در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
۴۸۰۰ سالمند مجهولالهویه داریم/ برخی فرزندان به خاطر مشکلات اقتصادی، سالمندان را رها میکنند

مشاور عالی سازمان بهزیستی در امور سالمندان گفت: بحران سالمندی این است که اکنون حدود ۴ هزار و ۸۰۰ سالمند مجهولالهویه داریم.
احمد دلبری، مشاور عالی سازمان بهزیستی در امور سالمندان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره وضعیت سالمندی در کشور گفت: به هر حال، ایران در دنیا پرشتابترین کشوری است که به سمت سالمندی پیش میرود. بر اساس آمارهایی که وجود دارد، دو برابر شدن جمعیت سالمند از سال ۵۵ تا تقریباً ۹۵، ۴۰ سال طول کشید و دو برابر شدن بعدی تقریباً ۲۰ سال به طول خواهد انجامید. در سال ۱۴۳۰، ۳۰ درصد جمعیت یعنی از هر سه نفر، یک نفر سالمند خواهد بود.
وی افزود: نکتهای که وجود دارد این است که کشور تا به امروز درگیر توسعه یافتگی بوده است، کمتر به موضوع سالمندی توجه کرده است. سالمندان معمولاً به چشم نمیآیند و در خانه هستند، برعکس معتادان که اگر ده نفر در بزرگراه همت باشند، به راحتی دیده میشوند و همه برای حل مشکل آنها فکری میکنند اما متاسفانه سالمندی اینگونه نیست. سالمندی مانند آتش زیر خاکستر است و به هر حال سالهاست که زنگ خطر سالمندی در کشور به صدا درآمده است. خوشبختانه دولت چهاردهم صدای ما را شنید و بعد از مدتها، برای نخستین بار در ۲۷ بهمن ماه، شورای ملی سالمندی به ریاست معاون اول رئیسجمهور شکل گرفت.
دلبری با بیان اینکه مقرر شد که این شورا هر سه ماه یک بار تشکیل شود و قرار است شورای سالمندی ارتقا یابد، گفت: شورای سالمندی ذیل وزارت رفاه است و رئیس این شورا وزیر رفاه بوده و قرار است به ریاست رئیسجمهور یا معاون اول شکل گیرد. دنبال آن هستیم قانون حمایت از سالمندان شکل گیرد و این موضوع جزو دستور جلسه آن شورا بود. اتفاق خوبی که افتاده این است که در سازمان بهزیستی، موضوع سالمندی به یکی از اولویتهای اصلی تبدیل شده و قرار است با همکاری سایر نهادها، ارگانها و وزارتخانهها، برای معضل تنهایی و انزوای سالمندان، مراکز مهر و گفتگو را با مشارکت وزارت آموزش و پرورش، مساجد، پایگاههای بسیج راهاندازی کنیم تا سالمندان اوقات فراغت خود را در این مراکز بگذرانند.
رئیس انجمن سالمندان کشور در ادامه خاطر نشان کرد: اگر این کار انجام شود، بزرگترین تهدید سالمندی و بازنشستگی کشور، که امروزه تنهایی و انزواست، ساماندهی خواهد شد. امیدواریم که تا قبل از وقوع اتفاق ناگواری، موضوع سالمندی جزو اولویتهای حاکمیت قرار گیرد، زیرا موضوع سالمندی تنها بحث سالمندی نیست بلکه بحث اقتصادی و بهداشتی نیز است. اگر فکری برای بحران سالمندی کشور نکنیم، قطعا به یک بحران اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی پس از سالهای ۱۴۲۰ به یک بحران امنیتی تبدیل خواهد شد. تبعات این موضوع در مرحله اول زمانی بروز میکند که جمعیت سالمند ما زیاد شود؛ به معنای اینکه جمعیت جوان و افراد در سن کار کاهش پیدا میکند و به نحوی آوردهای برای کشور نخواهند داشت.
وی با اشاره بر اینکه این افراد مالیاتی پرداخت نمیکنند و نیروی کار مورد نیاز را نداریم، گفت: از سوی دیگر، تبعات بحران سالمندی این است که حدود ۴ هزار و ۸۰۰ سالمند مجهولالهویه داریم، یعنی سالمندانی که به طور میانگین در کشور ۵ فرزند داشتند. این فرزندان ۴۸۰۰ سالمند را به دلیل مشکلات اقتصادی و همچنین از آنجایی بخش زیادی از این افراد به دلیل بیماریهایی مانند آلزایمر، سکته مغزی و سکته قلبی، در خانه امکان نگهداری ندارند، در مکانهایی آنها را رها کرده اند. این سالمندان رها شده از طریق دادستانی در مراکز سالمندان که در سطح کشور وجود دارد، توسط سازمان بهزیستی نگهداری میشوند، اما نگران آینده هستیم. در آینده منابع مالی برای ساماندهی این حجم از سالمندان را نخواهیم داشت.
مشاور عالی سازمان بهزیستی در ادامه با تاکید بر اینکه صندوقهای بازنشستگی از وضعیت بسیار ناترازی برخوردارند، خاطرنشان کرد: سال گذشته ۱۵ درصد منابع کل کشور صرف صندوقهای بازنشستگی شد. سرانه بیمهای برای یک فرد سالمند تقریباً ۶ برابریک فرد غیرسالمند است و قطعاً وقتی درصد جمعیت سالمندان بیشتر شود، این مشکلات نیز افزایش خواهد یافت و دیگر منابعی برای دیگر اقشار و ردههای سنی دیگر باقی نمیماند. موضوع سالخوردگی جمعیت از رگ گردن به ما نزدیکتر است و باید به این موضوع فکر کنیم. دهه ۶۰ و ۷۰ را تجربه کردیم و دیدیم که آنها که معمولاً در دنیا جوان و عامل توسعه هستند، نتوانستیم از این عامل توسعه استفاده کنیم و بخش زیادی از آسیبهای اجتماعی کشور نیز از همین قشر نشأت میگیرد.
دلبری در پایان گفت: به هر حال، وقتی این افراد به سالمندی برسند، گفته میشود مشکلات سالمندان نسبت به جوانان ۵ تا ۶ برابر است. وقتی که آنها نتوانند به وظایف خود رسیدگی کنند و ما نتوانیم ساماندهی کنیم، وضعیت چطور خواهد بود؟ کشورهای توسعهیافته نیز با ۲۰ درصد سالمندی با مشکل مواجهاند و بسیاری از کشورهایی که به هر حال پیشتاز در موضوع سالمندی هستند، با ۲ میلیون نفر سالمند میگویند که با سالمندان خود غافلگیر شدهاند. حال تصور کنید در سال ۱۴۳۰ چیزی حدود ۲۷ میلیون نفر سالمند داشته باشیم. این تعداد سالمند نیاز به زیرساخت دارد و زیرساختهای لازم را برای این موضوع سالمندی نداریم و باید حتماً برنامهریزی کنیم تا بحران سالمندی مدیریت شود.