جای خالی توصیههای رهبری در نقشه اقتصادی کشور؛ (۳)
علیرضا محجوب: «خود تحریمی» را جایگزین حمایت از تولید فناورانه کردهایم/ بانکها وامها را به غیرمولدها میدهند/ سه دهک بالا کشور را به سکوی واردات تبدیل کردهاند
دبیرکل خانه کارگر، گفت: «رهبری در هفته دولت، خواستهاند که تولید فناورانه را باور کنند؛ اما آیا دولت بسته حمایتی آورده که در مجلس مانده باشد؟ زمانی که هیچ بستهای نمیآورند، رهبری حق دارند که از دولت نقشه راه بخواهند.»
به گزارش خبرنگار ایلنا، با اینکه اقتصاد ایران در دهه ۹۰ زیر بار تحریمها شانه خالی کرد و با چالشهای ارزی مواجه شد، اما با پایان کار دولت دوازدهم، مدتی است که عملکرد مسئولان در دوران تحریم، مورد «انتقادِ ویژه» قرار گرفته است؛ مانند اتلاف منابع ارزی با توزیع رانت و نادیده گرفتن استعدادهای داخلی که میتوانستند با کمک به کسب و کارها و ارائهی مشاورههای فنی به آنها، در دوران تحریم کمک حال باشند؛ حتی در این دوره صحبت از وجود یک «خود تحریمی» فرادستگاهی شبه سازمان یافته مطرح است؛ خود تحریمی برای نادیده گرفتن بخش مولد و متصل کردن کشور به حوزه واردات و صادرات مواد خام بدون تبدیل آنها به کالاهای دارایِ ارزش افزوده. به همین جهت در دیدار ۱۰ بهمن ماه مقام معظم رهبری با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، ایشان به موضوع «ناکامیها» اشاره داشتند. رهبری با اشاره به دیدار سال ۹۸ خودشان با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، یادآور شدند: «در این دو سالی که از آن جلسه تا حالا گذشته، بحمدالله آن مجموعههای آن جلسه توفیقات خوبی داشتهاند، پیشرفتهای خوبی داشتهاند، ناکامیهایی هم داشتهاند؛ این ناکامیها بعضی مربوط میشود به همراهی نکردن دستگاههای اجرائی.» پیرامون ریشههای این ناکامیها و نکات دیگری که مورد تاکید رهبری قرار گرفتند، با علیرضا محجوب (دبیرکل خانه کارگر) گفتگو کردیم.
رهبری در مراسم دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی از ضرورت تهیه «نقشه راه صنعت» برای مسئولان سخن گفتند و به آنها فرمودند که این نقشه را تهیه و مصوب کنند. به نظر میرسد که موضوع را از این جهت مطرح کردهاند که مبنای برنامهریزی صنعت، مبتنی بر طرحهای کلی که با تولید اشتغالزا ارتباطی ندارد، نباشد. با توجه به اینکه فرمایش ایشان با تولید دانش بنیان و تقویت این نوع از تولید در صنایع پایین دست گره خورده و به روشنی از ضرورت توسعه فناوری در صنایع پایین دستی نفت و صنایع بزرگ دانش بنیان سخن گفتهاند، چگونه میتوان چنین نقشه راهی را تهیه کرد؟
سخنرانی مقام معظم رهبری، حاوی نکات فراوان فنی در حوزه اقتصادی داشت. ظرافتهای گفتاری ایشان، دقت دولت و مسئولان را میطلبد تا آنها را درک کنند. ایشان بسیار دقیق و صریح، مشکلات حوزه صنعت را برشمردند و ضرورتها را مورد تاکید قرار دادند. تاکید رهبری بر تکیه به صنعت داخل، نکته پنهانی دارد که نباید با تحلیلهای سرسری و برداشتهای شتابزده همراه شود. ایشان تاکید داشتند که منتظر صنعت وابسته و وارداتی نباشیم؛ در واقع نقطه خلاء را به خوبی شناسایی کردند و به درستی به حلقه مفقوده یعنی «صنایع دانشبنیان» اشاره داشتهاند. ایشان دانش بنیانها را وسیعتر از صنعت و به عنوان یک زمینه اقتصادی مورد نظر قرار دادهاند و نه به عنوان یک زمینه غیراقتصادی؛ البته ایشان در هفته دولت که با روزهای آغازین فعالیت دوبلت سیزدهم توام شده بود، این نکات را تبیین کرده بودند. انتظار داشتیم که دولت واکنش نشان بدهد و فرموده ایشان را به صورت یک بسته سیاستی درآورد.
در واقع مسئولان دولت، از همان زمان باید برای تهیه نقشه راه صنعت اقدام میکردند و بسته یا بستههای خود را به مجلس میفرستادند. ما هم انتظار داریم که دولت بستههای مختلفی را برای حمایت از صنایع خصوصا صنایع دانش بنیان تهیه کند اما ۶ ماه گذشته و هنوز حتی یک بسته در راستای تحققِ این اصل مهم اقتصادی ارائه نشده است. اساس سخن رهبری این است که توجه ما به تولید دانشبنیان و ساختن صنعت بر اساس علم باشد. البته دولت در بودجه سال آینده، مقادیری را به این جهت اختصاص داده است اما کافی نیست؛ یعنی نه مقدارش کافی است و نه اینکه در پشت آن راهبرد و نقشهای وجود دارد؛ البته منظور ایشان تنها صنعت نیست و به صراحت به بخش کشاورزی اشاره داشتند. بنابراین بسته سیاستی اصل است؛ بستهای که مسئول جهش «تولید فناورانه» است.
رهبری به موضوع تسهیلات هم اشاره داشتهاند و از مسئولان خواستهاند که از بانکها این را بخواهند و آنها را موظف کنند. این دغدغه رهبری با توجه به مشکلات تولیدکنندگان در زمینه تسهیلات گیری تا چه اندازه با منویات بانکها در هماهنگی است؟
در شناسایی وضعیت بانکها باید به این مهم توجه داشت که پس از هر موج کاهش ارزش پول، بانکها مقادیر زیادی از قدرت مالی خود را برای وامدهی و اعتبارگیری و اعتباردهی از دست میدهند. بانک مرکزی مسئول مراقبت از این وضع است؛ البته علت این وضعیت خود بانکها هستند که میکوشند وامها را به غیرمولدها بدهند و در این مدت عمده وامها به مصرف غیرمولدها رسیده است؛ چون هم غیرمولدها خوب با کارمندان و مدیران بانکها مذاکره میکنند و هم بانکها از لحاظ پولی و مالی محافظهکار هستند و فکر میکنند که غیرمولد پول را سریعتر از تولیدکننده برمیگرداند. من عرض میکنم که نسخه تولید فناورانه نسخه بیبدیلی است. در هر جایی که اجرا شد، با موفقیتهایی همراه بوده و کمتر کشوری در این زمینه، شکست خورده است. این برخلاف نسخه خصوصیسازی و جهانیسازی آمریکایی است. نسخه آمریکاییها هر جا که اجرا شد، شکست خورد و تنها در مواردی موفق بود. اما «تولید فناورانه» هر جا که به صورت جدی وارد و اجرا شد، معجزه کرد.
چین از سال ۱۹۸۳ به بعد در این مسیر گام برداشت و از سال دهم شاهد جهشهایی بود. محور سخنرانی رهبری هم بر تولید فناورانه و جهش تولید از این مسیر است. جهش در چین از ۱۹۷۰ آغاز میشود اما تا سال ۱۹۸۳عملیاتی نمیشود اما از این سال شاهد عملیاتی شدن جنبههای کلی و عمومی آن هستیم؛ البته از سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ به بعد آرام آرام خیز بزرگی را از سمت اقتصاد چین شاهد بودیم وقتی این خیر به ۲۰ سالگی رسید، بزرگترین جذب سرمایه خارجی را ایجاد کرد؛ البته چین محتاج سرمایه نماند و در این بیش از ۳۰ سال که موفقیتهایش را آغاز کرده به بزرگترین سرمایهگذار در فرای مرزها تبدیل شده است و در بسیاری از حوزهها به پیشران سرمایهگذاری در جهان تبدیل شده است. باید در نظر داشت که مدار تولید فناورانه امروز نسبت به ۴۰ سال قبل خیلی آسان شده و راههای زیادی برای آن پیدا شده است؛ در حالی که چین بر سختیها غلبه کرد و در این مسیر پاگذاشت. امروز ما دیگر چین را به عنوان «کارخانه جهان» با ارزانترین دستمزدها نمیشناسیم. چین با جهش اقتصادی خود در دستمزدها هم جهش ایجاد کرد به طوری که نظام مزدی پویایی را برای کارگران خود راهاندازی کرده است.
هندیها هم در ۲۰ سال اخیر، در این مسیر گام برداشتند. در شهر حیدرآباد هند و شهرهای دیگر هند زمانی که با مردم مواجه شدم و در این مورد صحبت کردم، گفتند که اگر در ایران برای توسعه تولید فناورانه مشکل دارید و اگر این فن در ایران عملی است، به ما میدان دهید تا این کار را برایتان انجام دهیم؛ در حالی که به من گفتند که در ایران خیلی بهتر از هند میتوان بر تولید فناورانه متمرکز شد؛ البته هندیها هم خیلی به نسخه ایدهال بین المللی خود نرسیدهاند اما نسبت به گذشته جهش داشتهاند. در مالزی هم اگر جهشی رخ داده، به خاطر تولید فناورانه است. اگر جدول تولیدات فناورانه و صادرات فناورانه را نگاه کنیم، میفهمیم که کشورهایی که تولید فناورانه و صادرات تولیدات فناورانه خود را جهش دادند، به نرخ رشدهای بالاتری دست یافتند. اگر کشوری نتوانسته تولید فناورانهاش را تقویت کند یا اینکه در تولید فناورانه ماند و مانند چین به مرحله تولید انبوه و صادرات نرسید، نمیتواند به جهش تولید دست یابد. از این جهت جا دارد که دولت سیزدهم به جهت گام گذاشتن در مسیر «تولید، پشتیبانی و مانعزدایی» که شعار سال ۱۴۰۰ است، تا پایان سال بسته سیاستی خود را برای دست یافتن به جهش تولید ارائه کند.
دولت باید متوجه باشد که مقدمه جهش، تولید فناورانه و صادرات فناورانه است؛ البته به خاطر محدودیتهای خارجی نتوانستیم در این راه حرکت کنیم اما راه بر ما بسته نیست و صادرات فناورانه راه خودش را پیدا میکند. ما نگران راه صدورش نباشیم. در حال حاضر، موضوع اصلی ما محدودیت نیست. مشکل ما به خود تحریمی به جای حمایت از تولید فناورانه و علمی است؛ یعنی میبینیم که بانک من را تحریم میکند، وزارتخانه من را تحریم میکند؛ چرا تحریم میکند؟ منابع نمیدهد، حمایت کافی نمیکند؛ در حالی که همه باید حامی تولید و در خدمت آن باشیم تا تولیدکننده کار را جلو ببرد. بسیاری از فرمایشهای رهبری در این سخنرانی، اقتصادی، علمی و بیبدیل هستند.
رهبری در سخنانشان به خودروسازان و تولیدکنندگان لوازم خانگی انتقاد کردند و تذکر دادند که نباید جواب حمایتها را اینگونه بدهند. ایشان به صراحت به گرانی خودرو و لوزام خانگی اشاره کردند و متذکر شدند که نباید در عوض محدود کردن رقابتهای خارجی، گرانی را شاهد باشیم. این گرانیها تا چه اندازه از منطق اقتصادی، غیررانتی و انحصارگرایانه تبعیت میکند؟
بله، رهبری به صراحت از تولیدکنندگان لوازم خانگی انتقاد کردند. اگر نگوییم جهش قیمت که چندان درست نیست و باید از گرانی با عنوان «پرش قیمت» یاد کرد، باید به پرشدهندگان متذکر شوم که این گرانیها اخلال علیه خودشان است. این کار آنها مصداق کسی است که بر سر شاخه بن میبرید. این گرانی به ضرر همین تولیدکنندگان است. صنایع خصوصا نوع لوازم خانگی متوجه باشند که اگر بتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، ضمانتی برای آینده خودشان ایجاد کردهاند. در نتیجه اگر روی قیمتها در سطوح پایین قرار گیرند، بهتر است تا قیمتها را حرکت دهیم؛ آن زمان اندازه دستمزد هم کوچک میشود اما در حال حاضر بعضی قیمتها ۱۰ بار افزایش پیدا کردهاند. این نشان میدهد که سوداگرها بر اقتصاد حاکم هستند. این تولیدکنندهها بهتر است که به جای گرانی بر تولید فناورانه و صادرات فناورانه تاکید کنند. بنابراین تولید فناورانه، صادرات فناورانه و حرکت فناورانه، تنها راه نجات است. این حساسترین قسمتی است که رهبری بر آن دست گذاشتهاند؛ البته انجام این کار بسیار سخت است و هماهنگی و انصباط مالی میخواهد و ایشان هم خیلی لطیف به دستگاهها انتقاد کردند که اینها را درست کنند.
در هر صورت اگر برای غلبه بر افزایش حجم نقدینگی و ضریب فزایندگی نقدینگی راهحلی باشد، تولید فناورانه است؛ آنهم نه تولید داخلی بلکه تولید داخلی و صادراتی. تولید فناورانه مرز دار نیست و البته فوری به مازاد و صادرات میرسد. همین حالا هم بعضی از این نوع محصولات مازاد هستند و صادر هم میشوند.
البته هم در کشاورزی هم در نفت و هم در خدمات باید به این نوع تولید متصل شویم. اگر تولید در اختیار تولید فناورانه و صادرات فناورانه قرار گیرد، ارزش افزودهی آن بالا میرود و در واقع حجم بالایی از ارز برای کشور به ارمغان میآورد. امروز حجم صادرات فناورانه برخی کشورها، هزار تا ۲ هزار برابر ایران است. در نتیجه این موضوع بیبدیلی است که رهبری بر آن تاکید داشتهاند. باید به این فرمایشات، جامه عمل بپوشانیم و این سخنان را «کلمه به کلمه» مورد توجه و استناد قرار دهیم.
رهبری در این مراسم برای چندمین بار از مسئولان خواستهاند که موضوعات کشور را به رفع تحریمها گره نزنند؛ هرچند یادآور شدهاند که «تحریم بلاشک موثر بوده.» رفع تحریمها تا چه اندازه راهگشا هستند و در شرایط استقرار تحریمها چگونه میتوان به تولید فناورانه دست یافت؟
قاعدتا اقتصاد ایران به بازارهای جهانی متصل است ولی ایشان این نکته را تاکید میکنند که راه ما از خارج نمیگذرد. به هر حال ما باید متوجه اهمیت این سخن در متنی که ایشان به کار برده باشیم نه اینکه آن را جداگانه تحلیل کنیم. ایراد تحلیل جدا از متن این است که منظوری برخلاف منظور رهبری را متبادر میکند؛ در حالی که چنین منظوری وجود ندارد. رهبری بهتر از هرکس دیگری متوجه موضوع هستند. به همین دلیل به صراحت عنوان میکنند که راه ما از داخل عبور میکند؛ یعنی باید در داخل تقویت شویم؛ چراکه با برداشته شدن تحریمها، دولتیها به راه خود میروند، لذا ما نباید از این سخنان برداشت اشتباهی را اشاعه بدهیم. منظور ایشان این نیست که به صادرات گسترده نپیوندیم و اینکه به رابطه با جهان، احتیاج نداریم. اگر تا پیش از برداشته شدن تحریمها، نقشه راه نداشته باشیم، پس از آن مجدد به ورطه رکود تورمی و بیماری هلندی گرفتار میشویم. رکود تورمی به عنوان هرزه گردِ اقتصاد، گاهی ما را به رکود و گاهی به سمت تورم حرکت میدهد و همیشه ضربه میزند.
از این منظر بدون تحقق تولید فناورانه و نقشه سیاستی، اتکا به درآمدهای خارجی یعنی اتکا به دشمنان فقرا. همین حالا ۶۴ درصد تقاضا در سه دهک بالای درآمدی جمع شده است؛ یعنی عمده مصرف هیچ ارتباطی با سه دهک پایین درآمدی ندارد. در این شرایط زمانی که درآمدهای ارزی ما افزایش پیدا میکنند، نتیجهاش این میشود که کالاهای گران قیمت برای مصرف این سه دهک وارد میشوند. مصرف انبوه این سه دهک، کشور را به سکوی واردات تبدیل میکند. به همین دلیل همه چیز در واردات فرومیرود و دیگر تولید فناورانهای در کار نخواهد بود. این غیرمولدها بیشترین تقاضا را برای تجارت دلالی ایجاد میکنند. در بورس هم که پا میگذارند بساط سفتهبازی و دلالی را به پا میکنند. با فروکش کردن تحریمها هم تقاضای این سه دهک از بین نمیرود.
