خبرگزاری کار ایران

رمزگشایی از آتش‌بس ۴ روزه جنگ غزه در گفت‌وگو با تحلیلگر جهان عرب؛

چرا حماس را باید پیروزِ معادله آتش‌بسِ موقت دانست؟

چرا حماس را باید پیروزِ معادله آتش‌بسِ موقت دانست؟
کد خبر : ۱۴۲۱۲۹۰

اسرائیلِ کنونی در ضعیف‌ترین وضعیت خود است

در جریان توافق آتش بس اخیر میان حماس و اسرائیل، تل آویو مجبور شد از همان مجرایی بخشی از اسرای خود را آزاد کند که حماس برای این رژیم تعیین کرده است. جالب اینکه این موضوع به نحو گسترده‌ای از سوی نشریات و رسانه‌های اسرائیلی نیز مورد اشاره قرار گرفته است و آن‌ها دولت نتانیاهو را به سخره می‌گیرند که در نهایت مجبور شده در زمین حماس بازی کند و از ادعاهای دور و دراز خود علیه مقاومت فلسطین عقب‌نشینی کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، همزمان با حصول توافق آتش‌بسِ ۴ روزه میان حماس و رژیم صهیونیستی با میانجی‌گری دولت‌های قطر، مصر و آمریکا و کنشگری نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد که در قالب آن ضمن توقف موقت درگیری‌ها، تبادل محدود اسرا نیز میان حماس و رژیم اشغالگر قدس صورت گرفته، بسیاری از ناظران و تحلیلگران به واکاوی ابعاد مختلف این رویداد پرداخته و می‌پردازند.

در این راستا، بسیاری بر این باورند که دستیابی به این توافق، یک پیروزی راهبردی برای مقاومت اسلامی فلسطین بوده است زیرا مقام‌های ارشد صهیونیست، از ابتدا تاکید داشتند که با زور و قدرت نظامی، اسرای اسرائیلی نزد حماس را آزاد و جنبش حماس در نوار غزه را نابود خواهند کرد. این در حالی است که این گزاره‌ها در عرصه میدانی محقق نشده‌اند و مقام‌های ارشد رژیم صهیونیستی در نهایت مجبور شده‌اند شرایطی را بپذیرند که مد نظر جنبش حماس و مقاومت فلسطین بوده است.

از این رو، در گفتگو با «محمود حسن» نویسنده و تحلیلگر جهان عرب، به واکاوی ابعاد مختلف توافق آتش‌بس ۴ روزه میان حماس و رژیم اشغالگر قدس و پیام‌های مختلف این موضوع پرداختیم.

مشروح گفتگو با محمود حسن را در ادامه می‌خوانید.

به تازگی شاهد حصول توافق آتش بس ۴ روزه میان رژیم صهیونیستی و حماس با میانجی‌گری دولت‌های قطر، مصر و آمریکا بوده‌ایم. توافقی که در قالب آن جدای از توقف موقت درگیری‌ها، مبادله محدود اسرا میان دو طرف نیز انجام گرفته است. بسیاری بر این باورند که این توافق یک پیروزی بزرگ برای حماس بوده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟

به نظر من؛ این گزاره که توافق مذکور یک پیروزی قابل توجه برای حماس بوده، از دو منظر درست به نظر می‌رسد. اولا، توجه داشته باشیم که مقام‌های ارشد نظامی و سیاسی رژیم اسرائیل از ابتدای حملات گسترده این رژیم به نوار غزه، مدام تاکید داشتند که تل آویو با تکیه بر سیاست مشت آهنین، قواعد و اصول مد نظر خود را به مقاومت فلسطین تحمیل خواهد کرد و اسرای اسرائیلی را آزاد خواهد کرد. با این حال، آنچه در پایان رخ داد چیزی جز گردن نهادن اسرائیل به اصول مد نظر حماس نبود.

به بیان ساده‌تر، اسرائیل مجبور شد از همان مجرایی بخشی از اسرای خود را آزاد کند که حماس برای این رژیم تعیین کرده بود. جالب اینکه این موضوع به نحو گسترده‌ای از سوی نشریات و رسانه‌های اسرائیلی نیز مورد اشاره قرار گرفته است و آن‌ها دولت نتانیاهو را به سخره می‌گیرند که در نهایت مجبور شده در زمین حماس بازی کند و از ادعاهای دور و دراز خود علیه مقاومت فلسطین عقب‌نشینی کند.

