حاشیهای بر خبر یارانه ۶۵ میلیاردی در دولت آلمان؛
درسهای کالابرگی جهان برای ایران
اقدامات دولتهای غربی برای حمایت یارانهای و کالابرگی در شرایط خاص اقتصادی این روزها درحالی انجام میشود که در ایران شاهد افزایش قیمتها پس از حذف ارز ترجیحی بودیم، اما هنوز وعده دولت در میانه جنگ اقتصادی، مبنی بر جبران بخشی از هزینههای وارد شده به مردم از طریق عرضه کالابرگ الکترونیکی عملیاتی نشده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حمایت دولتها از مردم در برابر مشکلات اقتصادی و مالی در قالب یارانهها و کالابرگها سابقهای دیرینه در بسیاری از کشورهای جهان دارد. پس از شروع جنگ اوکراین و شروع بحران در زنجیره مبادله کالاهای اساسی مانند سوخت، گاز و غلات که به تورم جهانی بیشتر انجامید، تمایل دولتها به برقراری بیش از پیش این روشهای حمایتی از جامعه بیشتر شد.
حمایتهای کالابرگی و یارانهای به صورت الکترونیکی یا نقدی و سوبسید روی کالاها البته از زمان همه گیری کرونا و بحران اقتصادی برآمده از آن طی سه سال اخیر از سوی دولتها سابقه داشته اما بحران جنگ اوکراین بخصوص برای اروپاییها و آمریکاییها زنگ خطری بود که باعث شد بیش از گذشته به سمت سیاستهای حمایت عمومی حرکت کنند.
در همین راستا با تهدید دولت روسیه مبنی بر قطع فروش گاز، ماه میلادی گذشته خبری پیرامون اختصاص بودجه ۶۵ میلیارد یورویی دولت آلمان برای توزیع یارانه در قالب کالابرگ اعتباری سوخت، برق و. . توجه بسیاری را جلب کرد؛ مطلبی که برای سیاستهای دولت ایران در حمایت از گروههای فرودست اجتماعی در برابر امواج تلاطمات اقتصادی و سیاسی جهانی شاید درسهای جالبی داشته باشد.
حمایتهای غربی و شرقی در جریان جنگ اقتصادی
یارانه نقدی به مردم یکی از روشهایی بود که پس از همهگیری کرونا ابتدا در ایالات متحده آمریکا و براساس شعارهای جو بایدن شروع شد. این درحالی بود که در همان سال بحث کالابرگ الکترونیکی حمل و نقل در مجلس فرانسه مطرح شوده بود.
کارشناسان آلمانی معتقدند سیاستهای کالابرگی دولت بیشتر بخش تولید، کارگران و افراد جزء دهکهای پایین که حقوق ثابت دارند را هدف گرفته است
این روند ادامه داشت تا اینکه در اسفند سال گذشته بالاخره جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد. خود روسیه از اولین دولتهایی بود که با آغاز جنگ بستههای حمایتی را افزایش و با فراخواندن سرمایههای خارجی دولت در خارج، ارزش پول خود را تقویت کرد.
دولت آلمان به صورت پیشدستانه و از هماکنون برای مقابله با بحران گرانی گاز در ماههای آینده، طرح جدیدی را به مجلس این کشور برده و تصویب کرده است. ماه گذشته صدراعظم آلمان یک مجموعه کمک مالی به ارزش ۶۵ میلیارد یورو را اعلام کرده است تا شهروندان بتوانند در فصل سرد، افزایش مستمر قیمت گاز و برق را از سر بگذرانند. مجموع سه کمک مالی که آلمان برای مقابله با بحران انرژی در نظر گرفته به تقریباً ۱۰۰ میلیارد یورو میرسد. دولت آلمان همچنین به مستمری بگیران، بازنشستگان، حقوق بگیران و دانشجویان کمک هزینه پرداخت خواهد کرد. لیز تراس، نخست وزیر جدید انگلیس نیز گفته که ظرف یک هفته طرحی را برای مقابله با افزایش قیمت انرژی در چهارچوب سیاستهای یارانهای جدید اعلام میکند.
کارشناسان آلمانی معتقدند سیاستهای کالابرگی دولت بیشتر بخش تولید، کارگران و افراد جزء دهکهای پایین که حقوق ثابت دارند را هدف گرفته است.
