در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
برگزاری دهها اعتراض مسالمتآمیز تأثیر چندانی بر تصمیمات ضد محیطزیستی مسئولان نداشته است

یک استاد دانشگاه و مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی با ابراز ناخرسندی از بیتوجهی مسئولین نسبت به اعتراضات مردمی در برابر مازوتسوزی، گفت: مگر می شود، دهها بار اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان مناطق مسکونی، آن هم در مرکز شهر اراک، تأثیر چندانی بر تصمیمات ضد محیطزیستی مسئولان ذیربط نداشته باشد؟
حمیدرضا مهاجرانی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، به ارائه فرضیههای متعددی در راستای بیتوجهی مسئولین نسبت به تجمعات اعتراضی مردمی برای مقابله مازوتسوزی پرداخت و در این خصوص افزود: فرضیههای مختلفی میتوانند بیتوجهی مسئولان نسبت به اعتراضات مردمی ساکنان مناطق اراک و شازند در رابطه با آلودگی هوا ناشی از مازوتسوزی در نیروگاه حرارتی شازند را توجیه کنند. در این رابطه باید چند فرضیه را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. 6 فرضیه، محتملترین فرضیههایی هستند که بیتوجهی مسئولین نسبت به اعتراضات مردمی را تأیید میکند که در ادامه در رابطه با این فرضیات، توضیحاتی را ارائه خواهم داد.
وی در این گفتوگو به ارائه توضیح در مورد فرضیههای اول و دوم پرداخته و در این خصوص ادامه داد: نخستین فرضیه عدم آگاهی از پیامدهای آلودگی هوا است. مسئولین ممکن است به شدت خطرات بهداشتی ناشی از آلودگیها به دلیل سوزاندن مازوت آگاه نباشند و این موضوع موجب نادیده گرفتن اعتراضها میشود. دومین فرضیه منافع اقتصادی است. ممکن است نقش عایدات اقتصادی و صرفهجویی در هزینهها در سوزاندن مازوت برجستهتر از ملاحظات بهداشتی باشد. این احتمال وجود دارد که مسئولان به دلیل عدم وجود منابع مالی کافی یا فشارهای مالی، به آلودگیهای هوا که از فرایند مازوتسوزی نشأت میگیرد، توجه نکنند.
این استاد دانشگاه و مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی با اشاره به سومین و چهارمین فرضیههای موجود در رابطه با بیتوجهی مسئولین به اعتراضات آلودگی هوا اشاره کرده و اظهار داشت: سومین فرضیه فقدان رویههای نظارتی مؤثر است. احتمال دارد در سیستم نظارتی و محیطزیستی کشور، کمبودهایی وجود داشته باشد که باعث بیتوجهی به رعایت استانداردهای اکولوژیکی در نیروگاهها میشود. چهارمین فرضیه ضعف قدرت معترضین است. احتمال دارد که معترضین از توان و قدرت لازم برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مسئولان برخوردار نباشند. ممکن است همین امر باعث بیتوجهی به نگرانیهای آنان شده باشد.
مهاجرانی تصریح کرد: پنجمین فرضیه اولویتهای نگرشی و باورمندانه در مقابله با اولویتهای محیطزیستی است. ممکن است مسئولان به دلایل اعتقادی خود، از جمله تعهد به تولید انرژی داخلی و اتکا به منابع سوختی فسیلی، به آلودگی هوا و اثرات آن بر محیطزیست اهمیت ندهند. این دیدگاه ممکن است ناشی از تمایلات سیاسی یا استراتژیک برای تأمین انرژی کشور باشد. این فرضیه میتواند به دلیل وجود سیاستهای کلان دولتی که بر تولید و مصرف سوختهای فسیلی تأکید دارند، مورد تأیید قرار گیرد. در برخی از موارد، مسئولان ممکن است به خاطر فشارهای باورمندانه در مقابل افکار عمومی ایستادگی کنند.
وی بیان داشت: ششمن فرضیه ناکارآمدی مسئولین است. بینظمی، عدم برنامهریزی صحیح و ناکارآمدی در مدیریت بهینه منابع انرژی میتواند باعث ناترازی و کمبود برق و گاز شود. مسئولین ممکن است به دلایل بیکفایتی یا ناتوانی در اتخاذ تصمیمات هوشمندانه، نتوانند از منابع موجود به نحو احسن استفاده کنند. این فرضیه نیز میتواند به دلیل وجود شواهد عینی مربوط به کمبودها، عدم سرمایهگذاری در زیرساختها و ناکامیهای متوالی در تأمین برق و گاز مورد تأیید قرار گیرد. سرانجام، ظهور بحرانهای مختلف در این زمینه به وضوح از ناکارآمدیهای متعدد حکایت دارد.
این استاد دانشگاه و مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی به جمعبندی فرضیات محتمل پرداخته و تأکید کرد: فرضیه اولویتهای نگرشی و باورمندانه به عنوان یک عامل تأثیرگذار اعتبار بیشتری دارد و نمیتوان آن را رد کرد. زیرا نمونههای تاریخی نشاندهنده تأثیرات باورمندیها بر تصمیمات کلان ملی هستند. فرضیه ناکارآمدی مسئولین نیز نمیتواند به راحتی رد شود. در فقدان مدیریت صحیح و کارآمد، بروز بحرانهای انرژی و کمبود منابع، قابل انتظار است. در این رابطه شواهدی از افزایش انتقادات عمومی مردم نسبت به عملکرد مسئولان نیز وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
مهاجرانی ابراز داشت: در نهایت، نبود توازن بین اولویتهای استراتژیک باورمندانه و محیطزیستی و همچنین ناکارآمدی در مدیریت منابع به تبعاتی از جمله آلودگی هوا و تأثیرات آن بر جامعه منجر میشود. این 2 فرضیه، به همراه فرضیه منافع اقتصادی، میتوانند به عنوان مهمترین عوامل مؤثر در بیتوجهی به مشکلات آلودگی محیطزیستی ناشی از سوزاندن مازوت در نیروگاه حرارتی شازند مورد ارزیابی قرار گیرند. از بین 3 فرضیه محتمل فوق که مورد جمعبندی نهایی قرار گرفته است، فرضیه منافع اقتصادی به عنوان محتملترین عامل در رابطه با بیتوجهی مسئولین نسبت به آلودگی هوا و ایجاد تجمعات و اعتراضات مردمی، شناخته میشود.
وی به دلایل محتمل بودن فرضیه منافع اقتصادی اشاره داشته و اضافه کرد: اکثر سازمانهای حاکمیتی مربوطه که مرتبط با تولید و مصرف انرژی هستند، تمایل دارند هزینهها را کاهش دهند و به نفع درآمد خود عمل کنند. حتی اگر این امر باعث ضرر عمومی برای سلامت شهروندان گردد. شواهدی از جمله مشکلات اقتصادی بر این موضوع دامن میزند. همچنین احتمالهای مطرح شده در مورد درآمدزایی دیجیتال از طریق مصرف برقهای تولید شده توسط نیروگاهها در سطح گسترده و در نهایت به صرفه بودن سوزاندن مازوت با کیفیت پایین در مقایسه با گاز از نظر اقتصادی، در شرایط ناترازی انرژی و کمبود گاز، دلایلی است که این فرضیه را بیشتر از سایر فرضیهها تأیید میکنند.