ایلنا گزارش میدهد؛
رویای تحصیل برای دخترانِ هیرمند تعبیر نشد/ کاهش سهم مخارج دولت در آموزش از اقتصاد به فرمان نئولیبرالیسم
برخی روستاهای شهرستان هیرمند به علت نبود جاده مناسب تا شهر از حق تحصیل محروم هستند؛ ۱۲۷هزار کودک بازمانده از تحصیل در سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ وجود دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آرزوهای دور و دراز خیلی از دخترانِ هیرمند همیشه به کابوس ترک تحصیل منتهی میشود. زهرا، دختر یک دهستان شهرستان هیرمند در سیستان از جادهای چهار کیلومتری که به جاده اصلی شهر منتهی میشود، روایت میکند که آرزوهای دختران روستاهای هیرمند را به مسلخ برده است. اینکه حق تحصیل بعد از مقطع دبستان برای دخترانی هنوز آرزو باشد، برای خیلیها قابل تصور نیست.
زهرا ساکن در بخش قُرقُری روستای بزی در حوالی شهرستان هیرمند میگوید: خیلی از ما میخواهیم درس بخوانیم؛ شغل خوب داشته باشیم؛ زندگی و رفاه داشته باشیم. اما همه اینها اینجا آرزو است. روستای بزی نه مدرسه دارد؛ نه درمانگاه. روستای کناری تا کلاس ششم ابتدایی وجود دارد و یک خانه بهداشت کوچک که خیلی از ما برای تحصیل و درمان به این روستا رفتیم.
او میافزاید: من با هزار بدبختی دیپلم گرفتم و نمیتوانم به دانشگاه بروم اما خیلی از دختران روستای ما تا کلاس ششم سواد دارند. مدرسه را ترک میکنیم و کار میکنیم. برخی بچههای سیستان و بلوچستان حتی سوختبری هم میکنند. واقعا اینجا محرومیت از آموزش و درمان بیداد میکند.
زهرا، دختر ۲۱ ساله از جادهای میگوید که اگر به هیرمند میرسید، راه او برای رفتن به دانشگاه بازمیشد. این جاده، راه ارتباطی ۱۱ روستای هیرمند به امکانات حداقلی است. جادهای که از چهل سال قبل تا الان ساخته نشده است و مسئولان مدام امروز و فردا میکنند.
به گفته این دختر جوان؛ این جاده ۴۰ سال قبل شنریزی شد. طی این چهل سال بارها نامه زدند و از مسئولین خواستند که جاده را تکمیل کنند. حدود یک سال است که گفته شده برای ساخت ۳ کیلومتر از جاده بودجه لازم تخصیص یافته است. با اینحال پیمانکار مربوطه فقط ۵۰۰ متر از چهار کیلومتر را خاکریزی کرده و ماه قبل آن را آبریزی کرد. آنهم در شرایطی که ۲.۵ کیلومتر جاده را از جایی شروع کردهاند که اصلاً تردد وجود ندارد. مسئولان برای بازدید آمدهاند و مشکلات را شنیدند اما از حل آن خبری نشد.
هزینه بیش از ۲ میلیونی هر دانشآموز برای رفتن به مدرسه در هیرمند
دخترانِ هیرمند برای تحصیل در شهر باید روزانه ۱۰۰ هزار تومان کرایه رفت و برگشت بپردازند. این یعنی ماهانه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بابت ایاب و ذهاب تحصیل. خیلی از خانوادهها خودروی شخصی ندارند. هیچ کس حاضر نیست خودرویش را به این جاده مخروبه بیاورد.
زهرا میگوید: اگر بخواهیم این چهار کیلومتر تا جاده اصلی به شهر پیاده طی کنیم، همه لباسهامن پر از خاک میشود. پدرهایمان هیچ منبع درآمدی ندارند. اغلب کشاورز هستند و با این خشکسالی که چندی است در سیستان و بلوچستان بیداد میکند، مشکلات و فقر ما بیشتر هم شده است. ما در این شرایط باید چه کنیم؟ آیا ما حق تحصیل و پیشرفت نداریم؟ بهترین سالهای زندگیمان هدر میرود. ما هم جوانیم و دلمان میخواهد تحصیل کنیم.
برخوداری از تحصیل دانشآموزان روستاهای بزی، خمر، رخشانی، سارانی، سیاه خان، ملاعبداله، کرم و چند روستای دیگر وابسته به ساخت این جاده است.
