کاظم اولیایی مطرح کرد:
وزیر ورزش مدافع ورزش نیست/ آزادی آبروی ماست
عقلای جامعه میگویند اگر دولتها میتوانستند به تنهایی قانونگذار، مجری و ناظر باشند اكنون شوروی باید دنیا را میگرفت، پس این باید درس بزرگی برایمان باشد كه نگذاریم دولت همه امور را به دست بگیرد.
برگزاری همایش تجلیل از خادمان نوروز 92 توسط دولت با همه حاشیههایش به مزاق خیلیها خوش نیامد. نه سیاسیون با رویكردی مثبت به آن نگاه كردند و نه عقلای نظام برگزاریاش را به صلاح سیاست كلی كشور دانستند. سوای همه اظهارنظرهای سیاسی كه در جای خود رسانهها به آن پرداختند این همایش آورده عجیبی برای ورزش و مخصوصا فوتبال كشور داشت. «آسیب جدی و افت كیفیت شدید چمن ورزشگاه آزادی.» موضوعی كه در میان هجمه همه رسانههای دیداری و نوشتاری علیه كلیت برگزاری این همایش در نهایت كاملا مغفول ماند و ارگانهای نظارتی موجود هم تقریبا رفتار عملیاتی در این خصوص از خود بروز ندادند. كاظم اولیایی مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در گفت و گو با روزنامه "قانون" در واكنش به این موضوع میگوید:« همه ما میدانیم استادیومی كه برای ورزش ساخته شده نباید محلی برای میتینگ سیاسی آقایان باشد یا قوه قضاییه به خودش اجازه دهد در محلی كه مردم باید بازی فوتبال یا رقابت ورزشی ببینند بیایند و شاهد مراسم اعدام باشند.» او همچنین وزیر ورزش را متهم به تلاش علیه ورزش كشور میكند و به شدت علیه فراكسیون ورزش مجلس هم موضعگیری منفی میكند.
آقای اولیایی نظرتان را درباره آسیب جدی چمن ورزشگاه آزادی در جریان همایش دولت بفرمایید.
ببینید در یك كشور وقتی كار مردم به مردم واگذار نمیشود و دولت خودش را همه كاره میداند طبیعی است كه یكی از كمترین عوارض آن سوء استفاده جریان حاكم از امكانات عمومی كشور در مسیر منافع جناحی و گروهی خودش باشد. مجموعه ورزشی آزادی سالها پیش بعد از 15 ماه خوابیدن و بلااستفاده بودن با صرف هزینههای بسیار تعمیر و به شكل و شمایل امروزی درآمد. حال اینكه چگونه وزیر ورزش و جوانان به خودش اجازه میدهد از این مجموعه چنین بهرهبرداریهای تبلیغاتی شود سوالی است كه خودش باید پاسخ آن را بدهد.
یعنی هر كس رئیس دولت بود باید به خودش اجازه بدهد هر بلایی خواست سر اماكن دولتی بیاورد؟
اگر عاقلانه نگاه كنیم نباید این گونه باشد ولی شما به گذشته كشورهای توسعهیافته نگاه كنید. در این كشورها ابزار پیشرفت بیشتر بر مبنای مشاركت مردم و فعالیت NGO ها بوده و در واقع كار مردم به خود مردم واگذار میشده. دولتها در این قبیل كشورها بیشتر تمایل به برنامهریزی و نظارت دارند و كمتر خود را درگیر اجرا میكنند اما در كشور ما علاوه بر اینكه كار مردم را به مردم واگذار نمیكنند دولت خودش میخواهد همه كاره باشد و این همه كاره بودنش هم به قیمت مالكیت آن بر همه اماكن ورزشی و عمومی خواهد بود و كمترین عارضه این نوع مدیریت این است كه افراد صاحب قدرت دولت به خودشان اجازه میدهند از اماكن دولتی و عمومی به نفع جریانهای سیاسی خاص خود بهره ببرند.
به عنوان یك شخصیت ورزشی كه در گذشته مدیریت خود سمت های دولتی هم داشتهاید فكر میكنید بهرهبرداریهای سیاسی از اماكن ورزشی توسط دولت توجیه دارد؟
جدای مراسم دولت در استادیوم آزادی اخیرا از استادیوم شهر سبزوار نیز برای برگزاری مراسم اعدام یا انجام حكم قضایی بهرهبرداری شده كه در هر دو مورد اشتباه است. همه ما میدانیم استادیومی كه برای ورزش ساخته شده نباید محلی برای میتینگ سیاسی آقایان باشد یا قوه قضاییه به خودش اجازه دهد در محلی كه مردم باید بازی فوتبال یا رقابت ورزشی ببینند بیایند و مردم شاهد مراسم اعدام باشند. نكته تاسف برانگیز این قضیه آنجاست كه مدیران مجموعههای ورزشی هم كمترین نقشی در بروز آن ندارند. به عبارتی آنها تسلیم اعمال قدرت مقامات بالادستی خود میشوند و در نهایت آنچه میماند خسارتهای شدید حیثیتی و سخت افزاری به ورزش و ورزشكاران است.
آیا وزیر در چنین وضعیتی نباید قدری هم از منافع ورزش به عنوان متولی آن دفاع كند؟
معمولا در همه جای دنیا وزیر ورزش مدافع ورزش است نه مدافع سیاست وسیاسیون. البته از این جهت كه خود وزیر هم عضو این دولت است و معمولا نداریم شجاعتی كه یك وزیر بتواند رو در روی جریان حاكم به خاطر منافع مردم بایستد پس انتظار چنین رفتارهایی چندان دور از ذهن نیست. متاسفانه این سبك مدیریتی به جامعه این پیام را میدهد كه مدیران كشور ما در خیلی از زمینه ها باید بله قربان گو باشند و به نظرم طبیعی است كه در چنین فضایی منافع مردم ملحوظ نشوند و این پست و صندلیها باشند كه دائم ذهن مدیران را درگیر كند. به طور كل من فكر میكنم حتی اگر دولت مورد وثوق وزیر هم بخواهد مانور بدهد اصل برنامه، برنامه غلطی است. مگر ورزشگاه جای این كارهاست. اصلا به فرض اینكه این كار هم درست باشد آیا نباید در نظر گرفت كه این استادیوم آبرو و حیثیت كشور ماست. وزیر و یا رئیس جمهور آیا نمیدانند استادیوم ملی یك كشور دقیقا پرچم آن كشور است. آقایان به نظر فراموش كردهاند سالی را كه آب چمن ورزشگاه آزادی را پیش از بازی با ژاپن چگونه با ابر و اسفنج جمع می كردیم و چه آبرویی از ما در سطح بین المللی رفت.
اما گویا وزارت ورزش و دولتیها تخریب چمن ورزشگاه را گردن فدراسیون فوتبال انداخته و مدعیاند برنامه ریزی بد سازمان لیگ چمن آزادی را به این روز انداخته است.
این هم یك دفاع كاملا ناشیانه است. آنها می خواهند دماغش را درست كنند میزنند چشمش را هم كور میكنند. این عذر بدتر از گناه است كه مدعی باشند برنامه سازمان لیگ چمن را به این روز انداخته. واقعا قباحت دارد طرح چنین مسائلی و فكر میكنم این هم از آن دست سوء مدیریتهایی است كه این روزها نظیر آن را كم نمیبینیم.
