در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
فضا برای رشد بخش خصوصی مناسب نیست/ تاسیس اقامتگاه بومگردی نیاز به ۲۰۰ مجوز دارد/ امضاهای طلایی مانع بهبود کسب و کارها است
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران اظهار داشت: رقابت نهادهای عمومی غیردولتی با بخش خصوصی مشکل ایجاد میکند، این نهادها در بسیاری از موارد رقیب بخش خصوصی هستند اما مالیات پرداخت نمیکنند ولی دسترسی و امکانات خاصی برخوردار هستند. همه اینها به رشد بخش خصوصی آزادی اقتصادی آسیب وارد می کنند.
علیرضا کلاهی صمدی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا در مورد تنزل ده پلهای ایران در شاخص آزادی اقتصادی اظهار کرد: به نظر میرسد که دوران طلایی نفت به پایان رسیده است، بطوریکه کل منطقه خاورمیانه شاهد کاهش درآمد بوده است. از اوج درآمد منطقه در سال 2011 که 1.3 تریلیون دلار بود امروز به زیر 300 میلیارد دلار رسیده است. بانک جهانی میگوید راهکار کشورهای منطقه برای جلوگیری از بحران اقتصادی و جبران کاهش درآمدهای نفتی توسعه کسبوکارهای خصوصی و نوآوری است. در فضایی که هم رقابت پذیری ضعیف، فضای کسبوکار بسته و وضعیت آزادی اقتصادی نیز اینگونه باشد قطعا نمیتوان شاهد ظهور بخش خصوصی قوی و توانمند باشد.
وی افزود: در فضای نامناسب تنها فعالیتهای سوداگرانه توجیه پیدا میکند، فعالیتهای اصولی و ریشهای که نهایتا به نفع توسعه کشور باشند رشد نمیکنند. باید به این موضوع نیز توجه کرد که عمده مشکلاتی که داریم مربوط به قوانین دست و پا گیر است. مثلا برای یک نیروگاه خورشیدی نیاز به 20 مجوز است و اخیرا جلسهای با آقای فیروزی، مدیر کل بهبود فضای کسب و کار وزارت اقتصاد داشتیم که میگفتند برای راهاندازی یک اقامتگاه بومگردی نیاز به 200 مجوز است. بخشی از نبود آزادی اقتصادی همین قوانین و دخالتهای مختلف دولت در انواع موضوعات اقتصادی است.
این عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران عنوان کرد: در دو ماه اخیر دوباره صادرات به شدت آسیب دیده چراکه ارز نیمایی از ارز آزاد ارزانتر شده است. قیمتگذاری مواد اولیه و کالا در بورس با ارز نیمایی است، اینگونه دخالتها اقتصاد را زمینگیر میکند. البته من به شخصه موافق سیاستهای نئولیبرالی و آزادی مطلق اقتصادی نیستم چراکه این شکل نیز مشکلات خاص خود را ایجاد میکند اما دخالتهای دائم و روزمره و در بسیاری موارد حساب نشده دولت و نهادهای دولتی هم دست و پاگیر است.
وی با اشاره به دخالت برخی نهادها در اقتصاد گفت: رقابت نهادهای عمومی غیردولتی با بخش خصوصی نیز مشکل ایجاد میکند، این نهادها در بسیاری از موارد رقیب بخش خصوصی هستند اما مالیات پرداخت نمیکنند ولی از دسترسی و امکانات خاصی برخوردار هستند. همه اینها به رشد بخش خصوصی و آزادی اقتصادی آسیب وارد میکنند. چراکه دسترسی این نهادها به ارز، پروژهها و ... و همچنین قوانین مالیاتی آنها متفاوت است.
کلاهی در ادامه افزود: سقوط ایران در رتبهبندی آزادی اقتصادی به این معنا نیست که آزادی اقتصادی در ایران درحال بدتر شدن است بلکه کشورهای دیگر با سرعت بیشتری از ما پیشی میگیرند. علاوه بر آزادی اقتصادی، رتبه رقابتپذیری کشور ما نیز تنزل پیدا کرده است. کشورهای مختلف روی این موضوعات کار جدی انجام دادهاند، برای همه کشورها توسعه اقتصادی و فضای کسبوکار مهم است و روی آن کار میکنند. البته این بدان معنا نیست که ما کار نمیکنیم اما تضاد منافع و امضاهای طلایی که در بسیاری از موارد وجود دارد جلوی بسیاری از بهبودها را گرفته است.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر لزوم توجه به اقتصاد غیرنفتی بیان کرد: 42 سال است که شعار حرکت به سمت اقتصاد بدون نفت، تنوع بخشیدن به صنایع کشور و صادرات را میدهیم، الان دیگر باید این کار را انجام دهیم چراکه ارزش گذشته نفت رو به اتمام است. سال 2019 حدود 65 درصد از ظرفیتهای جدید نیروگاهی جهان تجدیدپذیر بوده که این رقم در سال 2020 به 90 درصد رسیده است؛ حمل و نقل الکتریکی روز به روز رشد بیشتری میکند.
کلاهی افزود: بنابراین حداقل نصف تقاضای نفت جهان در خطر جایگزینی است. ما برای دنیای پسانفت و اقتصاد خودمان در این دوران چه برنامهای داریم؟ بدون وجود بخش خصوصی قدرتمند در کشور و تنوع بخشیدن به صادرات و تولیدات کشور میتوانیم دست کم مایحتاج اولیه کشورمان را تامین کنیم؟
وی همچنین تصریح کرد: ما باید به همه حوزهها توجه تمام قد داشته باشیم، باید بررسی تا مشخص شود که مزیتهای نسبی ما کجا است. برای مثال کشور ما همیشه در صنعت برق حرفی برای گفتن داشت. متاسفانه الان به خاطر نبود سرمایهگذاری و امکانات از فاز جدید صنعت برق جهان که تجدیدپذیر است در حال عقب ماندن هستیم. اگر در حوزه قطعات خودرو به درستی برنامهریزی کنیم، میتوانیم از آن سود ببریم. کشور ترکیه در همسایگی ما، صادرات محور است و اقتصاد این کشور بدون منابع طبیعی میچرخد.
کلاهی افزود: شعار بعد از برجام که «ایران به عنوان قطب تولید منطقه» بود، منطقی پشت خود داشت. ایران کشور بزرگی است که خود بازار بومی بزرگ و همچنین منابع و زیرساختهای خوبی دارد. بزرگ بودن مقیاس بازار کشور باعث میشود که بسیاری از فعالیتهای اقتصادی که در کشورهای همسایه ما توجیه ندارد، در ایران توجیه پیدا میکند. ما در قلب منطقهای هستیم که بین اوراسیا و خلیج فارس است و پتانسیلهای فراوانی در این مسیر وجود دارد، اگر به این موارد توجه کنیم و بتوانیم نیازهای کشورهای منطقه را تامین کنیم، ترانزیت نیز ظرفیت بزرگی است. ما ظرفیتهای بسیاری داریم اما واقعیت این است که تا وقتی با همه دنیا سر جنگ داشته باشیم و در بطن جامعه جهانی و تجارت جهانی نباشیم این ظرفیتها محقق نمیشوند.