زنگ خطر فقر در استانی که رتبه اول نبود عدالت آموزشی را دارد
سیستان و بلوچستان، رتبه اول کشور از نظر محرومیت از تحصیل کودکان را دارد. زنگ خطر نبود عدالت آموزشی مدتهاست در این استان به صدا درآمده است. کودکانی که به علت فقر و برای حضور در بازار کار و برخی به علت نبود مدرسه و کمبود معلم در روستاها و شهرستانها ترک تحصیل میکنند. عجیبتر اینکه طبق آمار محمدرضا واعظ مهدوی، مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۴۴ درصد دانش آموزان سیستان و بلوچستانی تا پایان راهنمایی درس میخوانند. او با بیان اینکه در حال حاضر نرخ پوشش تحصیلی مقطع متوسطه دوم در استان سیستان و بلوچستان حدود ۵۶ درصد است؛ بدین معنی که ۴۴ درصد دانشآموزان این استان تنها تا پایان متوسطه اول درس میخوانند، گفت: از عوامل اصلی این موضوع میتوان به عدم دسترسی به مدارس و نبود معلم اشاره کرد.
اگرچه آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل در این استان متفاوت است اما علیم یارمحمدی (نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی) از شناسایی ۱۲۷هزار کودک بازمانده از تحصیل در سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ خبر داده و اعلام کرد که این استان با کمبود ۱۳هزار معلم مواجه است.
معضل بیشناسنامه بودن کودکان در سیستان و بلوچستان موجب میشود که بسیاری از آمار موجود با واقعیات هم فاصله داشته باشند. نمایندگان استان در مجلس اعداد متفاوتی از بیشناسنامههای این استان گفتهاند؛ از ۴۵۰۰ تا بیش از ۱۰۰ هزار نفر. حمید سارانی (مدیرکل آموزش و پرورش هیرمند) نیز از وجود ۲۷۰۰ دانشآموز فاقد شناسنامه در هیرمند سخن گفته است. زنگ خطر در سیستان و بلوچستان خیلی وقت است به صدا درآمده است و آمارها تکاندهنده است.
سهم بسیار پایین مخارج دولت در آموزش از اقتصاد ایران
سیاستهای نئولیبرالیستی، از مخارج رفاه و آموزش و عدالت میکاهد، سرکوب دستمزدها را در دستور کار قرار میدهد و با خصوصیسازی؛ خدمات عمومی را از دسترس قشر عظیمی از جامعه خارج میکند. بررسیهای احسان سلطانی (اقتصاددان) از سهم مخارج دولت برای آموزش از اواخر دهه ۸۰ تاکنون نشان میدهد که روند نئولیبرالسازی در ایران با چه افسارگسیختگی در حوزه آموزش پیش میرود. طبق تحلیل آماری احسان سلطانی؛ سهم مخارج دولت در آموزش از اقتصاد (تولید ناخالص داخلی)، از ۴.۳ درصد در سال ۱۳۸۵ به ۲.۲ درصد در لایحه بودجه ۱۳۹۹ کاهش خواهد یافت. «نسبت مخارج دولت در آموزش به تولید ناخالص» ایران از سال ۱۳۸۷ تاکنون کاهش یافته و در سال ۱۳۹۸ به ۲.۳ درصد سقوط کرده است که دو شوک ارزی و به تبع آن افول حقوق معلمین و کارکنان آموزشی (با اخذ مالیات تورمی) و در سوی دیگر خصوصیسازی آموزش مهمترین عوامل آن به شمار میروند.
در ادامه گزارش این اقتصاددان آمده است: این سهم در جهان ۴.۸ درصد، نروژ، سوئد، دانمارک و فنلاند بالای ۷ درصد، انگلستان، فرانسه، استرالیا، کانادا، عربستان، سویس، آمریکا و آلمان ۵ درصد و حتی در افغانستان ۴.۱ و پاکستان ۲.۹ درصد است.
سلطانی معتقد است: اجرای سه نسخه ابزاری و گزینشی نئولیبرال «خصوصیسازی»، «شوک ارزی» و «سرکوب دستمزدها» منجر به سقوط کیفیت آموزش عمومی و طبقاتی شدن آموزش شده و عامه مردم را از دسترسی به آموزش مناسب محروم کرده است. نحلههای اقتصادی و رسانهای نئولیبرال که از غارت اقتصاد توسط بنگاههای صنعتی معدنی حمایت میکنند، کماکان نسخه کاهش مخارج آموزشی دولت را تجویز میکنند.
در عین حال محاسبات بانک جهانی نشان میدهد در دوره ۱۵-۲۰۰۴ میلادی «نسبت مخارج دولت در آموزش به تولید ناخالص» در جهان ۲۰ درصد افزایش یافته است.
حقوق قانونی کودکان برای برخورداری از تحصیل
حق آموزش جزو حقوق مصرح قانون اساسی است اما دولت با کالاییسازی آموزش هرچه بیشتر آن را به محاق میبرد. دختران و پسران سیستان و بلوچستان کسانی هستند که آرزوهایشان برای داشتن یک زندگی خوب و حتی فرصت ساختن زندگی بهترشان لابهلای چرخدندههای کالاییسازی آموزش و سیاستهای نئولیبرالیستی در آموزش خرد میشود. اصل ۳۰ قانون اساسی بر تکلیف دولتها به فراهم کردن وسایل آموزش و پرورش تاکید دارد. در عین حال ماده ۳ پیماننامه جهانی حقوق کودک، تامین منافع عالیه کودکان را اساس تصمیمات دولتها دانسته و رعایت معیارهای ایمنی را برای مراکز مسئول در برابر کودکان ضروری اعلام کرده است. بند ۶ ماده ۱۰ قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش نیز، وزارت آموزش و پرورش را ملزم به تامین و تدارک نیازمندیهای آموزشی و پرورشی از جمله مکان و تجهیزات نموده است. همچنین بند ۱۳ ماده مذکور، وزارت آموزش و پرورش را ملزم به انجام اقدامات لازم به منظور حفظ و ارتقای سلامت جسمی کودکان دانسته است.
مسئولان هیرمند چه میگویند؟
در راستای پیگیری وضعیت جادهای که آرزوهای زیادی را از کودکان سیستانی بر باد داده است از داوود گلی (مدیرکل روابط عمومی آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان) و حمید سارانی (رئیس آموزش و پرورش شهرستان هیرمند) سوال کردیم که آنها از پیگیری موضوع خبر دادند. گلی بیان کرد: پیگیریهای ما در مواردی است که درخواستی وجود داشته باشد. مردم روستاها باید از طریق آموزش و پرورش مربوطه مسئله را درخواست کرده و به اداره آموزش و پرورش مراجعه کنند. ساخت جاده در اختیارات آموزش و پرورش نیست اما میتوان از طریق ارتباط با فرمانداری و اداره راه و شهرسازی این موضوع مربوطه را بررسی کند.
ارباب زهی (بخشدار شهرستان هیرمند) نیز در این رابطه به ایلنا میگوید: ما پیگیریهایی در خصوص تخصیص بودجه بابت ساخت جاده برای این روستاها را انجام دادیم اما در باقی موارد اداره راه و شهرستاری هیرمند مسئولیت دارد.
محمدعلی فقیهی (رئیس اداره راه و شهرستازی شهرستان هیرمند) در مورد اقداماتشان در خصوص احداث جاده برای روستاهای شهرستان هیرمند میگوید: سال گذشته ۷۰۰ میلیون تومان برای ساخت جادهها برای روستاهای اطراف شهرستان هیرمند بودجه تخصیص یافته بود که ما حدود ۳ کیلومتر ار بهسازی کردیم و چند پل ساختیم. امسال نیز یک میلیادر تومان برای جادهسازیها اختصاص یافته که باید از طریق کمیته برنامهریزی شهرستان هیرمند اعتبارات هر بخش مشخص شود تا بتوانیم کار را پیش ببریم و با پیمانکاران قرارداد ببندیم.
او ادامه میدهد: در حال حاضر پیمانکار در حال انجام کار است. کل محور نزدیک به ۱۵ کیلومتر است که ۱۲ کیلومتر از آن هنوز احداث نشده است. ۳ تا ۴ کیلومتر بهسازی شده است. حدود ۱۲ روستا هستند که از ساخته شدن این محور بهرهمند میشوند. انتها و ابتدای محور کار شده است. در بخش ابتدایی جاده؛ شهر دوست محمد از ابتدای محو کرکو ساخته شده است. اگر به ما بودجه ندهند نمیتوانیم کار را پیش ببریم. اگر به ما ۴ میلیارد تومان بودجه میدادند، یک ماهه این جاده را میساختیم. البته ما نزدیک به ۲۱۰ روستا را آسفالت کردهایم.
در حال حاضر تشکلهای معلمان و حقوق کودکان پیگیرترین تشکلهای صنفی در خصوص مشکلات محرومیت از تحصیل هستند. آنها بارها در اعتراضاتشان پلاکاردهایی از قبیل «نه به نابرابریها»، «نه به شکاف طبقاتی، تبعیض و بیعدالتی» و «مدارس دولتی را پولی نکنید» در دست داشتهاند. آنها پیگیرترین منتقدان به سیاستهای نئولیبرالیستی دولت و آموزش و پرورش در سالهای اخیر بودهاند. حق زهرا و هیچ دختر سیستانی و بلوچی نیست که از فرصت تحصیل محروم باشد و انواع بهانهها و اهمالها از قبیل کمبود بودجه نمیتواند بیامکاناتی این مردم را در دسترسی به امکانات و آموزش توجیه کند.
گزارش: مریم وحیدیان