استاد دانشگاه جورج تاون قطر در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا:
بنزاید معمار تربیت دیپلماتهای امارات علیه منطقه و خلیجفارس/ لزوم رصد تاکتیکهای رسانهای ریاض و ابوظبی برای مقابله همهجانبه
امارات با تغییر سیاست خارجی خود به دنبال تربیت دیپلماتهای کارکشته و گسیل کردن آنها به سراسر جهان است تا علاوه بر ایران، سایر کشورهای هدف را مورد هجمه قرار دهد.
«مهران کامروا» استاد روابط بینالملل در دانشگاه جورج تاون قطر در تشریح ابعاد و دلایل فعال شدن سیاست خارجی امارات متحده عربی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: امارات بعد از سال ۲۰۱۵ اقدام به فعالسازی سیاست خارجی خود کرده است؛ تا جایی که پروژهای سیستماتیک برای پرورش دیپلماتهای ماهر توسط «محمدبن زاید آل نهیان» ولیعهد ابوظبی پایهگذاری شده که هدف آن تربیت دیپلماتهای برجسته است. به گونهای که چهار دیپلمات اصلی این کشور در آمریکا، روسیه، بریتانیا و سازمانملل به صورت ویژه ماموریت دارند تا وجهه امارات متحده عربی را در سطوح بینالمللی افزایش داده و هر راهی را برای نفوذ در داخل کشورهای مذکور به جهت برجسته کردن نام این کشور انجام دهند. باید توجه داشت که این مدل از دیپلماسی تنها در سطح منطقه خلیج فارس عملی نمیشود بلکه در تمامی دنیا و به خصوص کشورهایی که از تاثیرگذاری بالایی در نظام بینالملل برخوردار هستند، این کنشگری به صورت فعال دیده میشود.
وی ادامه داد: اینکه دیده میشود این پروژه توسط ولیعهد ابوظبی پایهگذاری و اداره میشود نشان از اهمیت آن و سیاست خارجی این کشور دارد. برخیها معتقدند پس از آنکه سیاست خارجی قطر در سطح منطقه و پلان کلی جهان تغییر پیدا کرد، امارات نفوذ خود را تا حدود زیادی افزایش داد. در اینجا باید به این نکته توجه شود که ابوظبی انتخابات ایالاتمتحده که منجر به پیروزی ترامپ شده را به صورت کامل رصد کرده و بر اساس خاستگاه اقتصادی و تجاری رئیس جمهور آمریکا به این نتیجه رسید که میتوان با کاخسفید وارد معاملههای گستردهای شد. به صورتی که آنها به دنبال تعمیق نفوذ خود در کاخ سفید هستند و مجموع این اتفاقات باعث شد تا امارات بتواند از وضعیت کنونی به نفع خود استفاده کند.
تغییر سیاستهای قطر از سال ۲۰۱۵ و همچنین افزایش روابط تجاری امارات با ایالات متحده منجر شد تا ابوظبی نفوذ خود در منطقه را افزایش دهد. باید دانست که امارات یک بازیگر نوپا و تازه به میدان آمده است و از این جهت با قوانین لابی و ضوابط بینالمللی آشنایی چندانی ندارد. اینکه در پی افشای برخی اسناد گفته میشود که امارات برکناری تیلرسون را از ترامپ خواسته است، دقیقاً نشان از عدم آشنایی آن با ضوابط و قوانین بینالمللی دارد.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه اقدامهای ابوظبی را باید مقطعی و فاقد پشتوانه سیاسی دانست، گفت: واقعیت این است که تنها با معرفی و فعالسازی چهار سفیر در چهار موقعیت بینالمللی حساس نمیتوان اقدام به کنشگری آن هم در مقیاس جهانی کرد؛ چراکه امارات تجربیات سیاسی همانند سایر کشورها خصوصاً رقبای خود در حاشیه خلیج فارس ندارد و به این جهت است که نفوذ آنها در کاخسفید با مشکل روبهرو شده است. باید به این مساله اشاره کنم که اماراتیها با قواعد بازی در سیاستهای آمریکا و جهان آشنایی ندارند و در آینده نزدیک با چالشهای زیادی مواجه خواهند شد.
