یادداشت اختصاصی استاد دانشگاه آریزونا:
اهمیت گفتوگوهای ژنو برای امنیت و ثبات جهانی
استاد مطالعات جهانی در دانشگاه آریزونا نوشت: اوضاع نابسامان منطقه خود نشان از آن دارد که وضعیت فعلی بهترین فرصت برای رسیدن به نوعی توافق بر سر مسأله غامض هستهای ایران است، خاصه از آن جهت که انتظار میرود رئیسجمهوری منتخب آمریکا در بدو ورود به کاخ سفید آشوب بیشتری را بر جهان آشوبزده فعلی بار کند.
به گزارش ایلنا، دور دوم گفتوگوهای ایران و اروپا در ژنو سوئیس از روز گذشته -دوشنبه- آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. اهمیت این گفتوگوها با توجه به اینکه یک هفته بیشتر به بازگشت «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری منتخب آمریکا به قدرت باقی نمانده دوچندان است. تهران و پایتختهای اروپایی چهار موضوع روابط دوجانبه، پرونده هستهای و جنگ غزه و اوکراین را روی میز گفتوگوها قرار میدهند که برای چشمانداز روابط دو طرف از حیث مصالحه یا افزایش تنشها مهم است.
آنچه در پی میآید، یادداشت اختصاصی «یوناس گاسمو» استاد مطالعات جهانی در دانشگاه آریزوناست که به بهانه این موضوع در اختیار ایلنا قرار گرفته است. وی در زمینه توسعه جهانی، تجارت و روابط بینالملل تحقیق میکند.
در دنیایی که به طور فزایندهای مملو از تنشهای ژئوپلیتیکی است، مذاکرات هستهای پیش رو بین ایران و بریتانیا ، آلمان و فرانسه، بار دیگر بر پیچیدگی دیپلماسی بینالمللی افزوده است. آخرین دور گفتوگوها که در ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴ در ژنو، سوئیس برگزار شد، با پیشرفت اندک یا بدون هیچ پیشرفت ملموسی به پایان رسید و ناظران و سیاستگذاران را در وضعیت نامشخصی از عدم اطمینان در مورد آینده برنامه هستهای ایران و روابط آن با غرب قرار داد.
هدف از توافق هستهای، توقف افزایش توانمندیهای هستهای ایران در ازای لغو تحریمهای اقتصادی علیه این کشور بود. اما در سال ۲۰۱۸، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده، به صورت یکجانبه از توافق خارج شد. از آن زمان این توافق با اعمال مجدد تحریمها با چالشهای مهمی روبهرو شد و ایران از تعهدات برجام عقبنشینی کرد و به افزایش غنیسازی اورانیوم خود ادامه داد.
تلاشهای دیپلماتیک کنونی در زمانی انجام میشود که تنشهای ژئوپلیتیکی در بالاترین مرتبه خود قرار دارد و دونالد ترامپ طی روزهای آتی به کاخ سفید خواهد آمد و این مسئله چشمانداز سیاسی رسیدن به توافق فراگیر بر سر مسأله هستهای ایران را در هالهای از ابهام قرار میدهد.
اوضاع نابسمامان منطقه خود نشان از آن دارد که وضعیت فعلی بهترین فرصت برای رسیدن به نوعی توافق بر سر مسأله غامض هستهای ایران است، خاصه از آن جهت که انتظار میرود ترامپ در بدو ورود به کاخ سفید آشوب بیشتری را بر جهان آشوبزده فعلی بار کند. از سوی دیگر، اوضاع پرتنش در سوریه، لبنان و غزه و تغییر چیدمانهای سیاسی نشان از آن دارد که باید به راهکاری برای پرونده هستهای ایران رسید.
سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران نتوانست از تواناییهای تهران برای پیشبرد برنامه هستهای خود بکاهد و از سوی دیگر، شاهد آن بودیم که رویکرد شمشیر در برابر شمشیر نیز جز برافروختن مجدد تنشها نتیجهای در پی نداشت. البته نمیتوان انتظار داشت که کسی چون ترامپ متوجه اهمیت این مسأله بشود، چراکه ماهیت سیاستگذاریهای وی مبتنی بر افزایش تنشهاست.
در همین حال، تلاشهای اروپا برای نجات این توافق به دلیل اختلافات داخلی و اتکا به رهبری ایالات متحده با محدودیتهایی مواجه شده است و E۳ (آلمان، بریتانیا و فرانسه) را در موقعیت دیپلماتیک متزلزلی قرار داده است. این مسألهای است که خود باید به آن توجه زیادی کرد. سه کشور قدرتمند اروپایی در نهایت تمامی تصمیمات مهم خود را منوط به رای نهایی واشنگتن کردهاند و این برآمده از ضعف هژمونیک بروکسل است. از سوی دیگر، در حال حاضر به نظر میرسد که اروپا فعلا روی خوشی به ترامپ نشان نداده است، هرچند که انتظار میرود این مسأله با گذشت چندین ماه از روی کار آمدن وی تغییر کند.
وضعیت نابسمان سیاسی آلمان نیز بهعنوان یکی از کشورهای قدرتمند قاره سبز و همچنین یکی از رئوس مهم توافق هستهای به نوبه خود جالبتوجه است. فروپاشی دولت آلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام در این کشور سبب شده که رویکرد برلین به مسائلی چون برجام آنچنان که باید مولد نباشد. تحرکات ژئوپولتیک در سطح قاره سبز همچنین نشان از آن دارد که بروکسل بنا دارد اختلافها با تهران بر سر مسائل هستهای را به شکلی مسالمتآمیزتر از دولت آتی آمریکا حلوفصل کند، هرچند که مشخص نیست که آیا از منظر هژمونیک قادر به انجام چنین کاری هست یا خیر.
ناکامی در دستیابی به پیشرفت ملموس در مذاکرات ژنو میتواند تنشهای منطقهای را تشدید کند و به طور بالقوه باعث ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی هستهای در خاورمیانه شود. این مسأله همچنین میتواند شکافهای جهانی را عمیقتر کرده و تلاشها برای ایجاد ثبات در منطقه را پیچیدهتر کند. برای پیشرفت معنادار، هر دو طرف باید رویکردهای دیپلماتیکی را اتخاذ کنند که نگرانیهای امنیتی را با واقعیتهای اقتصادی متعادل کند. در حالی که مذاکرات اولیه ژنو هیچ نتیجه فوری نداشت، تعهد به ادامه گفتوگو نشاندهنده به رسمیت شناختن مشترک از مخاطرات بالا است. با نزدیک شدن به دور دوم گفتوگوها، جامعه بینالمللی با امیدواری منتظر پیشرفتی است که بتواند مسیر روابط ایران و اروپا و ثبات منطقه را بازتعریف کند.
با تمامی این تفاسیر به نظر من میتوان به نتیجه مثبت این دور از گفتوگوها امیدوار بود، چراکه به نظر میرسد طرفین متوجه این نکته شدهاند که مذاکره نهایتا آخرین و تنها مسیر درست برای حل اختلافهاست، البته اگر ساکنان جدید کاخ سفید وقعی به این رویکرد داشته باشند.