پای درد دلهای نماینده ۴۰۰ کارگر بیکار قروه؛
کلنگزنی که قرار بود ۳ هزار شغل ایجاد کند حالا یک نگهبان هم ندارد! / کاش دولت از "فولاد قروه" حمایت میکرد
نماینده ۴۰۰ کارگر بیکارشده فولاد زاگرس در قروه کردستان میگوید: هفت ماه از کلنگزنی زنجیره فولاد گذشته اما هنوز خبری از تاسیس این مجموعه و بهکارگیری کارگران نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ احمد امینی، نماینده کارگران بیکارشده فولاد زاگرس در قروه کردستان است؛ مجموعهای با ۴۰۰ کارگر که حالا نزدیک به ۵ سال از زمان انحلال آن میگذرد.
او میگوید: پنج سال است منتظر به سرانجام رسیدن وعدههاییم، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ با انحلال کارخانه، ۴۰۰ خانواده کارگری را بیکار و آواره کردند و آنچه به عنوان «زنجیره فولاد کردستان» وعده داده بودند، بعد از گذشت نزدیک به هفت ماه، هنوز در نقطه صفر است!
شرکت فولاد زاگرس به موجب مجمع فوقالعادهای که در اسفند ماه ۹۲ توسط سهامداران عمده این شرکت شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و سازمان تامین اجتماعی برگزار شد، منحل اعلام شد. بعد از این انحلال، چهار صد کارگرِ فنی و متخصص این کارخانه قدیمی، همگی بیکار شدند؛ امید خیلی از خانوادهها در قروه به همین کارخانه بود؛ امید خیلیها با این انحلال ناامید شد.
عاقبتِ ناخوشِ کارگران فولادِ زاگرس!
کارگران این کارخانه بعد از بیکاری، خوشعاقبت نشدند؛ گروهی روانه شهرهای بزرگ و کلانشهر تهران شدند تا دستفروشی و مشاغل دورهگردی پیشه کنند؛ گروهی به «کولبُردن» روی آوردند و برخی مشاغل غیررسمی مثل مسافرکشی یا میوهفروشی سیار را انتخاب کردند.
سال ۹۲ برای قروه سال سختی بود؛ اما بعِد چند وقت امید کمرنگی از دورها خودش را نشان داد.
دی ماه ۹۵ خبر تصویبِ ایجاد زنجیره فولاد در کردستان و در شهرستان قروه، بیم و امید را بار دیگر در دل بیکارشدههای فولاد زاگرس زنده کرد؛ کارگران در همان زمان، امید کمی داشتند برای اینکه احیای فولاد زاگرس که کارخانهای ریشهدار و قدیمی در منطقه است، در این زنجیره جایی داشته باشد. اواخر تیرماه سال جاری، انتظار به سرآمد و زمان کلنگزنی رسید؛ در روزهای پایانیِ اولین فصل از تابستان ۹۷، کلنگ کارخانه جدید فولاد با حضور وزیر صنعت و معدن بر زمین خورد؛ این کارخانه قرار بود در زمینی به مساحت ۳۳۰ هکتار مابین قروه و دهگلان، احداث شود.
حالا بیش از شش ماه از آن زمان گذشته است؛ احمد امینی که در پنج سال گذشته بارها به تهران آمده و پیگیر وضعیت دشوار همکاران خود شده، پس از پنج سال بیم و امید و روزهای سرشار از نگرانی خود و همراهانش میگوید: نزدیک به هفت ماه ازکلنگزنی زنجیره فولاد در قروه توسط وزیر صنعت و معدن میگذرد؛ کلنگزنیای که قرار بود سه هزار شغل مستقیم و دو برابر آن شغل غیرمستقیم ایجاد کند، هماکنون حتی یک نگهبان هم ندارد!
«کلنگزنی» فقط عوامفریبی بود!
او ادامه میدهد: در همان روز کلنگزنی گفتیم در ۱۰ کیلومتری کارخانه ذوب آهن کردستان (فولاد زاگرس) که بلااستفاده افتاده و دستگاههایش در حال خاک خوردن است، «کلنگزنی و احداث» فقط عوامفریبی است....
در همان روزهایی که زمزمه احداث و کلنگزنی کارخانه جدید فولاد قروهایها را نگران و مشتت کرد، محمد دره رزمی (رئیس سازمان صنعت و معدن استان کردستان) در این رابطه به ایلنا گفت: تاسیس زنجیره فولاد در کردستان، تصمیم وزارت صنعت و معدن است و در سال ۹۳، مصوب شده است. ایجاد این زنجیره فولاد، فقط مربوط به قروه نیست، بلکه قرار است، در سقز، بیجار و قروه تاسیس شود.
دره رزمی در پاسخ به این پرسش که چرا فولاد زاگرس دوباره راهاندازی نمیشود؛ گفت: یکی از آلترناتیوها همین فولاد زاگرس است و احتمال دارد در قروه همین مجموعه را برای راهاندازی انتخاب کنیم.
رئیس سازمان صنعت و معدن در ارتباط با نگرانی کارگران بیکار شده فولاد زاگرس گفت: از نظر قانونی هیچ تعهدی الزامآوری برای جذب این کارگران وجود ندارد. این ۴۰۰ نفر با مجموعهای همکاری میکردند که مجموعه تعطیل شده و آنها تسویه حساب کردهاند؛ لذا تعهدی برای استخدام مجدد آنها نیست. البته استفاده از تجربه آنها میتواند مفید باشد.
حالا که شش ماه گذشته، مشخص میشود که آن کلنگی که به زمین خورد هم، قصدش ایجاد زنجیره نبوده؛ حداقل الان نبوده؛ فقط افتتاح و احداثی بوده برای جلوهفروشی مقابل عکاسان؛ مثل هزاران کلنگزدن یا قیچی کردن دیگر که یا به نتیجه نمیرسد یا خیلی دیر و دور به نتیجه میرسد.
اول فکر کردیم میخواهند ما را بایکوت کنند!
احمد امینی در این رابطه میگوید: اول فکر کردیم قصدشان بایکوتِ فولاد زاگرس و آواره کردن کارگران آن است و میخواهند در عوض یک مجموعه جدید بسازند و از شهرهای دیگر کارگر و مهندس بیاورند؛ این بود که مقابل این قضیه جبهه گرفتیم؛ نامهنگاری کردیم؛ با رسانهها ارتباط گرفتیم؛ خواستیم مسئولان پاسخ بدهند چرا یک مجموعهی تقریباً سرپا که تجهیزات مدرن دارد و با تزریق نقدینگی میتواند به روزهای اوج بازگردد را کنار میگذارند و میروند سراغ احداث یک مجموعه جدید؟!
امینی ادامه میدهد: اما حالا ملتفت شدیم که قصدشان احداث یک مجموعه جدید هم نبوده؛ فقط خواستهاند فیگور تبلیغاتی بگیرند که داریم در منطقه اشتغالزایی میکنیم! میخواستند به همه ثابت کنند که به فکر حل معضل بیکاری مردم به خصوص در مناطق مرزی هستند!
در طول این پنج سال، قصههای غریبی از کارگران این مجموعهی منحل شده، دستگیرمان شد؛ قصههایی که همه بدون استثنا تلخ بودند؛ از مرد مغمومی که از قروه راهی تهران شد تا در یک میدان ترهبار روزی دوازده ساعت کار کند و شبها دور از خانواده همان پشت غرفهها بخوابد تا دیگری که در روستای «آونگان قروه» ساکن است و مشغول مسافرکشی بین قروه و بیجار است ولی خرج تحصیل دخترش بر دوشش سنگینی میکند؛ ۱۵۰ هزار تومان ندارد که به مدرسه بپردازد!
همه این قصهها به خاطرهی رنگباختهی فولاد زاگرس گره خورده است؛ همه این کارگران که روزگاری کارگر متخصص و فنی بودهاند، بلااستثنا میگویند: کاش پول تزریق میکردند و کارخانه را نگه میداشتند؛ کاش دولت حمایت میکرد....
فولاد قروهایها بعد از انحلالِ یکی از معدود صنایع مولد استان کردستان، روزگار سختی را پشت سر گذاشتهاند؛ روزگاری که هنوز هم سخت است و به نقطه روشنایی و امید نرسیده.
احمد امینی میگوید: واقعاً قصدشان از کلنگزنیِ «زنجیره فولاد» عوامفریبی بود؛ اگر دغدغه اشتغال داشتند چهارصد را کارگر با بیش از دوازده سال سابقه کار، بیکار نمیکرد؛ اکنون پنج سال از تعطیلی آن کارخانه میگذرد؛ از تعطیلی فولاد زاگرس در قروه.....
گزارش: نسرین هزاره مقدم