وی افزود: برخی از چالشهایی که امارات در وضعیت فعلی با آن دست و پنجه نرم میکند بحث جریانسازی و نفوذ در انتخابات ایالات متحده بوده و موضوع دیگر، بحث پرونده داماد ترامپ یعنی «جرد کوشنر» است. بر اساس اسنادی که قسمتی از آن منتشر شده است داماد ترامپ درخواستهای مالی قابل توجهی از قطر داشته که این ممکن است برای او دردسرساز شود و البته امارات هم در این بین زیر ذرهبین خواهد بود. اما انتشار آن نشان میدهد که مقامات ابوظبی تا چه حد مایل به ضربه زدن به برخی از مقامات آمریکا در جهت منافع خود هستند.
سیاستهای امارات تا آن حدی که خودشان انتظار داشتند در منطقه جوابگو نبوده و ناشی از بی تجربگی آنها است. به عنوان مثال در پرونده لیبی به صورت مجزا ورود کردند اما نتوانستند آنگونه که سیاستهای خود را ترسیم کرده بودند اقدام به کنشگری مثبت کنند. اما در نهایت امارات متحده عربی به دنبال ریاض وارد بحران لیبی شد و قصد داشتند تا از ژنرال «خلیفه حفتر» دفاع کنند که به دلیل جنایاتی که در لیبی صورت گرفته بود مورد هجمههای رسانهای زیادی قرار گرفتند. موضوع دیگر بحث فلسطین و حتی پرونده لبنان است؛ چراکه امارات سعی کرد در سایه عربستان وارد این پروندهها شود. ممکن است اخبار حضور آنها در این پروندهها به صورت علنی منتشر نشود اما حقیقت این است که یک پیوند ناگسستنی میان ریاض و ابوظبی شکل گرفته است.
کامروا تصریح کرد: ائتلاف علیه قطر یکی دیگر از موضوعهایی است که در روزهای اخیر مجدداً فعال شده است؛ به گونهای که کویت و ایالات متحده به صورت مجزا در حال ایفای نقش برای به سرانجام رساندن این موضوع هستند اما به نظر میرسد که ائتلاف علیه دوحه آرام آرام به پایان خود نزدیک میشود. چراکه مصر از اعضای این ائتلاف است و وابسته فرهنگی خود را مجدداً به دوحه اعزام کرده که این نشان از تلاش آنها برای عادیسازی روابط است. لذا با تمامی این متغیرها میتوان به این نتیجه رسید که سیاستهای امارات و عربستان در وضعیت فعلی بازدهی کافی نداشته است. مساله این است که ایستادگی قطر در مقابل عربستان، امارات و بحرین و مصر موضوع مهمی را رقم زده است. باید توجه داشت چیزی در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از واردات قطر از طریق مرز زمینی با امارات و از طریق «بندر جبلعلی» صورت میگرفت که این مسیر کاملا بسته شده است؛ اما قطر با گردش به سمت ایران و ترکیه توانست این بحران را مدیریت کند. لذا این موضوع نشان میدهد که تحریم اقتصادی دوحه توسط امارات و عربستان نتوانسته قطر را از موضع خود عقب براند. این وضعیت به صورتی نمایان شده که صندوق بینالمللی پول چند روز قبل رسما اعلام کرده که قطر توانسته با تحریمها کنار بیاید و لطمه اقتصادی مورد نظر ائتلاف علیه دوحه شکست خورده است.
