خبرگزاری کار ایران

گزارشی از واگذاری مجلات همشهری در گفت‌وگو با علی رزاقی‌بهار و محمد عطریانفر

یک نفر سردبیر هشت مجله تخصصی شد/عطریانفر: سردبیر هر مجله‌ای باید در همان حوزه سابقه داشته باشد

یک نفر سردبیر هشت مجله تخصصی شد/عطریانفر: سردبیر هر مجله‌ای باید در همان حوزه سابقه داشته باشد
کد خبر : ۶۶۰۷۰۶

گروه مجلات همشهری بازهم به تیتر خبری تبدیل شد. این‌بار خبر برون‌سپاری آن به جوان 32 ساله‌ای است که رزومه مطبوعاتی‌اش مدیرمسئولی یک مجله استانی است و حاضر به افشای نام موسسه مالی حامی خود نیز نیست. با او و محمد عطریانفر از بنیانگذاران موسسه همشهری در این‌باره گفت‌وگو کرده‌ایم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، با پایان تابستان، قرارداد موسسه همشهری با سردبیران مجلات همشهری به اتمام می‌رسد. سردبیرانی که پس از تصمیم شورای شهر سابق، مبنی بر انحلال «شرکت گروه مجلات همشهری» در سال 88، به عنوان پیمانکار مجله خود مشغول به کار شدند. با آمدن مدیران جدید در سال گذشته، برخی از مجله‌های همشهری که گفته می‌شد زیان‌ده هستند، تعطیل شده و هشت مجله باقی ماند. حالا اعلام شده که از ابتدای مهرماه امسال، تمام مجلات باقی‌مانده به یک نفر سپرده می‌شود؛ «علی رزاقی بهار»، جوان 32 ساله‌ای که خود را اینگونه معرفی کرد:

دانشجوی دکترای علوم سیاسی هستم و 12 سال سابقه روزنامه‌نگاری دارم. در روزنامه فرهیختگان و مجله سروش (صداوسیما) کار کرده‌ام و به‌صورت حق‌التحریر هم با برخی روزنامه‌ها همکاری داشته‌ام. مدیرمسئول یک روزنامه محلی به نام «بارثاوا» هستم که رویکردش فرهنگی و هنری است و در مشهد منتشر می‌شود. سرمایه‌گذار نشریه رهاورد مدیریت هم هستم.

هرچند که خود او در این گفت‌وگو حاضر به نام بردن از کسب‌وکار خانوادگی‌اش نشد و در رزومه‌های خود نیز چیزی ذکر نکرده، اما این را می‌دانیم که او در سال 92 عضو هیات مدیره شرکت تعاونی پوشاک فعالان ماندگار آسیا بوده و از طرفی ﮔﺮوه ﻓﺮوﺷﮕﺎه‌ﻫﺎى زﻧﺠﻴﺮه‌اى ﭘﻮﺷﺎک «ﻓﺮﻧﺪز» را نیز به‌صورت خانوادگی در مشهد اداره می‌کنند.

سردبیر همه مجلات همشهری شده‌ام

علی رزاقی بهار در گفت‌وگو با ایلنا گفت که مجموعه فعلی مجلات همشهری نتوانسته‌اند بازدهی موردنظر مدیران جدید همشهری را تأمین کنند و به همین دلیل در شرف تعطیلی هستند: برای همین هم ما با همشهری وارد مذاکره شدیم تا این مجلات تعطیل نشوند. از این جهت که این نشریات علاقه‌مندان زیادی دارند و زحمات زیادی برایشان کشیده شده است. رویکرد خود موسسه به خصوص آقایان مرتضی حاجی و مهران کرمی هم این بود که این مجلات تعطیل نشوند. حتی آن مجلاتی که تعطیل شده یا نیمه تعطیل‌اند، دوباره احیا شوند.

او گفت قراردادی که با موسسه همشهری منعقد کرده، با عنوان «مجری و سردبیر» برای هر هشت مجله است: مدیریت انتشار و محتوای مجلات، یعنی کلیه امور مربوطه به آن‌ها را به عهده می‌گیرم و همشهری دیگر هزینه‌ای پرداخت نخواهد کرد. چاپ، آگهی، توزیع و تولید محتوا همگی برعهده ما خواهد بود و تمام امور مالی و هزینه‌ها و درآمد آن از موسسه همشهری مستقل می‌شود. مجلات کاملا خصوصی خواهند شد اما برند و حق معنوی همشهری برای این مجلات محفوظ می‌ماند.