بگذارید مثالی بزنم. پیش از انقلاب که برنامههای عمرانی ۷ساله را مینوشتند، کارشناسان دانشگاه آمریکایی هاروارد به ایران آمدند. امریکاییها همان زمان به صراحت گفتند که رقیب صنعت در ایران دلالی است؛ آنهم دلالی در زمین و مسکن. برای اینکه سودهای بدون کار و بدون ریسکی در آنها پنهان است. به هر صورت این سه دهک درآمدی پس از برداشته شدن تحریمها به مولد فرهیخته پیگیر تولید فناورانه تبدیل نمیشوند. در نتیجه رهبری به عکس داخلیها را خطاب قرار داده است. رهبری در باب ضرورتهای تولید فناورانه بسیار آگاه هستند و سوی تذکرشان را هم بسیار هوشمندانه به سمت غیرمولدها گرفتهاند. ایشان در دوره ریاست جمهوریشان هم کارنامه درخشانی در این تذکرات و حرکتها داشتند. ایشان به جزء جزء موضوع آشنا هستند و میخواند تصریح کنند که تصور نکنید که این تحریم حل شد مشکل اقتصاد هم حل میشود. به هر شکل، در این دوره که نیازمند ثبات هستیم تا وضع شاخصهای اقتصادی خود را بهبود ببخشیم، بیش از همیشه اقتصاد آماده پذیرش تولید فناورانه است. در نتیجه از این شرایط برای جلو بردن تولید و نیروی مولد و حرکت مولد استفاده کنیم. نکته روشن این است که ایشان تنها کارفرمایان را خطاب قرار ندادند و نام کارگران را هم بردند و به صراحت از آنها با عنوان «رزمندگان بااخلاص و باصفا» یاد فرمودند؛ البته رهبری همواره از کارگران یاد کردهاند. این صحبتها نشان از رهنمودهای هوشمندانهی ایشان است.
رهبری در بخش دیگری از سخنانشان به بحث بخشنامهها اشاره کردهاند و مثال زدهاند که از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰، فقط در بخش گمرک ۱۵۰۰ بخشنامه صادر شده است. ایشان این پرسش را مطرح کردهاند که به کدامیک از این بخشنامهها عمل شده و فعالان اقتصادی کدامیک از آنها را بخوانند؟ ایشان یادآور شدهاند که باید «جدا» با این موارد برخورد کرد. سالهاست که صدور این بخشنامهها را شاهد هستیم اما هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده و همچنان به قطر بخشنامهها اضافه میشود. چرا ارادهای برای حل این معضل شکل نگرفته است؟
اشاره ایشان به بخشنامههای متعدد گمرکی حاکی از توجهشان به تبادلات اقتصادی و ضرورتهای بینالمللی همکاریهای اقتصادی است؛ چراکه این تولیدکننده نیاز به واردات هم دارد. بنابراین اینها را به خوبی روشن نمودهاند. امروز کالا میآید و در مرز میماند؛ رهبری میفرمایند که باید این موانع را بردارند؛ اما نه حالا نه گذشته به فرمایش رهبری توجه نشده است. باید در این زمینه کار جدی انجام شود.
