یادداشت منصور کاووسی:
مثلث بی عدالتی علیه مطالبات فرهنگیان بازنشسته ۱۴۰۲
منصور کاووسی (دانش آموخته دکتری تخصصی مدیریت بحران) در یادداشتی به بررسی موضوع بی عدالتی علیه مطالبات فرهنگیان بازنشسته ۱۴۰۲ پرداخته است.
حداقل ۱۵ ماه از بازنشسته شدن معلمانی که سی سال از بهترین روزهای عمر خویش را جهت تعلیم و تربیت جامعه با کمترین میزان حقوق و دستمزد در طی دوران شغلی صرف کردهاند میگذرد، همان معلمی که گفتند شغلش "شغل انبیاء" است و طبق آموزههای دینی باید قبل از خشک شدن عرقش حق سنوات وی را که ماهانه بدون یک روز وقفه از حقوق ناچیزش کسر کرده اند، پرداخت نمایند، اما عرق وی که سرد شده هیچ، جمع کثیری از آنان هم به دیار حق شتافته اند، بدون دریافت مطالبات خود.
امروزه به مدد علوم الکترونیک، کامپیوتر، اینترنت و شبکههای رسانهای، در کسری از ثانیه میتوان میلیونها داده و آمار را استخراج و عملیاتی نمود، آموزش و پرورش بخصوص معاونت برنامهریزی و توسعه منابع با آمارهای روزانه در دسترس، از سه سال قبل واقف بود که در سال ۱۴۰۲ بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار معلم بازنشسته شده باید مطالبات آنان پیش بینی، بودجه بندی و در فرصت مناسب پرداخت گردد، نه ۱۵ ماه بعد از بازنشستگی به دلیل کسری منابع مالی تازه به دنبال راهکار جهت کسب بودجه و ردیف بیفتد، این عمل سهل انگاری عمدی بوده به دلیل ایجاد اعتراضات مکرر، همچنین ضرر و زیان بالا به ذیع نفعان، نیازمندِ بازخواست و توبیخ فرد یا افراد سهل انگار به دلیل ناتوانی در انجام امور محوله ذاتیِ پست اشغالی میباشد.
در طی ۱۵ ماه، فرهنگیان بازنشسته ۱۴۰۲ حداقل ۷ بار دست به تجمع صنفی در تهران در مقابل وزارت آموزش و پرورش، سازمان برنامه و بودجه، سازمان بازنشستگی، مجلس و نهاد ریاست جمهوری زده و خواهان پرداخت مطالبات برحق خود بودهاند، از این همه تبعیض و بی عدالتی نظم خواهی ابراز نارضایتی و ناخشنودی کرده با سردادن شعارهای صنفی خواهان اجرای عدالت واقعی و حقیقی شدهاند.
معلمی که هنوز الباقی مابه التفاوت افزایش حقوق به دلیل اجرای ناقص طرح رتبهبندی معلمان از سال های ۱۴۰۰ ( شش ماه) و ۱۴۰۱ ( دوازده ماه) همراه با ۶۰ درصد حق سنوات که ماهانه از حقوق وی کسر گردیده و امانتی بوده است نزد سازمانهای متولی و در شرایط فعلی با افزایش سرسام آور تورم و گرانی بالغ بر ۷۰ درصد قدرت خرید و ارزش مالی آن را از دست داده، دریافت نکرده، در دوران بازنشستگی بجای اکرام، احترام، حرمت و دادن مزایای مختلف، در او ایجاد آرامش و آسایش کرده، نزدیک به یک و نیم سال آنان را آواره خیابان و تجمعات صنفی برای پیگیری و رسیدن به حقوق پایمال شده خویش کرده اند.
در طی یک ماه گذشته از ۲۰ آبان تا امروز ۲۱ آذر، ناتوانی، سهل انگاری عمدی، وعده و عیدهای کاذب و بدون سرانجام مدیران تصمیم گیر و تصمیم ساز، این قشر زحمتکش را از سراسر کشور ۳ مرتبه به خیابانهای تهران برای تجمع و اعتراض کشانده است.
این بازنشستگان در طی این مدت طولانی بالغ بر هزاران پیامک، دهها نامهی رسمی، پویش و ملاقات حضوری با وزیر آموزش و پرورش، معاونین وزارت، ریاست و مدیران سازمان برنامه و بودجه، ریاست و مدیران صندوق بازنشستگی، نمایندگان مجلس بخصوص اعضای کمیسیون آموزش به ویژه ریاست این کمیسیون، نهاد ریاست جمهوری، دفتر مقام معظم رهبری و...... به صورت گروهی و فردی با متانت، صبوری و آرامش، طراحی و اجرا نمودند که متأسفانه تا این لحظه نتیجهی مطلوب حاصل نشده است ( تمامی مستندات از جمله شماره و تاریخ نامه ها، فایلها و پستهای ارسالی و تحویلی نزد مدیران گروهها موجود میباشد).
در طی این دیدارها و تجمعات در شهریور ماه ۱۴۰۳، معاونت برنامهریزی و توسعه منابع، با گرو گذاشتن شرفش جهت تسویه مطالبات این قشر ۷۶ هزار نفری تا پایان مهرماه، تجمعکنندگان و معترضین را آرام و راهی شهرهایشان نموده و با وعده و وعید کاذب بدون عمل زمینه ساز تجمعات بعدی گردید.
واقعیت این است که این معلمان زحمتکش به دلیل ناتوانی وزیر و معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع، در پیشبینی بودجهی لازم گرفتار مشقت شده، بین وزارت آموزش و پرورش، سازمان بازنشستگی و سازمان برنامه و بودجه بدون گرفتن پاسخی اقناع کننده مورد پاسکاری و رفت و برگشت قرار گرفتهاند، در واقع میتوان بر مبنای عدم شفافیت رفتاری و گفتاری این سه نهاد متولی در پاسخگویی منطقی به این تظلم خواهی، ادعا کرد که بازنشستگان فرهنگی۱۴۰۲، گرفتار توطئه ی این مثلث شده، تاوان ضعف مدیریتی آنان را با کاهش ارزش روزانه ی حق سنوات و دیگر مطالباتشان پرداخت مینمایند.