نکته دوم اینکه در جریان توافق اخیر آتش بس و مبادله اسرا میان اسرائیل و جنبش حماس، شاهد تسلط قابل توجه جنبشِ مذکور به نوار غزه نیز بودیم. موضوعی که با توجه به حملات گسترده اسرائیلی‌ها در بیش از ۴۵ روز اخیر به نوار غزه، حامل پیام‌های قابل توجهی برای ناظران و تحلیلگران و همچنین افکار عمومی بین المللی است. اگر حماس با هسته‌های مختلف خود ارتباط نداشت و توان رهبری آن همچنان برقرار نبود، به هیچ عنوان امکان نداشت که بتواند اصول و قواعد مد نظر خود را به اسرائیل تحمیل کند و به نحوی هماهنگ، اقدام به آزادسازی برخی اسرای اسرائیلی کند.

در این میان، نکته قابل توجه این است که حماس صرفا اسرای غیرنظامی اسرائیلی را آزاد کرده و هنوز شمار قابل توجهی از نظامیان اسرائیلی که برگ‌های برنده مهمی در دست این جنبش هستند، در اسارت آنها قرار دارند. حماس و جهاد اسلامی فلسطین تاکید کرده‌اند که این افراد تنها در صورتی آزاد خواهند شد که کلیه فلسطینی‌های حاضر در زندان‌های رژیم اسرائیل، آزاد شوند.

موضوعی که خود حاکی از آن است که سناریوهای مطلوبی در ادامه راه انتظار رژیم اسرائیل را نمی‌کشند. در کنار همه این‌ها باید توجه داشته باشیم که حماس در جریان توافق آتش بس و مبادله اسرا، توانست پیروزی اخلاقی بزرگی را نیز به دست آورد و به افکار عمومی بین المللی نشان دهد که قویا به دنبال آزادسازی اسرای فلسطینی بوده و قصدی جهت آسیب زدن به غیرنظامیان اسرائیلی نداشته و ندارد.

در شرایط کنونی، ده‌ها زندانی فلسطینی در زندان‌های رژیم اسرائیل حضور دارند که بسیاری از آن‌ها حتی محاکمه نیز نشده‌اند و بر اساس رویه تبعیض‌آمیز و نادرست «بازداشت اداری» که اسرائیلی‌ها مبدع آن هستند، به صورت نامحدود و بدون محاکمه، در زندان‌های اسرائیل حضور دارند. اسرائیلی‌ها نیز علی رغم درخواست‌های مکرر مقام‌های فلسطینی در سال‌های گذشته، تاکنون حاضر به رسیدگی به وضعیت این افراد نشده‌ است. این در حالی است که مقاومت فلسطین در قالب معادله توافق آتش بس اخیر، اصول مد نظر خود جهت آزادسازی غیرنظامیان فلسطینی را به رژیم اسرائیل تحمیل کرد و به آن نشان داد که نمی‌تواند به صورت نامحدود هراقدام غیرقانونی که می‌خواهد را علیه ملت فلسطین انجام دهد و از تبعات آن نیز فرار کند.

به نظر شما آیا امکان تداوم آتش بس در نوار غزه وجود دارد؟

مساله اصلی در این رابطه این است که اساسا نتانیاهو و ارتش اسرائیل نتوانسته‌اند در طی بیش از یک ماه حملات خود به نوار غزه، دستاوردی را کسب کنند. این مساله حقیقتا مهمی است. آن‌ها به خوبی می‌دانند که وقتی نمی‌توانند دستاوردی را کسب کنند، این یعنی که آن‌ها هر لحظه به سقوط خود نزدیکتر می‌شوند. از این رو، من فکر می‌کنم اسرائیل پس از گذشت ۴ روز (در قالب توافق آتش بس موقت)، بار دیگر حملات خود به نوار غزه را از سر می‌گیرد. نتانیاهو می‌داند که اگر با وضعیت کنونی، جنگ با نوار غزه و مقاومت اسلامی فلسطین را خاتمه دهد، وضعیت اسفناکی انتظار وی را خواهد کشید و سرنوشتی جز زندان و پرونده‌های سنگین قضایی و سقوط از قدرت، برای وی متصور نخواهد بود.

