ایلنا بررسی میکند؛
کاریابی به شرط داشتن آشنا/ دوستان و آشنایان عامل ورود برخی افراد به بازار کار
از بین رفتن توازن در بازار کار باعث میشود ورود به بازار کار موضوع مهمی باشد. اینکه راه ورود بخشی از نیروی کار در ایران دوستان و آشنایان هستند، باعث میشود بگوییم عدالت در این زمینه در کشور ما رعایت نمیشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با وجود اینکه لااقل در حرف توجه زیادی به شیوه ورود به بازار کار نشان داده میشود، اما در عمل در ایران در همچنان بر پاشنهای میچرخد که سالها میچرخیده. آخرین گزارش مرکز آمار درباره نرخ بیکاری در ایران نشان میدهد بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بیکار هستند. البته این رقم تفاوت محسوسی با رقم اعلامی در سال گذشته دارد و حداقل ۴۰۰ هزار نفر از تعداد بیکاران کاسته شده. تفسیری این چنینی نتیجه گرفتار شدن در تله آماری است. نه کاهش تعداد بیکاران و نه کاهش نرخ بیکاری در بهار امسال واقعی نیست. دلیل سادهای برای بهبود شاخص وجود دارد: کاهش نرخ مشارکت اقتصادی که در سه فصل بهار، تابستان و پاییز ۹۸ نتیجه بیانگیزگی افراد برای جستن کار و افزایش مشاغل غیر رسمی بوده و در زمستان ۹۸ و بهار امسال نتیجه شیوع کرونا. واقعیت این است که بر اساس آمار رسمی صدها هزار نفر در ایران بیکارند و اگر یافتههای غیر رسمی و مشاهدات میدانی را مبنا قرار دهیم، تعداد بیکاران تا دو برابر آمار رسمی یعنی حدود پنج میلیون نفر هم میرسد. مشخص است در چنین شرایط نامتعادلی ورود به بازار کار کوششی مضاعف میطلبد و همه چیز هم به مهارت و تخصص بستگی ندارد.
بیکاران چطور کار پیدا میکنند؟
شاید شما هم زمانی با این سوال روبهرو شده باشید که چطوری این کار را پیدا کردی؟ این سوال در ایران و در سالهای اخیر اغلب با سوال دیگری همراه شده است: آشنا داشتی؟ خود این سوال نشان میدهد که در اذهان ایرانیان آشنا داشتن برای کار پیدا کردن موضوع مهمی است. یک بررسی آماری مربوط به سال ۹۷ نشان میدهد که پرسوجو از دوستان و آشنایان عامل ورود بخش مهمی از افراد به بازار کار است. بر این اساس میتوان تایید کرد که آشنا داشتن برای کار پیدا کردن واقعا مهم است؛ مهمتر از تخصص، سواد، شانس و اقبال، اخلاق درست و حسابی و... .
وضعیت مناسب این است که فرصتهای شغلی به اطلاع افراد برسد و فارغ از نژاد، جنسیت، مذهب، عقاید سیاسی و... فرد با تواناییهای شغلی اش ارزیابی شود. این هم برای کارگر خوب است هم برای کارفرما
علیاکبر سیارمه (کارشناس روابط کار) به ایلنا میگوید: ورود به بازار کار یک موضوع است و ماندن در بازار کار موضوع دیگر. مواردی مثل تخصص، مهارت، سواد، اخلاق و رفتار مناسب و... به نظر میرسد بیشتر به کار ماندن در بازار کار میآید تا ورود به بازار کار.
اگر کاربلد باشی، کار هست
اگر کاربلد باشی، کار هست؛ این حرف آنقدرها هم درست نیست. در واقع در ایران زدن چنین حرفی بیشتر برای انگیزه دادن به افراد برای کسب مهارت و دانش است. واقعیت این است حداقل برای ورود به بازار کار مهارتی بیشتر و متفاوتتر از مهارت کاری لازم است. باید آشنا داشته باشی، بدانی کجا دنبال کار بگردی، ارتباطات اجتماعیات خوب باشد و البته کمی هم شانس داشته باشی. وقتی اینها باشد و سر کار بروی آنوقت باید از مهارت و سوادت استفاده کنی و سر کار بمانی و احیانا ترقی هم داشته باشی.
سیارمه میگوید: چنین واقعیتی میتواند منجر به بیعدالتی شغلی شود. وضعیت مناسب این است که فرصتهای شغلی به اطلاع افراد برسد و فارغ از نژاد، جنسیت، مذهب، عقاید سیاسی و... فرد با تواناییهای شغلیاش ارزیابی شود. این هم برای کارگر خوب است هم برای کارفرما.
او ادامه میدهد: اینکه فردی به واسطه عاملی غیر از تواناییهایش صاحب شغل شود، همان عامل میتواند باعث شود که او کار نکند یا به تعبیر بهتر درست کار نکند. خیلی از ما همکار کسی بودهایم که آشکارا درست کار نمیکند. وقتی پیگیر میشویم که چرا آن فرد به نسبت دیگران درست کار نمیکند، متوجه میشویم آشنا یا فامیل مدیرعامل، رئیس یا توصیه شده از طرف فلانی و بهمانی است. در واقع چنین فردی یک وجه المعامله است. من و شما حساب کتابی با هم داریم. شما مدیر جایی هستید. برای اینکه روابط تان با من بهتر شود توصیه مرا قبول میکنید و فلان فردی را که من میگویم استخدام میکنید.
این کارشناس روابط کار تصریح میکند: چنین اتفاقی وقتی در سطح وسیع بیفتد بسیار خطرناک است و بر تولید و کار و بهرهوری تاثیر میگذارد. من نمیخواهم بگویم تمامی آن حدود ۳۴ درصدی که مرکز آمار میگوید از طریق پرسوجو از دوستان و آشنایان کار پیدا کردهاند با پارتی و آشنا سر کار رفته و کارشان بیکیفیت است. خیلیها هم فقط این را راهی برای گذر از دروازه بازار کار میدانند و بعد به قول معروف خودشان را پیدا و ثابت میکنند، اما همان درصدی که بدون رعایت عدالت سر کار میروند از طرفی عامل تضییع حق دیگران هستند و از طرف دیگر به بهرهوری نیروی کار آسیب میزنند.
بهرهوری نیروی کار موضوع بسیار مهمی در ایران است. تحقیقات مختلف در این زمینه نشان میدهد که به نسبت بسیاری از کشورها بهرهوری افراد در ایران پایین است. دلایل متعددی ازجمله نبود حقوق و مزایای کافی، کار اضافه، سیستم امتیازدهی نامناسب و... در بهرهوری نیروی کار تاثیر دارد. یکی از دلایل هم میتواند آشنا بازی باشد. عدالت اجتماعی سویههای مختلفی دارد و یکی از آنها هم برابری فرصتها برای همه است. توزیع کار لااقل در سطوح بالا و در مورد کارگاههای بزرگ باید اصلاح شود و همه بتوانند شانس خود را برای ورود به مشاغل مختلف امتحان کنند.