یک استاد دانشگاه در گفتوگو با ایلنا:
بستر و انگیزه فساد در مقام تصمیم گیری و تصمیم سازی وجود دارد/ بخشنامههای روزانه، عدهای را به عرش و عدهای را به خاک سیاه مینشاند
استاد دانشگاه اظهار داشت: اصولا در کشورهای پیشرفته مالیات بر عایدی سرمایه بعنوان مکانیزم کنترل درآمدهای رانتی است و متاسفانه این مکانیزم در اقتصاد ما وجود ندارد و به همین دلیل شاهد فساد و رانت هستیم.
یکی از ابزارهای مهم سیاستهای مالی، مالیات است که به عنوان یک عامل مهم نقش مهمی در اقتصاد کشورها بویژه در بحث سیاستگذاری دارد. مالیاتها علاوه بر اینکه بخشی از درآمدهای دولت را تامین میکند عاملی مهم در راستای شفاف سازی و مبارزه با فساد است.
یکی از انواع مالیات که در کشورهای پیشرفته بر جلوگیری از فعالیت سوداگرانه استفاده میشود مالیات بر عایدی سرمایه (capital gains tax) است. اصولا این مالیات برای بخش غیرمولد بازار سرمایه وضع می شود تا موجب هدایت سرمایه از بخش غیرمولد به بخش مولد و تولیدی کشور باشد. CGT در اکثر کشورها برای درآمدهای حاصل از معاملات ارز و طلا، مسکن، سهام، اتومبیل، وضع میشود که برای نمونه میتوان به کشورهای ژاپن، آمریکا و ترکیه اشاره کرد که بیشتر از مالیات بر عایدی مسکن استفاده می کنند.
این نوع مالیات در کشور ما نیز همیشه با اما و اگرهایی از سوی موافقان و مخالفان مواجه بوده است. بویژه در شرایطی که هم بازارهای موازی تولید و سوداگری رونق گرفته و هم اینکه به نوعی دولت از سمت درآمدها با مشکل برخورد کرده است.
بهنام ملکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایلنا وضع مالیات بر سود سرمایه را مثبت ارزیابی کرد و افزود: متاسفانه در کشور ما به دلیل نبود مکانیزم کنترلی مناسب و نبود عقوبت مناسب در قبال تصمیمها، بستر و انگیزه فساد هم در مقام تصمیم گیری و هم در تصمیم سازی وجود دارد. مثلا واردات کالایی را ابتدا آزاد و سپس ممنوع میکنند، یا تصمیم به تزریق یا عدم تزریق ارز میگیرند،....و اصولا اینگونه تصمیمات کلان عدهای را به عرش میبرد و عدهای را به خاک سیاه مینشاند.
وی اظهار دشت: استفاده از مالیات بر عایدی سرمایه در بخشهای غیرمولد حداقل این ظرفیت را دارد که این بحران را از اقتصاد ایران دور کند. مبارزه با فساد در شعار و فریاد محقق نمیشود و باید به دنبال عمل بود که تصویب و اجرای این قانون در این راستا میتواند باشد. مالیات بر عایدی سرمایه به این معنا که اگر فردی از رهگذر معاملات مسکن یا خودرو درآمد سرشاری بدست آورد باید بخشی از آن را به عنوان مالیات پرداخت کند تا انگیزه فساد و سوء استفاده کاهش یابد.
ملکی تصریح کرد: البته مشکلی نیست که این نوع مالیات بر سپردههای ارزی نیز وضع شود و یک درصد از درآمدهای حاصل از این سپرده به عنوان مالیات اخذ شود. متاسفانه در کشور ما بجای این نوع مالیات مثلا مالیات نقل و انتقال سهام وضع میشود که براساس آن فرد معامله کننده بدون در نظر گرفتن سود یا زیان معامله، 0.5 درصد مالیات میپردازند در حالیکه فرد زیان دیده نباید مالیات بپردازد.
این اقتصاددان، مالیات بر عایدی سرمایه را مانع رانت دانست و افزود: اصولا در کشورهای پیشرفته این نوع مالیات بعنوان مکانیزم کنترل درآمدهای رانتی است و متاسفانه این مکانیزم در اقتصاد ما وجود ندارد و به همین دلیل شاهد فساد و رانت هستیم. البته این تنها یک مورد از فواید این نوع مالیات است و از فواید دیگر میتوان به جلوگیری از فروپاشی اقتصادی در اثر دو قطبی شدن جامعه و هزینه درآمدهای حاصل از آن در زیرساختها را برشمرد.البته همه فعالین اقتصادی با وضع مالیات بر عایدی سرمایه موافق نیستند.
بهروز خدارحمی تاثیر وضع این نوع مالیات را حداقل برای بورس منفی دانسته و افزود: این نمی تواند اتفاق خوبی باشد چون جذابیت و فرصتهای بازار سرمایه همین تخفیفهای مالیاتی است و در عمده کشورهای جهان اولویت بر اخذ معافیت از عایدی سپردههای بانکی است و بازار سرمایه معاف از آن است، در حالیکه در کشور ما برعکس است و شرکتهای فعال در بازار سرمایه باید مالیات بپردازند.
وی ادامه داد: بنابراین وضع مالیات بر عایدی سرمایه در مورد سهام انگیزه سوق مردم به بازار سرمایه را کاهش میدهد و اگر قرار بر توسعه بازار سرمایه است باید جذابیت این بازار نیز افزایش یابد.
خدارحمی در پاسخ به این سوال که آیا وضع این نوع مالیات بر سپردههای بانکی باعث خروج از سیستم بانکی نمیشود؟ گفت: البته به توجه به سطح محافظهکاری سپردهگذاران بانکی که در سالهای اخیر آن را مشاهده کردهایم امکان خروج بخش قابل توجهی از سپردهها وجود ندارد و به نوعی این افراد نسبت به بانک وفادار هستند و حتی اگر سود در بازارهای موازی افزایش یابد باز هم سپردهها را خارج نمیکنند.