رییس نظام صنفی کشاورزی در گفتوگو با ایلنا:
حتی میزان تبخیر نزولات آسمانی را به حساب مصرف کشاورزان میگذارند/ هیچ آنالیزی از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی انجام نشده است
محمد شفیع ملکزاده میگوید: عنوانکنندگان این موضوع که کشاورزی ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند حتی میزان تبخیر نزولات آسمانی را به حساب مصرف کشاورزان میگذارند، درست نیست. متأسفانه تاکنون یک آنالیز دقیق در میزان مصرف آب در بخش کشاورزی انجام نشده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کشاورزان ایران در حالی قدم به سال جدید گذاشتند که با چالشهای مهم اما دیرپایی مواجه هستند: خشکسالی، عدم دریافت حمایت کافی از سوی دستگاههای اجرایی مهمی همچون وزارت جهاد کشاورزی، انتقادات سهمگینی مبنی بر بهرهبرداری بیرویه از منابع آب کشور (۹۰درصد) و...
البته سیل و خسارات ناشی از آن را هم باید به فهرست بالا افزود. گرچه سیلی که ۲۵ استان کشور را به ناگهان درگیر خود کرد و بساط خود را از زمینهای کشاورزان بخشهایی از کشورمان جمع نکرده است، با این وجود خشکسالی؛ هنوز مشکل مهم کشاورزی ایران است. مشکلی که پرسشهای مهمی را به همراه دارد از قبیل اینکه آیا ادله کافی برای اتهام مصرف ۹۰ درصدی آب توسط بخش کشاورزی موجود است؟ با شیوع خشکسالی که همیشه بخشی از حقیقت موجود در عرصه کشاورزی ایران بوده، چه باید کرد؟ و اینکه سهم کشاورزی در تولید ناخالص داخلی تا چه میزان بوده است؟ این موضوعات به درک بهتر اقتصاد سیاسی کشاورزی ایران یاری میرسانند.
پیرامون پرسشهای یادشده و موضوعاتی دیگر با محمد شفیع ملکزاده (رییس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور) گفتگویی داشتهایم که به شرح زیر میآید:
سهم کشاورزی ایران در تولید ناخالص داخلی تا چه اندازه است؟ آیا این سهم با توجه به پیشینه کشاورزی در ایران، جمعیت کشور، منابع طبیعی موجود مثل آب و خاک و...، گستره جامعه روستایی ایران، طی حداقل ۴ دهه اخیر قابل دفاع است؟
سهم کشاورزی ایران از تولید ناخالص داخلی ۳/۸ درصد بوده است. این آمار براساس دادههای بانک مرکزی، ترمیم نمودارهای مقایسهای زیربخشهای کشاورزی و براساس پیشینه تاریخی کشاورزی است. این سهم و رشد ارزش افزوده، سهم شاغلان بخش کشاورزی بر حسب مناطق شهری، روستایی و عشایری همگی عوامل موثر بر رشد سهم کشاورزی از تولید ناخالص هستند. مهمتر اینکه کشاورزی به لحاظ ایجاد اشتغال و تأمین امنیت غذایی به عنوان زیربنای اصلی تحقق سلامت جامعه از مهمترین بخشهای اقتصاد جوامع محسوب میشود. در فرآیند توسعه بیشتر کشورها، این بخش علاوه بر موارد مذکور، نقش تعیینکنندهای در ایجاد مازاد اقتصادی و تأمین ارز مورد نیاز از طریق صادرات داشته است.
کشاورزی به لحاظ ایجاد اشتغال و تأمین امنیت غذایی به عنوان زیربنای اصلی تحقق سلامت جامعه از مهمترین بخشهای اقتصاد جوامع محسوب میشود
چه تعداد بهرهبردار کشاورزی در ایران وجود دارد؟ وضعیت توزیع اراضی کشاورزی در بین آنها به چه صورت است؟ و با در نظر گرفتن شرایط ایران، شیوه بزرگ مالکی را کارآمد میدانید یا خرده مالکی یا ترکیبی از هر دو؟
در سرشماری عمومی کشاورزی بین ۴ تا ۴و نیم میلیون بهرهبردار در سطح کشور شناسایی شده که از این میان سه میلیون و چهل و هشت هزار بهرهبردار متعلق به خانوادههای معمولی ساکن در آبادی و شهر، نهصد و چهل و سه هزارو سیصد بهره بردار غیرساکن، شانزده هزار و صد بهرهبردار خانوادههای معمولی غیرساکن (در حال کوچ) و نه هزار و سیصد بهرهبردار متعلق به شرکتهای رسمی و مؤسسههای عمومی بخش کشاورزی است. لازم به ذکر است اراضی کشاورزی کشور شانزده میلیارد و پانصد هزار هکتار میباشد که از این میان ۴۶ درصد اراضی آبی با میانگین ۲/۹ هکتار برای هر بهرهبردار و مابقی اراضی دیم با میانگین ۶/۹ هکتار برای هر بهرهبردار است.
