محمود معتقدی:
شبکههای اجتماعی شعر زرد را رواج دادند
بیش از ۷۰ درصد اشعاری که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ از شعریت و گوهر شعر خالی است / برخی از شاعران جوان فکر میکنند با انتشار اشعار خود در فضاهای اجتماعی و گرفتن تأیید و تمجید دیگران میتوانند در فضای کاغذ هم با اشعار خود موفقیت کسب کنند.
به نظرم اگر ناشرانی که میخواهند کتاب شعری منتشر کنند یک هیئت نظارت بر اشعار داشته باشند، بسیاری از شعرهای بیمحتوا وارد بازار کتاب نمیشود. خیلی از کتابهایی که با پول جیب شاعر منتشر میشود؛ در شرایط بدی است و روی دست ناشر میماند. در این شرایط است که کار شاعران خوب منتشر نمیشود. این بحرانی است که کشور ما در حوزه ادبیات بخصوص شعر با آن مواجه است.
محمود معتقدی(منتقد و شاعر) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ با اشاره به اینکه جریان شعر امروز دچار افت و خیزهای زیادی شده است؛ گفت: متأسفانه برخی از شاعران جوان فکر میکنند با انتشار اشعار خود در فضاهای اجتماعی و گرفتن تأیید و تمجید دیگران میتوانند در فضای کاغذ هم با اشعار خود موفقیت کسب کنند. بسیاری از آنها با شکست مواجه میشوند و این اتفاقات تا حد زیادی به فضای ادبیات امروز آسیب میزند.
او ادامه داد: بحران مخاطب، بحران پخش و خرید کتاب و… بر فضای شعر امروز ایران حاکم است. در این شرایط حداقل باید بدانیم که چه چیز شعر و چه چیز شعر نیست. متأسفانه هیئتی که در مورد شعر بودن یا نبودن یک متن و بررسی جنبههای شعری اثر نظر بدهد، وجود ندارد.
این شاعر افزود: ما دارای گذشته شعری جدی، غنی و قویای هستیم. در این شرایط باید مواظب آنچه به عنوان شعر وارد بازار میشود باشیم. برخی افراد به دنبال داوری اشعار خود در فضاهای اجتماعی هستند که این راه غلطی است. شاعر باید گذشته شعری داشته باشد. او باید با ارتقا به گذشته ادبی و فرهنگی خود شعر بگوید نه با نگرشی احساسی و شهودی که در نوشتههایش اتفاق میافتد. متنی که نه وزن، نه آهنگ و نه چیدمان درستی دارد را نمیتوان شعر نامید.
معتقدی با اشاره به اینکه دل نوشته با شعر متفاوت است؛ ادامه داد: این دل نوشتهها برآمده از یک جریان شهودی است و پایه و اساس درستی ندارد و همچنین پیشینهای به همراه ندارد.
او با اشاره به شعر نیمایی گفت: نیما یک جریان شعری ریشهدار است. شعر نیمایی دارای وزن و قافیه است. مهمترین اتفاق در شعر نو رساندن محتوا از جنبه فردی به جمعی بود و همینطور جابهجاییهای عروضی که در این سبک شعری اتفاق افتاد؛ توانست تأثیر زیادی بر شعر بگذارد. بعد از آن، شعر فارسی از جریان نیما هم عبور کرد و جریانهای دیگری به شعر اضافه شد. اما شعر بیوزن و قافیه و مفهوم گفتن به بهانه شعر نیمایی، خلط مبحثاست.
این منتقد ادامه داد: قاعدهمندیهای شعر نیمایی مشخص است. این سبک نمیتواند آنقدر بیقاعده و قانون باشد که هرکس بتواند چند کلمه آهنگین را کنار هم بچیند و نام شعر نو(نیمایی) بر آن بگذارد. فضای اجتماعی باعثبروز این اتفاق و ازدیاد اشعار به اصطلاح زرد شده. در این شبکهها افراد خیلی راحت با هم ارتباط برقرار میکنند و اشعار خود را بدون نیاز به چاپ، روی صفحه خود منتشر میکنند. باید یک برنامه و قاعده کلی برای شعر وجود داشته باشد. به این دلیل که من خودم هم در این شبکههای اجتماعی عضو هستم و اشعار جوانان را مشاهده میکنم؛ میتوانم بگویم شاید بیش از ۷۰ درصد اشعاری که در این شبکهها منتشر میشود از شعریت و گوهر شعر خالی است.
او افزود: بسیاری از کتابهای شعری که منتشر میشود؛ خواننده ندارد و شاعر هم خوشحال است که کتابی را به نام خودش منتشر کرده است. این مسئله آسیب زیادی به حوزه شعر فارسی وارد میکند. باید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رسانهها به خصوص رسانه ملی، بیشتر به این موضوع توجه شود. رسانهها باید منتقدین حرفهای را به کار بگیرند. نام نقد را روی داوریهای دوستانه نگذاریم. برخی از نقادان حتی با نرم اولیه نقد هم آشنا نیستند.