خبرگزاری کار ایران

انقلاب صنعتی چهارم در حوزه IT است/تا قدرت سیاسی از اقتصادی جدا نشود آزادی متولد نمی شود

انقلاب صنعتی چهارم در حوزه IT است/تا قدرت سیاسی از اقتصادی جدا نشود آزادی متولد نمی شود
کد خبر : ۵۹۸۱۱۸

ما در تاریخ صنعت چهار انقلاب را پشت سرگذاشتیم. انقلاب صنعتی اول به سال 1784 میلادی بر می گردد که انقلاب بخار و تولید مکانیکی بود. انقلاب دوم در سال 1870 رخ داد که انقلاب تولید انبوه و دوره برق است. انقلاب سوم مربوط به سال 1969 بود که به انقلاب دیجیتال و دوره کامپیوتری مربوط می شود اما آنچه که می خواهم تاکید کنم و حول آن بحث کنم انقلاب چهارم است که از سال 2 هزار به بعد شروع شده و در حال تکامل است که مربوطه به IT و AI است.

به گزارش ایلنا محمود سریع القلم، پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران در دیدار دهها تن از اساتید دانشگاه و مدیران بخش های مختلف خدماتی، صنعتی و علمی بخش خصوصی و دولتی با مدیران  شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی(شستا)گفت: رابطه مدیریت و اقتصاد و روابط بین المللی این است که کاریزما در دنیا از بین رفته است.

وی افزود: در محافل بین‌المللی چه در بخش خصوصی و چه در بخش های صنعت و بنگاه های بزرگ و همینطور مدیران دولتی که در دنیا دور هم جمع می شوند، آنچه که مهم است دانش افراد است. بارها به شخصه تجربه کرده ام که در محافل بین المللی چگونه نخست وزیران مهم دنیا و سیاستمداران دور یک میز جمع می شوند و کاغذ زرد خودشان را جلویشان می گذراند و با خودکار شروع به بحث و سوال می کنند.

او ادامه داد: شما نمی بینید که یک نخست وزیر یا رییس مایکروسافت آنجا نشسته باشد. بلکه، دور میزها افرادی هستند که می خواهند یاد بیگرند. اثر بگذارند و اثر بپذیرند. خصلتی که در قدیم بود، کاریزمای افراد خیلی تعیین کننده است.

سریع القلم با بیان اینکه امروزه در دوره پست کاریزما هستیم، ادامه داد: توسعه یافتگی در دنیا عمری است، جهان شمول که همه دنیا را در بر گرفته است و جنبه ریاضی و فرمولی پیدا کرده است و به قدری اصول توسعه یافتگی روشن است که می شود این ها را گوگل کرد و نیازی به همایش های طولانی و فراوان نیست. آنچه در سطح جهانی کلیدی است، اینکه در درون حاکمیت کشور چه می گذرد. اگر به چین نگاه کنیم کشور چین اینگونه نبود که مردم از حاکمیت چین بخواهند که یک کشور پیشرفته شوند.

سریع القلم ادامه داد: در درون حاکمیت و دولت چین دیالوگی برقرار شد و مسائل جهانی به صورت دقیق بررسی شد و اجماع در حاکمیت صورت گرفت و بعد وارد عرصه توسعه شدند. او ادامه داد: توسعه زمانی صورت می گیرد که کشور در سطح جهانی عمل کند.

وی گفت: اگر من ایرانی دانشگاهی خودم را فقط در ایران تعریف کنم، مطمئنا از خودم راضی خواهم بود. اما، کی می فهمم ضعف دارم؟ زمانی که پایم را از ایران بیرون بگذارم و در کنار یک دانشگاهی هلندی بنشینم و ببنیم آنچه را که من در 40 دقیقه می گویم او در 7 دقیقه می گوید.

او گفت: در صحنه جهانی بودن و با دنیا کار کردن نه تنها به کشورها کمک می کند که به سمت تحول فرهنگی و اقتصادی بروند، بلکه باعث می شود که همه جایگاه خودشان را بهتر بفهمند.