فكر میكنید نهادهای نظارتی در این زمینه به وظایف خود عمل كردند. آیا در چنین شرایطی این وظیفه نهادهای نظارتی مثل مجلس، قوه قضاییه و سازمان بازرسی نیست كه اجازه ندهند چنین رفتاری با اماكن ورزشی شود؟
این یك موضوع و حرف اساسی است. بزرگترین فراكسیونی كه در مجلس ما شكل گرفته فراكسیون ورزش است و میخواهد مدافع ورزش باشد. اما رئیس همین فراكسیون از طرف وزیر به عنوان عضو مدیریتی یك باشگاه(باشگاه استقلال) حكم دارد. شما فكر میكنید كسی كه خود از وزیر حكم دارد حاضر است علیه دستگاه تحت اختیار همان وزیر اقدامی كند. متاسفانه این نشان میدهد كه برخی مدیریتها و پستها با زد و بند شكل میگیرند. آقای نجف نژاد مدیرعامل سابق استقلال و عضو كنونی هیات مدیره این باشگاه كه نماینده مجلس است و با خود آقای عباسی در گذشته مراوداتی داشته آیا حالا میتواند در فراكسیونی كه رئیس آن است مدافع ورزش باشد؟ آیا ما دموكراسی و تفكیك قوا را به مسخره نگرفتهایم. طبق آنچه كه در قانون اساسی آمده نماینده مجلس باید حكم قانونگذار و ناظر را داشته باشد. متاسفانه رویه عجیب دیگری هم كه در این چند سال شكل گرفته اینكه وزرا و نمایندگان دولت اغلب نمایندههای مجلس را میكشند میآورند در هیات رئیسه فدراسیونها و آنها را آلوده اجرا میكنند تا فردا از جانب مجلس خیالشان راحت باشد.
یعنی از نهادهای نظارتی هم باید ناامید باشیم؟
نه اینگونه نیست. بالاخره ما در كشورمان حاكمیت مردم سالاری داریم. ما جمهوری داریم و اجزای این جمهوری تعریف شده است. قوه قضاییه یك حوزه اختیاراتی دارد، مجلس یك حوزه و دولت هم یك حوزه. نكته مهم در این خصوص این كه دولت با چنگ و دندان نمیخواهد اماكن ورزشی را به بخش خصوصی واگذار كند چون آقایان می خواهند قدرت در دست خودشان باشد و بتوانند از امكانات در راستا اهداف و سیاستهای حزبی و گروهی خود استفاده كنند.
با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری به نظرتان در آینده باز هم باید منتظر میتینگهای انتخاباتی در استادیومهای ورزشی باشیم؟
به نظر من این بحث الان این ارزش را دارد كه باز بشود چون ما از این میتینگها برای ریاست جمهوری آینده الاماشاا... خواهیم داشت و از حالا آقایان كاندیدا باید بدانند كه باید به حریم ورزش احترام بگذارند و یك مدیركل یا وزیر هم به خودش اجازه ندهد كه اماكن ورزشی را در اختیار سیاسیون قرار دهد.
در كشورهای دیگر هم چنین رفتارهایی با اماكن ورزشی میشود؟
اگر تقسیمبندی كنیم در دنیا كشورهای توسعه یافته به دلیل مردمسالاری قوی و وجودNGO های قوی كمتر شاهد چنین رفتارهایی هستند. اما در كشورهای جهان سومی از آنجا كه قانون خیلی حاكم نیست و افراد معمولا با تخیلات خودشان حكومت میكنند باید شاهد چنین كارهایی باشیم.
فدراسیون فوتبال هم كه در چنین فضاهایی كلا كارهای نیست؟
نه واقعا نمیتواند كارهای باشد. چون در ایران تاسیسات ورزشی در اختیار شركت توسعه و نگهداری اماكن ورزشی است كه سهامدار اصلی آن هم دولت است.
و صحبت پایانی؟
عقلای جامعه میگویند اگر دولتها میتوانستند به تنهایی قانونگذار، مجری و ناظر باشند اكنون شوروی باید دنیا را میگرفت، پس این باید درس بزرگی برایمان باشد كه نگذاریم دولت همه امور را به دست بگیرد.