اقدامات دولتهای غربی برای حمایت یارانهای و کالابرگی در شرایط خاص اقتصادی این روزها درحالی انجام میشود که در ایران شاهد افزایش قیمتها پس از حذف ارز ترجیحی بودیم، اما هنوز وعده وزیر اقتصاد و دارایی دولت سیزدهم در میانه جنگ اقتصادی موجود و شرایط تحریمی مبنی بر جبران بخشی از هزینههای وارد شده به مردم از طریق عرضه کالابرگ الکترونیکی عملیاتی نشده است. شاید پرداخت یارانه مستقیم و کالابرگ در اقتصاد ۷۰سال اخیر کشورهای توسعه یافته کم سابقه باشد، اما در ایران بسیار مسبوق به سابقه بوده و در ایران دوران جنگ تحمیلی نیز جواب داده است.
کالابرگ شیوه توزیع پسندیدهای است
ترجیح این است که یارانههای غیرمستقیم به صورت کالابرگ پرداخت شود
عبدالمجید شیخی (عضو هیات علمی سازمان تحقیقات وزارت کشاورزی) با اشاره به اقدام اخیر دولت آلمان در ارائه یارانه ۶۵ میلیارد یورویی و اقدامات یارانهای مشابه بسیاری از کشورهای درگیر در بحرانهای جهانی جنگ و بیماری گفت: شرایط جنگ اوکراین به گونهای است که باید از آن به درگیری جبهه شرق با غرب یاد کرد و در این چهارچوب، انسان جوهره واقعی اقتصاد سرمایهداری را در بحرانهای آن درک میکند. اساطیر و افسانههای نوشته شده در کتابهای اقتصادی که تا دیروز در چهارچوب آن حتی گفته میشد که در بحرانها نیز قوانین بازار راهگشا هستند و عدهای در داخل، چشم بسته آنها را میپذیرفتند. هاچون چانگ اقتصاددان برجسته کرهای به خوبی میگوید که لیبرالها نسخههایی را برای جهان سوم میپیچند که خود سه قرن به آن عمل نکرده و هنوز هم به آن عمل نمیکنند. اینکه نمادهای بزرگ سرمایهداری لیبرال مثل آمریکا و اروپا کالابرگ و یارانه آن هم در ابعاد چندین میلیارد دلاری منتشر میکند، گویای همین واقعیت است که الگوی اقتصاد نئولیبرالیستی از بنیان خراب است و نسخهای برای درمانعدم تعادلها ندارد.
وی در ادامه با انتقاد از برخی درکهای خیالی از متون اقتصادی ترجمه شده، تصریح کرد: کلیه سیاستهای یارانهای، خدماتی و مالیاتی توسط این کشورها آن هم در شرایطی که فاصله بین فقیران و کارگران و اغنیا باز هم در کشورهای پیشروی صنعتی سرمایهداری غرب درحال افزایش است، حاکی از این است که آن بهشت برین توصیف شده که براساس یک نظم علمی خیالی خلل ناپذیر تنظیم شده است، در عالم واقع وجود خارجی ندارد و افسانهای بیش نیست.
شیخی در ادامه تاکید کرد: درسی که در این میان ما باید بیاموزیم این است که مسیر دولت قبل در آن جهت را ادامه ندهیم و دولت فعلی نیز باید در راستای اصلاحات اقتصادی و درس گرفتن از شرایط اقتصاد جهانی، باید بهجای آنکه مِثلِ دولت سابق از اَفعال مستقبَل و آینده استفاده کند، باید از افعال ماضی استفاده بیشتری کند. برای مثال بهجای آنکه بگوید چه خواهم کرد و چه طرحهای عمرانی و اجرایی نهایی را انجام خواهم داد، بگوید که این پروژهها و یا آن طرحها را انجام دادیم و قبل از آن ادعایی نکند.
این استاد اقتصاد کشاورزی با بیان اینکه «عادتی که دولت یازدهم و دوازدهم داشت انباشتن وعدههایی در رسانهها بود که اکثر آن عملیاتی نمیشد» ادامه داد: وعدههای دولت قبل به وعید بدل شد و بعضی از آنها برعکس به زیان گروههای فرودست اجتماعی تمام شد. در مقابل احساس میکنم دولت سیزدهم نیز تمایل دارد که با افعال ماضی درباره فعالیتهای خود گزارش دهد و صرفا بگوید که چه کارهایی را انجام و چه اقداماتی را تمام کردهاست. مثلا گفته شود که فاصله طبقاتی کاهش یافت یا کالابرگها پرداخت شد!
