بخشی در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
استراتژی فرانسه در توافق صلح لیبی/دلایل عقبنشنی خلیفه حفتر از مواضع سیاسی
برخی معتقدند که ابتکار فرانسه موجب به نتیجه رسیدن توافق لیبی شده است اما واقعیت این است که عزم نظام بینالملل موجب شد تا این توافق به وجود بیاید.
«احمد بخشی» تحلیلگر مسائل آفریقا در تشریح ابعاد مختلف توافق صلح لیبی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: مساله مهمی که در پرونده صلح لیبی باید مورد اشاره قرار بگیرد نقش فرانسه در توافق میان جریانهای سیاسی و نظامی لیبی است. به گونهای که ورود فرانسه به پرونده لیبی یک سابقه تاریخی دارد که به موافقتنامه سایکس پیکو برمیگردد. در آن زمان لیبی مستعمره فرانسه بود و پس از آن، این کشور به ایتالیا واگذار شد. این روال ادامه داشت تا زمانی که لیبی به استقلال رسید و پس از آن تنها منافع استراتژیک باعث شد تا کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا و آمریکا در پرونده لیبی حضور داشته باشند و نقش میانجی را بازی کنند.
وی ادامه داد: از نگاه دیگر امانوئل ماکرون که به تازگی به عنوان رئیس جمهوری فرانسه پیروز رقابتهای انتخاباتی شده است بر اساس سیاستهای کلی خود قصد دارد تا نقش فرانسه و همچنین اتحادیه اروپایی را بیش از پیش در نظام بین الملل مطرح کند. از این جهت شاهد هستیم که توافقنامه میان دو دولت مستقر در خاک لیبی در فرانسه منعقد شد و حتی عدهای از آن به عنوان «توافق صلح پاریس» نام میبرند. از این جهت باید بگوییم که برخی معتقدند که ابتکار فرانسه موجب به نتیجه رسیدن توافق لیبی شده است اما واقعیت این است که عزم نظام بینالملل موجب شد تا این توافق به وجود بیاید.
پس از سرنگونی قذافی یک بیثباتی سراسری در لیبی ایجاد شد و دولت وفاق ملی تشکیل شد اما کشور علناً به دو قسمت تقسیم شد؛ قسمتی در سمت شرق که ژنرال خلیفه حفتر در آن ساکن بود و دارای فضای سیاسی بهتری بود و دیگری در سمت غرب که در حالت فعلی فائز السراج حضور داشت. باید مد نظر داشته باشیم که جریان مستقر در غرب لیبی موجب شد انقلابیون دیرتر از موعد وارد پروسه سیاسی و نظامی این کشور شود. از سوی دیگر جمعیت دولت شرقی بیشتر از دولت غربی است و همچنین تاثیر بیشتری داشته و دارد؛ لذا تمامی این موضوعات دلایلی است که باعث تعویق در پروسه صلح شده است.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به مشکلات به وجود آمده در پرونده صلح لیبی بیان کرد: در سالهای اخیر قرار شد تا انتخابات مشخص برگزار شود اما هیچ توافقی بر سر برگزاری آن حاصل نشد و در این بین «خلیفه حفتر» راهبرد خود را صحیح و درست میدانست اما نهایتاً شاهد هستیم که در فرانسه پیمانی میان فائز السراج به نمایندگی از دولت غربی و خلیفه حفتر به نمایندگی از دولت شرقی صورت گرفت. به صورتی که؛ نخست بحث آتش بس مطرح شد و پس از آن برگزاری انتخابات که به نظر میرسد در اوایل سال ۲۰۱۸ شاهد برگزاری آن باشیم مورد اشاره قرار گرفت. محور دیگری که در مورد آن توافق صورت گرفته است، تشکیل دولت مدنی دموکرات در لیبی است لذا در اینجا باید بگوییم که عوامل داخلی لیبی در این پرونده تاثیرگذار هستند که مجموع آنها باعث به وجودآمدن توافق شده است.
وی افزود: در سال ۲۰۱۴ مذاکراتی برای به توافق رسیدن میان دو دولت لیبی صورت گرفت اما نهایتاً شاهد بودیم که توافقی در سال ۲۰۱۶ منعقد شد که دلیل این بازه زمانی، شدت اختلافات میان دولتها بود که این مساله در بطن خود دولت انتقالی ملی را مورد بحث و بررسی قرار داده بود اما خلیفه حفتر با آن مخالفت کرد. یکی از دلایلی که شاهد توافق پاریس در خصوص لیبی هستیم حمله گروههای مسلح تروریستی به مواضع خلیفه حفتر در قسمت شرقی لیبی است چراکه حفتر احساس کرده در موضع ضعف قرار دارد و باید در حالت فعلی اقدام به صلح پایدار در لیبی کند.
بخشی در پایان با تاکید بر اینکه ورود خلیفه حفتر به فرآیند صلح لیبی یکی از دلایل به ثمر رسیدن پیمان پاریس خواهد بود، گفت: حفتر قصد داشت تا پس از سقوط قذافی به عنوان یک بازیگر بینالمللی در لیبی مطرح شود اما در حالت فعلی و با توجه به فشار بینالمللی این پیمان را قبول کرد. تا جایی که گروه ۷ در نشست خود اعلام کرده بود که از اجرای قرارداد سال ۲۰۱۶ پشتیبانی خواهد کرد و حتی مساله اقتصاد و مهاجران توسط نماینده سازمان ملل در لیبی مطرح و پیگیری شد. از این منظر حضور گروهکهای تروریستی مانند مغرب که شاخه سازمان تروریستی القاعده در لیبی به حساب میآید به علاوه حضور داعش، فضا را به جایی کشانده است که لیبی و طرفین دخیل در آن باید وارد پروسه صلح میشدند. از طرف دیگر چین، آمریکا و روسیه هم در بحث بازسازی لیبی ورود پیدا کردند که بر اساس منافع خود در آینده نزدیک اقدام به کنشگری خواهند کرد.