رزاقی بهار بعید دانست غیر از او کس دیگری حاضر می‌شد تا این نشریات را از همشهری به این‌صورت بپذیرد: باتوجه به اینکه وضعیت اقتصادی نشریات خوب نیست، بعید می‌دانم کس دیگری مایل به ورود به این سیستم بوده باشد. علاقه مجموعه ما به مجلات همشهری و فضای رسانه‌ای باعث شده احساس وظیفه کنیم و با مدیران موسسه همشهری که از گذشته هم با آن‌ها در ارتباط بودیم، وارد مذاکره شویم. من فکر می‌کنم برخلاف آن چیزی که در یکی دو روز گذشته در فضای شبکه‌های مجازی مانند توییتر گفته شده، اتفاق‌های بهتری رخ خواهد داد. اگر این اتفاق نمی‌افتاد و بخش خصوصی وارد نمی‌شد، این مجلات قطعا تعطیل می‌شدند.

روزنامه‌نگارانی که بتوانند، می‌مانند

از رزاقی بهار درباره نحوه کار با روزنامه‌نگاران شاغل در مجلات همشهری پرسیدیم که سال‌هاست با سوابق طولانی‌مدت و بدون قراردادی با موسسه یا پیمانکار خود مشغول به کارند. او گفت: با روزنامه‌نگاران دغدغه‌های خودمان را در بخش‌های مختلف در میان می‌گذاریم و دغدغه‌های آن‌ها را می‌شنویم. محتوایی که تاکنون تولید شده را با همدیگر تحلیل می‌کنیم و بعد به یک تصمیم مشترک می‌رسیم. طبیعتا انتشار مجلات برای بخش خصوصی باید منافعی هم داشته باشد یا حداقل هزینه و سود، سربه‌سر باشند. ما از سال دوم انتظار سودهی داریم اما طبیعتا با آن شرایط قبلی نمی‌توانیم با دوستان همکاری کنیم. البته اینطور نیست که همه نیروها بروند و تیم دیگری از روزنامه‌نگاران به مجموعه بیایند. ما به شدت علاقه‌مندیم که با بخش زیادی از روزنامه‌نگاران فعلی همکاری داشته باشیم اما نه به آن شکل قبلی.

او از ایده‌ها و اهدافی که درباره انتشار مجلات به سمت سوددهی دارد به ایلنا توضیح داد و نحوه کار با روزنامه‌نگاران شاغل در مجلات همشهری را منوط به همراهی آن‌ها دانست: ما چون می‌خواهیم در فاصله زمانی 4-5 ماه آینده ساختار بعضی از مجلات را در حوزه محتوا و بخش‌های دیگر تغییر دهیم تا فروش بالا رفته و برگشتی‌ها صفر شود، طبیعتا آنچه می‌خواهیم را به روزنامه‌نگارانی که تاکنون در این مجلات فعالیت داشته‌اند، ارائه می‌کنیم و اگر توانمند باشند و با قالب و محتوایی که ما در نظر داریم، بتوانند کار کنند، می‌توانند تمام وقت با ما ادامه همکاری داشته باشند. طبیعتا بعضی از دوستان ممکن است نتوانند یا ویژگی‌هایی که ما می‌خواهیم را نداشته باشند که خب همکاری قطع شده یا به شکل حق‌التحریر ادامه خواهد داشت. ما سعی می‌کنیم با تمام دوستانی که در این سال‌ها در مجلات همشهری همکاری داشته‌اند، صحبت کنیم و دغدغه‌ها و ایده‌هایشان را بشنویم.

سرمایه‌گذار و بودجه‌ام محرمانه است

رزاقی بهار درباره واکنش‌های منفی نسبت به خبر واگذاری مجلات به وی گفت: ببینید این مجلات اگر به سوددهی نرسند، گام بعدی‌شان تطعیلی است؛ حالا چه با ما و چه بدون ما. پس کسانی که برای این مجلات زحمت کشیده و آن را فرزند خود می‌دانند و مخاطبانی که این مجلات را دوست دارند، باید همه به ما کمک کنند که به شکل ایده‌آل و خوبی این مجلات دربیاید که سرمایه‌گذار هم حداقل متضرر نشود. همه بچه‌های روزنامه‌نگاری که با مجلات همکاری دارند در بخشی با ما شریک می‌شوند. این‌ها طرح‌هایی است که در دست کار داریم و هنوز نهایی نشده است. ما تضمین می‌دهیم که 90 درصدشان از نتیجه راضی باشند. من از دوستان خواهش می‌کنم قبل از اینکه اتفاقی بیفتد ما را محاکمه نکنند.

از او درباره میزان سرمایه‌ای که برای انتشار یک‌سال این مجلات در نظر گرفته سئوال کردیم که گفت محرمانه است و «صلاح نیست که هنوز کار را شروع نکرده بودجه‌مان را علنی کنیم تا توقع‌ها بالا برود.» ولی در ادامه درباره برخی راهکارهای سوددهی مجلات توضیح داد: ظرفیت مجلات همشهری بسیار خوب است اما متاسفانه درحوزه بازرگانی، اشتراک، اپلیکیشن و استارت‌آپ، موسسه هیچ کاری برای مجلات انجام نداده است و ما باید این بخش‌ها را فعال کنیم تا بتوانیم از ظرفیت‌های برند همشهری بیشتر استفاده کنیم تا اعضای تحریریه قوی، ماندگار و همیشگی باشند. قطعا برای ما محتوا حرف اصلی را می‌زند و در مرحله بعد توزیع است. از سوی دیگر چون همیشه بودجه مشخصی به مجموعه تزریق می‌شده، هیچ دغدغه‌ای برای جذب آگهی یا اشتراک وجود نداشته. مجلات مسائل زیادی داشته‌اند که می‌توان آن‌ها را مدیریت کرده و مجلات را بهتر به مخاطب رساند. ضمن اینکه قرار است محتوای سه، چهار مجله را تغییر دهیم. در همان چهارچوبی که هستند محتوایشان تبدیل به چیزی شوند که مخاطب بپذیرد.

از رزاقی بهار درباره تامین‌کننده مالی او پرسیدیم؛ اینکه سرمایه مورد نیاز برای انتشار مجلات را از کدام موسسه یا شرکت تامین می‌کند. او گفت: بیزینسی که داریم ارتباطی با مجلات ندارد. خیلی‌ها می‌گویند می‌خواهیم از این شرایط سوءاستفاده کنیم، ولی واقعا سرمایه‌گذاری در مجلات همشهری به دلیل عشق و علاقه به این مجموعه و زنده ماندن مجلات و روزنامه‌نگاری بوده و ارتباطی به حرف‌هایی که عده‌ای می‌گویند برای کارچاق‌کنی و بساز و بفروشی است، ندارد. هرچند به عنوان شخص حقیقی با موسسه همشهری قرارداد بسته‌ام اما به‌هرحال پشتوانه‌های مالی از مجموعه‌های اقتصادی خانوادگی خودم و برادرم داشته‌ام که از آن‌ها خواهش کرده‌ام که به این موضوع فرهنگی و هنری کمک کنند. اما حتی یک درصد هم ارتباطی با مجلات و حوزه رسانه ندارند و حوزه‌ای کاملا جداگانه هستند. این مجموعه‌های اقتصادی کاملا خصوصی است.

یک نفر سردبیر هشت مجله تخصصی شد/عطریانفر: سردبیر هر مجله‌ای باید در همان حوزه سابقه داشته باشد

علی رزاقی بهار نشریه بارثاوا را منتشر می‌کند

عطریانفر: سردبیر هر مجله‌ای باید در همان حوزه سابقه داشته باشد

درباره واگذاری همه مجلات همشهری به یک نفر به عنوان سردبیر و مجری کار، با «محمد عطریانفر» که از بنیان‌گذاران موسسه همشهری است گفت‌وگو کردیم. او ابتدا درباره اهمیت این موسسه گفت: موسسه همشهری بنگاه فرهنگی بسیار مهمی است که نقش تاثیرگذاری در فرآیند تحول و تغییر ذائقه رسانه‌ای و اجتماعی در فضای مطبوعات ایران داشته. این بنگاه بزرگ اگرچه به دلیل ارتباط و انتسابش به شهرداری تهران دچار فراز و فرودهایی در حوزه مدیریتی بوده، ولی پایه و قوامی از گذشته داشته که همین باعث شده این موسسه همچنان در صدر نهادهای مطبوعاتی زنده و پایدار باقی مانده و موفق باشد و در افق دید مخاطبان، بهترین موسسه‌ای بوده که توانسته رابطه رسانه‌ای و اجتماعی را بین مخاطبان و شهر برقرار کند.

عطریانفر در ادامه گفت: یک موسسه بزرگ حتما باید دارای اهداف تدابیر و راهبردهای فرهنگی رسانه‌ای باشد. طبیعی است که بنا به اقتضائات، ضروریت‌ها و نیازهای فرهنگی جامعه باید پروژه‌هایی را تعریف بکند. این پروژه‌ها می‌تواند پروژه‌هایی باشد که در فضای تولید اندیشه و تولید محتواهای فکری فرهنگی درآمدزا باشند و یا حتی درآمدزا نباشد بلکه نیازمند یارانه باشند. مهم‌تر اینکه اول باید ضرورت انتشار آن محصولات را برای خودمان قطعی کنیم. اگر رسانه‌ای بخواهد فقط با هدف درآمدزایی کار کند خود به خود به سمت رسانه‌های زرد می‌رود. اگر همه همتش را معطوف تولید رسانه‌هایی با فکر و فضیلت و اندیشه کند، طبیعی است که مخاطبین محدودتری خواهد داشت. لکن در هر صورت هرکدام از اینها  باید مطابق با یک رویه از پیش تعریف شده‌ای باشد.

این پیشکسوت مطبوعات ادامه داد: موسسه همشهری فارغ از اینکه در گذشته مدیریتش ذیل شخصیت‌های قبلی شهرداران تهران مثل آقایان قالیباف و احمدی‌نژاد تعریف شده و در آن دوران کارهایی صورت گرفته باشد، من فکر می‌کنم در دوره اخیر تغییری رخ داده و کسانی مدیر آنجا شدند که نسبت همسو و همگرا با بنیانگذاران همشهری دارند. اولین توصیه من این است که این عزیزان ابتدا باید برآوردی از گذشته کنند و پیامد این بررسی این باشد که ابتدا ضرورت انتشار را بررسی کنند و چنانچه این انتشار و ضرورتش احصا و قطعی شد، باید به این فکر کنند که مطابق با این نیاز قطعی جامعه، آیا این رسانه به لحاظ مالی می‌تواند پایدار باشد یا نه و بعد یک نظام مهندسی فرهنگی برایش تعریف کنند. باید یک شخصیت تعیین کننده و طراز اولی که خط مشی محصول را تعیین و در مسیر سیاست‌های کلان موسسه هم عمل کند، این رسانه را در قد و قامتی تعریف کند که هم جذابیت‌های هنری و هم جذابیت‌های مخاطب‌شناسی داشته باشد. باید مجموعه اقداماتی را از پیش تعریف کند و مطابق راهکار و رویکردش نشریه را منتشر کند. حالا این نشریه می‌تواند سودده باشد یا به قیمت تمام شده عرضه کرده یا حتی زیان‌ده باشد. اما محصول و اثر فرهنگی‌ای خواهد داشت که ارزش معنوی‌اش می‌تواند آن زیان مادی را پوشش دهد.

محمد عطریانفر ادامه داد: در چنین وضعیتی معمولا روندی که پیش‌روی مسئولان ارشد قرار می‌گیرد، این است که باید آن نهاد فرهنگی را در یک نسبت تنگاتنگ و ارتباط غیرقابل تفکیک با شورای سیاست‌گذاری فرهنگی خود موسسه قرار دهند. من به لحاظ تجربه فرهنگی‌ام خیلی با روش‌های واگذاری قطعی بدون اینکه نظارت کافی صورت بگیرد، موافق نیستم. همچنین که برخی از حوزه‌های اجرایی و خدماتی را ذیل فعالیت فرهنگ و رسانه بتوانیم برون‌سپاری کنیم کار سخت و شاقی نیست.

از محمد عطریانفر درباره سردبیری یک نفر بر هشت مجله تخصصی پرسیدیم. او پاسخ داد: این سوال را باید از مسئولان همشهری که چنین اقدامی را انجام داده‌اند، پرسید. من فارغ از عدالت داوری منصفانه که حکم می‌کند ابتدا نظر مدیران همشهری را بشنویم و بعد قضاوت کنیم، بدون اینکه در مقام داوری باشم، باید بگویم تصور می‌کنم اگر عزیزی، یک چهره رسانه‌ای، مثلا چنین توان و ظرفیتی دارد که می‌تواند در حوزه درآمدزایی از قبیل آگهی و فروش یا ساماندهی و آرایش ظاهری مجلات ایفای نقش کند، این بخش‌ها را می‌توان به او واگذار کرد، لکن هویت فرهنگی هر نشریه‌ای معمولا حکم می‌کند یک فرد صاحب فضیلتی که در همان حوزه صاحب پیشینه، سابقه و مورد شناخت اهالی مطبوعات در آن رسته رسانه‌ای باشد، آن فرد باید به عنوان سردبیر و عنصر محوری فرهنگی رسانه تعریف شود و در یک تعامل سازنده بین عنصری که در حوزه خدمات نشر و کار رسانه‌ای فعالیت می‌کند با کسی که در مقام تولید و هویت بخشی فرهنگی کار می‌کند، یک ارتباط معنادار باشد تا بتوانند نشریه‌ای را به‌صورت موفق عرضه کنند و به دست مخاطبان برسانند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز