حسن صادقی:
دولت نهم و دهم نقطه اوج خفقان صنفی بود/درخواست مجوز تجمع از سوی احمدینژادیها یک طنز تلخ است
به عقیده یک فعال صنفی کارگری؛ درخواست دولتمردان پیشین برای دریافت مجوز برگزاری تجمع، یک طنز تلخ است چراکه متقاضیان امروز، در دوران مسئولیتشان از هیچ کوششی برای ایجاد خفقان در حوزههای مختلف صنفی و اجتماعی کوتاهی نکردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) گفت: طبق قانون اساسی، برگزاری تجمع بدون حمل سلاح حقی است قانونی که خودی و غیرخودی نمیشناسد. اما کسانی که امروز مدعی دفاع از حقوق مردم هستند، کارنامه درخشانی در دفاع از حقوق شهروندی ندارند.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری افزود: نمیتوان منکر شد که در دوران هشت ساله دولتهای نهم و دهم، اختناق و سرکوب آزادیهای اجتماعی به اوج خود رسید. گواه این ادعا مرارتهایی است که فعالان صنفی حوزههای مختلف کارگری و دانشجویی و... با آن روبرو بودند. حتی دامنه این اختناق دامن اهالی رسانه را هم گرفت و تحدیدهای بیشتری در حوزه آزادیهای مطبوعاتی اتفاق افتاد.
صادقی افزود: اینکه مسئولان دیروز با چه انگیزه خود را سردمدار مطالبات بر زمین مانده مردم معرفی میکنند، پرسشی است که گذشت زمان پاسخ آن را خواهد داد. در دولتهای نهم و دهم هیچگاه با درخواستهای کارگران حتی برای برگزاری اجتماعات صنفی روز اول ماه مه نیز موافقت نشد و کارگران ناچار بودند مراسم نمادین خود را به دور از چشم مردم و در پشت حصار سالنهای سرپوشیده ورزشی برگزار کنند.
وی ادامه داد: شاید مسئولان دیروز اکنون گرفتار عذاب وجدان شدهاند که در تلاشند به زعم خود با انتقاد از وضع موجود برای جبران اقدامات گذشته اقدام کنند. آنها حتما به یاد دارند که با عینک بدبینی چگونه جامعه را به حلقه خودی و غیرخودی تقسیم کردند و باعث شدند حتی انتخابات یک تشکل صنفی درون کارگاهی نیز از مهندسی شدن مصون نماند. در بُعد کلان هم تشکلهای عالی صنفی کارگری و حتی کارفرمایی به بهانههای واهی منحل شدند.
این فعال کارگری افزود: درست است که هنوز برای فعالان کارگری، عدالت اجتماعی حلقه مفقوده تلقی میشود؛ اما کافی است مدعیان کلاه خود را قاضی کنند تا معلوم شود در چه زمانی خفقان و سرکوب بیشتر بوده است.
صادقی گفت: برای مسئولانی که تا دیروز عادت داشتند به کوچکترین مطالبه اجتماعی با مشت آهنین پاسخ دهند، انتقاد از وضع موجود فقط فرار یک شکست خورده بهسوی جلوست که نمیتواند به تطهیر گذشته منجر شود.