ایلنا گزارش میدهد؛
"در" برای دستفروشان بر همان پاشنه میچرخد/ چرا سال به سال تعداد دستفروشان بیشتر میشود؟
امسال نیز بدون اینکه امیدی برای این وجود داشته باشد که دستفروشانی که تعدادشان در ماه پایانی سال افزایش مییابد، ساماندهی شوند، به آخر سال نزدیک میشویم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، احتمالا به این دلیل که دستفروشی شغلی رسمی نیست، نمیتوان آمار رسمی از تعداد دستفروشان ارائه داد. با این همه برخی از اظهارنظرات و همچنین مشاهدات عینی ثابت میکند پدیده دستفروشی در ایران بیشتر شده است. دو سال پیش ابواقاسم چیذری (مدیر عامل وقت شرکت شهربان شهرداری تهران) با بیان اینکه در حوزه ساماندهی دستفروشان خلاء قانونی وجود دارد، افزود: طبق آمار، جمعیت دستفروشان در پنج محور تهران به نسبت سال ۹۴، ۵۰ درصد افزایش داشته است.
او همانزمان اشاره کرد که شهرداری ۳۰ هزار دستفروش را در تهران ساماندهی کرده و این تنها ۶۰ درصد از دستفروشان پایتخت هستند. به این ترتیب دو سال پیش ۵۰ هزار نفر در تهران با دستفروشی روزگار میگذراندهاند. اینکه آیا تعداد دستفروشان در ایران در دو سال اخیر باز هم افزایش یافته یا نه، سوالی است که با قطعیت نمیتوان درباره آن حرف زد. لازم است نهادهای ذیربط در این باره شفافسازی کنند. با وجود این، به صورت تحلیلی و بر این اساس که وضعیت معیشت به دلیل برخی از تنگناهای اقتصادی بدتر شده، میتوان حدس زد که باز هم به تعداد دستفروشان اضافه شده است. اگرچه در این باره نمیتوانیم با قطعیت نظر بدهیم، اما تقریبا شکی در این نیست که در ماههایی از سال تعداد دستفروشان افزایش مییابد.
فصل دستفروشی
مواجهه هر روزه شهروندان با دستفروشان به ویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران، این واقعیت را که دستفروشی هم فصل دارد یا لااقل در مقاطعی از سال تعداد دستفروشان افزایش مییابد، به حاشیه میبرد. با این وجود اندکی فکر کردن به پدیده دستفروشی و همچنین دقت بیشتر در مشاهدات روزانه ما را به این نتیجه میرساند که دستفروشی تابعی از کم و زیاد شدن بیکاری، شدت گرفتن نیازهای معیشتی و افزایش تقاضا برای خرید کالاست. به این صورت در مقاطعی مانند زمستان که گروههایی از کارگران مانند کشاورزانی که در بهار، تابستان و پاییز کار دارند و زمستان بیکار هستند، تعداد دستفروشان افزایش مییابد. همچنین در مقاطعی از سال افرادی که شاید کار عادی دارند بیشتر دچار مشکلات معیشتی شوند. وقتهایی هم هست که تقاضا بالا میرود. در ایران ماه پایانی تابستان به دلیل اینکه خانوادهها مشغول تهیه لوازم مدرسه هستند و بیش از آن ماه پایانی سال که افراد برای جشنهای سال نو آماده میشوند، دستفروشی رونق بیشتری پیدا میکند.
هیچ کس علاقهای به دستفروشی ندارد. افراد مجبورند برای درآوردن خرج خود و خانوادهشان دستفروشی کنند. باید با بیکاری مقابله کرد و به کارگران حقوقی پرداخته شود که کفاف زندگیشان را بدهد، وگرنه اوضاع همین طوری که هست میماند و ما هر از گاهی مثلا دم عید که خیابانها پر از دستفروش میشود، به این موضوع میپردازیم و بدون اینکه نتیجهای بگیریم، موضوع را رها میکنیم
ماه بهمن که به پایان برسد، به صورت محسوس سر و کله دستفروشانی در خیابان پیدا میشود که در دیگر ماههای سال دستفروشی نمیکنند. یک روی سکه دستفروشی کار کردن برای کسب روزی حلال است و به این واسطه خیلیها نظر مساعدی به این پدیده دارند. شهروندانی هستند که میگویند چه خوب که جای کار خلاف فرد کار میکند، چه خوب که اجناس را با قیمت بهتری میفروشند و اصلا شر و شوری که دستفروشان در شهر ایجاد میکنند، شر و شور زندگی است. روی دیگر دستفروشی به هم زدن نظم شهری، پنهانکاری اقتصادی و رشد مشاغل کاذب است. توجه به این هر دو باعث شده که اکثر افراد از مسئولان بخواهند سر و سامانی به وضعیت دستفروشی بدهند، اما نه به این شکل که بگیر و ببند راه بیندازند و به قول معروف مردم را از نان خوردن بیندازند. لازم است زمینههای دستفروشی با ایجاد کار و بهبود معیشت شهروندان از بین برود و در اقدامی عاجل لازم است، مکانهایی برای دستفروشی تعیین و بدون اینکه به فکر درآمدزایی از طریق ساماندهی این افراد باشند، به کارشان رسمیت بدهند. با این همه به پایان سال نزدیک میشویم و خبری از اجرای برنامهای مشخص و اثرگذار در این زمینه نیست؛ وضعیتی که ممکن است باعث شود امسال نیز مثل سالهای قبل در برای دستفروشان روی همان پاشنه قبلی بچرخد.
