پیمان خاکسار:
ترجمه در ایران اسفبار است
خواننده نباید کتاب های بی کیفیت را خریداری کند / اینکه ناشر از نویسنده و مترجم برای چاپ کتاب پول بگیرد، رسم بدی است / ممیزیهای سلیقهای در دولت جدید بهبود پیدا کرده / رمان متعلق به ما نبوده و نتوانستهایم آن را از آن خود کنیم.
پیمان خاکسار از ترجمه یک رمان هفتصد صفحهای استرالیایی به نام «جزء از کل و یک» رمان ایرلندی به اسم «شاگرد قصاب» خبر داد که به تازگی مجوز نشر گرفته است.
خاکسار در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ مطرح کرد: کتاب آخر دیویدسداریس، به نام «بیا با جغدها راجع به دیابت تحقیق کنیم» منتظر مجوز است.
وی در رابطه با رمان «شاگرد قصاب» گفت: این رمان داستان یک پسر بچه روانپریش است که زندگی نابسامانی دارد و کمکم شرایط ذهنی او را به سمت جنون میکشاند. این رمان تماماً از دید یک پسربچه است. این کتاب کاندید جایزه بوکر بوده است.
خاکسار با اشاره به «رمان جزء از کل» اظهار داشت: این رمان نیز کاندید جایزه بوکر بوده است. این کتاب رمانی پرماجرا و فلسفی است و مورد استقبال واقع شده است که میتوان گفت از مهمترین کتابهای ادبیات استرالیا به شمار میآید.
این مترجم در رابطه با وضعیت ترجمه در ایران گفت: خیلی وقت بود که کتابهای ترجمه شده را نخوانده بودم. اما در موقعیتی مجبور شدم بخوانم تا آنها را با متن اصلی تطبیق دهم و باید بگویم که وضعیت ترجمهها بسیار تأسف بار بود. به اعتقاد من خواننده نباید چنین کتابهایی را خریداری کند. چه سودی دارد که شخصی کتابی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه به چاپ برساند که طبعاً خوانندهای هم ندارد؟! به نظرم این خود مترجمان هستند که به ناشر پول میدهند تا کتابشان را چاپ کند.
وی افزود: وقتی کتابی بیکیفیت وارد بازار میشود خواننده آن را خریداری نمیکند، اما نمیدانم چرا کتابهایی این چنینی منتشر میشوند؟
خاکسار با بیان اینکه پول گرفتن از نویسنده بابت چاپ کتابش رسم بسیار بدی است؛ گفت: ناشر نباید از مترجم یا نویسنده برای چاپ کتاب پولی دریافت کند.
به گفته این مترجم؛ تنها دانستن زبان برای ترجمه کافی نیست و مترجم باید بیش از زبان مبدأ به زبان مقصد مسلط باشد تا کتاب برای مخاطب ایرانی خواندنی باشد.
وی ادامه داد: در برخی کتابها جملاتی میبینم که متعجبم میکند چطور چنین کلماتی به چاپ میرسند؟! مترجم تنها در حوزه دایرة المعارف خود کتاب را ترجمه میکند. وقتی متن اصلی را میخوانیم به این موضوع پی میبریم که مترجم نه تنها زبان را به خوبی نمیشناخته بلکه حتی به یک فرهنگ لغت هم مراجعه نکرده. مثلاً جملهای که در متن اصلی آن بوده: درخت زیبای ابریشمی، به فارسی ترجمه شده درخت زیبا! چراکه مترجم به دنبال معنی کلمه نگشته و تنها به دانستههای خود تکیه کرده و تصمیم گرفته کلمههایی را که نمیداند از متن حذف کند و یک جمله سه خطی را به یک خط تبدیل کند!
خاکسار در پاسخ به این سوال که چرا مخاطبان ایرانی علاقه بیشتری به کتابهای ترجمه شده دارند تا تألیفات داخلی و اینکه آیا ممیزی روی کتابهای ترجمه شده کمتر صورت میگیرد؛ گفت: باید بگویم ممیزی روی کتابهای ترجمه شده به اندازه تألیفات داخلی صورت میگیرد. متأسفانه ممیزی سلیقهای جا افتاده ولی در دولت جدید وضعیت این ممیزیهای سلیقهای بهتر شده و امیدوارم که باز هم رو به بهبود باشد.
این مترجم افزود: اما اینکه چرا علاقه مخاطب به کتابهای ترجمه شده بیشتر است مثل این است که شما دو تا فیلم داشته باشید یکی از مارتین اسکورسیزی و دیگری از یک کارگردان گمنام ایرانی. خب معلوم است که شما فیلم اسکورسیزی را انتخاب میکنید!
وی در ادامه گفت: دلیل دیگر شاید این باشد که در اصل رمان متعلق به ما نبوده و ما هم نتوانستیم که آن را از آن خود کنیم. بسیاری از کشورها دارای ادبیات ضعیفی هستند. نویسندگان ایرانی به نوشتن جملات کوتاه عادت داشتهاند و نوشتن رمان برایشان سخت است.