ایلنا بررسی میکند؛
این کارگران زیر بار اجسامِ سنگین له میشوند...

ضرورت اجرای آییننامههای بهداشتی حمل بار
افزایش آمار بیماریهای شغلی به ویژه بیماریهای ناشی از حمل بار غیراستاندارد، یکی از مواردی است که میتواند به مرور زنگ خطر را برای متولیان حوزه ایمنی و بهداشت شغلی و پزشکان طب کار به صدا درآورد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از شایعترین بیماریها میان بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی، مشکلات استخوانی، دردها و مشکلات شدید حرکتی ناشی از دیسک کمر، صاف شدن غضروفها، پارگی رباتها و مشکلات شدید مفاصل و زانوان است. این مشکلات در میان برخی کارگران بازنشسته بسیار بیش از سایر کارگران کشور دیده میشود. دردهای بیقرارکنندهای که برخی از کارگران و بازنشستگان را در سنین بالاتر به کام اعتیاد فرومیبرد و شدت دردها را برای خود و خانوادهشان در بلندمدت دوچندان نیز میسازد. کارگران نانواییها، کارگران ساختمانی و از همه بیشتر کارگران اتوبارها و باربریها، بیشتر در معرض آسیبهای شغلی از این دست قرار دارند؛ آسیبهایی که در بلندمدت برای سازمان تامین اجتماعی، خانوارهای کارگری و خود کارگر مشکلات عدیده و لاینحلی ایجاد میکند.
رشد بیماریهای شغلی ناشی از شرایط کار البته در افزایش هزینههای درمان سازمان تامین اجتماعی و هزینههای بیمه بیکاری و از کارافتادگی نقش ویژهای دارد. اینها همه به جز هزینه خانوارهاست. هزینههای دیگری نیز در حاشیه این موضوع برای خود کارگر ایجاد میشود. افزایش بیماریهایی چون فلج، تنگی کانال نخاعی، گرفتگی عضلات و اسپاسم عضلانی، کمردرد، دیسک کمر، صاف شدن غضروفها، ضعف و ساییدگی مفاصل و بیماریهای مرتبط با آن، آرتروز و واریس و... همه و همه تنها بخشی از بیماریهای شغلی ناشی از حمل غیراستاندارد بار است که برخی از آنها شرایط مرگ زودهنگام کارگران را نیز فراهم میکند.
شرایط سخت کار درحالی باوجود بیماریهای شغلی ناشی از کار گره خورده که همزمان برخی از ضرورت افزایش سن بازنشستگی نیز دفاع میکنند. البته بسیاری از مدافعان افزایش سن بازنشستگی و مخالفان بازنشستگی زودتر از موعد کارگران درگیر مشاغل سخت و زیانآور به افزایش متوسط سن امید به زندگی از ۶۹ سال به ۷۷ در دو دهه اخیر ارجاع میدهند، اما آنان این واقعیت را در نظر نمیگیرند که امید به زندگی متوسط جامعه هرگز نمیتواند با امید به زندگی بازنشستگان تامین اجتماعی که عمدتاً کارگر هستند، برابر باشد و سن امید به زندگی نیروهای صندوقهایی مثل کشوری و جامعه کارمندی بسیار بیشتر جامعه کارگری است!
کارگران باربر چه میکشند؟
سجاد، کارگر سابق باربر یک شرکت آب معدنی بوده است. او روزانه چندین تن آب معدنی یک شرکت را خالی کرده و به همین دلیل در سن ۳۲ سالگی با دیسک کمر، مشکل زانو و درد مچ دست مواجه شده است؛ اما دردهای استخوانی او تنها عارضهای نیست که وی پس از سالها کار و تغییر شغل خود از باربری به خیاطی با آن دست و پنجه نرم میکند. وی برای تحمل دردهای استخوانی و خستگی بعد از کار خود، بنابر توصیه نادرست برخی همکارانش که شغل مشابه داشتند، به دام اعتیاد افتاده و این اعتیاد همچنان با اوست.
این کارگر خیاط که سابقاً باربر بوده است، میگوید: بارها به مسئول بخش گفته بودم برای خالی کردن این حجم از بار و انتقال آن بجای ابزارهای دستی و همچنین انتقال بار به کامیون چرا از لیفتراک استفاده نمیکنید؟ اما پاسخ او این بود که اگر لیفتراک میخریدیم نیاز به دو نفر داشتیم بجای ده نفر و عذر اغلب شما را میخواستیم!
چنین نگاهی بطور عمده در میان کارفرمایان و مدیران درباره سلامت جسمی و فیزیکی نیروی کار در بسیاری از کارگاهها و محیطهای کار وجود دارد.