چه عوامل بالقوه و بالفعلی در رشد و زوال کشاورزی در ایران حائز نقش هستند و تحلیلتان از تاثیر خشکسالی بر کشاورزی ایران چیست؟
در رابطه با عوامل طبیعى و غیرطبیعى زوال و آسیبرسان به کشاورزی از لحاظ ماهیت و عامل لازم به ذکر است که درصد عوامل طبیعى به دلیل طبیعت چندین هزارساله فرصتساز زمینههاى شغلى و تولیدى مرتبط در فلات مرکزى ایران از کویر تا رفیع (بام ایران) و دامنههاى زاگرس شرقى و غربى و الوند و دماوند، نه تنها زوال بخش نیست که احیاکننده و الزامبخش است، و به نوعى اگر خشکسالى نباشد، بارش کم یا زیاد مثلأ بحران زا و... نباشد باید ترسید که زوال در پیش است.
لیکن از عوامل غیرطبیعى باید ترسید، عواملى (عمدأ یا سهوأ) که بىشک نتیجه پیوند علم و تکنولوژى با بخش کشاورزی است، و ریشه بیرونى و درونى دارند. برای مثال، آلایندگى حاصل از صنعتى شدن کشورها و افزایش گازهاى گلخانهاى عامل بیرونى است –و البته بحث خودش را دارد- ولى برداشت بیش از حد آب از منابع تجدیدناپذیر و حذف حقآبه کشاورزان و واگذاری آن به بخشهای صنعت و تجارت، عدم بازگشت آب از طریق تصفیه و بازگشت به چرخه کشاورزی، واردات لجام گسیخته، سیاستهای ارزی غلط و تصمیمات خلقالساعه تأثیر بسزایی در زوال بخش کشاورزی خواهد داشت. در مواجهه با یکچنین شرایطی، تغییر الگوی کشت و طرح آمایش سرزمین میتواند از تصمیمات صحیح برای رسیدن به جایگاه واقعی کشاورزی و بهبود وضعیت آن باشد.
تغییر الگوی کشت و طرح آمایش سرزمین میتواند از تصمیمات صحیح برای رسیدن به جایگاه واقعی کشاورزی و بهبود وضعیت آن باشد
ارزیابیتان از تصمیمات و مصوبات مجلس طی چهار دهه اخیر پیرامون کشاورزی و اشتغال کشاورزان چیست؟ آیا در مجموع آنها در راستای تشویق به تولید و گسترش کشاورزی بودهاند و یا خیر؟
مجلس شورای اسلامی در چهل ساله اخیر قوانین بسیار خوبی در جهت حمایت از کشاورزان تصویب نموده، ولی مشکل اساسی عدم اجرای قوانین مصوب و عدم ورود مجلس و دستگاههای نظارتی برای پیگیری این مهم است. بخش کشاورزی مشکلی در زمینه فقدان قوانین ندارد اما برخورد سلیقهای با اجرای قوانین مشکلات زیادی را برای سرمایهگذاران بخش کشاورزی و تولیدکنندگان فراهم نموده است.
بخش کشاورزی مشکلی در زمینه فقدان قوانین ندارد اما برخورد سلیقهای با اجرای قوانین مشکلات زیادی را برای سرمایهگذاران بخش کشاورزی و تولیدکنندگان فراهم نموده است
عملکرد وزارت جهاد کشاورزی به عنوان موثرترین و مهمترین دستگاه تصمیمگیرنده درباره امورات کشاورزی و کشاورزان در ایران را طی سالهای پس از انقلاب چگونه ارزیابی یا در واقع، آسیبشناسی میکنید؟
صحبت بعد و قبل از انقلاب نیست. وزارت جهاد کشاورزی هم مشابه سایر دستگاههای اجرایی قوانین و ضوابط را درست اجرا نمیکند و سلیقهای با آن برخورد مینماید، بهرغم لزوم اجرای اصول ۴۴ و ۱۳۸ قانون اساسی و قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، در راستای حذف ضوابط و مقررات زدایی اقدام نمیکند، و به طور سلیقهای وظایف یک صنف را براساس ارتباط خصوصی غیرمرتبط تحمیل میکند.
آنچه مهم است اینکه بعد از گذشت چندین سال از آغاز روند واگذاریها، دستگاهها هنوز نتوانستهاند تاثیرات برجامانده از این اقدامات را در افزایش کمی و کیفی تولید بررسی کنند. براساس سیاستهای کلی ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی، دولت مکلف است وظایف تصدیگری را به بخش غیردولتی مرتبط واگذار کند که متأسفانه بهرغم احصاء این وظایف در وزارت جهاد کشاورزی، این مهم به تولیدکنندگان و بهرهبرداران واگذار نشده است.
براساس سیاستهای کلی ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی، دولت مکلف است وظایف تصدیگری را به بخش غیردولتی مرتبط واگذار کند که متأسفانه بهرغم احصاء این وظایف در وزارت جهاد کشاورزی، این مهم به تولیدکنندگان و بهرهبرداران واگذار نشده است
آیا کشاورزی ایران به لحاظ تکنولوژی و استفاده از دانشهای روز توانسته به پیشرفتهای قابل ملاحظهای برسد؟ آیا میتوان کشاورزی ایران را مکانیزه و به لحاظ تولید، تجاری و فراتر از شیوه معیشتی دانست؟
در حال حاضر تکنولوژی چه بخواهیم چه نخواهیم به بخش کشاورزی وارد شده است. کشاورزان با در اختیار داشتن سیستم ارتباطی در فضای مجازی به دنبال بهینه کردن شیوههای تولید خود هستند. وجود نخبگان بخش کشاورزی در بین تولیدکنندگان شرایط مناسبی را برای جایگزینی تکنولوژیهای جدید در بخش را فراهم نموده است. جای خوشبختی است که اکثر تولیدکنندگان یا فرزندان و اقوام نزدیک آنان، دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و با تلفیق دانش و تجربه دست به اقدامات اساسی در استفاده از فناوریهای جدید در بخش کشاوزی میزنند. متاسفانه بخش تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی نتوانسته با رشد تکنولوژی برای حضور در عرصههای تولید برنامهریزی و اجرا کند و هر اتفاقی که در بخش کشاورزی میافتد به دلیل تلاش خود تولیدکنندگان و بهرهبرداران است.
هر اتفاقی که در بخش کشاورزی میافتد به دلیل تلاش خود تولیدکنندگان و بهرهبرداران است
کشاورزان را از لحاظ انسجام و فعالیتهای تشکلی چگونه میبینید؟ سطح مطالبهگری و چانهزنی را در آنها چگونه ارزیابی میکنید؟
با تشکیل نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی، کشاورزان در عمل دارای جایگاه قانونی برای پیگیری مطالبات خود شدند. با این حال، کشاورزان باید به قدرت خود در چانهزنی و درخواست و مطالبات خود ایمان داشته باشند.
البته نظام صنفی کشاورزی هم باید تلاش کند تا این خودباوری در کشاورزان ایجاد شود. کشاورزان نقش مهمی در تولید محصولات کشاورزی و ایجاد امنیت غذایی در کشور دارند. در حال حاضر محدودیتهایی که سیستم دولتی برای کشاورزان ایجاد میکند موجب شده که آنها نتوانند به خواستههای به حق خود برسند. اما نباید فراموش کرد به لحاظ تصویب و ابلاغ قانون انتزاع وظایف و اختیارات بخش کشاورزی از وزارت صنعت، معدن و تجارت، قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی، تشکیل ستاد تنظیم بازار، قانون تضمین خرید محصولات اساسی کشاورزی، تشکیل نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور دستاوردهای قابل توجهی را برای کشاورزان داشته است.
کشاورزان باید به قدرت خود در چانهزنی و درخواست و مطالبات خود ایمان داشته باشند
بنا بر ادعایی بسیار مشهور، ۹۰ درصد منابع آب زیرزمینی در ایران، صرف تولیدات کشاورزی میشود. شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این آمار با واقعیت همخوانی دارد؟
این نکته که ۹۰% آب جاری و زیرزمینی کشور صرف کشاورزی میشود با یک نوع اغراق مطرح میشود. کشاورزان عملاً از ماه اسفند تا شهریور در چرخه تولید از آب جاری و زیرزمینی استفاده میکنند اما در فصول پاییز و زمستان، کشاورزان بیشتر از آب سد استفاده میکنند. در فصول تولید بخشی از آب سد و کمبودها در این زمینه از آب جاری و زیرزمینی تامین میشود.
عنوانکنندگان این موضوع که کشاورزی ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند حتی میزان تبخیر نزولات آسمانی را به حساب مصرف کشاورزان میگذارند. متأسفانه تاکنون یک آنالیز دقیق در میزان مصرف آب در بخش کشاورزی انجام نشده است.
گفتنی است کشاورزان در تلاش هستند تا با افزایش راندمان تولید به میزان مصرف آب و استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار، نسبت به کاهش مصرف آب اقدام کنند. در واقع، حفاظت از منابع آب کشور از اعتقادات تولیدکنندگان است چراکه زندگی و آینده شغلی آنان بستگی کامل بدان دارد. مهمترین موضوع در بخش آب کشور به عدم مدیریت صحیح آن توسط وزارت نیرو برمیگردد. اگر در حوزه مصرف آب در بخش کشاورزی، مجوزهای غیرقانونیای صادر شده، کشاورز که آنها را صادر نکرده است. سیاست وزارت نیرو بر پایین آمدن مصرف آب کاملاً مشهود است. فیالواقع، سیاست وزارت نیرو مبتنی بر حذف حقآبه کشاورزی و فروش آن به بخش صنعت و سایر بخشها و پایمال کردن حقوق کشاورز است.
تاکنون یک آنالیز دقیق در میزان مصرف آب در بخش کشاورزی انجام نشده است. با این حال، اگر در حوزه مصرف آب در بخش کشاورزی، مجوزهای غیرقانونیای صادر شده، کشاورز که آنها را صادر نکرده است. سیاست وزارت نیرو بر پایین آمدن مصرف آب کاملاً مشهود است
گفتگو: علی رفاهی