کسی علاقهای به دستفروشی ندارد
عبدالله مختاری (کارشناس روابط کار) در گفتگو با ایلنا میگوید: ریشه دستفروشی چه در طول سال و چه در ماههای پایانی سال که تعداد دستفروشان زیاد میشود، مشخص است. دلیل وجود این همه دستفروش در مترو، خیابان، پارکها و ... این است که درصد قابل توجهی از مردم مشکلات معیشتی دارند. بعضی کار خود را از دست دادهاند و برای اینکه خرجشان را در بیاورند دستفروشی میکنند و کسانی هم دستفروشی را به عنوان شغل دوم انتخاب کردهاند تا کمبودهایشان را جبران کنند.
او ادامه میدهد: گفتمانی که درباره دستفروشان تبلیغ میشود حول محور ساماندهی دستفروشان میچرخد، حال آنکه ما باید با برنامهریزیهایی به گونهای عمل کنیم که فرد مجبور نباشد دستفروشی کند. ریشه هر قانونگریزی، بینظمی و کار خلافی نیاز مالی است. در وهله اول باید نیازهای افراد برطرف شوند. با ایجاد شغل و تامین معیشت خود به خود اقدامات غیرقانونی و غیرعرفی نیز از بین میرود یا لااقل کم میشود.
این کارشناس روابط کار با اشاره به مباحثی که درباره ساماندهی دستفروشان وجود دارد، میگوید: به صورت مشخص با ایجاد بازارچههای فصلی تلاش شده دستفروشان ساماندهی شوند. به دلایلی این طرح به موفقیت کامل نرسیده است. دلیل اصلی این است که گاه هزینههایی از دستفروشان طلب میشود که عملا باعث میشود دستفروشی نصرفد. نقطه قوت دستفروشی این است که فرد اجناس را ارزان میفروشد. اگر قرار باشد دستفروش هزینه بدهد دیگر نمیتواند جنسش را ارزان بفروشد.
او ادامه میدهد: از طرف دیگر شاهد این بودهایم که تعداد قابل توجهی از مکانهای در نظر گرفته شده برای دستفروشان به اشغال مغازهداران درمیآید، یعنی اینکه فردی مغازه دارد، اطلاع پیدا میکند که قرار است در نزدیکیاش بازارچه دستفروشی دائر شود، به آنجا مراجعه میکند و غرفه هم میگیرد و به این ترتیب دوباره فرد دستفروش مجبور میشود در خیابان یا مترو دستفروشی کند.
مواجهه هر روزه شهروندان با دستفروشان به ویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران، این واقعیت را که دستفروشی هم فصل دارد یا لااقل در مقاطعی از سال تعداد دستفروشان افزایش مییابد، به حاشیه میبرد. با این وجود اندکی فکر کردن به پدیده دستفروشی و همچنین دقت بیشتر در مشاهدات روزانه ما را به این نتیجه میرساند که دستفروشی تابعی از کم و زیاد شدن بیکاری، شدت گرفتن نیازهای معیشتی و افزایش تقاضا برای خرید کالاست
مختاری با تاکید بر اینکه دستفروشی از سر فقر و بیکاری است، عنوان میکند: هیچ کس علاقهای به دستفروشی ندارد. افراد مجبورند برای درآوردن خرج خود و خانوادهشان دستفروشی کنند. باید با بیکاری مقابله کرد و به کارگران حقوقی پرداخته شود که کفاف زندگیشان را بدهد، وگرنه اوضاع همین طوری که هست میماند و ما هر از گاهی مثلا دم عید که خیابانها پر از دستفروش میشود، به این موضوع میپردازیم و بدون اینکه نتیجهای بگیریم، موضوع را رها میکنیم.
کار بیشناسنامه
وقتی ما شاهد این هستیم که خیابانها، ایستگاهها و قطارهای مترو، پارکها و حتی اتوبوسها پر از دستفروش هستند، این نگرانی به وجود میآید که مشاغل کاذب همهگیر شده و اقتصاد پنهان و کار بدون شناسنامه سهم بالایی از اقتصاد را به خود اختصاص دهد. تبعات اقتصادی چنین وضعیتی مشخص است. دستفروشی دولت را از ستاندن مالیات و کاسبان رسمی را از داشتن مزیت رقابتی محروم میکند. این پدیده تبعات فرهنگی، اجتماعی و شهری ویژهای دارد و امکان برنامهریزی شهری و اقتصادی را سلب میکند. با وجود این، از هر کسی بپرسیم که دلیل این پدیده چیست میگوید نبود کار یا درآمد پایین. افراد از سر اجبار دستفروشی میکنند و به این ترتیب این سوال پیش میآید که فرد اگر دستفروشی نکند، چه کار کند؟ کسانی که مدعی ساماندهی دستفروشان هستند، احیانا اذعان دارند که ظرفیت لازم برای فروش کالا لااقل در فصولی از سال وجود دارد. با این فرض میتوان روند رسمی کردن غیررسمیها را پیش گرفت. در این مسیر نباید به فکر سود بود، یعنی اینکه شهرداری نه با هدف کسب درآمد که با هدف کمک به صاحبان مشاغل غیر رسمی باید اقدام به ساماندهی دستفروشان کنند.