خبرگزاری کار ایران

سیامک گلشیری:

بعضی جوایز سراغ آثاری با اداهای روشنفکری رفتند

بعضی جوایز سراغ آثاری با اداهای روشنفکری رفتند
کد خبر : ۲۲۲۸۴۶

یک اثر ادبی وقتی می‌تواند به غنا دست پید کند که نویسنده بداند به هیچ مانعی برخورد نمی‌کند؛ محدودیتی برای بیان آنچه می‌خواهد بنویسد؛ وجود ندارد و دست به خودسانسوری نزند.

سیامک گلشیری(نویسنده) از انتشار دو رمان «بردیا و ملکه سرزمین عاج» و «خانه‌ای در تاریکی» برای نوجوانان خبر داد.

او در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: رمان «بردیا و ملکه سرزمین عاج» که توسط کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان منتشر می‌شود، داستانی است مربوط به دو نوجوان که با خواندن نسخه‌ای عجیب از هزار ‌و‌ یک شب به دنیای یکی از داستان‌های آن پا می‌گذارند. رمان «خانه‌ای در تاریکی» هم داستانی است در ژانر وحشت(گوتیک) که به زودی توسط نشر افق به بازار کتاب راه می‌یابد. «خانه‌ای در تاریکی» در واقع ماجرای چند نوجوان است که برای شنا به بیرون از شهر می‌روند اما از یک کلبة جنگلی اسرار آمیز سردرمی‌آورند.

وی ادامه داد: البته این رمان‌ها مربوط به دو سه سال قبل هستند که تازه منتشر می‌شوند. امسال نوشتن یک رمان برای بزرگسالان را به پایان رسانده‌ام که به انتشارات چشمه تحویل داده شده است.

گلشیری در رابطه با تغییرات صورت گرفته در فضای مجوز و میزی گفت: در دورة جدید وزارت ارشاد یک یا دو رمان برای گرفتن مجوز به این وزارت‌خانه تحویل داده بودم که گرفتن مجوز آن زیاد طول نکشید. براساس گفته‌های دیگر دوستان نویسنده هم به نظر می‌رسد روال ممیزی و صدور مجوز از دوران تاریک گذشته بهتر شده است.

این نویسنده همچنین با اشاره به محدودیتی که ذات ممیزی دارد؛ گفت: در هر حال یک اثر ادبی وقتی می‌تواند به غنا دست پید کند که نویسنده بداند به هیچ مانعی برخورد نمی‌کند. بداند که هیچ محدودیتی برای بیان آنچه می‌خواهد بنویسد؛ وجود ندارد و از آن بدتر آنکه دست به خودسانسوری نزند. اما با این روند فکر می‌کنم باید در نهایت کار به ناشران سپرده شود. این باعثمی‌شود لااقل در این مورد سلیقه‌ای عمل نشود و تا حدودی شرایط بهتر شود.

گلشیری در رابطه با چرایی عدم اقبال خوانندگان ایرانی از داستان‌ها و تالیفات داخلی و پاسخ به این سوال که چرا بیشتر کتاب‌خوان‌ها داستان‌ها و آثار ترجمه شده را به تولیدات ادبی داخلی ترجیح می‌دهند، گفت: در مورد عدم اقبال به آثار ادبی داخلی دو مسئله را باید در نظر گرفت: اول اینکه هیچ جایی وجود ندارد که رمان‌ها و داستان‌های ایرانی معرفی ‌شوند. کدام نشریه یا مجله پرتیراژ ادبی را در کشور سراغ دارید که به صورت جدی به معرفی و نقد کتاب بپردازد؟ نمی‌توان توقع داشت چاپ مجموعه‌داستان یا رمانی به گوش مردم نخورد، اما به فروش برسد یا به زبان‌های دیگر ترجمه شود. فیلم در دو ساعت نمایش داده می‌شود و همه آن می‌بینند. حتی اگر کسی زبان آن را نداند، اما به لحاظ تصویری با آن ارتباط برقرار می‌کند. معلوم است که خیلی راحت‌تر به خارج راه پیدا می‌کند. اما چه بر سر رمان‌ها می‌آید؟ فکر می‌کنید ما در ادبیات‌مان آثاری نظیر «جدایی» اصغر فرهادی نداریم؟ آثاری داریم که خیلی بهتر و باقدرت‌تر از سینمای ما هستند. آثاری که مشکلات برخی از فیلمنامه‌های مطرح را هم ندارند و خیلی منطقی‌تر و دقیق‌تر مهندسی شده‌اند، اما به هیچ‌عنوان دیده نشده‌اند.

وی افزود: وقتی داستان یا کتابی کشش و جذابیت نداشته باشد، معلوم است که خوانندگان هم آن را نمی‌خوانند. برخی از آثار ما هستند که مطلقاً کششی برای خواننده ندارند. هیچ قصة جذابی در آنها وجود ندارد. در طول این یکی دو دهه که به تعداد روزنامه‌های ما اضافه شد و همین‌طور به تعداد جوایز ادبی، بعضی از این جوایز به سراغ آثاری رفتند که صرفاً با اداهای روشنفکری همراه بود. و بعد هم البته نویسنده‌اش فراموش می‌شد. انگار یک نوع قصه‌گریزی در آنها وجود داشت یا هر چیزی که شما اسمش را می‌گذارید. شاید دلیل اینکه تعداد نویسندگانی که به سراغ رمان جنایی و یا حتی ژانر وحشت رفته‌اند، خیلی کم است، همین باشد. برای اینکه اصولاً بعضی تصور می‌کنند احتمالاً ارزش این ژانرها کم است، درحالی‌که اینها از ژانرهای مهم ادبیات جهان هستند.

وی در پایان گفت: با همة اینها کافی است نگاهی به بعضی آثار خارجی مثل دوریس لسینگ بیندازید تا ببینید بعضی از آثار ما قابلیت‌های این را داشته‌اند که دست بسیاری از خوانندگان جهان قرار بگیرند. اما این اتفاق نیفتاده.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز