روایت فریدون عموزاده خلیلی از برگزاری اتاق تجربه رمان نوجوان؛
تجربه همه اعضاء روی میز
آثاری که از کارگاه «اتاق تجربه رمان نوجوان» بیرون آمد آثاری متفاوت بود که شخصیت خود نویسنده را نشان میداد و کار هیچکدام از بچهها شبیه هم یا حتی شبیه به کارهای من هم نبود.
با کارگاههای نویسندگی مخالف بودم چراکه فکر میکردم نویسندهها همه شبیه هم میشوند و به یک سبک مینویسند. تنوع فردی که لازمه ی کار ادبی است در این کارگاهها دیده نمیشود.
فریدون عموزاده خلیلی درباره جزئیات کارگاه «اتاق تجربه رمان نوجوان» به خبرنگار ایلنا، گفت: چهارمین دوره کارگاه حدود ۲ هفته پیش به پایان رسید. نویسندههای جوانی که میخواهند کار رمان نوجوان انجام دهند در این کارگاه شرکت کردند. در این کارگاه نویسندگان جوان حضور به هم میرسانند تا بتوانند در پایان دوازده جلسه کارگاه یک رمان نوجوان تألیف کنند.
این نویسنده کودک افزود: تعدادی از اعضای کارگاه پس از پایان دوازده جلسه کارگاه، عملاً میتوانند یک رمان تألیف کنند. در دورههای قبل آثار خوبی از کارگاه بیرون آمد که رمانهای دورهی اول و دوم به چاپ رسید و رمانهای دوره سوم زیر چاپ است. شش جلد از رمانهایی که در دوره اول منتشر شد توانست جایزههایی از قبیل جایزه جشنواره کتاب کانون و جایزه کتاب اول را از آن خود کند.
عموزاده خلیلی در پاسخ به این سوال که آیا کارگاه شرکتکننده نوجوان هم دارد یا خیر گفت: این کارگاه یک کار مستمر است و فرد باید با آن درگیر شود به همین دلیل ممکن است نوجوانان نتوانند حضور پیدا کنند. اما حضور نوجوانان در کارگاه را به ندرت شاهد بودیم.
این نویسنده با بیان اینکه اکثر شرکت کنندگان در کارگاه قبلاً کار نویسندگی کرده بودند، اظهار داشت: تعداد کمی بودند که میخواستند کار نویسندگی را از این کارگاه شروع کنند. بیشتر آنان نویسندگانی بودند که پیش از این کار رمان و داستان کوتاه انجام داده بودند و با فن نویسندگی آشنا بودند. اما کار این کارگاه تنها رمان نوجوان است.
وی در پاسخ به این سوال که این کارگاه به چه صورت برگزار میشود، افزود: قرار ما بر این است که در هر سال دو دوره برگزار کنیم. یک دوره که در بهار شروع میشود و آخر تابستان به پایان میرسد و دوره دوم در پاییز و زمستان است. اما امسال هنوز برای دوره دوم فراخوان ندادیم.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان با بیان اینکه پیش از این از مخالفان سرسخت کارگاههای داستان نویسی بودم؛ اظهار داشت: با کارگاههای نویسندگی مخالف بودم چراکه فکر میکردم این کارگاهها بازخورد مناسبی نخواهند داشت و نویسندهها همه شبیه هم میشوند و به یک سبک مینویسند و تنوع فردی که لازمهی کار ادبی است در این کارگاهها دیده نمیشود.
وی در ادامه افزود: همیشه فکر میکردم در کارگاههای داستاننویسی، نویسندگان جوان در پای همشکل شدن نویسندگان کارگاهی فدا میشوند. تا اینکه آقای سیدآبادی، مدیر نشر چکه به من پیشنهاد داد که این کارگاه را با سبک و سیاق خودم برگزار کنم. به گونهای که امکان شکوفایی و خلاقیت به اکثریت برسد.
عموزاده خلیلی با بیان اینکه به جهت همفکری نویسندگان با هم اسم کارگاه را گذاشتیم اتاق تجربه رمان نوجوان، اظهار داشت: در این کارگاه تجربه همه اعضاء روی میز ریخته میشود و از همه این تجارب به نحو احسن استفاده میشود.
این نویسنده افزود: در این کارگاه سعی شد که ترس نویسنده از نوشتن بریزد به گونهای که نویسنده شخص خودش را پیدا کند بدون اینکه آثارش شبیه هیچ کس دیگری باشد. خوشبختانه آثاری که از کارگاه بیرون آمد آثاری متفاوت بود که شخصیت خود نویسنده را نشان میداد و کار هیچکدام از بچهها شبیه هم یا حتی شبیه به کارهای من هم نبود.
وی در انتها اظهار داشت: در این کارگاه سعی کردم کمک کنم که نویسنده خودش باشد و بتواند موفقیت کسب کند و کارهای متنوعی ارائه دهد.