آشکار شدن هویت نقاش برجسته اروپا پس از ۷۰۰ سال با استفاده از تکنیکهای معماهای جنایی
محققان میگویند تکنیکهای حل معماهای جنایی که بر روی یک نسخه خطی قرون وسطایی اعمال شدهاند، احتمالا معمای چند صدسالهای را حل کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از یورونیوز، برای بیش از ۷ قرن هویت واقعی یکی از برجستهترین نقاشان بیزانسی که با اضافه کردن جلوهای انسانی به هنر ارتدوکس تأثیر شگرفی از خود بجا گذاشت، نامعلوم مانده بود.
این هنرمند که به طور سنتی با نام «مانوئل پانسِلینوس» شناخته میشود، همعصر با «جوتو»، پدر نقاشی غربی در قرن چهاردهم، بود و به همان اندازه در سنتی کاملاً متفاوت و کمتر شناختهشده در هنر غربی تأثیرگذار بود.
با این حال، هیچ اطلاعاتی از زندگی او در دست نیست. پژوهشگران اکنون بر این باورند که پانسِلینوس نام مستعاری است که به تدریج جایگزین نام واقعی او شده و احتمالاً نام واقعی او «یوانیس آستراپاس»، اهل شهر تسالونیکی در شمال یونان، بوده است.
هنر بیزانسی که روی دیوارهای کلیساهای یونان، صربستان و دیگر کشورهای ارتدوکس دیده میشود، به خاطر فرمالیسم صریح، قدیسان کشیده با چهرههای خشمگین، کوههای شبهکوبیستی و مریمهای چشمآهویی متمایز است.
آثار منتسب به پانسِلینوس از اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم میلادی به عنوان بهترین آثار تولیدشده در امپراتوری بیزانس شناخته میشوند.
این امپراتوری از سقوط روم تا فتح قسطنطنیه به دست عثمانیها در سال ۱۴۵۳ میلادی دوام داشت.
تاریخنگاران هنر مدتها بر این باور بودند که نام پانسِلینوس، که در یونانی به معنای «ماه کامل» است، ممکن است نام مستعاری برای یکی از اعضای مکتب نقاشی مقدونی مستقر در تسالونیکی بوده باشد.
تحقیقات اخیر که توسط یک راهب و پژوهشگر زبانشناسی یونانی انجام شده، نشان میدهد که پانسِلینوس احتمالا همان آستراپاس است.
کریستینا سوتیراکلو، کارشناس خط شناسی قانونی، توانسته است حروف روی نسخهای خطی را که به آستراپاس نسبت داده شده با حروف موجود در نقاشیهای یک کلیسا در شمال یونان، که به عنوان بهترین اثر پانسِلینوس شناخته میشود، مطابقت دهد.
کشیش کوزماس سیمونوپتریتیس، یکی از مدیران سابق جامعه خودمختار راهبان کوه آتوس، میگوید که تحقیقات سوتیراکلو و پژوهشهای خودش به وضوح نشان میدهند که هویت واقعی پانسِلینوس چه کسی بوده است.
او گفت: «پانسِلینوس یک شخص واقعی بود و این نام تنها یک لقب برای نام اصلی یوانیس آستراپاس بوده است.»
پانسِلینوس و همعصران او در نوعی رنسانس هنر ارتدوکس نقش داشتند که فرمها و تکنیکهای به ارث رسیده از دوران باستان را احیا کرد. در این دوران، چهرهها انسانیتر شدند و به نسبتها و عمق تصویر توجه بیشتری شد.
کشیش کوزماس، آستراپاس را به عنوان یک نقاش «فوقالعاده با استعداد با دانش گسترده» توصیف کرد که توانست دنیای کلاسیک باستانی را با معنویت ارتدوکس بیزانسی به طور هماهنگ ترکیب کند. او افزود: این ویژگیها آثار او را در سطح جهانی منحصربهفرد کرده است.
هنرمندان آن زمان به ندرت آثار خود را امضا میکردند، اما امضاهایی از اعضای خانواده آستراپاس باقی مانده است. این در حالی است که هیچ اثری با امضای پانسِلینوس یافت نشده است.
کشیش کوزماس میگوید تحقیقات اولیه نشان دادهاند که آستراپاس همان کسی است که نسخه خطی معروف به «کدکس مارسیان» را نوشته و تصویرسازی کرده است. این نسخه خطی یونانی قرن چهاردهم به موضوعاتی مانند ستارهشناسی و نظریه موسیقی میپردازد.
یکی از تصاویر این نسخه «ماه کامل» نام دارد که برای محققان نشانهای کلیدی برای ارتباط این نام با آستراپاس بوده است.
یکی از مشکلات این تحقیقات، ممنوعیت ورود زنان به کوه آتوس برای بیش از هزار سال است. کوه آتوس، که یکی از مقدسترین اماکن مسیحیت در کلیسای ارتدکس شرقی به شمار میرود، در جزیره ای در شمال یونان واقع شده است.
به دلیل ممنوعیت ورود زنان به کوه آتوس، خانم سوتیراکلو مجبور شد نقاشیهای کلیسای پروتاتون را بر اساس عکسها مطالعه کند.
او گفت: بررسی این نقاشیها بسیار دشوار بود، زیرا نوشتههای روی دیوارها با حروف بزرگ و منطبق با قالب سنتی بوده و نقاشان تلاش کردهاند که سبک شخصی خود را پنهان کنند.
اولین سرنخ او از حرف یونانی فی (معادل حرف اف در انگلیسی) به دست آمد. او افزود: وقتی شباهت این حروف آشکار شد، رمز نوشتار شکسته شد و کار بسیار آسانتر شد.
کشیش کوزماس که در کوه آتوس خدمت میکند، میگوید علاقه او به حل این معما از حضور روزانه در کلیسای پروتاتون نشأت گرفته است.
او افزود: اکنون فکر میکنم این هنرمند هویت واقعی خود را پیدا کرده است.