کاوه میرعباسی در گفتگو با ایلنا:
مهاجرت؛ دلیل افت یا ارتقاء خلاقیت نویسنده نیست
عامل اصلی زبان و جایگاه آن در ادبیات جهان است. ما هنوز نتوانستهایم به واسطهی تبلیغات و بازاریابی، زبان فارسی و آثار فارسی زبان را در جهان معرفی کنیم.
ایلنا: کاوه میرعابسی(مترجم) معتقد است؛ نمیتوان مهاجرت را عاملی برای شکوفایی و یا رکود خلاقیتهای یک نویسنده دانست زیرا مثالهای متعددی در ادبیات جهان وجود دارد که ثابت میکند هیچ قاعدهی مشخصی در این رابطه وجود ندارد.
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ اظهار داشت: مهاجرت کردن یک نویسنده از کشور خود و انتخاب زبانی دیگر به جز زبان مادری برای نوشتن، در موارد مختلف نتایج متفاوتی داشته است. بنابراین خارج شدن یک نویسنده از دایرهی زیستی، فرهنگی و زبانی خود نمیتواند دلیلی بر ضعف و افت یک نویسنده باشد.
میرعباسی ادامه داد: به عنوان مثال یوسا بیشتر عمر خود را خارج از پرو گذارانده؛ آنچنانکه از ۱۸ سالگی به فرانسه مهاجرت کرد و در ادامه در انگلستان سکنی گزیده است. اما یکی از نویسندگان برجستهی جهان به شمار میآید. گابریل گارسیا مارکز نیز همینطور است و اکثر رمانةای بزرگش را خارج از کلمبیا نوشته. بنابراین مهاجرت نمیتواند به خودی خود نویسنده را از کار خلاقانه نویسندگی باز دارد.
وی افزود: یا مثلا میلان کوندرا هم آن زمانی که در چکسلواکی زندگی میکرد نویسندهی خلاق و موفقی بود و هم بعد از مهاجرت به فرانسه. این قاعده حتی برای نوینسدگانی که زبانی به جز زبان مادری خود را برای نوشتن برگزیدهاند نیز صدق میکند. زیرا بسیاری از نویسندگان تازه بعد از مهاجرت و تغییر زبان در نوشتار آثارشان موفق و مشهور شدند.
این مترجم ضمن اشاره به مثالهایی از نویسندگان خارجی مطرح، گفت: جوزف کنراد یک نویسندهی لهستانی بود که تا بیست و چندسالگی اصلا انگلیسی بلد نبود. اما امروز او را به عنوان یک نویسندهی صاحب سبک انگلیسی زبان میشناسیم، حال آنکه اگر به نوشتن آثارش به زبان لهستانی ادامه میداد شاید انقدرها مطرح نمیشد. یا مثلا عتیق رحیمی نویسندهی افغانی تبار اگر رمان " سنگ صبور " را به فرانسه نمینوشت احتمالا به موفقیت نمیرسید.
میرعباسی ضمن بیان این مساله که عامل اصلی زبان و جایگاه آن در ادبیات جهان است، گفت: به نظر من اگر نویسندگان ایرانی که به فارسی مینویسند، نتوانستهاند در جهان به شهرت برسند، دلیلش این است که ما هنوز نتوانستهایم به واسطهی تبلیغات و بازاریابی، زبان فارسی و آثار فارسی زبان را در جهان معرفی کنیم. زیرا اگر این اتفاق رخ میداد، آثار برجستهی نویسندگان ایرانی میتوانست به واسطهی ترجمه مورد توجه جهانیان قرار بگیرد.
وی ضمن تشبیه زبان فارسی به زبان رومانیایی ادامه داد: کشورهایی مثل رومانی نیز که تا سالیان سال عضو معاهدهی کپی رایت نبودند، مانند ایران نتوانستهاند آثار خود را آنطور که باید و شاید در جهان مطرح کنند. به همین دلیل است که هرتامولر که از یک اقلیت آلمانی زبان در رومانی برخاسته به عنوان یک نویسندهی آلمانی زبان مطرح شد و جایزهی نوبل را دریافت کرد.
این مترجم همچنین ضمن بیان این مطلب که " ناباکوف انگلیسی نویس، موفقتر از ناباکوف روسی نویس است؛ حال آنکه آن زمانی که این نویسنده به روسی مینوشت نیز خارج از روسیه زندگی میکرد " اظهار داشت: عدم معرفی و تبلیغ زبان مسالهی مهمیست که ما به آن توجه نکردهایم. شما در نظر داشته باشید که ترکیه در سالهای گذشته چقدر در معرفی زبان و آثار ادبی خود موفق بوده، در حالی که تعداد مهاجران ایرانی در سراسر جهان، به مراتب بیشتر از جمعیت مهاجران ترک در جهان است.