با سعید که یک کارگر کرمانشاهی اتوبارهای تهران است، پس از فاصله گرفتن از دفتر یکی از اتوبارها در مرکز شهر صحبت کردیم. او با اشاره به فشار کاری روزمره خود گفت: بسیاری از همکاران من گاهی به تنهایی یخچالهای سنگین حدود ۱۰۰کیلویی را چند طبقه بالا میبرند. وسایل سنگینی که هریک بیش از ۶۰ و ۷۰ کیلو وزن دارند و بارها بالا میروند. از آنجا که در پرداخت مزد، سهم راننده و شرکت بالاست، ما در روز حداقل دوبار باید بار خالی کنیم تا کار برای ما صرف داشته باشد و این کار هر روزه برای ما بسیار طاقت فرساست. او از نگرانی کارفرمایش برای ارتباط او با مردم -به ظن اینکه او و سایر کارگران جدا از شرکت پروژه تخلیه بار بگیرند- میگوید و از ذهنیت غلط مردم مبنی بر درآمد بالا و راحتی این شغل نیز ابراز ناراحتی میکند!
در واقع، بسیاری از کارگران باربر در بازارها و اتوبارها روزانه چنین وضعیتی دارند و از آنجا که اغلب آنان بیمه نیستند، معمولاً تا جایی که توان داشته باشند به این کار ادامه میدهند. سعید میگوید: زمان مفید این کار نهایتاً ۱۰ سال است و پس از آن فرد باید از اول در شغل دیگری قرار بگیرد.
چه قوانینی و آییننامههایی وجود دارند؟
در حوزه حمل بار چندین آیین نامه در کشور موجود است که در میان آنها مهمترین آییننامه «حدود مجاز مواجهه شغلی» مصوب وزارت بهداشت است. البته «آیین نامه بهداشتی حمل بار دستی» (تنظیم شده توسط وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۰) و آیین نامه حفاظتی حمل بار دستی (تنظیم شده توسط وزارت کار در سال ۱۳۸۹) نیز موجود است.
محمد نظری (عضو انجمن متخصصین بهداشت حرفهای ایران) در این رابطه میگوید: برخی آییننامهها مانند آیین نامه حفاظتی حمل بار دستی وزارت کار و آیین نامه بهداشتی حمل بار دستی وزارت بهداشت، جنبه ارشادی و «guideline» دارد و بازرسان بهداشت حرفهای بنابر سلیقه خود میتوانند آن آییننامهها که جنبه جزئیتر دارند را اعمال کنند. تنها آییننامه مصوب الزامآور در این حوزه، آیین نامه «حدود مجاز مواجهه شغلی» است که توسط وزارت بهداشت مصوب شده و الزامآور است.
وی میافزاید: با این حال میبینیم که بیشتر اصول این آییننامه در اکثریت قاطع کارگاهها اجرا نمیشود. خود کارگران نیز باتوجه به فشار کار و خستگی و گرما، توان تمرکز برای اجرای این آییننامهها (حتی علیرغم آموزش ناظران بهداشت حرفهای برای حمل صحیح بار) را ندارند و بیشتر باید کارفرمایان و شرایط کار به نحوی انعطاف داشته باشند تا بیماریهای شغلی گسترده ناشی از حمل بار سنگین کاسته شود.
نظری تصریح میکند: آییننامههای موجود بهطور دقیق با عدد و رقم و با آموزش نسبتاً دقیق ملزومات کار در حوزه حمل بار و بار استاندارد قابل حمل و شکل صحیح را توضیح دادند، اما ارادهای برای اجرا و نظارت آنها به شکل قابل قبول هنوز وجود ندارد و دستگاههای دولتی و مجلس (از جمله کمیسیون بهداشت و درمان مجلس) باید در این حوزه ورود کنند.
همانطور که در جداول و اشکال این این آییننامهها آمده است، حداکثر حمل بار با فرغان ۲۴ کیلوگرم و حداکثر امکان حمل بار به شکل عمودی ۵۵ کیلوگرم است. با این وجود میزان تکرار حمل بار نیز در این آییننامهها بطور روزانه محدود شده است.
وزارت صمت کارخانهها را ملزم به تولید کیسههای کوچک کند!
اکبر شوکت (رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی کشور) در رابطه با موضوع فرسایش شغلی ناشی از حمل بار به ویژه در کارهای ساختمانی میگوید: ما درباره اجرا نشدن آییننامههای بهداشت حرفهای در حوزه حمل و بار و اثر ماندگار آن بر جسم و افزایش بیماریهای شغلی بارها هشدار دادهایم. امروزه بسیاری از کارگران بازنشسته ما از دردهای جسمانی و بیماریهای استخوانی و غضروفی ناشی از حمل بار در دوران خدمت خود دچار مشکل هستند که همگی ناشی از بد بلند کردن اجسام سنگینتر از استاندارد است.
وی افزود: ما به دلیل عدم رعایت آییننامهها، بارها از وزارت صنعت، معدن و تجارت خواستیم که به کلیه کارخانههای تولیدکننده مواد اولیه ابلاغ کند که به جای کیسههای ۵۰ کیلویی که استفاده از آنان به عرف رایج بدل شده، کیسههای ۲۵ کیلویی از هر چیز را تولید کنند. مثلا کیسههای گچ، سیمان و حتی کیسههای آرد که توسط کارخانههای تولید آرد عرضه میشوند، باید ۲۵ کیلویی باشند. بسیاری از کارگران ما با حمل چندین باره کیسههای ۵۰ کیلویی و ابزارهای سنگینتر، به خود آسیب میزنند. اغلب تولیدکنندگان مصالح و مواد اولیه نیز مثل کارخانجات سیمان و آرد متعلق به بخش دولتی و نیمه دولتی است و این امکان وجود دارد که دولت به آنها با یک ابلاغ چنین موضوعی را دستور دهد.
شوکت ادامه داد: بیماریهای شغلی در میان کارشناسان بهداشت حرفهای و کارشناسان ایمنی به «مرگ خاموش» معروف است. علت آن این است که طبق آمار میانگین جهانی، مرگ ناشی از بیماریهای شغلی که به مرور رخ میدهد، ۵ تا ۷ برابر آمار مرگ ناشی از حوادث شغلی ناگهانی است. به این ترتیب اگر ما ۲ هزار نفر در سال کشته ناشی از حوادث شغلی داشته باشیم، احتمالاً سالانه ۱۰ هزار نفر کارگر داریم که به دلیل بیماریهای شغلی در پایان دوره خدمت یا در ابتدای دوره بازنشستگی جان خود را از دست میدهند. اما چون بیماری شغلی تنها عمر کارگر را بسیار کوتاه میکند و در عمل چندان به چشم نمیآید، بسیاری از مسئولان با افزایش آمار بیماریهای شغلی تحت تاثیر قرار نمیگیرند!
دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم تصریح کرد: در زمان مرحوم نوربخش که اولین مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی دولت یازدهم بود، ابتکاری را شاهد بودیم برای اینکه برخی متخصصین ایمنی و بهداشت حرفهای به آلمان مراجعه کرده و دستاوردهای آنان را در حوزه بهداشت شغلی کسب کرده و به ایران بیاورند، اما پس از فوت ایشان این فرآیند لغو و حتی آثاری که در این حوزه تاکنون در جهان عرضه شده، ترجمه نیز نشد و زمانی که ترجمه شد آنهم دیرهنگام، به کارگران و تشکلهای کارگری برای آموزش عرضه نشد!
این فعال کارگری تاکید کرد: باید یک همکاری در جهت مهار بیماریهای شغلی باتوجه به وجود حداقل بیش از ۲۰ میلیون کارگر در کشور میان وزارت بهداشت، وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی در زمینه بهداشت حرفهای به ویژه در زمینه حمل بار ایجاد شود، اما از آنجا که وزارت بهداشت و سازمان تامین اجتماعی ما پیشگیری محور نبوده و نگاه بلندمدت در میان پزشکان ما وجود ندارد، این دوراندیشی به وجود نمیآید که باید از هماکنون جلوی سونامیهای بیماریهای شغلی خطرناک به ویژه بیماریهای تنفسی، سرطان و مشکلات استخوانی در سنین بالا را گرفت.
وی اضافه کرد: ما سالیانه سی هزار حادثه شغلی در کارگاهها و محیطهای کار باز و بسته کشور داریم که خود به اندازه کافی سنگین است و بیماریهای شغلی بسیار بیشتر بر فشار ناشی از این انبوه حوادث بر بازار کار و فضای تامین اجتماعی کشور میافزاید. ما باید از هستههای ذیربط در حوزه وزارت کار، بهداشت و سازمان تامین اجتماعی بخواهیم تا با ایجاد مرکزی مشترک برای ایمنی و بهداشت حرفهای به همافزایی برسند تا بتوانیم اقدامات مشترک بزرگی در این حوزه انجام دهیم.
شوکت با اشاره به پیشنهادات برخی کارشناسان HSE و بهداشت حرفهای حوزه ساختمانی در نظام مهندسی کشور مبنی بر ضرورت بکارگیری مینی-لیفتتراکها برای جابهجایی بار در پروژههای بزرگ ساختمانی و باربریها گفت: متاسفانه این پیشنهادات خوب در شرایطی که معاونت روابط کار ما رفع الزام کسب گواهینامه ایمنی و بهداشت حرفهای توسط پیمانکاران را برمیدارد و معاون رئیس جمهور بعدی آن را امضا میکند، چندان امکان طرح و تحمیل به کارفرمایان را ندارد.
رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی در پایان با اشاره به ضرورت لغو این رفع الزام پیمانکاران گفت: ما از آقای عارف که سابقه اجرایی و تصمیمگیری طولانی دارند و پخته هستند، تعجب میکنیم که بدون دقت این بخشنامه را تایید و امضا کردند. البته ما باید بپذیریم که هیچ مسئولی از خطا بری نیست اما انتظار داریم که اگر تشخیص دادند که این امر خطاست، جسارت این را داشته باشند تا نظر خود را پس بگیرند و قطعا مسئولینی که به اشتباه خود پی برده و مسئولیت میپذیرند، نزد مردم و جامعه کارگری محبوبترند.