خبرگزاری کار ایران

عموزاده خلیلی مهمان این هفته‌ی تماشاگه راز:

جای عشق در کتاب‌های نوجوان کجاست؟

جای عشق در کتاب‌های نوجوان کجاست؟
کد خبر : ۲۱۵۱۴۷

در گذشته مسائل مربوط به عشق و ارتباط با جنس مخالف در کتاب‌های نوجوانان نوشته نمی‌شد. زندگی را سانسور می‌کردیم و این باعثسانسور خود به خودی کتاب نیز می‌شد.

نشست گرامیداشت دو هفته یکبار استودیو تماشاگه راز؛ عصر ۲۷ مهر؛ میزبان فریدون عموزاده خلیلی و غلامرضا امامی بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در این برنامه؛ ابتدا فیلمی از فریدون عموزاده خلیلی درباره‌ی زندگی‌اش و اتفاقاتی که در زندگی‌اش افتاده؛ نمایش داده شد.

فریدون عموزاده خلیلی(نویسنده) از موقعیت فعلی ادبیات کودک و نوجوان بیان کرد: فکر می‌کردم رحمان‌دوست نیز در این جلسه حضور دارد اما حال که نیست دست‌ و پایم را گم کرده‌ام. ادبیات کودک موجودی زنده است و در فضایی سه بعدی زندگی می‌کند. باید مختصات آن را به دست آوریم و در نقطه و خط قرار ندارد.

وی ادامه داد: همان‌گونه که در فضا به موجودات نگاه می‌کنیم باید به ادبیات کودک و نوجوان نگاه کرد. نمی‌توان راجع به آن صحبت کرد مگر آن که مختصات آن را پیدا کنیم. مختصات ادبیات کودک سه مشخصه‌ی مخاطب، نویسنده و متن و محیط پیرامون است. اگر بتوانیم موقعیت را در این سه مشخصه پیدا کنیم می‌توان موقعیت ادب کودک را بیان کرد.

خلیلی توضیح داد: باید بدانیم که ادبیات کودک در کجاست و تا چه اندازه آثارش به رسمیت شناخته شده‌است. می‌توان به درکی از موقعیت آن دست‌ یافت. اوج نسبت مخاطب با ادبیات ما آنجایی است که مخاطب بزرگسال بدون اجبار دنبال کتابی خاص در حوزه‌ی ادب کودک باشد و خود کودک از بزرگتر خود کتاب خاصی را طلب کند همان‌گونه که درمورد کارتون‌ها این‌گونه است. می‌توان گفت که بعد از نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۸۰ این را می‌بینیم.

وی محور دوم یعنی نویسنده و متن را چنین تشریح کرد: مادامی که نویسندگان از کودکی خود بنویسند؛ نمی‌توانند ارتباطی با نسل جدید برقرار کنند. لحن طنز باید در ادبیات کودک استفاده شود. اگر نویسنده بفهمد که چه چیزی مخاطب بیشتری را به خود جلب می‌کند، محور مختصات خود را بالا می‌کشد. نویسنده باید به لحن و شخصیت برسد و بتواند خلق شخصیت کند.

این نویسنده به وضعیت کتاب‌هایی که برای نوجوانان نوشته می‌شود؛ اشاره کرد و گفت: در گذشته مسائل مربوط به عشق و ارتباط با جنس مخالف در کتاب‌های نوجوانان نوشته نمی‌شد و براساس کلیشه‌ها فرهنگ‌سازی می‌شد. زندگی را سانسور می‌کردیم و این باعثسانسور خود به خودی کتاب نیز می‌شد. ما می‌خواهیم که اندیشه‌ی پاک را به نوجوانان آموزش دهیم اما نباید آن‌قدر دستمان برای نوجوان رو باشد تا او فرار کند و به دنبال کتابی نگردد.

وی در ادامه گفت: باید این سه مشخصه مورد توجه قرار گیرد تا مخاطبان را به خود جلب کرده و آن‌ها به دنبال کتاب بگردند. نویسندگان ما در سال‌های اخیر به لحن و شخصیت رسیده‌اند و از لحن طنز استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که فانتزی برای کودکان از نان شب نیز واجب‌تر است. امروزه ما همه‌ی دنیای پیرامون را برای کودکان می‌شناسیم. می‌توان گفت که ادبیات کودک و نوجوان امیدوار کننده‌تر از سال‌های گذشته است.

غلامرضا امامی(مترجم) ابتدا باعرض تسلیت به مصطفی محمدی برای فوت پدرش؛ درباره‌ی وضعیت ادبیات داستانی ایران در ایتالیا گفت: سخن خود را با نقل قولی از ریمون‌ری شروع می‌کنم: «بی‌عیب سخن گفتن را از ایرانیان باید آموخت. زیباترین و شیرین‌ترین زبان‌ها، زبان پارسی است. به نظر می‌رسد که ایرانیان در این حرف با من همراه هستند. زبان پارسی را باید فاخرترین زبان موجود در جهان دانست.» او اولین کسی بوده که با ادبیات و داستان ایران آشنا شده و فرهنگ غنی کشور ما را با نشر کتاب «هشت بهشت» نوشته‌ی امیرخسرو دهلوی معرفی کرده است.

وی بیان کرد: کتاب «هشت بهشت» سرگذشت عجیبی در فرهنگ جهان ایجاد کرد و بسیار تاثیرگذار بوده است. بعد از ایتالیایی به انگلیسی ترجمه شد درباره‌ی کسانی است که به دنبال حقیقت می‌گردند است. یک رشته‌ی پژوهشی در دنیا به‌وجود آورد.

امامی ادامه داد: بعد از آن کتاب‌های بسیاری از جمله «بوف کور» هدایت ترجمه شد. بهترین آثار ترجمه شده از نویسندگان معاصر، کتاب‌ خانم‌های نویسنده‌ی ایرانی از جمله سهیلا بصیری، ناهید طباطبایی و آذر نفیسی و غیره بوده است. یک نشر بزرگ به نام(سی و سه پل) در ایتالیا وجود دارد که موسس آن خانمی ایرانی است و آثار خانم‌های ایرانی را ترجمه کرده و خوش درخشیده است. من نیزبه دلیل علاقه‌ی بسیارم به خانم سیمین دانشور سهم خود را ادا کرده‌ام و کتابی درباره‌ی نقش سیمین دانشور در ادبیات داستانی ایران نوشته‌ام که هنوز چاپ نشده است.

این مترجم گفت: اولین کتاب کودک ترجمه شده به زبان ایتالیایی «ماهی سیاه کوچولو» بود که جایزه گرفت اما نه به خاطر متنش بلکه به‌خاطر نقاشی‌هایش. کتاب دیگری نیز به اسم «گلدسته‌ها و فلک» نوشته‌ی البرتن که منتخب آثار نویسندگان ایرانی است و زندگی هر نویسنده را در آن آورده شده است و جا دارد که به فارسی ترجمه شود. این کتابی ماندگار است و در ایتالیا بارها به چاپ رسیده و امیدوارم این سرمشقی برای ناشران و نویسندگان ایرانی باشد.

وی بیان کرد: سهم بزرگی از ادبیات داستانی ما در ایتالیا به عهده‌ی طنزها بوده است که روایت‌هایی شعارگونه نیست و برخورد نویسنده با زندگی را نشان می‌دهد و ایتالیایی‌ها به این سبک دل‌بسته‌اند و می‌خواهند بدانند زندگی نویسندگان ایرانی از لابه‌لای قصه‌هایشان چگونه است. من به بچه‌هایی که داستان و قصه می‌نویسند دل بسته‌ام که بسیاری از اشعار آن‌ها شایسته است و گمان میَ‌کنم در آینده نویسندگان خوبی خواهند شد.

زاهدی مطلقابتدا با عرض تسلیت به مصطفی محمدی برای فوت پدرش، اخبار مربوط نمایشگاه کتاب فرانکفورت را چنین بیان کرد: کتاب «نیاز» ترجمه‌ی غلامعلی فراست در حوزه‌ی دفاع مقدس و نوجوان در نمایشگاه کتاب فرانکفورت رونمایی شد. در این نمایشگاه تعداد افراد بی‌مسئولیت و کم مسئولیت نسبت به سال‌های گذشته بسیار کاهش یافته بود و آژانس‌های خصوصی فعال عمل کرده‌اند.

وی از اشکالات و کمبودهای حضور ایران در این نمایشگاه گفت: تعداد ۱۴۰ نفر تقاضای شرکت در این نمایشگاه را داشتند اما معرفی‌ها این را نقض می‌کند. کتاب‌هایی که برای رایت ارائه شده‌بود عمدتا ترجمه نشده‌بودند. طراحی غرفه‌های ما غیرایرانی بود. اروپایی‌ها به سمت مواجهه با مخاطب به صورتت رودررو بودند و ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها به سمت صوتی کردن کتاب‌ها رفته بودند که در هردو حالت ما ضعف داشته‌ایم. همچنین ناشران ما باید خود را در حد تعامل با ناشران خارجی بدانند و ظرفیت را به سمتی ببرند که با ناشران اروپایی هم‌ردیف شوند.

