روایتی از آنچه در کاخانه سیمان خزر لوشان اتفاق افتاده:
کسی توان مقابله با کارفرما را نداشت؛ نه وزارت کار و نه امام جمعه!
در کاخانه سیمان خزر لوشان، کارفرما به راحتی مهندسِ باسابقهی شرکت را به یک نظافتچیِ ساده تبدیل میکند، قراردادِ یک سالهاش را به قراردادِ یک ماهه تبدیل میکند و بعد از آنکه گزارشِ وضعیتِ کارگر منتشر میشود، او را اخراج میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کارگر شرکت سیمان خزر اخراج شد. این کارگر که اوایل امسال در جریانِ تسویه حسابِ شخصی نماینده شهرستان رودبار، از کارگر مهندسِ فنی به کارگرِ خدماتی تبدیل شده بود، بعد از پیگیریهای بسیار و در حالیکه قرار بود وزارت کار بازرسی از کارخانه را برعهده بگیرد اخراج شد. از قرار معلوم نه بازرسیِ وزارتِ کار به کارِ کارگر آمد و نه «شستا» حاضر به بررسیِ وضعیتِ شرکتِ تحتِ مدیریتِ خود شد.
مروری بر ماجرا: بازرسیِ وزارت کار و تائید گزارش از سوی امام جمعه رشت
اوایل امسال مهندسِ ۱۲ساله شرکتِ سیمان خزر- شرکتِ وابسته به شستا - بعد از اعلامِ نتایج انتخابات یک شبه سمتِ خود را از دست داد و به نظافتچیِ شرکت تبدیل شد. منابع خبری موثقِ ما از ربط این موضوع به نماینده پیروز در انتخابات و از تسویه حسابِ او با کارگرانِ حامیِ نمایندهی رقیب خبر دادند. ما همان ابتدا موضوع را با وزارت کار و شستا در میان گذاشتیم اما هیچ پاسخی نشنیدیم.
به فاصلهی دو هفته، دو گزارش از این کارگر نوشتیم و در انتظارِ واکنش شستا و وزارت کار و شرکتِ سیمان خزر ماندیم؛ مدیرِ شرکت سیمان خزر در جوابیهای موضوع دخالتِ عواملِ بیرونی در جابهجایی کارگر را از اساس بیپایه دانست و این جابهجایی را «رویهی معمول هر شرکتی» دانست! شستا هیچ واکنشی نشان نداد و از وزارت کار هم خبر رسید که موضوعِ بازرسی از این شرکت در جریانِ کار است.
همچنین رسول فلاحتی، امام جمعه رشت به گزارش «ایلنا» واکنش نشان داد. او در خطبههای نماز جمعه خود ضمن تائیدِ فشارِ برخی نمایندگان مجلس برای جابهجایی افراد در پستها گفت: «عزل و نصب به شما ربطی ندارد. کجا نوشته و چه کسی گفته و چه کسی از شما خواسته؟» او سپس به جابهجاییِ کارگر شرکتِ سیمان خزر اشاره کرد و گفت: «جوانی را که در شرکتی پست مهمی داشته را خدماتی کردهاند! نمایندهای که به عزل و نصب و این امور میپردازد به درد مردم نمیخورد.»
واکنش وزارت کار و امام جمعه رشت به ماجرایِ جابهجایی کارگرِ گزارشِ ما، این امید را میداد که مسئلهی کارگر به زودی حل و فصل شود، اما نه تنها مشکلی حل نشد که بعد از پایانِ قراردادِ یک ماههی کارگر، مدیریت کارخانه عذر او را خواست و از کارخانه بیرونش کرد.
چرا کسی به دادِ کارگر نرسید؟
آنچه بر کارگرِ کارخانه سیمان خزر گذشته، برای بسیاری کارگران دیگر اتفاق افتاده است. اخراج کارگران با سابقههای کارِ بالا و جابهجاییِ آنها و گرفتنِ پستشان بارها تکرار شده است. بسیاری از این کارگران در مسیرِ شکایت از کارفرما همان ابتدا متوجه میشوند که راه بازگشتی برایشان وجود ندارد. آنها میدانند که قراردادهای موقت جایی برای ایستادن مقابلِ خواستِ کارفرما برایشان باقی نگذاشته و کارفرمایان نیز به خوبی از قدرتِ بیحد و حصرشان آگاهند.
وضعیتِ کارگرِ کارخانهی سیمان خزر، بیقدرتیِ کارگران را به خوبی عیان میکند؛ کارفرما به راحتی مهندسِ باسابقهی شرکت را به یک نظافتچیِ ساده تبدیل میکند، قراردادِ یک سالهاش را به قراردادِ یک ماهه تبدیل میکند و بعد از آنکه گزارشِ وضعیتِ کارگر منتشر میشود، او را اخراج میکند. این وسط نه صحبتهای امام جمعهی شهر اثری بر اوضاع کارگر میگذارد و نه بازرسیِ وزارت کار میتواند به بیقانونیِ صورت گرفته در کارخانه پایان دهد.
وقتی در این موردِ به خصوص و با وجودِ تمام پیگیریها، کارفرما با همراهیِ قدرتِ پشتِ صحنه یکه تازی میکند و بدونِ ترس، سرنوشتِ کارگران و خانوادهاشان را به بازی میگیرد، اوضاع کارگرانِ دیگری که از هیچ همراهیای برخوردار نیستند به خوبی مشخص است و «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!».