وی با اشاره به ضرورت درس گرفتن دولتها از گذشته گفت: مصداق چنین مسئلهای و یکی از دلایل اختلاف مجلس و دولت نیز در بحث یارانهها و کالابرگها، مسئله حذف ارز ترجیحی قبل از طراحی و پیادهسازی کالا برگ بود. مجلسیها بر این نظر بودند که قبل از حذف ارز ترجیحی دولت باید آن را در سبد خانوار و به ویژه دهکهای پایینتر جبران کرده و کالابرگها را بهعنوان چهارچوب و ظرف پرداختهای انتقالی و جبرانی توزیع کند، اما علت تعجیل دولت برای حذف ارز ترجیحی زودتر از اقدام لازم مورد نظر مجلس، علاوه بر بحرانهای جهانی موجود، بحث اختلاف و شکاف گسترده قیمتها بین خارج و داخل کشور بود که به افزایش شدید قاچاق دامن زده بود. برای مثال چندین برابر قیمتهای در داخل، کالاها در کشورهای همسایه ایران بهفروش میرسیدند.
این کارشناس اسبق جهاد سازندگی با تاکید بر اصلاح شیوههای توزیع یارانه اضافه کرد: در تجربه دیدیم که اصلاح روش توزیع نان در نانواییها در بسیاری از استانها باعث شد که حتی پس انتشار خبر از توزیع کارت خوان نان، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد مصرف نان کاهش یافت که این بهطور مشخص ناشی از کاهش قاچاق آرد و نان بود. افزایش قیمت خرید تضمینی و جلوگیری از قاچاق از طریق سیاست جدید توزیع نان، باعث شده تا دولت ۷.۵ میلیون تن گندم از کشاورزان بخرد و چه بسا با همین میزان بتوانیم نیاز آرد و نان مردم را حل کنیم. اما دولت قبل البته با شرایط مشابه مواجه بود اما نه ارادهای برای حل مشکلات اقتصادی داشت و نه توان آن را در خود میدید بلکه تلاش داشت از طریق رفتارهای سیاسی و امتیازدهی به خارجیها مسائل را حل کند.
شیخی با اشاره به برنامههای دولت جدید گفت: اقدامات دولت سیزدهم مسلّماً شرایط را بسیار مناسب به سمت رشد تولید و رفاه اجتماعی هدایت کرده و به دلیل اینکه تاثیراتش با وقفه زمانی روی درآمد ملی و بودجه دولت اثر مثبت میگذارد، لذا باید اجازه دهیم که دولت به روال منطقی خود ابتدا کارهایی را انجام دهد و سپس از دولت بخواهیم که بگوید اقداماتش چه اثری داشتهاند، به این معنا فعلا باید به دولت حاضر فرصت دهیم تا نتیجه کارها مشخص شود و تصمیمات پختهتر عمل کند. از آنجا که نرخ تورم نیز در دو سال اخیر بسیار شتابدار بود، باید این مهلت داده شود که روند کاهشی فعلی تورم ادامه یابد تا بازارها به یک ثبات نسبی برسند.
وی درباره شیوههای توزیع یارانه و کالابرگ گفت: بنده معتقدم در اولین فرصت باید برای پوشش کالابرگ الکترونیک، بانک اطلاعاتی اقتصادی افراد و دهکها را استخراج کنیم. اقدامی که در دولت نهم شروع شد، باید تکمیل شده و بانک اطلاعاتی رفاهی و اقتصادی جامعه تکمیل شود. در این چهارچوب گروههای ضعیف اقتصادی باید شناسایی شده و حتما باید به این بخش کالابرگ داده شود تا از آسیبهای تورم مستمر دو رقمی سالهای اخیر بیش از این ضربه نخورند. کالابرگ شیوه توزیع پسندیدهای است و ترجیح این است که یارانههای غیرمستقیم به صورت کالابرگ پرداخت شود و این از جنبه اثر تورمی بهتر است. در بحث سهمیهبندیها معتقد هستم اگر دولت بخواهد اصلاحات قیمت بنزینی نیز انجام دهد، همگام با سیاستهای توزیعی دیگر، باید به صورت پلکانی مانند قبض برق و آب و گاز، سوخت را محاسبه قیمتی کند. برای مثال ۶۰ لیتر اول با قیمت ۱۵۰۰ تومان، ۶۰ لیتر دوم با قیمت ۳ هزارتومان و ۶۰ لیترهای بعدی به صورت پلکانی افزایش قیمت داشته باشند تا برای فرد پر مصرف و برخوردارتر، هزینه بنزین برابر سایر اقشار کمتر برخوردار نباشد. این بهترین راه حل و سیاست پیشنهادی ما به دولت برای ممانعت از قاچاق است که هم اثر فاصلههای بسیار زیاد قیمتهای برون مرزی بر بازار داخل و تحریک قاچاق را از بین میبرد، هم رفاه کاهش نمییابد و هم باعث کنترل افزایش شدید مصرف گزارش شده اخیر بنزین، میشود.
وی با تاکید بر اینکه سیاست کالابرگی و توزیعی پیوست مالیاتی نیز دارد، تصریح کرد: در چهارچوب اقتصاد اسلامی توصیه ما این است که ابتدا باید از گروههای اجتماعی مستضعف و آسیبپذیر حمایت شود و اقشار ثروتمند اقتصادی نیاز چندانی به حمایت از سوی دولت ندارند. در نظام مالیاتی نیز ابتدا باید به گروههای فقیرتر اجتماعی ترحم شود و از اقویا پلکانی مالیات گرفت. مالیات نیز باید بر دو اصل مبتنی شود: یکی توانایی پرداخت و دیگری اصل انتفاع است، که در حوزه سیاستهای مالیاتی هردو اصل ملاک اخذ مالیات باید قرار گیرد.
آلمان با یارانه و کالابرگ انرژی از نیروی کار خود حمایت کرد
یارانه در ایران بخش مولد جامعه را تقویت کند
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در بحث توزیع کالابرگ و یارانه در شرایط بحرانی جهان با اشاره به اینکه اقتصاد کشورهای غرب اروپا و آلمان آلمان و برنامهریزیهای آن با اقتصاد ایران قابل قیاس نیست، اظهار کرد: در اقتصادهایی مانند آلمان سیاستگذاری و توزیع کار آسانی است چرا زیرساختها و روابط اقتصادی قابل برنامهریزی بوده و ریسک اجرای طرحهای اقتصادی پایین است، اما در اقتصادهای عجیب و پیچیدهای مانند ایران، کار توزیع کالابرگ و یارانه دشوار است.
وی با تاکید بر اینکه این میزان توزیع یارانه و کالابرگ در جهان از جنگ جهانی دوم تاکنون میان کشورهای توسعه یافته سابقه نداشته است، گفت: تا جایی که من به یاد دارم کشورهایی مانند فرانسه و آلمان برای اولین بار است که یارانه گسترده در حوزه انرژی پرداخت میکنند و به نظر میرسد صرفا قصد ایمن کردن مردم خود از فشارهای آتی اقتصادی در جریان جنگ اخیر را دارند، فشاری اقتصادی که مشابه و بلکه بیشتر از آن را مردم ما و بهخصوص جامعه کارگری در ایران سالهای سال است حس کرده و با آن دست و پنجه نرم میکنند.
صادقی با اشاره به وجود سیاستهای راضی کننده موقت و سیطره هرج و مرج بر روابط اقتصادی کشور گفت: به همین دلیل ما نمیتوانیم تصمیمی دقیق و عاجل برای حمایت از گروههای آسیبپذیر و کمک دهکهای پایین بگیریم. تصمیمات ما در این حوزه گاهی به این گروههای اجتماعی زیان نیز وارد کرد. برای مثال افزایش چند برابری یارانههای پرداختی همزمان باعث جهش فنرگونه تورم نیز در اقتصاد ایران شده است و این دقیقا همان گروههای یارانهبگیر را دچار مشکل کرد.
معاون دبیرکل خانه کارگر با بیان اینکه کشوری مانند آلمان با این یارانه از نیروی کار خود حمایت میکند، تصریح کرد: حمایت از نیروی کار بخش مولد توسط حمایت یارانهای کشورهای توسعه یافتهای مانند آلمان صورت میگیرد، اما در ایران برعکس پرداختها باعث سستی نیروی کار میشود. برای مثال در دهه گذشته طبق قانون ۳۰ درصد منابع حاصل از کاهش سوبسیدهای دولت باید به تولید و صنایع پرداخت میشد اما دقیقا تنها بخش طرحهای هدفمندی یارانهای کشور که اجرا نشد، همین حمایت از بخش مولد بود. ما معتقدیم یارانه و کالابرگ باید بخش مولد جامعه را تقویت کند؛ یعنی هم با تحریک تقاضا اشتغال کارگران را بهبود بخشد و هم از نیروی کار حمایت جدیتری از نظر رفاهی داشته باشد.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در پایان با اشاره به اینکه «ما در زمینه تخصیص و اولویتهای نظام یارانهای و توزیعی در بین مدیران مشکل فرهنگی داریم، گفت: باید فرهنگ توجه به جامعه کارگری و بخش مولد را باید میان جامعه و مدیران تسری داد.