رهبری یادآوری نمودهاند که فاصلهی بین رشد نقدینگی در کشور و رشد تولید ناخالص ملی یک «فاصلهی نجومی» است. همچنین پرسیدهاند: «چرا باید اعتبارات جوری مصرف بشود که به این انبوه نقدینگی بینجامد و در رشد تولید کشور تأثیری نداشته باشد؟» فاصله بین نقدینگی و رشد اقتصادی، تا چه اندازه بر انحراف منابع بانکی تاثیرگذار بوده است؟
این بحث کاملا علمی است. در حال حاضر محاسبات مربوط به تورم، نقدینگی و رابطه آنها با تولید ناخالص داخلی به مانند گذشته انجام نمیشود. آقای «عباس شاکری» در کتاب «مقدمهای بر اقتصاد ایران» این رابطه را توضیح دادهاند. در گذشته تورم و نقدینگی را با یکدیگر جمع میزدیم و نتیجه میگرفتیم که تورم، معلول نقدینگی است. امروز اقتصاددانها این را نمیگویند و میگویند این تورم میتواند علیه نقدینگی باشد؛ چه زمانی؟ زمانی که جمع نرخ رشد تولید ناخالص داخلی به اضافه تورم بیشتر از حجم نقدینگی باشد. یعنی تورمی که زاییده نقدینگی دانسته شده است و آن را بد میدانیم اگر با نرخ رشد جمع زده شود و حاصلش بیشتر از حجم نقدینگی باشد، در این صورت تورم را در بلند مدت متوقف میکند؛ خصوصا اینکه ارزش افزوده ناشی از تولید فناورانه بر آن قرار گیرد. در این صورت، ارزش افزودهای که ایجاد شده به اقتصاد تعادل میبخشد. این نکتهای است که منابع اقتصادی جدید حالا چه داخلی و چه خارجی به آن اشاره میکنند.
در این مقطع که تحریمها پابرجا هستند، اگر بخواهیم از دولت در مورد اقدامات شش ماههاش پاسخ بخواهیم، باید از بابت چه رفتاری، متوقع باشیم و در باب آن طرح پرسش کنیم؟
دولت باید در این مدت بستههای متعدد حاوی راهبرد ارائه میکرد، ما حتی ندیدیم دولت یک بسته ارائه کند؛ ۶ ماه هم گذشته است. رهبری در هفته دولت، خواستهاند که تولید فناورانه را باور کنند؛ اما آیا دولت بسته حمایتی آورده که در مجلس مانده باشد؟ زمانی که هیچ بستهای نمیآورند، رهبری حق دارند از دولت نقشه راه بخواهند؛ البته به دولتهای گذشته هم متذکر شده بودند اما نه دولتهای گذشته اقدامی را انجام دادند و نه این دولت. منظور از بسته حمایتی هم پولپاشی نیست. برخی اسم بسته حمایتی که میآید، یاد پولپاشی میافتند و میپرسند چقدر پول باید در بسته بگذاریم؟! منظور از بسته مقررات گردش ساز و تسهیلکننده است؛ مقرراتی که دست در جیب کسی نکنند. اساسا دست مقررات نباید در جیب مردم باشد. نمیشود به مردم پولی بدهیم و با تورم، چند برابر آن را از آن جیبشان دربیاوریم. به همین دلیل من با بستههای پولی، حمایت پولی و پولپاشی مخالفم. به جای این حرفها، دستگاهها باید میدان عمل را باز کنند؛ باید سند و برنامه بیاورند؛ البته ما به این دولت امیدواریم و میخواهیم که کار را جلو ببرد اما از کم توجهیشان به فرمایش رهبری در هفته دولت، متعجب شدهایم. انتظار داریم که دولت سال ۱۴۰۰ را بدون بستههای جهشی به پایان نرساند.
اقتصاد تعادل میخواهد و دولت عامل تعادل بخشی است. تعادل هم سختترین کاری است که باید انجام شود اما این تعادل ابدا در پولپاشی ایجاد نمیشود. پولپاشی زمانی جواب میدهد، که با یک مشکل سخت مواجه شده باشیم؛ ماننند سیل و زلزله یا یک شرایط اضطراری در صنعت. پولپاشی خارج از این چارچوب، بدترین نوع یارانه است. از طرفی هنوز در حوزه کشاورزی یک بسته «تولیدِ زمین» نداریم. زمین مناسب کشاورزی باید دارای خاک مناسب باشد. شاید اگر بتوانیم خاک را حفظ کنیم، مصرف آب هم خیلی بالا نرود؛ این یعنی احیای زمین. فرانسویها پس از جنگ جهانی دوم تا به حال با اینکه کشورشان یک چهارم ایران مساحت دارد، هنوز در حال تولید زمین هستند اما آیا از یک چهارم کشور خود که قابل کشاورزی است، استفاده کردهایم؟ به اندازه کشور فرانسه زمین داریم اما چرا بر روی آن کار نمیکنیم. اینها مقاصد ناگفتهی سخنان رهبری است. سخنان ایشان از لحاظ فنی و تخصصی جایی برای مجادله و گفتگو باقی نمیگذارند.