قاضی نظام(فیلم‌نامه نویس) نیز اخبار سینمای ایران را بیان کرد: اختتامیه جشنواره‌ی فیلم کوتاه، جشنواره‌ی فیلم پروین اعتصامی و بخشی از جشنواره‌ی فیلم فجر که به اردیبهشت موکول شده است در آینده اجرا می‌شود. و امیدوارم ارتباط خوبی بین نویسندگان و سینماگران برقرار شود و فیلم‌نامه‌های خوبی از آثار نویسندگان نوشته شود.

غلامعلی فراست(نویسنده) نیز بیان کرد: امیدوارم که این برنامه رضایت حاضرین را جلب کند. ما این جلسه را از طریق چند خبرگزاری اعلام کرده بودیم اما اثر تکنولوژی را در این مورد کم می‌بینیم زیرا تعداد حاضرین از همیشه کمتر است.

وی؛ تاریخ‌های تولد این چندروز را چنین توضیح داد: ۲۲ مهر روز تولد رضا میرحسینی، ۲۶ مهر روز تولد سپیده خلیلی(مترجم و نویسنده) و ۲۷ مهر روز تولد حبیب احمدزاده(نویسنده) و امیدوارم روزی برسد که امثال این افراد ثروت ملی ما تلقی شوند نه نفت کشورمان.

وی بیان کرد: ما در این برنامه‌ها نه تنها از هنرمندان حوزه‌ی موسیقی بلکه از تمامی هنرمندان در هر زمینه‌ای از جمله ادبیات، سینما، هنرهای تجسمی و غیره تجلیل به عمل می‌آوریم تا برنامه‌هایمان متنوع‌تر باشد و طرح‌های فرهنگی از دل این جلسات بیرون آید.

فراست گفت: خیلی از صحبت‌هایی که می‌خواستم راجع به خلیلی بگویم خودش در فیلم گفت. در زمانی که در حوزه‌ی اندیشه‌ و هنر اسلامی بود اولین دغدغه‌‌اش اصالت دین و دین‌مداری بود که چقدر در حوزه‌ی هنر واقعیت دارد و دغدغه‌ی دیانتی داشت.

وی افزود: تنها روزنامه‌ای که در زمان ما برای نوجوانان نوشته می‌شد سروش نوجوان بود که عموزاده‌ی خلیلی بنیان‌گزار آن بود. در آن زمان برای همه سوال بود که چرا ایشان مطبوعات را کنار گذاشته و کار اجرایی فرهنگی می‌کنند اما تنها او بود که متوجه ضرورت این موضوع شده بود. کتاب سفر به شهر سلمان، سروش نوجوان، یاد کوهستان، هیزم، روزهای امتحان، آن ‌شب که بی‌بی مهمان ما بود و… از آثار این نویسنده است.

وی ادامه داد: امیدوارم بتوانیم تا زمانی که هنرمندی مانند عموزاده خلیلی هست از وجود ایشان بهره ببریم نه مانند قیصر امین‌پور که بعد از فوتش همه متوجه آثار آن شوند.

یوسف مناجاتی(مدیر و موسس استودیو تماشاگه راز) برنامه‌های آینده‌ی موسسه تماشاگه راز را اینگونه توصیف کرد: کار اصلی ما در دو دهه‌ی گذشته تولید کارهای فرهنگی و هنری در تلویزیون بوده است اما دو سال است که در این زمینه فعالیتی نداشتیم. اما کار فرهنگی فقط اختصاص به رسانه‌ها ندارد. بنابر این ما تصمیم گرفتیم که برای جامع و کامل‌تر شدن فضای برنامه‌هایمان که ار دو هفته یکبار برگزار می‌شود آن را به ماهی یکبار بکاهیم.

وی ادامه داد: بیایید دست در دست هم دهیم و ابتکاری کنیم تا در روزگاری که همه در آن گرفتاری‌های خود را داریم به خاطر همدلی با هنرمندانی که گرفتاری‌های بزرگ دارند و خود قادر به حل مشکلاتشان نیستند کمک کنیم و انجمن خیریه و سازمانی تشکیل دهیم و با کسانی که در حوزه‌ی فرهنگی کار می‌کرده و می‌کنند کمک و همدردی کنیم.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز