خبرگزاری کار ایران

احمد مسجدجامعی در نشست «مدیریت هنری»:

ایران فرهنگی در دنیا شناخته شده‌تر از ایران نظامی است

ایران فرهنگی در دنیا شناخته شده‌تر از ایران نظامی است
کد خبر : ۲۹۱۰۰

مسجد جامعی: کشور ایران در دنیا بیش از آنکه به عنوان ایران نظامی و یا ایران اتمی شناخته شود به عنوان ایران فرهنگی پذیرفته شده است.

ایلنا: نشست پژوهشی «مدیریت هنر» شب گذشته (دوشنبه ۲۷ آذرماه) در حالی با یک ساعت تاخیر در خانه‌ی هنرمندان برگزار شد که برخلاف برنامه‌ی از پیش اعلام شده، «محمدحسین ایمانی خوشخو»، «حسن بنیانیان» و «محمد مهدی حیدریان» در این نشست حاضر نبودند و «احمد مسجد جامعی» همزمان با این برنامه در بخش دیگری از خانه‌ی هنرمندان مشغول سخنرانی بود و بعد از اتمام سخنرانی و بدون اطلاع از برگزاری این نشست، به جلسه‌ی برگزاری این نشست وارد شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «مجید سرسنگی» (مدیر عامل خانه‌ی هنرمندان) در ابتدای این نشست به توضیح برنامه‌ی خانه‌ی هنرمندان برای برگزاری مستمر نشست‌هایی برای بررسی موضوع مدیریت هنر پرداخت. او در این مورد گفت: از یک سال و نیم پیش که به این سمت برگزیده شدیم، اقدام به فعالیت در دو زمینه‌ی معاونت‌های تخصصی فرهنگی و هنری و همچنین معاونت آموزشی و پژوهشی کردیم. از ابتدای شروع کار فعالیت‌های خوبی انجام شد و اقدام به برگزاری كارگاه‌های پژوهشی و انتشارماه‌نامه و فصل‌نامه‌ی خانه‌ی هنرمندان کردیم. نکته‌ای که همواره مورد بحث بوده، این است که درکنار این فعالیت‌ها درس‌های پژوهشی و آموزشی را درخصوص مقوله‌ی هنر دنبال کنیم.

سرسنگی افزود: ما با مشکلاتی درحوزه‌ی فرهنگ و هنر روبرو هستیم که نه کسی در پی جواب دادن به آن‌هاست و نه لزوم کار بر روی آن‌ها احساس می‌شود. مشکلات اصلی در فرآیند هنر، موردی است که قرار است در سلسله نشست‌هایی به بررسی آن‌ها بپردازیم و در این نشست‌های تخصصی با حضور اساتید و فعالین این بخش، به بررسی موضوعات مربوط به این مساله بپردازیم.

او به غیر سیاسی بودن این جلسات اشاره کرد و گفت: قرار است که این جلسات برخلاف دیدگاه‌های بسته‌ی سیاسی، کاملآ باز در نظر گرفته شود و از هیچ‌گونه دیدگاه سیاسی متاثر نباشد. احساس ما این است که باید کار‌ها را فارغ از مسائل و درگیری‌های سیاسی انجام دهیم و فارغ از اینکه چه کسی در کدام دولت و با چه سمتی مشغول به کار بوده، بحث فرهنگ و هنر را بررسی کنیم و چهارچوب‌های بی‌مورد سیاسی را کنار بزنیم.

سرسنگی به عدم حضور بعضی از مدعوین در این جلسه اشاره کرد و افزود: آقای ایمانی خوشخو، حجت الاسلام زم و آقای شاه‌آبادی، جزء مدعوین برای حضور در این جلسه بودند که متاسفانه دراین جلسه حضور پیدا نکردند.

در ادامه این نشست «سید مهدی حجت» به برگزاری نشست مشابهی باموضوع مدیریت هنر در سه سال پیش و در خانه‌ی سینما اشاره کرد و افزود: در همین نشست مجموعه زیادی از مقالات و موضوعات عرضه شد که می‌توانند مرجع خوبی برای تحقیق در این حوزه باشند. من می‌خواهم دو لغت مدیریت و هنری را از هم جدا کنم. به نظر من ما این امکان را داریم که کمتر راجع به مدیریت صحبت کنیم و بیشتر به سمت صفت هنری برویم. به نظر من یک مدیرهنری با ۵ حوزه در ارتباط است:۱) آشنایی با هنرمند ۲) اثر هنری ۳) مخاطبین آثار هنری ۴) فضای جریان هنری و ۵) نظامی که درآن فعالیت هنری صورت می‌گیرد. یک مدیر هنری باید این ۵ عنصر را در نظر بگیرد. اگر بیشتر به این ۵ حوزه دقت کنیم، هر کدام سرفصل مباحث دیگری است و اگر کسی با این ۵ مقوله آشنا باشد، می‌توان از او به عنوان یک مدیر هنری نام برد.

سخنران بعدی این نشست «پیروز حناچی» بود. او درشروع صحبت‌های خود گفت: من از زاویه‌ی تخصص خودم و از نگاه معماری و شهرسازی به این مساله نگاه می‌کنم. ظرف چند دهه‌ی اخیر تحولات عمیقی به واسطه‌ی فضای لازم برای این موضوع ایجاد شده است. چیزی که امروزه در مراکز تاریخی شهر‌ها می‌بینیم، در مدیریت خلاصه نمی‌شود و به مرور تجارب و فعالیت‌ها باعث شده که شکل مدیریت جریان هنری خیلی سریع تغییر کرده است.

در ادامه «عبدالمجید شریف‌زاده» در مورد مساله‌ی مدیریت هنری صحبت کرد. او گفت: من به تبع زمینه ی كاری خودم و نگاه تاریخی، می‌گویم كه معمولآ باید به گذشته خودمان برگردیم و چیزی که به عنوان مدیریت در دوره‌های قبلی وجود داشته را بررسی کنیم. این مساله از شکل‌های اصول و مبانی بحث مدیریت قابل بررسی است و من معتقدم اگر می‌خواهیم کار پژوهشی و تحقیقی خوبی را انجام دهیم، بایدبه آنچه که درگذشته داشتیم باز گردیم. البته منظور ماندن در گذشته تاریخی نیست، بلکه بهره‌گیری و آموختن از آن است. مدیریت‌هایی که درطول تاریخ موفق بوده‌اند، باید شناخته شوند. در بسیاری از مباحث هنری با چنین مواردی روبرو هستیم و امیدوارم که بتوانیم فضای مطلوبی را برای بررسی مدیریت هنر ایجاد کنیم.

در ادامه این نشست «حسین سلیمی» به این مساله پرداخت که آیا می‌توان بر مساله‌ی هنر مدیریت کرد یا نه. او در این زمینه گفت: باید ببینیم که می‌توان خلاقیت و عرصه‌ی تخیل و ساختن ایده را هدایت کرد؟ یک مدیر می‌تواند از پشت میز مدیریت خود این ایده‌ها را بر روی صحنه تئا‌تر و پرده سینما و... مدیریت کند؟ در اینجا یک تشکیک جدی وجود دارد. مساله این است که زمانی که مدیریت امکانات هنری را داریم، بحث مدیریت برهنر مطرح است و یا زمانی که مدیریت بر خود مقوله‌ی هنر مطرح است؟

او افزود: مدیریت به معنای امروزی آن، دانش نوپایی است که محصول انقلاب صنعتی دوم است و نزدیک به ۱۲۰ سال قدمت دارد. دانش مدیریت جدید و رسیدن از نقطه‌ی «الف» به نقطه «ب» بیشتر از کارخانه‌ها و فضاهای صنعتی به وجود آمده و تکنیک‌های مدیریتی در حوزه‌ی اقتصاد و کالا و تولید عامل پیدایش این مساله بوده‌اند. سوال اینجاست که آیا می‌توان این مساله را درحوزه‌ی هنر نیز گسترش داد و آیا این مساله امر مطلوبی است؟

سلیمی به نامطلوب بودن آثار اعمال مدیریت صنعتی و اقتصادی درعرصه‌ی هنر اشاره کرد و ادامه داد: مشخصآ این کارنتیجه‌ای ندارد و کسانی که تلاش کرده‌اند هنر را مدیریت کنند، عملآ با تولیداتی مواجه شده‌اند که برعکس خواسته‌ی آن‌ها بوده و در ‌‌نهایت نتوانسته‌اند فرهنگ و هنر را مدیریت کنند.

او ادامه داد: مساله‌ی مهم دیگری که جای بحث دارد، مفهومی است که امروز به اسم متولی امر فرهنگ و هنر از آن یاد می‌شود. به خود من یک زمانی می‌گفتند متولی امر تئا‌تر، اما من از شنیدن این لقب متنفر بودم. آیا هنر می‌تواند دارای متولی باشد و کسی می‌تواند ولی هنرمندان به حساب بیاید. به طریق اولی، اگر هنر وجود داشته باشد و مثل رئالیسم سوسیالیستی در شوروی سابق، ابزاردست سیاست نباشد، متولی بردار نیست. به این معنا مدیریت هنری به فضاسازی و مدیریت امکانات و امنیت‌آفرینی برای خلق معنا تبدیل می‌شود. مدیریت‌های فرهنگی موفق ایجاد امکانات و بسترسازی را در دستور کار خود قرار داده‌اند و فضایی آزاد را آفریده‌اند تا هنرمندان امکان لازم را برای خلاقیت و ارائه‌ی نظام‌های معنایی خود داشته باشند، به خصوص در فضای کنونی که خلاقیت‌های ذهنی وارد عرصه‌های جهانی شده است.

«محمدرضا جعفری جلوه» سخنران بعدی این نشست با ذکر این مساله که مدیریت هنری بحثی است که باید مورد توجه زیادی قرار بگیرد، ادامه داد: حتی اگر فرض کنیم که پیش ازآنکه باید هنر را هدایت کرد، به این مساله بپردازیم كه هنر، جلوه‌ی خلاق فرهنگ است. اگر عرصه‌ی هنر را مدیریت کنیم، باید به عرصه‌های منتهی به هنر و هنرمند هم توجه کنیم. سوال اینجاست که هنرمند به چه چیز پاسخ می‌دهد؟ او درجواب به فضای موجود و نیازهای مخاطب به خلق اثر می‌پردازد.

اوادامه داد: مدیر عرصه‌ی فرهنگ و هنر باید به نحوی نیازهای مخاطب را بشناسد و به زبان دیگر مدیریت هنری به نحوی مدیریت فرهنگ جاری و پیرامون است تا منتهی به هنر خلاق شود. برهمین اساس به مدیریت فرهنگ پیرامون و فضا و مشارکت تاکید می‌کنم.

در ادامه این نشست «احمد مسجد جامعی» صحبت‌های خود را با این مساله شروع كرد كه: من برای سخنرانی در جلسه‌ی انجمن عکاسان دعوت بودم از موضوع نشست شما اطلاعی نداشتم و ذهنیت من مربوط به‌‌ همان صحبت‌های انجمن عکاسان است. این بحث سابقآ درخانه‌ی سینما هم مطرح شده بود و در سمیناری دو روزه، مساله‌ی مدیریت هنر بررسی شده بود. صحبت از خانه‌ی سینما شد و باید بگویم به‌‌ همان میزان که سینما ماندنی است خانه‌اش هم ماندنی است. ما بهتر است این بحث را از آسیب‌شناسی حوزه‌ی فرهنگ آغاز کنیم. درطول این مدت نگرش‌های مختلفی در عرصه‌ی هنر و فرهنگ فعالیت کرده‌اند و براساس فضاهای هنری در این زمینه دیدگاه‌های مختلفی خلق شده است. ما باید ببینیم در حال حاضر درکجا قرار داریم؟ امروز فیلمی که در شبکه‌ی کشور همسایه‌ی ما تولید شده، در کشورمان بیننده دارد وپرفروش‌ترین مجله‌ی گروه مجلات همشهری (جوان) عکس هنرپیشه این فیلم را در روی جلد خود می‌گذارد و البته توضیح هم می‌دهد که بحث ما تحلیل جعلیات تاریخی این فیلم است، با این حال این مساله نشان از مقبولیت این فیلم و مسائل مشابه در جامعه‌ی ما دارد.

او ادامه داد: باید ببینیم که آیا ما توانسته‌ایم این ظرفیت را به شکل مطلوب در کشور خود ایجادکنیم و این فضا را با فرهنگ و هنر ایران ایجاد کرده‌ایم؟ کشور ایران در دنیا بیش از آنکه به عنوان ایران نظامی و یا ایران اتمی شناخته شود به عنوان ایران فرهنگی پذیرفته شده است. این چه فضایی است که خانه‌ی عکاسان، همین الان و بدون هیچ هزینه‌ای توانسته این جمعیت مشتاق را گرد هم بیاورد، اما وقتی که قرارمی شود یک جشنواره‌ی رسمی برگزار شود، با آن همه هزینه و تبلیغات باز هم احساس می‌کنیم که چیزی کم داریم.

مسجد جامعی تاکید کرد: بخشی از خلق یک اثر هنری به فردیت و شخصیت هنرمند باز می‌گردد و بخش دیگر به فضایی که او از جامعه‌ی بیرونی می‌گیرد. من مثال شهری این مساله را بزنم. وقتی که ما در شهر خود با مساله آلودگی هوا روبرو هستیم، نمی‌توانیم اثری هنری بسازیم که در آن هوای تهران تمیز‌ترین هوای دنیا نشان داده شود و هوای شهرهای دیگر کشور‌ها کثیف و آلوده.

او بر اهمیت مساله گفتگو تاکید کرد و گفت: با ایجاد چنین فضایی می‌توان مساله‌ی هنر را به مسیر بهتری سوق داد، البته منظور این نیست که از هنرمند بخواهیم اثری را خلق کند و دستوری پشت این حرف باشد.

در این بخش از نشست، مجید سرسنگی این سوال را مطرح کرد که: از شما به عنوان یک وزیر سابق که با مدیران هنری زیادی همکاری کرده‌اید می‌پرسم که آیا الگویی برای مدیریت هنری هم داشته‌اید؟

مسجد جامعی توضیح داد: یکی از مهم‌ترین الگو‌ها، مقبولیت مدیر هنری در آن عرصه است. هر حوزه هنری باید مدیر را از جنس خودش بداند. به عنوان مثال بهشتی، کاظمی، مرادخانی، مرحوم بورقانی و مرحوم سیف الله داد و... از مدیران آن دوره بودند که با این وجود که امروز دیگر سمت مدیریت جایی را ندارند، اما همچنان در عرصه‌ی هنر صاحب نظر محسوب می‌شوند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز