ایلنا گزارش میدهد؛
در روزهای کرونایی کارگران مهاجر ایرانی چگونه روزگار میگذرانند؟ / باید برای کارگر بدون مجوز در خارج از کشور تمهیدی اندیشید
این روزها درباره میزان آسیبپذیری اقشار مختلف از کرونا مطالب زیادی منتشر میشود. بیشک یکی از آسیبپذیرترین این اقشار کارگران مهاجری هستند که مجوز کار ندارند. ایرانیانی هم هستند که چنین وضعیتی دارند. این کارگران نیازمند حمایتهای ویژه هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در کنار اخبار داغ کرونایی این روزها، اخباری که وضعیت ایرانیان خارج از کشور را بازتاب میدهد شاید در صدر نباشد، اما واقعیت این است که شرایط آنها در مواردی و در برخی از کشورها مناسب نیست و لازم است فعالیتهای ویژهای برای مصونیت آنها در رابطه با کووید ۱۹ صورت گیرد.
سیام فروردین امسال خبر رسید هفتمین پرواز هواپیمایی تابان و قشم پس از شیوع ویروس کرونا، ایرانیان مایل به بازگشت به میهن را از مسقط به شیراز بازگرداند. شبیه این خبر را در سه ماه اخیر و درباره ایرانیان مقیم کشورهای مختلف شنیدهایم. در این بین رصد وضعیت کارگران ایرانی مقیم کشورهای دیگر بسیار مهم است، چراکه به دلایل مختلف برخی از آنها شرایط پیچیدهای دارند و در برابر کرونا بیدفاع هستند.
شرایط کارگران مهاجر ایرانی در بحبوحه کرونا
در دهههای اخیر ایرانیان زیادی برای کار به دیگر کشورها مهاجرت کردهاند؛ از کانادا و استرالیا گرفته تا کشورهای اروپایی و البته کشورهای همسایه. کارگران ایرانی در خارج از کشور به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. تعداد قابل توجهی از این افراد به ویژه در استرالیا و کشورهای غربی قانونی مهاجرت کرده و اغلب شهروندانِ این کشورها شدهاند. آنها احتمالا تا آخر عمر در این کشورها میمانند یا لااقل تا زمان بازنشستگی به ایران بازنخواهند گشت. بررسیها نشان میدهد در میان این افراد بیش از آنکه کارگر ساده مشاهده شود، افرادی با تحصیلات و تخصصهای بالا هستند. در مقابل، مهاجران ایرانی در کشورهای همسایه، از ترکیه و عراق گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس، اغلب کارگران ساده هستند و مهاجرت آنها مقطعی و در مواردی ماهانه است. در امارات، عمان، کویت، قطر و ... کارگران ایرانی دیده میشوند، همانطور که ردِ کارگران ایرانی را میتوان در ترکیه و عراق هم جستجو کرد. اگر کارگری با مجوز کار فعالیت کند، بدون در نظر گرفتن ملیت، از حقوق شهروندی برابر برخوردار است. مطابق قوانینِ هر کشور چنین کارگری حق بیمه و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی دارد، اما اگر مجوزی در کار نباشد و به قول معروف کارگر «کار سیاه» انجام دهد اوضاع کاملا فرق میکند. علاوه بر اینکه شاغلان در کار سیاه از بسیاری از حقوق و مزایای نیروی کار مثل دستمزد عادلانه و حق بیمه محروم هستند، این کارگران در بحبوحه کرونا به سختی میتوانند از خدمات بهداشتی و درمانی استفاده کنند. آنها در مواردی حتی شاید از ترس اخراج از کشوری که به آن مهاجرت کردهاند، سراغ درمانگاههای رسمی و عمومی نروند؛ اتفاقی که در بحبوحه کرونا به شدت خطرناک و آسیبزاست.
انتظار میرود پیگیریهایی در سطوح بالای دیپلماتیک صورت گیرد و دولت ایران با دولتهای دیگری که کارگران ایرانی در آنها مشغول به کار هستند، همکاری کرده و حقوق افراد را فارغ از داشتن مجوز کار پیگیری کند
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده درباره شیوع بیماری کرونا، ترکیه با حدود ۸۳ هزار بیمار کرونایی شناسایی شده و داشتن بیش از حدود ۲۰۰۰ قربانی، مقام اول را آسیا به لحاظ خطرپذیری قرار دارد. وضعیت عراق به نسبت بهتر است. این دو کشور، در کنار کشورهای حاشیه خلیج فارس و جمهوریهای جدا شده شوروی سابق، عمده کشورهای پذیرای کارگران ایرانی بدون مجوز کار هستند که در شرایط فعلی جان این کارگران اکنون در خطر است. آیا به واسطه اینکه این افراد در بازار سیاه کشورهای دیگر کار میکنند نمیتوان هیچگونه پیگیری صورت داد و وضعیت دسترسی آنها به خدمات بهداشتی و درمانی را تسهیل کرد؟
امیدواریم کارگران مهاجر ایرانی دسترسی عادلانه به خدمات پیدا کنند
علیرضا حیدری ( فعال کارگری و کارشناس روابط کار) در گفتگو با ایلنا عنوان میکند: کارگران ایرانی شاغل در کشورهای دیگر اگر مجوز کار داشته باشند، برابر تعهدات قانونی از حقوق شهروندی و خدمات بهداشتی و درمانی برخوردار هستند. وضعیت آنها قاعدتا از طریق سفارتخانهها در کشورهای مختلف بررسی میشود و به نظر نمیرسد مشکل خاصی وجود داشته باشد، اما عمده نگرانی درباره آن دسته از کارگرانی است که مجوز کار ندارند و اصطلاحا کار سیاه میکنند.
او ادامه میدهد: اطلاعات دقیقی درباره این کارگران وجود ندارد. با وجود این، میدانیم چنین کارگرانی بیشتر در کدام کشورها و مناطق هستند. مهاجرت برای کار و اشتغال در مشاغل سیاه یک اتفاق جهانی است. این پدیده را در کشورهای مختلف و در مورد افرادی با ملیتهای مختلف میبینیم. درباره این کارگران، وضعیت کاری، حقوق و ... آنها مباحث جهانی وجود دارد. اغلب حقوق این افراد پایمال میشود و آنها از دسترسیهای عادلانه برخوردار نیستند. کمک به این کارگران یک همگرایی جهانی و بینالمللی میخواهد.
حیدری با بیان اینکه در کمک به کارگران مباحث قانونی وجود دارد، اما غیر از آن موارد اخلاقی و انسانی هم باید مورد توجه قرار گیرد، میگوید: کشور ما ازجمله کشورهایی است که با ورود نیروی کار مهاجری روبهروست که درصد بالایی از آنها مجوز کار ندارند، اما در ایران کار میکنند. عمده این افراد اتباع کشور افعانستان هستند. در شرایطی که متعاقب شیوع بیماری کرونا ایجاد شده است، این افراد مشکل خاصی در زمینه دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی ندارند. شاید از نظر قانونی تفاوت در این زمینه وجود داشته باشد، اما در بعد کلی زمینه استفاده این افراد از خدمات عمومی فراهم شده است.
اگر کارگری با مجوز کار فعالیت کند، بدون در نظر گرفتن ملیت، از حقوق شهروندی برابر برخوردار است. مطابق قوانین هر کشور چنین کارگری حق بیمه و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی دارد، اما اگر مجوزی در کار نباشد و به قول معروف کارگر «کار سیاه» کند اوضاع کاملا فرق میکند
او ادامه میدهد: انتظار ما این است که دولتهای خارجی درباره اتباع ایرانی شاغل در کشورهای خود ولو اینکه این افراد مجوز کار نداشته باشند لااقل اینگونه عمل کنند. البته این یک امیدواری است و میدانیم در مواردی و در برخی کشورها این اتفاق نمیافتد که در بحبوحه کرونا، نگرانیها را دو چندان میکند. بر این اساس انتظار میرود پیگیریهایی در سطوح بالای دیپلماتیک صورت گیرد و دولت ایران با دولتهای دیگری که کارگران ایرانی در آنها مشغول به کار هستند همکاری کرده و حقوق افراد را فارغ از داشتن مجوز کار پیگیری کند.
قصه پرغصه کارگران سیاه
دولتها روی خوشی به کارگرانی که کار سیاه میکنند نشان نمیدهند، چون از نظر آنان این کارگران برای اقتصاد کشورشان مضر هستند. عمدتا این کارفرمایان هستند که کارگران را در مشاغل سیاه به کار میگیرند تا حقوق کمتری پرداخت کنند، حق بیمه نپردازند و از مالیات فرار کنند. شاید عنوان شود که چرا با وجود تضییع حقوق کارگران شاغل در کار سیاه، افراد مبادرت به چنین کارهایی میکنند؟ واقعیت این است که دلایل زیادی وجود دارد که البته همه را میتوان در این خلاصه کرد: برخی افراد مجبورند تن به کار سیاه بدهند. کارگران شاغل در مشاغل سیاه در کشور خود کار پیدا نکردهاند یا اینکه به دلیل ارزش پایین پول ملی درآمد آنها در کشور خودشان مکفی نیست. این موارد درباره کارگران ایرانی مشغول در ترکیه و عراق به خوبی قابل مشاهده است. دستهای دیگر از کارگران شاغل در مشاغل سیاه هم هستند که به قصد مهاجرت به اروپا رفتهاند. آنها ممکن است دوران پنهانکاری را برای اینکه مشمول قانون دابلین نشوند بگذرانند. قانون دابلین، قانونی مربوط به اتحادیه اروپاست که بر اساس آن فردی که غیر قانونی در کشوری اروپایی ساکن است به کشور مبدا برگردانده میشود. برای مثال فردی از طریق اوکراین، اسلواکی، اسلونی یا کشوری اروپایی که اقتصاد چندان مناسبی ندارد وارد سوئد شده تا آنجا اقامت بگیرد. اگر همان لحظه ورود، خود را معرفی کند، دولت سوئد او را به کشور قبلی برمیگرداند؛ اتفاقی که مهاجران دوست ندارند رخ بدهد. آنها برای دور زدن قانون، شش ماه مخفیانه در سوئد زندگی میکنند تا دیگر مشمول قانون دابلین نشوند. در این مدت بسیاری از مهاجران کار سیاه میکنند. به این افراد باید مهاجرانی را هم اضافه کرد که در انتظار تعیین تکلیف اقامت خود هستند. آنها حقوق دولتی میگیرند، اما اغلب این حقوق کفاف آنها را نمیدهد، پس مخفیانه کار میکنند.
همانطور که عنوان شد از نظر دولتها کارگران شاغل در مشاغل سیاه مضر هستند، اما در بحبوحه کرونا به نظر میرسد باید صورتبندیهای قبلی را عوض کرد و جای توجه صرف به مسائل اقتصادی، حقوق انسانی را مدنظر قرار داد. این نیازمند پیگیری دولت ایران است. میتوان در زمینه دسترسی کارگران ایرانی بدون مجوز کار در کشورهای دیگر به خدمات عمومی اعم از خدمات بهداشتی و درمانی، مذاکرات و توافقاتی ولو موقت داشت.