ایلنا بررسی کرد؛
کاسبان تحریم و نگاه به چین

یکی الزامات دوران جدید این است که سرمایهگذاری و حضور در پروژهها نیازمند پیروزی در فضای رقابتی است و نمیتوان مانند گذشته با ارائه کالاها و خدمات بیکیفیت از جیب ملت به زیست انگلی در اقتصاد ایران ادامه بدهند.
حسن روحانی: به دلیل تحریم ها، ما جنسی را که وارد کشور می کردیم گاهی 20 درصد، گاهی 25 درصد و حتی 30 تا 40 درصد، گران تر می خریدیم. یعنی اگر به فرض نیاز بود که 100 میلیارد جنس و کالاهای ضروری، وارد این کشور شود ، حداقل حدود 25 میلیارد آن تلف می شد. این از جیب مردم میرفت. البته این کار برای کاسبان تحریم خیلی سود داشت و کاسبان تحریم در دبی، چین و در تهران بودند. همه جا این کاسبان تحریم بودند، آنها از این توافق عصبانی اند اما این مردم ما بودند که هزینه پرداخت می کردند. ( گفتگوی تلویزیونی ، 1393/05/11 )
پایان جنگ، سیاست درهای باز
جمهوری اسلامی از آنجا که در فضای جهان دو قطبی متولد شد، تلاش کرد موقعیت خود را فارغ از این دو بلوک تعریف کند. از این رو شعار "نه شرقی، نه غربی" در دستور کار سیاست خارجی قرار گرفت. این رویکرد تا پایان جنگ سرد و سقوط شوروی ادامه داشت. سقوط شوروی و پایان جهان دوقطبی با آغاز به کار دولت هاشمی رفسنجانی مصادف شد. دولت هاشمی به دنبال پایان دادن به سیاستهای بسته اقتصادی دهه شصت و ایجاد فضای جدید بود. سیاستی که به درهای باز موسوم شد. مرتضی الویری که در دولت اول هاشمی، ریاست سازمان مناطق آزاد را بر عهده داشت در همان ایام در مصاحبهای اعلام کرد: "ما به دنبال اقتصاد باز هستیم و اقتصاد باز به سیاست خارجی باز نیاز دارد".
محسن نوربخش، رئیس کل وقت بانک مرکزی نیز در سال 1371 در سفر به نیویورک از همه سرمایهگذاران ایرانی و خارجی دعوت کرد به ایران بیایند. سیاستهای دولت هاشمی، آغاز شکستن پوسته بسته اقتصاد ایران و پایان سیاست موسوم به "نه شرقی، نه غربی" بود. سیاستی که با پایان جنگ سرد بلاموضوع شده بود. سیاست درهای باز در دولتهای سازندگی و ادامه آن در دولت اصلاحات موجب شد برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه و ایتالیا به شرکای اصلی تجاری ایران تبدیل شوند و در صنایع کشور حضور جدی و پر رنگ پیدا کنند.
احمدی نژاد، نگاه به شرق
نگاه به شرق، راهبردی بود که با روی کار آمدن محمود احمدینژاد در سال 1384 مطرح شد. در این رویکرد "شرق" نه الزما بر پایه مکان جغرافیایی، بلکه بر اساس تقابل با دنیای غرب، تعریف میشود و کشورهای آمریکای لاتین نیز در زمره "شرق" قرار میگیرند. در واقع نقطه عزیمت "نگاه به شرق" در تقابل به "لیبرال دموکراسی" ها تعریف میشود. با این تلقی و تعریف از "شرق" ، ونزوئلا بخشی از شرق در نظر گرفته میشود اما کره جنوبی و ژاپن علیرغم این که در شرق آسیا قرار دارند در رویکرد نگاه به شرق، جایگاهی ندارند چرا که در مدار لییرال دموکراسیها قرار دارند.
محمود احمدینژاد پس از پیروزی در انتخابات اساس سیاست خارجی خویش را نگاه به شرق عنوان کرد. از این رو حضور ایران در سازمان همکاریهای شانگهای افزایش یافت و توجه به روسیه و چین اهمیت راهبردی پیدا کرد.
تشدید تحریمهای اقتصادی نیز کاتالیزور حرکت به سوی شرق شد و در نتیجه چین به اولین و اصلیترین شریک تجاری و صنعتی ایران تبدیل شد. ریشههای ایده "نگاه به شرق" را باید در اقتصاد سیاسی جریانی جستجو کرد که در سال 1384 به قدرت رسید و همسو با منافع روسیه و چین به دنبال بیرون راندن رقبای غربی و تجارت انحصاری با شرق بود.
کاسبان تحریم و نگاه به چین
به گفته اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور، در 8 سال دولت محمود احمدینژاد 720 میلیارد دلار صرف واردات شد که بخش عمده آن از کشور چین بود. در واقع درآمدهای نفتی ایران برای ایجاد اشتغال در چین هزینه شد. در این میان دبی نیز مرکز ترانزیت کالاهای چینی به تهران بود. اینجاست که میتوان به دلیل چسبندگی دلواپسان و کاسبان تحریم به دوران پیشاتحریم پی برد. کاسبانی که کماکان دل در گرو دوران تحریم و تجارت انحصاری دارند و در فضای رقابتی، مزیت خویش را از دست رفته میبینند.
از این رو شاهدیم که دلواپسان دائم تاکید دارند که نباید کسانی را که در دوران تحریم در کنار ما بودند کنار بگذاریم و شرکتهای غربی را جایگزین آنها کنیم.
معنای درست این سخن این است که نباید به انحصار در تجارت و همچنین انحصار در پروژهها پایان داد. به نظر میرسد باید به کاسبان تحریم، فضای پس از پذیرش قظعنامه 598 و پایان جنگ را یادآوری کرد. در آن دوران نیز عدهای از نیروهای رادیکال قادر به درک فضای جدید نبودند و در مقابل شکستن پوسته بسته اقتصاد ایران، پایداری میکردند.
دلواپسان و کاسبان تحریم نیز لازم است فضای جدید پس از توافق وین را درک کنند و به الزامات و ضرورتهای دوران پساتحریم تن بدهند. یکی الزامات دوران جدید این است که سرمایهگذاری و حضور در پروژهها نیازمند پیروزی در فضای رقابتی است و نمیتوان مانند گذشته با ارائه کالاها و خدمات بیکیفیت از جیب ملت به زیست انگلی در اقتصاد ایران ادامه داد.
گزارش: مهدی الیاسی ، محمد نوحی