرضروری استفاده کنند، تا فضای مجازی به محیطی آزاد و امن برای تبادل اطلاعات تبدیل شود.
با توجه به تأکید این دولت بر نگاه کارشناسان، شما بهعنوان یک کارشناس فضای مجازی، برای حکمرانی درست در این فضا چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟
برای بهبود حکمرانی در فضای مجازی، ضروری است که از ظرفیتهای فناورانه بهدرستی بهرهبرداری شود و زیرساختهای فناوری اطلاعات به شکل چشمگیری ارتقاء یابد. این امر شامل افزایش سرعت و کیفیت اینترنت، بهبود امنیت و حفظ حریم خصوصی کاربران، و توسعه دسترسی به شبکه است. ایجاد بسترهای قوی و ایمن، علاوه بر تسهیل دسترسی به اطلاعات، موجب افزایش اعتماد عمومی خواهد شد.
آموزش عمومی و آگاهیبخشی و بهطور مشخص تلاش برای ارتقاء سواد دیجیتال و سواد رسانهای نیز از الزامات اساسی در این زمینه به شمار میرود. تدوین برنامههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها و ارائه منابع آموزشی برای عموم مردم، به بهبود فرهنگ استفاده از فضای مجازی کمک میکند و به کاربران این امکان را میدهد که با آگاهی بیشتری از حقوق و مسئولیتهای خود در فضای آنلاین، از این ظرفیت استفاده کنند.
تدوین قوانین شفاف و عادلانه در حوزه فضای مجازی با تأکید بر حفظ حقوق کاربران و حریم خصوصی آنان و تدوین سیاستهایی که فضای مجازی را به مکانی برای نوآوری و تبادل آزاد افکار تبدیل کند و به موازات آن ایجاد نهادهای نظارتیِ مستقل و مورد اعتماد کاربران برای نظارت بر اجرای این قوانین و سیاستگذاریها میتواند بسیار نتایج مثبت و تأثیرگذاری داشته باشد. در همین راستا همواره باید به این موضوع مهم در قانونگذاری و سیاستگذاری فضای مجازی توجه داشت که اجتناب از مداخله بیمورد در جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات کاربران یکی از اصول اساسی این حوزه به شمار میرود.
همچنین متعهد بودن به همکاری بینالمللی و استفاده از تجارب کشورهای موفق در این زمینه از دیگر اقداماتی است که میتواند به بهبود وضعیت حکمرانی در فضای مجازی کمک کند.