جهان در سال ۱۴۰۰/ پرونده سوم: اروپا
اوکراین و کاهش اختلاف در ناتو/جنگ هیبریدی بلاروس علیه اتحادیه اروپا/ طرحریزی «زمور» برای انتخابات فرانسه/ خداحافظی با بانوی آهنین/بههمریختگی در بلفاست
کارشناس مسائل اروپا گفت: حمله روسیه به اوکراین اگرچه مهمترین واقعه اروپا بود اما کنار رفتن صدراعظم آلمان و تشدید بحران مهاجرات در مرز بلاروس و لهستان را نمیتوان نادیده گرفت؛ مضاف بر اینکه در پاریس هم راستافراطی به دنبال اعلام حضور در انتخابات آتی فرانسه هستند
«سیدنادر نوربخش» کارشناس مسائل اروپا در تشریح مهمترین وقایع اروپا در سال ۱۴۰۰ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: حمله روسیه به اوکراین مهمترین تحول سال ۱۴۰۰ در اروپا محسوب میشود. بر این اساس روسیه در تاریخ پنجم اسفند ماه پس از هفتهها گمانهزنی به خاک اوکراین حمله کرد. پوتین بحث نازیزدایی و غیرنظامی کردن اوکراین را دلیل این مداخله نظامی عنوان کرد؛ هر چند موضوع نگرانی از عضویت احتمالی اوکراین در ناتو در کنار حضور جمعیت روستبار جداییطلب بهانههای لازم را برای این حمله از دید مسکو فراهم کرد. با این حال با توجه به عدم عضویت اوکراین در ناتو، غرب هم الزامی در مداخله نظامی مستقیم با روسیه نداشت و این امر باعث شد برخی کشورهای غیر عضو همچون سوئد و فنلاند نسبت به عضویت در ناتو ابراز علاقه کنند و اختلافات درونی این سازمان با ایجاد دشمن مشترک تا حدودی کاهش یافت.
وی ادامه داد: جنگ اوکراین همچنین فرصت بینظیری را برای جنگجویان داوطلب از سراسر جهان فراهم کرد تا ضمن حضور در جبهههای جنگ به نفع یکی از طرفین وارد مبارزه و کسب تجربیات میدانی شوند. لازم به ذکر است اوکراین از سال ۲۰۱۴ و الحاق شبه جزیره کریمه دارای تنش و رویارویی مستقیم با روسیه و جداییطلبان مورد حمایت این کشور در مناطق شرقی خود بود و بالغ بر ۱۳ هزار نفر در این درگیریها جان خود را از دست داده بودند. حال آغاز جنگ در اوکراین را میتوان در سطح جهانی به نوعی ایجاد جنگ سرد جدید مابین روسیه و غرب نیز دانست.
بحران پناهجویان در مرز بلاروس
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: بحران پناهجویان در مرز بلاروس و اتحادیه اروپا هم یکی از تحولات مهم سال گذشته محسوب میشود. اهمیت این امر را میتوان در این دانست که برای نخستین بار در ابعادی نسبتاً گسترده بحث ورود عامدانه پناهجویان به مرزهای اتحادیه اروپا به عنوان یک ابزار فشار توسط دولتی ثالث مانند بلاروس استفاده شد، امری که میتوان آن را جنگ هیبریدی بلاروس با حمایت روسیه علیه اتحادیه اروپا دانست و در واقع مقدمهای بر جنگ اوکراین بود. لوکاشنکو که در پی اعتراضات مربوط به انتخابات سال ۲۰۲۰ در این کشور که از سوی کشورهای غربی مورد تحریم قرار گرفت، سعی کرد تا با فرستادن عامدانه پناهجویان به مرز مشترک خود با لهستان و لیتوانی به نوعی انتقام این تحریمها را گرفته و از طرفی هم اتحادیه اروپا را تحت فشار بگذارد تا برای حل این مسأله با وی مذاکره کنند و از این طریق مشروعیت او را به رسمیت بشناسند. لازم به ذکر است اتحادیه اروپا در سالهای اخیر با موج ورود پناهجویانی از مبدا کشورهای خاورمیانه مواجه بوده که اوج آن در سال ۲۰۱۵ بود و این امر ضمن افزایش اختلافات داخلی بر سر قوانین مهاجرتی بین اعضا، باعث رشد پوپولیسم و یوروسپتیسیزم (بدبینی نسبت به اتحادیه) در میان شهروندان هم شده است.