وی با اشاره به خرید رسانهها و استخدام نویسندگان و مقامات کشورها توسط امارات و عربستان اظهار کرد: موضوعی که متاسفانه در رسانههای ایران کمتر به آن توجه میشود ارزش رسانهای یا جنگ روانی در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس است؛ البته گستره این جنگ به صورتی است که ایران و منطقه غربآسیا را هم در بر میگیرد. اگر بخواهم واضحتر صحبت کنم باید به خطدهی رسانهها و تحریک احساسات ضد ایرانی اشاره کنم. به گونهای که در محافل غربی – عربی گفتمان ضد ایرانی در نقاطی مانند واشنگتن، لندن، پاریس، ابوظبی، بحرین، ریاض و غیره از طریق فعالیت رسانهای و اصطلاحاً ارتباطات عمومی صورت میگیرد. اصل ماجرا از این قرار است که عربستان و امارات پس از آنکه سیاستهای خود در قبال کشورهای منطقه و خلیج فارس را با یکدیگر همسو کردند، مساله تاسیس یا خرید سهام آژانسهای خبری و کمپانیهای رسانهای مطرح دنیا را در دستور کار قرار دادند. تا جایی که آنها با پرداخت مبالغ هنگفت به مقامهای اروپایی و آمریکایی و همچنین نویسندههای مطرح و مقامات بازنشسته کشورها در حوزه تحلیل رفتارهای ایران – قطر و سایر کشورهای هدف، توپخانه رسانهای خود را به بهترین نحو و بالاترین قدرت راهاندازی کردند.
برای مثال به یک نمونه از مقالات سفارشی که توسط ائتلاف سعودی - اماراتی سفارش و منتشر شده است اشاره میکنم. در تاریخ چهارم مارس سال جاری میلادی مقالهای در «روزنامه وال استریت ژورنال» توسط نخست وزیر سابق اسپانیا و نخستوزیر سابق کانادا به صورت مشترک به رشته تحریر درآمد و عنوان آن «آماده باش دنیا برای مقابله با ایران» بود. این مقاله دقیقاً به حمایت تمام قد از اسرائیل و هدایت افکار عمومی علیه ایران در سوریه پرداخته بود که مشابه این موضوع در بسیاری از رسانهها و مطبوعات قدرتمند و مطرح دنیا به وفور دیده میشود. از این جهت نیاز است تا بتوان به مقابله با این تاکتیک رسانهای پرداخت که بدون تردید چهره ایران و مخالفان امارات و عربستان را بیش از پیش خدشهدار میکند و این جزئی از راهبردهای ریاض و ابوظبی علیه مخالفان منطقهای و فرامنطقهای خود است.
این استاد دانشگاه جورج تاون قطر در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا بحران قطر و عربستان در حال حل و فصل شدن است یا خیر، بیان کرد: رئیسجمهوری آمریکا از ولیعهد عربستان، ولیعهد امارات و امیر قطر به صورت جداگانه دعوت کرده تا به واشنگتن بیایند و در مورد اختلافات جاری در شورای همکاری خلیج فارس گفتوگو کنند؛ این ملاقاتها به صورت جداگانه صورت میگیرد و به دنبال آن قرار است در ماه مِی «نشست کمپدیوید» برگزار شود. نکته مهم اینجاست که دونالد ترامپ رسماً اعلام کرده که کشورهای حاشیه خلیجفارس قبل از ورود به کمپ دیوید باید اختلافات خود را حل و فصل کنند و به نوعی برای برگزاری نشست شروط مختلفی را اعمال کرده است. به هر حال از وضعیت فعلی و اقداماتی که در حوزه دیپلماتیک صورت میگیرد میتوان فهمید که اهداف آنها در جهت لطمه زدن به منافع ایران خواهد بود تا جایی که ژنرال متیس علاوه بر فروش سلاح به کشورهای خلیجفارس، هدف قرار دادن ایران را مدنظر قرار داده است. به هر حال تنش در خلیج فارس علیه منافع آمریکا خواهد بود و به نظر میآید که تلاش خود برای آرام کردن اوضاع را مجدداً شروع کردهاند.
گفتوگو: فرشاد گلزاری