علیرضا طبایی به بهانه انتشار مجموعه اشعار تازهاش:
از افراط و تفریط پرهیز کردهام
علیرضا طبایی در مورد مجموعه غزل جدیدش که با نام "تندر اما ناگهانی تر" توسط نشر آوای کلار به چاپ رسیده میگوید: سعی کردم هم با تودهی مردم ارتباط برقرار کنم و دغدغههای انسان امروز را مورد توجه قرار دهم؛ هم به سنتهای کلاسیک در قالب غزل وفادار بمانم.
ایلنا: علیرضا طبایی که در سال گذشته مجموعه غزلهای خود را با نام "مادرم ایران" -که شامل شعرهای میهنی این شاعر 68 ساله است- را منتشر کرده بود، به تازگی مجموعهی "تندر اما ناگهانیتر" را توسط نشر آوای کلار به چاپ رسانده است.
طبایی در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ درمورد مجموعه غزلهای تازهی خود توضیح داد: "تندر اما ناگهانیتر" در برگیرندهی هشتاد و دو غزل است که نیمی از آنها آثار تازهی من را در قلمرو غزلسرایی تشکیل میدهند و نیم دیگر گزیدهایست از غزلهایی که طی 50 سال گذشته سرودهام. به عبارت دیگر این کتاب، به مثابه آیینهایست که سابقهی 50 سال غزلسرایی من را بازتاب میدهد.
وی با اشاره به ویِگیهای این مجموعه گفت: از نظر زبانی سعی کردهام از زبان پرخون و زندهای در سرایشهایم استفاده کنم و در این مسیر از افراط و تفریط بپرهیزم. آنچنان که نه غزل را در حد کاریکاتورهای مرسوم در زمانهی ما پایین بیاورم و نه در استفاده از کلمات و زبان، تحجر و سنتگرایی محض را به مخاطب خود القا کنم.
این شاعر 68 ساله ادامه داد: در این مجموعه تلاش کردهام نشان دهم که در قالب غزل هم میشود حرف زد و نیازها، دغدغهها، و طرحی از زندگی انسان امروز را در قالب غزل بدست داد؛ و در مقابل کسانی که مدعی شده بودن غزل مرده و دورهی آن به سر رسیده، ثابت کنم تغزل در طول حیات انسان ایرانی زنده است و قالب غزل به غیر از ماهیت تغزلی، این توانایی را دارد که محتواهای دیگر و امروزیتر را نیز در بر داشته باشد.
طبایی ضمن بیان این مطلب که این مجموعه، نمودار زبانی من و اندیشگی من است؛ گفت: در غزلهای این مجموعه، تا حدودی سعی کردهام سبک و سیاق نیمایی خود را نیز نشان دهم. به عبارت دیگر تجربههای خود در قالب نیمایی را نیز در سرایش غزلها دخالت دادهام.
وی در پاسخ به این سوال که غزلسرایان افراطی و تفریطی را چطوردستهبندی میکنیدة خاطرنشان کرد: در واقع پس از نهضت مشروطه؛ دو جریان اصلی در حوزهی غزل به وجود آمد. یکی از سوی کسانی که میخواستند با همان قالب، زبان، تعابیر، تشبیهات و نگاه سنتگرا؛ و از پشت عینک غزلهای سعدی و حافظ و صائب و دیگران به غزلسرایی بپردازند. آثار این دسته از شاعران هیچ تازگی نداشت و اکثر کپیهای بیروحی از یکدیگر بودند. من این نوع از غزل را "غزل متحجر" میخوانم.
شاعر "تندر اما ناگهانی" اضافه کرد: اما در کنار این جریان، گروهش از شاعران به غزل روح تازهای دادند و از شکل و قالب غزل، شعری همسو، همرنگ و همپای زندگی امروز ساختند. شاعران موفقی را در این جریان میشناسم؛ مثل ادیبالممالک، رهی معیری، سایه، سیمین بهبهانی، و بعدها نیستانی و منزوی و... اما متاسفانه در این مسیر، یکسری از نسلهای جدیدتر تمام اصول و قواعد غزل را زیر پا گذاشتند و نگاهی به دور از فرهنگ ایرانی را پیش گرفتند.
وی ادامه داد: به کار بردن افراطی کلمات بیگانه، استفاده از قافیههای سمایی و پرداختن به برخی مسائل که مخاطب با خواند آنها فکر میکرد بیشتر با یک شوخی طرف است نه یک شعر؛ مثل کارهایی که پیشترها در مجلهی توفیق و گلآقا منتشر میشد. به عبارت دیگر این دسته از غزلسرایان، بیشتر از غزل؛ استفاده تفریحی میکنند. اما من سعی کردم در "تندر اما ناگهانیتر" میانهرو باشم. یعنی هم با تودهی مردم ارتباط برقرار کنم و دغدغههای انسان امروز را مورد توجه قرار دهم؛ هم به سنتهای کلاسیک در قالب غزل وفادار بمانم.