انتخابات آلمان و پایان دوران مرکل
این پژوهشگر مسائل اروپا افزود: انتخابات آلمان نیز یکی از مهمترین رخدادهای سیاسی اروپا در سال ۱۴۰۰ بود، خصوصاً اینکه این کشور پس از ۱۶ سال صدارت آنگلا مرکل با برگزاری این انتخابات شاهد کنارهگیری وی از قدرت و پایان دورهای نسبتاً طولانی از حاکمیت دمکرات مسیحیها در عرصه سیاست این کشور بود. در این انتخابات که در سپتامبر برگزار شد، حزب سوسیال دموکرات موفق به کسب بیشترین آرا شد و پس از مذاکرات، سرانجام همانگونه که تصور میشد، ائتلاف موسوم به چراغ راهنمایی با همکاری دو حزب دیگر یعنی سبزها و دموکراتهای آزاد تشکیل شد و مقام صدراعظمی نیز به اولاف شولتز که پیشتر وزیر دارایی و معاون مرکل در دولت ائتلافی بوده، رسید. لازم به ذکر است افزایش آرای سبزها در این انتخابات از جمله ویژگیهای مهم آن محسوب میشود که خصوصاً در شهرهای بزرگ و در میان جوانان، اقبال خوبی داشتند و بیشترین میزان رشد را در مقایسه با همه احزاب به خود اختصاص دادند.
ظهور اریک زمور در فرانسه
وی گفت: مسأله دیگر در سالی که گذشت، افزایش گرایشات راستافراطی بوده که بهرغم توقف رشد این جریان در سطح حزبی در کشورهایی مانند آلمان، در مقیاسهای زیرزمینی و جنبشهای اجتماعی، همچنان دارای مقبولیت است. بحث واکسیناسیون علیه کرونا و فعالیت گروههای مخالف واکسن نیز فرصتی را برای پیوند میان این دو ایجاد کرد که با تکیه بر تئوری توطئه و ترویج بیگانه هراسی و مهاجرستیزی نظر برخی از جوانان را به خود جلب کند که این امر خصوصاً در شبکههای اجتماعی پر رنگ بوده است. در فرانسه نیز ظهور اریک زمور مفسر سیاسی راست افراطی به عنوان نامزد ریاست جمهوری این کشور آن هم چند ماه مانده به برگزاری انتخابات پیشرو، بازتاب رسانهای زیادی به دنبال داشت.
نوربخش اضافه کرد: زمور که سابقه چند دهه روزنامهنگاری و فعالیت در رسانهها را در کارنامه خود دارد از منتقدان اتحادیه اروپا و مخالف ناتو محسوب شده و معتقد است فرانسه باید جلوی ورود مهاجران اعم قانونی یا غیرقانونی را بگیرد. وی به دلیل این اظهارات علیه مهاجران و به ویژه مسلمانان نظر برخی از هواداران جریان راست افراطی را به خود جلب کرده و این جناح را که تا پیش از این تنها با حزب اجتماع ملی به رهبری مارین لوپن نمایندگی میشد، با دو دستگی روبهرو کرده است که البته شاید به نفع ماکرون باشد که همچنان پایگاه محکمی در طبقات مرفه در شهرهای بزرگ دارد. از سویی سابقه نزدیکی احزاب راست افراطی و روسیه پس از آغاز جنگ در اوکراین آنها را تحت فشار افکار عمومی قرار داده؛ تا جایی که برخی نسبت به حمایت پیشین خود از پوتین ابراز پشیمانی میکنند.
ناآرامی در ایرلند شمالی
وی در پایان خاطرنشان کرد: رخداد دیگر در سال ۱۴۰۰ بروز مناقشات در ناحیه ایرلند شمالی بود. این درگیریها در شهر بلفاست به قدری شدید بود که در دو دهه اخیر سابقه نداشت. اعتراضات از آنجایی آغاز شد که در پی پایان کامل خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، ناحیه ایرلند شمالی که یکی از بخشهای چهارگانه تشکیل دهنده کشور بریتانیا محسوب میشود، به نوعی متفاوت از بخشهای دیگر این کشور همچنان در برخی از چارچوبهای مربوط به اتحادیه اروپا باقی ماند. علت این امر این بود که از اعتراض کاتولیکها جلوگیری شود؛ چراکه در پی توافق موسوم به «جمعه نیک» در دو دهه قبل، عملاً مرزها و ایستهای بازرسی مابین ایرلند شمالی و جمهوری ایرلند برچیده شده بود و حال اگر این امر مجدداً برقرار میشد چه بسا این مرز به محل فعالیت خشونتبار جداییطلبان کاتولیک مبدل میشد. با این حال اقدام بریتانیا در قرار دادن نظام تعرفهای و مرز در فاصله میان سه ناحیه انگلستان، اسکاتلند و ولز با ایرلند شمالی، در عوض باعث اعتراض شدید دسته مقابل یعنی پروتستانهای ساکن ایرلند شمالی شد که خواهان یکپارچگی بیشتر با دیگر نواحی بریتانیا هستند و به نوعی احساس میکنند به آنها خیانت شده است.