عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار مطرح کرد:
کارگر ایرانی مقروض زندگی میکند و مقروض از دنیا میرود/نرخ تورم رسمی در ایران، سیاسی است
میرعلی شیرافکن (عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) گفت: نرخ تورم رسمی در ایران همواره سیاسی بوده و از واقعیت تبعیت نمیکند. باتوجه به گرانی کالاهای اساسی مورد استفاده کارگران، تورم واقعی در ایران بالای ۵۰ درصد است ولی آنچه اعلام میشود عموما در محدود ده درصد یا کمی بیشتر دور میزند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، میرعلی شیرافکن (رییس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مازندران و عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) با اشاره به جلسه اخیر شورای عالی کار که طی آن حق مسکن با ۶۰ هزار تومان افزایش، به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان رسید، گفت: منتظریم این مبلغ به تصویب هیات وزیران برسد.
وی در خصوص موضوع تعیین دستمزد کارگران برای سال آینده، اظهار داشت: هر ساله در این دوره زمانی ما درگیر این مسائل و فشارهای روحی-روانی ناشی از این مذاکرات هستیم. باتوجه به وضعیت تورم بالای کشور و این واقعیت که بانک مرکزی نرخ واقعی تورم را اعلام نمیکند، با چالشهای بسیار زیادی برای تعیین دستمزدها روبرو هستیم.
شیرافکن با بیان اینکه امسال تلاش خواهیم کرد که بند دوم ماده ۴۱ قانون کار در موضوع تعیین دستمزد لحاظ شود، تصریح کرد: این بدین معناست که سبد معیشت خانوارهای کارگری باید در محاسبه دستمزد مورد توجه قرار گیرد.
وی با انتقاد از رویکرد سیاسی دولتهای مختلف در اعلام نرخ تورم، گفت: نرخ تورم رسمی در ایران همواره سیاسی بوده و از واقعیت تبعیت نمیکند. معتقدم باتوجه به گرانی کالاهای اساسی مورد استفاده کارگران، تورم واقعی در ایران بالای ۵۰ درصد است ولی آنچه دولت اعلام میکند عموما در محدود ده درصد یا کمی بیشتر دور میزند.
عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور با یادآور شدن قیمت نزدیک به ۸۰ هزار تومانی هر کیلو گوشت تازه، اشاره کرد: یک کارگر و خانوادهاش با این دستمزدهای اندکی که به دست میآورند ممکن است طی ۳ ماه حتی نتوانند یک کیلو گوشت تازه بر سر سفرهشان بیاورند.
وی تاکید کرد: ما از طریق روش چانهزنی در جلسات شورای عالی کار پی این هستیم که شرایط ناگواری را که در آن به سر میبریم، به کارفرمایان تفهیم کنیم. البته شرایط نامساعدی پیشروی فعالیتهای اقتصادی که در مقابل کارفرمایان وجود دارد، برای ما قابل درک است. از همین رو، معتقدیم در این شرایط دولت باید بیشتر وارد عمل بشود.
وی ادامه داد: قرار بود که اواسط امسال افزایش حقوق داشته باشیم که نشد. آمدند سبدهای حمایتیای توزیع کردند که اصلا به خوبی توزیع نشد. کارگران بسیار زیادی را میشناسم که زیر سه میلیون تومان دستمزد دریافت میکنند اما نتوانستهاند این سبد را دریافت کنند. من واقعا تعجب میکنم وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمار مشمولان این سبد حمایتی را به چه طریقی تهیه کرده است؟ این اقدامات نیاز به برنامهریزی منسجم و درازمدت دارد.
شیرافکن تصریح کرد: آیا درحالیکه برخی قیمتها تا ۳۰۰ درصد رشد داشتهاند، حقوق کارگران نیز همین اندازه رشد پیدا کرده است؟ آیا سفره کارگران رنگینتر شده است؟ نکته تاسفبار این است که برخی کارفرمایان دستمزدهایی میدهند که حتی زیر رقم حداقل مصوب شورای عالی کار است.
وی اظهار داشت: در مواجهه با این شرایط لازم است که مسئولان به خودشان بیایند و در بحث افزایش حقوق به حداقلهای واقعی زندگی آنان توجه کنند. نرخ خط فقر در کشور در حدود سه میلیون تومان است. ما نمیگوییم دقیقا همان اندازه برای سال بعد مصوب شود اما باید جوری محاسبه و تعیین شود که کارگر از یک زندگی بخور و نمیر برخوردار شود. کارگری که مرتبا زیر فشارهای اقتصادی باشد، دیگر انگیزهای برای کار کردن ندارد. اصلا همین معضل خود یکی از دلایل وقوع حادثه برای کارگران در محیط کار است. در کنار دلایل مختلف دیگر، کارگری که خیال آسودهای نداشته باشد، تمرکز خود را در کار از دست داده و دچار حادثه میشود.
رییس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان مازندران با بیان اینکه ما دنبال این نیستیم که جلوی افزایش دستمزد کارگرانی را که حقوقهای بالاتر دریافت میکنند، بگیریم، تصریح کرد: بر این باور هستیم که حق باید به حقدار برسد و عدالت در این موضوع باید رعایت شود. هر کس در جایگاه خودش باید حقوق متناسبی دریافت کند. در مورد حداقل دستمزد هم؛ باید خط فقر ۳ میلیون تومانی در محاسبه دستمزد سال آینده لحاظ شود و دستمزد مورد محاسبه به خط فقر نزدیک باشد.
شیرافکن در پایان، با تاکید بر اینکه نباید وضع به گونهای باشد که کارگر در ۱۰-۱۵ روز اول هر ماه، دستمزدش ته بکشد، گفت: کارگران ما متاسفانه بعد از اتمام دستمزدشان در همان اوایل یا اواسط ماه، ناگزیر از دریافت مساعده و یا قرض از دوستان و آشنایانشان هستند. طلا و جواهراتشان را میفروشند. متاسفانه در جهان سوم، کارگران مقروض به دنیا میآیند، زندگی میکنند و میمیرند. این وضع کارگران ما است. درحالیکه مقروض هستند، کار و زندگی میکنند و درحالیکه همچنان مقروض هستند، دنیا را ترک میکنند. اما در چنین شرایطی دولتی که با اتکا به رای همین کارگران بالا آمده، هیچ کاری برای آنها نمیکند.