رئیس اتحاد کتاب العرب:
فرهنگ، مهد اصلی هر عمل قهرمانانه است/ به دنبال مانا کردن مکتب سلیمانی هستیم
تردیدی نیست که شخصیت شهید قاسم سلیمانی دارای مولفههای فراوانی است که او را به شخصیتی حاضر در فرهنگ و ادبیات ما و قهرمانی مردمی در سریالها، برنامهها و فیلمها تبدیل میکند. چنین شخصیتی با عمق، تعلق و اصالتش باید الگوی نسلها باشد و مسیر زندگیاش برای ما سیره عملی باشد.
«محمد ابراهیم الحورانی» نویسنده و پژوهشگر در امور سیاسی و فرهنگی با بیش از ۱۰ عنوان کتاب تالیفی است. او رئیس انتشارات «اتحاد کتاب العرب» یکی از مهمترین ناشران جهان عرب در حوزه کتاب های سیاسی و ادبی است. اتحادیه نویسندگان عرب پس از شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی تالیفات متعددی را در زمینههای سیاسی و ادبی از سوی نویسندگان عرب منتشر کرده است. دو کتاب «ملحمه سلیمانیه» و «سلیمانی، ملحمه أمة» آثاری هستند که تحت نظارت حورانی با همکاری جمعی از نویسندگان و شاعران عرب زبان به رشته تحریر درآمدهاند.
الحورانی که متولد سال ۱۹۷۵ میلادی، دکترای تاریخ، استاد دانشگاه دمشق و رئیس اتحادیه نویسندگان عرب در سوریه و ساکن دمشق است، در معرفی کتابهایش چنین میگوید: کتاب «ملحمه سلیمانیه: حماسه سلیمانی» با حدود ۳۰ شعر دباره شخصیت و ویژگیهای منحصر به فرد شهید سلیمانی است. درواقع صاحبان این قصیدهها مختلف و با گرایشهای فکری، فرقهای و قومیتی متفاوت هستند که در یک چیز مشترک هستند و آن ارادت به میهن و عشق و وفاداری به آن است. من هم بنای گردآوری این اشعار را در همین وجه مشترک قرار دادم. وفاداری و پایبندی به سیره و راه شهید سلیمانی محمل اصلی اشعار است. این کتاب همچنین شامل شش داستان برای بزرگسالان و دو متن برای کودکان است که از طریق آنها عطر یاد سلیمانی به سبک ادبی زیبایی تداعی شده است. اما کتاب «سلیمانی، ملحمه أمة: سلیمانی حماسه یک ملت» گردآوری دیگری است به قلم حدود ۲۰ محقق و کارشناس راهبردی و نظامی درباره ابعاد مختلف زندگی حاج قاسم، از ارتباط این شهید با آرمان فلسطین تا تلاش خستگی ناپذیرش برای وحدت، مقاومتش، نحوه برخوردش با سربازان و همرزمانش در میدان نبرد و نیز مهمترین نبردهایی که این فرمانده به ویژه در دیرالزور، حلب و سایر استانهای سوریه در آنها حضور داشت. کتاب البته بعد دیگری هم دارد و آن سیره و سلوک عرفانی و عاشقانه حاج قاسم به خدا و شهادت در راه اوست.
گفتگوی ما با این ناشر و استاد دانشگاه را در ادامه بخوانید.
شهید سلیمانی در کمتر از یک دهه توانست به یکی از محبوبترین، مشهورترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای نظامی و سیاسی در جهان تبدیل شود. از شگفتیهای شخصیتی چون قاسم سلیمانی این بود که به همان اندازه که در ایران محبوب بود، در خاورمیانه هم شناخته شده بود. به اعتقاد شما چطور چنین اتفاقی ممکن است؟
هیچ رهبری نمیتواند به موفقیت و حضور قوی و مؤثر به ویژه در عرصه نظامی دست یابد، مگر اینکه متواضع، خالص و وفادار باشد و با رزمندگان بر اساس اصل همذاتپنداری رفتار کند و دیدی برتری جویانه نسبت به آنها نداشته باشد. اخلاص؛ اساس موفقیت است و این رکن مهمیست که امکان حضور و شهرت در عرصههای مختلف را محقق میسازد. شهید سلیمانی همیشه خود را یک سرباز وطن در مرزها میدانست و به این موضوع افتخار میکرد. او مدام در حال بررسی وضعیت سربازانش بود، متواضع بود، و به خاطر دستاوردهای نظامی و پیروزیهای پی در پی در جبهههای جهاد علیه دشمنان دچار کبر و غرور نمیشد. بیتردید نتیجه چنین اخلاص و تواضعی در اوج پیروزیهای رزمی و نظامی، تحقق همین محبوبیت گسترده در سطحی فراتر از مرزهای تعریف شده جغرافیایی بود.
اصولا شخصیتهای جنگی و نظامی در افکار عمومی نماد جنگ و نظامیگری هستند. شهید سلیمانی به عنوان یک فرمانده نظامی چگونه به یک اسطوره بینالمللی بدل و رمز قهرمانیاش در خاورمیانه چیست؟
شهید قاسم سلیمانی درست است که یک فرمانده عالی رتبه نظامی و فراملی بود اما نه در داخل و نه در خارج از کشور با غرور و تکبر بیگانه بود و بین هیچیک از مولفههای قومی و فرقهای جامعه تبعیض و تمایزی قائل نبود. بهترین گواه این ادعا همان نامه تاثیرگذاری است که او هنگام آزادسازی شهر بوکمال در استان دیرالزور برای صاحب منزلی گذاشت که به ناچار از آن برای اسکان موقت رزمندگان استفاده کرده بود. او در این نامه نوشته بود: «صاحب محترم خانه، سلام بر شما، من برادر شما قاسم سلیمانی هستم. من شیعه هستم و شما سنی اما ما هم به نوعی سنی هستیم چون به سنت رسول خدا اعتقاد داریم و انشاءالله سعی میکنیم راه او را ادامه دهیم. شما هم به نوعی شیعه هستید چون اهل بیت را دوست داری. از قرآن کریم و کتاب صحیح بخاری و کتابهای دیگری که در خانهات بود، فهمیدم که متدین و دیندار هستی. اول اینکه برای استفاده بدون اجازه از خانه خود عذرخواهی میکنیم و دوم اینکه اگر به منزل آسیبی وارد شده باشد، حاضریم بهای آن را بپردازیم. من در خانه شما نماز خواندم. برای شما دو رکعت نماز خواندم و از خداوند متعال برای شما طلب عاقبت به خیری کردم. برادر و فرزند شما: قاسم سلیمانی.»
شما به ادبیات و گفتمان شهید توجه کنید، او با چنین اخلاق نبوی و با این عمقِ عرفانی توانست محبت مردم را در تمام کشورهایی که در آنها با تروریسم مبارزه میکرد، جلب کند. رمز مانایی یک قهرمان نظامی بیش از آنکه در پیروزیهای نظامی نهفته باشد، در گرو اخلاقمداری و مشی انسانی هنگام فرماندهی است که اگر غیر از این بود باید تمام شخصیتهای نظامی موفق در جهان نماد قهرمانی و اسطوره فراملی میشدند.
در مقطع طولانی از تاریخ، سهم بخشهای زیادی از کشورهای واقع در خاورمیانه جنگ، عقب نگاه داشته شدن، غارت ثروتها و حاکمیت حکومتهای ترسو و دستنشانده بوده است. باتوجه به وقایع دهه اخیر، آیا میتوان گفت این تاریخ تلخ در منطقه به پایان دوران خود نزدیک شده و ملتها دیگر پذیرای بیگانگان غارتگر و دستنشاندگان آنها نیستند؟
با پیروزیهای بزرگی که توسط جبههی مقاومت در کشورهای مختلف به دست آمد و با شکستهای بزرگی که به کشورهای استبداد و استکبار جهانی تحمیل شد و با سرنگونی بسیاری از رژیمهایی که مستضعفان و ستمدیدگان جهان از دیرباز از آنها رنج کشیدهاند، میتوان گفت که توانمندی ضعیفان و نیروهای مقاومت بسیار نزدیک و مصداق «قاب قوسین أو أدنی» است. پیروزی فردا واقعیتی ثابت و قطعی است و فقط اندکی صبر میطلبد اما پس از آن مستضعفان جهان پیروزی علیه نیروهای شیطانی و استکبار جهانی را به شادی مینشینند و جشن میگیرند. بنابراین قطعا این دوره تلخ تاریخی به پایان میرسد و اتحاد ملتها سرنوشت دیگری را رقم خواهد زد و با رسیدن به درک و بینشی دقیق از واژه ظلم و مظلوم اجازه نخواهند داد تا تاریخ شوم قرن پیش تکرار شود. نبرد علیه ظلم و استکبار تا پیروزی نهایی همچنان ادامه خواهد داشت.
به اعتقاد شما آیا هنوز قرابتهای ریشهای در آسیا و خاورمیانه در حوزه منافع مشترک میان ملتها پررنگ است و هنوز آنها به نقشههای راه و برنامههای جامع مشترک برای دفاع از منافع مشترک خود اعتقاد دارند؟
وقتی بحث درباره کشورهای آسیایی و کشورهای خاورمیانه بازمیشود، در واقع از وجوه اشتراک فراوانی بین این کشورها صحبت میکنیم و وقتی صحبت از مشترکات است، پای ادیان، اعتقادات، معنویات و چه بسا تاریخها به میان میآید. مهمتر از همه، در مورد یک دشمن مشترک که به دنبال نابودی این ملتهاست و تلاش میکند موجودیت آنها را متزلزل و آنها را تکه تکه کند و پیوندهایشان را از بین ببرد، صحبت میکنیم. بیش از صد سال پیش، به ویژه از سال ۱۹۰۷ که کنفرانس کمبل برگزار شد و «سند بنرمن» توسط «هنری کمپل بنرمن» نخست وزیر وقت بریتانیا ارائه شد، طمع ورزیهای خصمانه علیه این کشورها تشدید شد و افزایش پیدا کرد. این سند تصریح میکند که دریای مدیترانه شریان حیاتی برای استعمار است، زیرا پلی است که شرق را به غرب وصل میکند، کریدور طبیعی به دو قاره آسیا و آفریقا و نقطه تلاقی مسیرهای جهانی و نیز مهد ادیان و تمدنهاست. در سواحل جنوبی و شرقی آن مردمی واحد با وحدت تاریخ، مذهب و زبان زندگی میکنند.
این یک اعتراف آشکار استعماری با هدف قرار دادن منطقه و مردم آن است بنابراین بر همه ما واجب است که برای خنثی کردن تلاشهای استعماری متحد شویم و با ایمان کامل باور کنیم که یک رهبر الهامبخش و صادق وجود دارد که میتواند ما را از شر این کشورهایهای طغیانگر آزاد و رها کند، زیرا ما در زمانی به سر میبریم که به شدت به چنین رهبری نیازمندیم، رهبر و فرماندهی که چه بسا به معجزه نزدیکتر است آنهم درست در روزگاری که رهبران و وفاداران کم هستند، اما ما به وجود آنها اطمینان داریم و شهید قاسم سلیمانی یکی از این رهبرانی بود که حکایتشان بیشتر به اساطیر ادیان برخی جوامع شبیه است.
وظیفه هنر و هنرمند در قبال تاریخ سیاسی و نظامی کشور و منطقه خود چیست و آیا نویسنده و شاعر در انتخاب قهرمان و کاراکتر اصلی کتاب خود به فاکتورهایی چون ملیت باید توجه کند؟
شکی نیست که فرهنگ، مهد اصلی هر عمل قهرمانانه است و بیشترین پتانسل را برای ثبت و مانا کردن دستاوردها، دلاوریها و فداکاریهای مردم در مقابله با اشغالگر و حفظ وطن دارد. فرهنگ محدود به یک نوع ادبی یا یک هنر خاص نیست، بلکه به گونههای مختلف ادبی مانند شعر، داستان، تئاتر، مطالعه و سایر گونههای ادبی گسترش مییابد و این متون ادبی میتوانند قهرمانیها و شجاعت قهرمانان را تثبت و آنها را در خاطره اقوام و ملتها جاودانه کنند. وقتی روی متون ادبی کار میشود و به آثار درام و نمایشی تبدیل میشوند، میتوانند در اکرانهای مختلف نمایش داده شوند تا به میلیونها انسان برسند و آنها را آگاه کنند. رسالت هنر همین آگاهی است. این کار به مفهوم نفوذ و تثبیت این آثار و دستاوردها در ذهن کودکان و نوجوانان و احضار و یادآوری آنها به طور مداوم است. بله، ادبیات و انواع گونههای هنری به کار گرفته میشوند تا با ترسیم ویژگیهای حقیقی قهرمانان در هر گوشهای از جهان، آنها را در ذهن و حافظه جمعی ملتها ماندگار کنند و به تناسب هر موقعیتی، مردم را به احضار دائمی این اسطورههای همیشگی که محدود به زمان و مکان نیستند، از ناخودآگاه خویش سوق دهند.
جایگاه نهادهای فرهنگی در معرفی و شناساندن مشاهیر و قهرمانان ملی و بینالمللی چیست؟
ما باید در هر وضعیتی و تحت هر شرایطی فرزندان هنر متعهدی باشیم که ارکان آن اصالت، قهرمانی و مقاومت است، هنری که فرزندان هر نسلی را به پیروی از راه پدران و اجداد خود برای رهایی و آزادی از استعمار بر میانگیزد و انگیزه و انگیخته را همسو با هم رشد و تعالی میدهد. در اینجا مسئولیت متولیان فرهنگ، رسانه و آموزش و پرورش، در لزوم مصون کردن جوامع در برابر هنر رو به زوال و تعمیق فرهنگ مقاومت و هنر متعهد چندبرابر میشود.
شخصیتی مانند شهید سلیمانی چه اندازه قابلیت و جذابیت برای ادبیات داستانی و شعر نویسندگان و شاعران عرب زبان حوزه خاورمیانه دارد و شما چه تصویری از شهید در کتاب خود ارائه دادهاید؟
تردیدی نیست که شخصیت شهید قاسم سلیمانی دارای مولفههای فراوانی است که او را به شخصیتی حاضر در فرهنگ و ادبیات ما و قهرمانی مردمی در سریالها، برنامهها و فیلمها تبدیل میکند. چنین شخصیتی با عمق، تعلق و اصالتش باید الگوی نسلها باشد و مسیر زندگیاش برای ما سیره عملی باشد و این درست همان هدفی است که از لابه لای سطور کتاب «حماسه سلیمانی» به دنبال تحقق آن بودم. حماسه سلیمانی حماسهای است که در آن مطالعات عمیقی در این زمینه شخصیت و سیره عملی شهید سلیمانی، شخصیت فعال و تأثیرگذار انجام شده است و اشعار و داستانهای این کتاب از منحصر به فرد بودن و تمایز این شخصیت و لزوم پایبندی به اخلاق و ارزشهای او صحبت میکند. از آنجا که این شخصیت بینظیر به ملت خود، به اهدافش، به فلسطین و قدس آن و عقیده آزادی در سراسر دنیا وفادار و پایبند بود باید در جان و روح کودکان و جوانانمان حضور داشته باشد تا مکتب او زنده و راهش ادامه داشته باشد. نوشتن برای خواندن صرف نیست برای تربیت نسلی ماندگار با روح انسانی است. دشمن صهیونیستی متوجه خطر چنین رهبری شد و برای رهایی از مسیر و رویکرد او دست به ترور زد، اما فراموش کرد که این ترور مدارس و دانشگاههایی را در اندیشه، رویکرد و مقاومت سردار شهید قاسم سلیمانی ایجاد میکند و این در واقعیت اتفاق افتاده است.