در این شرایط، این اسرائیل نیست که می‌جنگد بلکه نتانیاهو، طیف‌های افراطی متحد وی و نظامیان ارشد اسرائیلی هستند که در راستای منافع خود و برای بقای خودشان، علیه مقاومت فلسطین جنگ افروزی می‌کنند. اساسا به همین دلیل هم است که طرح این استدلال که اسرائیلِ کنونی در ضعیف‌ترین وضعیت خود است، غلط نیست. بسیار مهم است که بدانیم تداوم جنگ غزه، نه از روی موضع قدرت رژیم اسرائیل، بلکه کاملا از روی ضعف این رژیم است. اسرائیلی‌ها نمی‌دانند از جنگ غزه چه می‌خواهند؟

آن‌ها نمی‌دانند که چه زمان کارزار نظامی آن‌ها در نوار غزه خاتمه می‌یابد؟ آن‌ها حتی نمی‌دانند که سرنوشت این جنگ چه خواهد شد؟ آن‌ها مدام از ساقط کردن کادر رهبری جنبش حماس در نوار غزه سخن می‌گفتند. حال جالب است که مثلا در قالب توافق آتش بس ۴ روزه، با همان کادر رهبری مذاکره می‌کنند تا اسرای خود را آزاد کنند. این یک پارادوکس جدی برای اسرائیلی‌ها است. اگر آن‌ها می‌توانستند دستورکارهای خود علیه حماس و مقاومت فلسطین را به پیش برند، شک نکنید که پای میز مذاکره با آن‌ها حاضر نمی‌شدند و قواعد مد نظر آن‌ها را نمی‌پذیرفتند. موضوعی که تبعات و پیامدهای به شدت منفی را برای آن‌ها به همراه دارد.

به نظر شما اصلی‌ترین چالش اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه چیست؟

اسرائیل با چالش‌های متنوعی در مدت اخیر رو به رو بوده است. مثلا اقتصاد رژیم سارائیل در وضعیت کاملا بحرانی قرار دارد و می‌بینیم که پول ملی آن‌ها سقوط بی‌سابقه‌ای را تجربه می‌کند و مبادلات تجاری آن‌ها با جهان خارج نیز به شدت آسیب دیده است. بگذریم که فرار سرمایه‌ها نیز از اسرائیل تشدید شده و معادلات اقتصاد داخلی این رژیم به نحو قابل توجهی دستخوش آشفتگی شده است.

در حوزه‌های اجتماعی، امنیتی و نظامی، سیاسی، و تصویر این رژیم نزد افکار عمومی بین المللی نیز اسرائیل با چالش‌های جدی رو به رو شده است. با این حال، به نظر من اصلی‌ترین ضربه و شوک به اسرائیل در روزهای اخیر، شوک اطلاعاتی به آن بوده است. اسرائیل به معنای واقعی کلمه، در نوار غزه به شیوه‌ای کورکورانه به پیش می‌رود و نمی‌داند که چه می‌کند. مثلا آن‌ها می‌گویند که زیر بیمارستان شفای غزه، تاسیسات فرماندهی حماس قرار دارد. آنوقت دوربین‌های خود را می‌برند و نشان می‌دهند که چند عدد کلاشنیکف که برخی رسانه‌های غربی، خود گفته‌اند ارتش اسرائیل، آن‌ها را جاسازی کرده را جلوی دوربین‌ها به نمایش می‌گذارند و می‌گویند این‌ها متعلق به حماس است و در بیمارستان شفا یافت شده است.

استدلالی که عملا خود به مایه تمسخر اسرائیلی‌ها در عرصه بین المللی تبدیل می‌شود. اسرائیل برق و اینترنت نوار غزه را مدت‌هاست که قطع کرده اما گروه‌های مقاومت فلسطینی تاسیسات خاص خود را دارند و با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و ساختار فرماندهی آن‌ها هنوز با قدرت سر جای خودش قرار دارد و هسته‌های مقاومت در نوار غزه کاملا فعال هستند. جالب اینکه درجریان توافق آتش بس اخیر نیز شاهد بودیم که نیروهای ارتش اسرائیل از برخی مکان‌ها نظیر بیمارستان شفای غزه و بسیاری از نقاط دیگر عقب‌نشینی کردند.

در این چهارچوب، اینکه می‌بینیم در وضعیتی که آسمان نوار غزه کاملا در اختیار اسرائیل است و سیلی از کمک‌های قابل توجه اطلاعاتی نیز به کمک ارتش اسرائیل می‌آیند، اما این رژیم هنوز به شیوه‌ای کور در نوار غزه فعالیت دارد، خود حاکی از واقعیت‌هایی عینی و روشن است که این نکته را گوشزد می‌کنند که اساسا مقام‌های ارشد نظامی و سیاسی اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه دروغ‌بافی می‌کنند و چیزی از واقعیت‌ها را به افکار عمومی خود و جهان مخابره نمی‌کنند. به بیان ساده‌تر، تصویری ار از خود ارائه می‌کنند که واقعی نیست و در وضعیت کنونی، دروغ‌های آن‌ها در این زمینه خیلی زود افشا می‌شود. معادله‌ای که هزینه‌های راهبردی سنگینی را به اسرائیلی‌ها تحمیل کرده و می‌کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز