روزگار پرغصهی متصدیان بیآرتیها؛
هر مسافری که کارت نزند، ۵۰ هزار تومان جریمه میشوم/اگر کتک هم بخورم نباید از ایستگاه دور شوم
"حبیب" متصدی ایستگاه بیآرتی است. او از برخوردهای برخی شهروندان، کارتهایی که گاه زده نمیشود تا آنها را با دردسرهای زیادی روبرو کند و جریمههای ۵۰ هزار تومانی میگوید و اینکه از او در نزاعهای مربوط به محل کار حمایت نمیشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متصدی کارت بلیتهای بیآرتی جلویم را گرفته است که خانم نمیشود بدون کارت زدن بروی. جمعه است و تعداد بیآرتیها کم. کلافه شدهام. اگر در ایستگاه پیاده میشدم؛ قطعا کارت میزدم اما متصدی ایستگاه حرفم را گوش نمیدهد. کارتم را پیدا نمیکنم. میخواهم پولش را حساب کنم. قبول نمیکند. عصبانی شدم. بیآرتی میرود و من که تازه کارت را بالاخره در کولهی همیشه شلوغم پیدا کردهام، میگویم: میتوانم تا اتوبوس بعدی اینجا بنشینم؟ سری تکان میدهد که بفرمایید. به ساعت نگاه میکنم و نمایشگری که میگوید بیآرتی بعدی نیم ساعت دیگر میآید. میخواهم از ایستگاه خارج شوم که میگوید: از من عصبانی نباش. من مامورم و معذور. در دلم میگویم چقدر این جمله میتواند آزاردهنده باشد. اما او به حرفهای ذهن من اعتنایی نمیکند و میگوید: ایستگاههای بیآرتی گشت نامحسوس دارند، هر یک نفری که بدون کارت زدن سوار بیآرتی شود؛ اگر مامور ببیند از جیب ما ۵۰ هزار تومان کم میشود و به عنوان جریمه پرداخت میشود.
"حبیب" متصدی کارتهای بلیط بیآرتی است. از گرمای تابستان مینالد و سایهبان و صندلیای که ندارد. میگوید: زیر آفتاب تابستان و سرمای زمستان پاهایم خشک میشود. ۸ساعت سرپا میایستم و چهارچشمی حواسم به ایستگاه است که کسی بدون کارت زدن سوار اتوبوس نشود. مردم میآیند و میروند و من همیشه در این ایستگاه میمانم. حواسم به جیبها و دستهایشان است که پولی از آنها در ایستگاه نیافتد. آخر اگر بازرس ایستگاه بیاید و ببیند حوالی جایی که من ایستادهام حتی یک ۲۰۰تومنی روی زمین باشد، مرا جریمه میکند. در این صورت بازرس میگوید که ما پول از مسافر گرفتهایم و خواستهایم مخفی کنیم.
"حبیب" جوان ۲۱سالهی دیپلم برق است. ابروهایش را درهم کشیده تا نور آفتاب در چشمش نزد. میگوید: مسافران میخواهند سریع بروند و سوار اتوبوس شوند. من جلوی چشمشان هستم که غرها و عصبانیتشان را رویم خالی کنند. من هم آدمم. آفتاب مغزم را داغ میکند؛ کلافه میشوم. گاهی من هم جواب میدهم. یک وقتهایی دعوا میشود. آن وقت من یا امثال من بیکار میشویم. این قانون واقعا برای ما دردسر است. کارت نزنند من جریمه میشوم. جلوی مسافر را بگیرم با من دعوایش میشود. بعضی وقتها یکسری از مسافرها فحشهای ناجور میدهند. به من و به خانوادهام، آنوقت درگیری میشود. فکر کن من هر روز چند بار باید از این داد و بیدادها و فحشها بشنوم خوب است؟ شرکت هم پشت من نیست.به من دست آخر جواب میدهد که میخواستی درگیر نشوی. جلوی مسافر نگیرم و بگذارم که برود برای من تخلف مینویسند. جلویش را بگیرم یا فحش میخورم یا دعوا میشود. بعضی وقتها که درگیری بالا میگیرد، گاه حتی مسافر ما را میزند. یکبار زخمی شدم. آثار ضرب و جرح روی تنم بود. مسافر فرار میکند اما منی که برای تراکنش شرکت اینجا ایستادهام و کتک خوردم هیچ کس هم به من خسارت نداد.
متصدی ایستگاههای بیآرتی شهر تهران شرکت خصوصی «توسن» است و حبیب و همکارانش کارگران قراردادی این شرکت هستند که ماهانه با آنها قرارداد بسته میشود. به گفتهی "حبیب" قرارداداشان روزمزدی حساب میشود و اگر یک روز مرخصی باشند ۳۷هزار تومان از حقوقشان کسر میشود. علاوه بر این اگر در هفته یک روز مرخصی بگیرند؛ دیگر روز جمعه همان هفته که به عنوان روز تعطیل رسمی کشور است، برای او روز تعطیل محسوب نمیشود و همان ۳۷ هزار تومان را دریافت میکند. حال آنکه طبق تبصرهی یک ماده ۶۲ قانون کار «در امور مربوط به خدمات عمومی مانند آب، برق، اتوبوسرانی یا در کارگاهی که حسب نوع یا ضرورت کار روزهای جمعه کار میکنند، در قبال استفاده از تعطیلی روز جمعه ۴۰درصد اضافه بر مزد باید دریافت کنند».
حبیب میگوید: از اول سال بیمه کامل هر ماه را برایمان پرداخت میکنند. قبل از آن ماهی بین ۱۵ تا ۲۰روز را به بیمه میدادند. ما نیم ساعت قبل در ایستگاه مقر حاضر میشویم. موجودی جیبمان را اعلام میکنیم. بیشتر از ۳ هزار تومان نباید همراهم باشد. بیشتر از آن خلاف است. اگر بازرس بیاید و من بیشتر از ۳هزار تومان در جیبم سر پست باشد؛ میگویند که از مسافر گرفتم و جریمه میشوم. هر چیزی بخواهم برای خودم خریداری کنم باید از کارت بانکی خرید کنم. ادامه میدهد که اینجا تکان بخورم جریمه میشوم و بعد میخندد...
بین رفت و آمد مسافرها حرفهایش را قطع میکند و تماما حواسش به آنهاست. مسافرها که میروند، میگوید: جالب اینجاست که من اصلا صاحبکارم را نمیشناسم. در باجه اصلی با ما قرارداد بستند و دو میلیون سفته گرفتند. من حتی یک نسخه از قراردادم را هم ندارم. فقط یک قرارداد بستم و امضا کردم و تمام.
حبیب آخرش میگوید: اگه واقعا خبرنگاری به مردم بگو من که زورم به صاحبکارم و بازرس مخفیش نمیرسه؛ حداقل مردم وقتی میان با من بحث نکنند و کارت بزنند. به خدا من هیچ کارهام.
میرحسام حاجی میری (معاون عملیاتی شرکت خصوصیتوسن) که بعد از حبیب به سراغ او رفتهام، در مورد اضافهکاریها میگوید: اگر فرد در طول ماه ۲۵ روز در محل کار باشد، حقوق کامل را طبق کانون کار دریافت میکند. حال ممکن است در طول هفته باشد این روز تعطیل یا در آخر هفته، روز جمعه قرار بگیرد.
حاجی میری در موردعیدی و سنوات میگوید: عیدیها در سال قبل به صورت روزانه محاسبه و در هر ماه پرداخت میشد. اتفاقی که افتاد این بود که در بهمن سال ۹۶کارگران به دنبال عیدی خود بودند. حال اینکه در طول سال پرداخت شده بود. بعد از این جریان قرار شد عیدی در آخر سال عیدی به کارگران داده شود.
وی ادامه میدهد: جریمهها با توجه به سوابق عملکردی در سنوات گذشته و نارضایتی شهروندان از عملکرد عوامل مستقر در ایستگاههای خطوط تندرو با هماهنگی شرکت واحد اتوبوسرانی و شرکت توسن جهت نظارت بهتر در راستای رضایتمندی شهروندان تدوین و اجرایی شد که اهم جرایم سیگار کشیدن در حین انجام وظیفه رفتار و برخورد نامناسب با مسافران و عوامل اجرایی، برخورد فیزیکی با مسافران، تخریب عمدی دستگاه کارتخوان، غیبت پرسنل مجری در ایستگاه و دریافت پول نقد از جمله موارد جرایم است. با این حال در صورت ارتکاب عوامل به هریک از جرایم ابتدا اخطار شفاهی و ارائه توضیحات آموزش کار و درصورت تکرار جرایم مربوطه اعمال میشود و میزان جرایم در نظر گرفته شده با توجه به اهمیت و درجه تخلف تعیین میشود.