سریع القلم ادامه داد: اگر نماینده مجلس، صنعتگر، شرکت خصوصی، دولتمردان، دانشگاهیان، هنرمندان و کارگردانان ما در صحنه جهانی کار کنند، بهتر می توانند خودشان را محک بزنند. اگر به تاریخ توسعه یافتگی از قرن 16 نگاه کنید، مبنای تحول کار جهانی است و تجارت اروپا باعث شد که در اروپا تحولات مهم فرهنگی، مدنی، اجتماعی و سیاسی صورت گیرد.

تا زمانی که قدرت سیاسی از اقتصادی جدا نشود، آزادی متولد نمی شود

 محمود سریع القلم به دو بخش مهم اصول توسعه یافتگی و الگوهای توسعه یافتگی اشاره کرد و توضیح داد: اصول توسعه یافتگی جهان شمول است و کشوری را در دنیا پیدا نمی کنید که پیشرفته باشند حتی در حد کشوری مثل کره جنوبی و یا حتی ویتنام و چینی که این اصول را نپذیرفته باشند.

او گفت: صنعتی شدن، بروکراسی کارآمد، شایسته سالاری، هماهنگی میان سه قوه. توزیع عادلانه امکانات، دانشگاه های حل المسائلی، محوریت تولید فناوری و تصمیم گیری اقتصادی غیرسیاسی لازمه توسعه یافتگی است.

او ادامه داد: تا زمانی که در یک کشور قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی جدا نشود، امید به توسعه نیست. نه تنها این را می گوید، بلکه به لحاظ فلسفی می گوید، تا زمانی که قدرت سیاسی از اقتصادی جدا نشود، آزادی متولد نمی شود. بنابراین، باید آن دو تفکیک شود تا در یک جامعه فضای آزادی صورت گیرد.

سریع القلم ادامه داد: اگر تاریخ ایران و ژاپن را با هم مقایسه کنید، ژاپنی ها در سال 1860 رفتند و وقتی که می خواستند مدرن شوند و پیشرفت کنند در داخل خود به اجماع رسیدند که می خواهند پیشرفت کنند! ابتدا به دنبال سازماندهی رفتند و به دنبال 23 کشور اروپای غرب و امریکای شمالی رفتند. برای مثال رفتند بلژیک و گفتند که شما نظام بانکی و سیستم بانکی ما را راه بیاندازید. به سراغ انگلیس برای نیروی دریایی، فرانسه برای دبستان، آمریکا برای کشاورزی و آالمان برای صنایع مختلف رفتند.

در حالی که وقتی ایرانی ها به سراغ مدرنیزه رفتند، ابتدا به سراغ آزادی سیاسی و دموکراسی رفتند. در حالی که ما بیش از 2 هزار Textbook داریم که ابتدا کشور باید در حوزه اقتصاد به عقلانیت برسد و بعد آن در عقلانیت مدنی و سیاسی و اجتماعی سرریز شود.

او گفت: ما کشوری در دنیا سراغ نداریم که خلاف این عمل کرده باشد. به طوری که چین امروز با چین 30 سال پیش متفاوت است. 30 سال پیش به هیچ چینی پاسپورت نمی دانند. امروز، چینی ها 5/3 تریلیون دلار ذخایر ارزی دارند و همین فعالیت اقتصادی تحولات بسیار مهم سیاسی را به وجود آورده است.

او گفت: هر شرکتی که بالای دو میلیارد دلار ترنور داشته باشد اتاقی در حزب کمونیست چین به او می دهند. وقتی که حاکمیت به بخش خصوصی وابسته می شود، مجبور است که حرفش را گوش کند و مجبور است که با او هماهنگ باشد. یکی از دلایلی که از زمان قدیم در بخش اقتصاد مشکل داشتیم این بوده که سیاست خارجی در ریل خود و اقتصاد هم در ریل دیگری حرکت کرده است.

سریع القلم ادامه داد: تا زمانی که این دو در یک ریل حرکت نکنند، حوزه اقتصاد جنبه ثانوی پیدا می کند.

او گفت: اصولی داریم که تا زمانی که در آن تغییر ایجاد نشود، نمی توانیم امید داشته باشیم که در ریل اصلی توسعه یافتگی حرکت کنیم.

او گفت: الگوهای توسعه یافتگی کشور به کشور متفاوت هستند. الگوی توسعه یافتگی یعنی روش تولید ثروت در کشور. کشور سنگاپور حدود 5/3 میلیون نفر جمعیت دارد و 5/1 میلیون نفر هم آنجا کار می کنند که می شود 5 میلیون نفر.

به گفته سریع القلم، سنگاپور با مجوزهایی که از سازمان ملل گرفته است، 23 درصد از طریق ریختن شن در دریا به خاک خود اضافه کرده است. سنگاپور شبکه بانکی کارآمد و دقیقی در دنیا دارد و به همین دلیل 80 کشور در آن سفارت دارند. این کشور در جریان های جهانی عمل می کند و به خاطر آن شفافیت و کارآمدی که دارد.

سریع القلم به ذکر مثالی پرداخت: تصور کنید که یک شرکت اتریشی بخواهد در سنگاپور سرمایه گذاری کند، آنلاین می تواند این کار را کند و نیازی ندارد که تیم بفرستد.

لازمه دستیابی به هدف صبوری است

او گفت: کشورها باید برای خودشان مشخص کنند که کجا می خواهند پول در بیاورند. ما در این رابطه به استراتژی توسعه نرسیده ایم. هویت در کشور ما جلوتر از اقتصاد حرکت می کند به دلایل بسیار روشن تاریخی. الان کشور چین در دنیا 500 موسسه کنفیسیوس شناسی دارد. در آمریکا حدود 11 هزار نفر استاد چینی وجود دارند. چین 16 رادیوی مهم دنیا را در کشورهایی از جمله فرانسه، کانادا و برزیل خریده است و تنها گفته است که فقط یک درصد برنامه هایتان را به کشور چین اختصاص دهید.

سریع القلم نتیجه گیری کرد: می خواهم نتیجه بگیرم چینی ها برای رسیدن به هدف خیلی برنامه محور هستند و خیلی با حوصله کار می کنند. چینی صبر دارد به یک رادیویی که مالکش است بگوید که شما کار طبیعی خود را انجام بدهید و 5 سال دیگر این را شش درصد کنید. اما ما به لحاظ خلقی و رفتاری خیلی عجول هستیم و می خواهیم سریع جواب بگیریم. من بعید می دانم که ایرانی پیدا شود و بگوید من دوست ندارم، کشور من قوی و مقتدر و بانفوذ در همه حوزه ها باشد. این پروسه می خواهد و حوصله می خواهد. والت دیزنی می گوید وقتی من به بانک رفتم و گفتم طرحی برای شهربازی در جنوب کالیفرنیا دارم و درخواست وام کردم، من را از بانک بیرون انداختند اما او توانست پس از 301 بار مراجعه وام بگیرد و اینقدر صبور و باحوصله بود. 

سریع القلم گفت: ویژگی های فرهنگی مهم است که کارها بتواند انجام شود. او به بیان مثالی از صنعت خودروسازی آمریکا پرداخت و گفت: الان 62 درصد اتومبیل هایی که در آمریکا فروخته می شود، ساخت کشورهای آلمان، کره و سوئد است و خود شرکت های آمریکایی تنها 38 درصد بازار کشور خود را در اختیار دارند.

سریع القلم ادامه داد: ما از تفکر قدیمی نیم قرن پیش باید وارد عرصه انقلاب صنعتی چهارم شویم و ببینیم که بنگاه های ما چگونه با بنگاه های دنیا می توانند شبکه سازی کنند. به گفته سریع القلم اگر از این فاز به توسعه یافتگی نگاه کنیم ،ببنید که ما چه راهی داریم که فقط اندیشه ها را عوض کنیم. ما باید به بنیان های فکری مورد اجماع برسیم تا بتوانیم سیاست گذاری های اساسی کنیم. او علت فراز و نشیب های توسعه یافتگی در ایران را دست نیافتن به اجماع دانست

وی گفت: رای ما هویت و استقلال مهم است. واژه استقلال در دنیا یعنی اینکه هر کشوری که تولید ناخالص آن بالاتر می رود، مستقل تر است.

او گفت: تولید ناخالص برزیل از انگلیس و روسیه نیز بالاتر است و فقط 5 میلیارد دلار کفش به آمریکا می فروشد. کشورها خودشان را با بازارها تعریف می کنند. چقدر خوب بود که ما خودمان را در رابطه با خاورمیانه و بازارهای خاورمیانه تعریف می کردیم، اینگونه می توانستیم هویت خود را نیز پیش ببریم.

باید بتوانیم با دنیا قفل شویم

 محمود سریع القلم گفت: بنیان های فکری مورد اجماع باید بیشتر اینگونه باشند که چگونه می توانیم با دنیا قفل باشیم. وقتی شما قفل هستید، ثبات بیشتری دارید. امروزه در حوزه اقتصاد دولت ترکیه خیلی نمی تواند نوسان ایجاد کند، زیرا عمدتا به اتحادیه اروپا قفل است، کاری که محمد سلمان در عربستان انجام می دهد اینکه چگونه خارج از صنعت نفت و گاز و پتروشیمی بین اقتصاد عربستان قفل ایجاد کند.

الان اتفاقی که در حوزه حلیج فارس می افتد این که شاهزاده های جوان به دنبال استراتژی جدید برای امنیت خود در آینده هستند و می دانند که باید خارج از نفت و گاز و پتروشیمی کار کنند. وقتی انسان قفل می شود، رفتارش را کنترل می کند.

سریع القلم معتقد است: استقلال به معنایی که ما در ایران استفاده می کنیم، برای رشد اقتصادی ما مضر است.

اگر بانکداری ما به دنیا وصل بود ما نمی توانستیم در حوزه سرمایه گذاری سیاست خارجی و شفاف بودن سیاست گذاری ها هر طور که می خواهیم عمل کنیم و اینقدر نوسان داشته باشیم.

او به لزوم بین المللی شدن و فعالیت متمرکز و تخصصی و تفکیک قدرت سیاسی از اقتصادی و تبادل با بازارهای کار و فناوری پشتببانی از اقشار متوسط جامعه اشاره کرد و گفت: در حوزه روابط بین الملل یک شاقول مهمی است، اینکه حاکمیت این کشور بر شانه های کدام طبقه اجتماعی ایستاده است.

عرف اجتماعی می گوید که به شانه های طبقه متوسط و بخش خصوصی ایستاده است و بخش خصوصی است که یک کشر را می تواند موفق کند و این یک تجربه جهانی است. سریع القلم ادامه داد: اگر اقتصاد سیاسی ترکیه در پانزده سال اخیر را مطالعه کنید به ایجاد " سرمایه های سبز" در روستاها می رسید.

مردمی که به کار اقتصادی روی آوردند و به این ها تشکل دادند و اصولی را نوشتند و بعد با بسیح اقتصادی در شهرهای کوچک و ایالات ترکیه بسیج سیاسی هم به وجود آوردند و خیلی از اروپایی ها به من گفتند که ما در انتخابات ترکیه نمی توانیم، ورود پیدا کنیم. او گفت: آنچه که در ترکیه مهم است، توانایی ترکیه در بسیج اقتصادی مردم ترکیه است.

او گفت: اولین مساله، مدیریت است. در رابطه با مساله مدیریت وقتی ما ریز شدیم، اگر قرار است مدیریت در یک کشور متفاوت عمل کند، تا زمانی که یک گلوبال پرسپکتیو نباشد، نمی توان به سمت کارآمدی رفت. تا زمانی که اجماع نباشد، هماهنگی ها بسیار مهم است.

او گفت: ما کشور افراد هستیم تا سیستم ها. به لحاظ فرهنگی نیز مجمع الجوامعی هستیم. آدم هایی که دستور کار خودشان را دارند، تا دستور کار جمعی بتوانند ایجاد کنند. آنچه که مهم است اینکه شما چقدر می توانید با دیگران کار کنید که مربوط به EQ می شود.

سریع القلم ادامه داد: به همین دلیل ملاک اصلی استخدام در گوگل، آمازون و مایکروسافت را همین موضوع و EQ گذاشته اند.

لازمه کار کردن در اقتصاد جهانی، دخیل شدن در صحنه بین المللی است.

 

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز