در گفتوگو با فعالان کارگری مطرح شد؛
چالشهای پیش روی وزیر کار دولت سیزدهم/ کارگران از وزیر کار جوان چه انتظاراتی دارند؟
عبدالملکی برای حل مشکلات کارگران و بازنشستگان کار سختی پیش رو دارد؛ او باید بتواند - و البته بخواهد - که در مقابل بسیاری از رویهها و آییننامهها بایستد و همچنین باید توان مقابله با چالش بزرگ صندوقهای بازنشستگی را داشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اواخر هفتهی گذشته حجتالله عبدالملکی توانست با کسب رای اعتماد از نمایندگان مجلس یازدهم بر صندلی وزارت کار تکیه بزند. وزارتی که نقش تعیینکنندهای در زندگی کارگران و بازنشستگان و ارتباط مستقیمی با مسئلهی معیشت و رفاه بخش زیادی از مردم جامعه دارد. عبدالملکی خود این وزارتخانه را «وزارت مردم» میداند و معتقد است اگرچه سابقهای طولانی نداشته و هنوز جوان است اما به دلیل «تجربهی موفقی» که در مدیریتهای قبلی داشتهT توانایی سکانداری این مجموعهی بسیار بزرگ و پراهمیت را دارد. البته باید دید تعریف موفقیت از دید وزیر جوان دولت سیزدهم چیست.
عبدالملکی برای حل مشکلات کارگران و بازنشستگان کار سختی پیش رو دارد؛ او باید بتواند - و البته بخواهد - که در مقابل بسیاری از رویهها و آییننامهها بایستد و همچنین باید توان مقابله با چالش بزرگ صندوقهای بازنشستگی را داشته باشد. در خصوص ریشهایترین مشکلات کارگران و بازنشستگان و وظایف دولت سیزدهم برای رفع آنها با سه فعال کارگری به گفتگو نشستهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
احیای امنیت شغلی و ایستادن مقابل خصوصیسازی
محسن باقری (عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران) در خصوص وظایف دولت سیزدهم در قبال کارگران با تاکید بر اهمیت ایجاد اشتغال و کارآفرینی گفت: اگرچه میدانیم اشتغال تنها مربوط به حوزهی وزارت کار نیست و تیمی در هیئت دولت باید دست به دست هم دهند تا وضعیت اشتغال بهبود یابد اما تفکرات آقای عبدالملکی میتواند در حوزهی کارآفرینی و اشتغال مفید باشد.
وی با تاکید بر لزوم توجه به امنیت شغلی کارگران گفت: ما بارها در رابطه با مسئلهی امنیت شغلی کارگران صحبت کردهایم و به ساماندهی قراردادهای موقت پرداختهایم. با توجه به گسترش قراردادهای موقت امکان تشکلیابی و همچنین تعیین دستمزد منصفانه برای کارگران وجود ندارد.
عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران امکان فعالیت تشکلهای کارگری را وابسته به امنیت شغلی و از بین رفتن قراردادهای موقت دانست و گفت: اگر قراردادها دائم نباشد، از آنجا که کارگران امنیت شغلی نخواهند داشت بنابراین تشکلیابی هم ضعیف میشود و با ضعف تشکلهای کارگری امکان چانهزنیِ پُرقدرت از دست میرود و عملا نمایندگان کارگران در مذاکرات سه جانبه ضعیف وارد میشوند.
باقری همچنین به مسئلهی افزایش روند خصوصیسازی در ایران اشاره کرد و گفت: افزایش خصوصیسازی طی ۲۰ سال گذشته سبب شده که دولت اختیارات خود را واگذار کند و متاسفانه کوچک شدن دولت باعث ناکارآمدی شده است.
عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار بیان کرد: بسیاری از افرادِ فاقدِ صلاحیت، به طمع سود بردن از زمینها، مدیریت کارخانهها را به دست میگیرند و شرکتها را زیانده نشان میدهند. از جملهی این شرکتها میتوان به آذراب، هفتتپه و چغندر نقده اشاره کرد که سالهای سال است درگیر هستند و منطقه را دچار چالش کردهاند. ببینید وقتی یک کارخانه در منطقهای دچار مشکل میشود این موضوع روی کل محصولات آن منطقه اثر میگذارد و در نهایت کل کشور متاثر از وضعیت آن منطقه میشود.
وی با بیان اینکه با خصوصیسازی بنیانهای اشتغال پایدار در کشور از بین رفته است، گفت: وقتی دولت درگیر بستن قرارداد با شرکتهای پیمانکاری و یا واگذار کردنِ شرکتها به بخش خصوصی است و از طرفی هم توان نظارت بر کار آنها را ندارد، هم اقتصاد و هم اشتغال در کشور آسیب میبیند.
باقری تاکید کرد: در کنار بحث امنیت شغلی، بحث خصوصیسازی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و از جمله درخواستهای ما از وزیر کار توجه به این دو موضوع ریشهای و اساسی است تا بتوانیم مشکلات کارگران را به طور جدی حل کنیم.
عمل به قانون اساسی مهمترین اقدامی است که میتوان برای کارگران انجام داد
ناصر آغاجری (فعال مسقل کارگری) نیز در خصوص اقداماتی که باید برای بهبود وضعیت کارگران انجام شود، گفت: عمل به قانون اساسی مهمترین اقدامی است که باید انجام شود که متاسفانه در کشور ما قانون اساسی نادیده گرفته میشود.
وی ادامه داد: اصول ۳۰.۳۱ و ۴۳ قانون اساسی به بخش قابل توجهی از منافع کارگران مثل آموزش و پرورش رایگان، بهداشت رایگان، مسکن شایسته و… توجه کرده؛ این حقوق همچنین در قانون کار - البته نه به شکل کامل - آورده شده است. بنابراین انتظار کارگران این است که کسانی که به تازگی روی کار آمدهاند به این اصول پایبند باشند و آن را اجرا کنند.
آغاجری گفت: دولت باید مجری قانون اساسی باشد اما متاسفانه تاکنون اجراکنندهی تعدیل ساختاری و خصوصیسازی بوده و با اجرای تعدیل ساختاری، بحران اقتصادی به وجود آورده است. در واقع دولت از طرفی مدعی جنگ با امپریالیسم است و از طرفی دیگر پیشنهادهای اقتصادی آنها را اجرا میکند و قوانینی که منافع مردم را در نظر گرفته، نادیده میگیرد. بنابراین دولت جدید اگر صداقت داشته باشند و بخواهد کاری انجام دهد باید همهی اصول قانون اساسی را پیاده کند.
این فعال مستقل کارگری همچنین با اشاره به مشکلات کارگران صنایع نفت اظهار کرد: کارگران صنایع نفت به خصوص قرارداد موقتیها متخصصینی هستند که در زمان تحریم، پالایشگاهها و پتروشیمیها را ساختند بنابراین باید تشویق شوند اما متاسفانه به جای اینکه مورد توجه قرار بگیرند، از حقوق قانونی خود نیز بیبهره ماندهاند. آنها مجبورند ۲۵روز در ماه کار کنند و تنها ۵ روز مرخصی بروند و با وجود این شرایط سخت کاری، حقوقشان چند روز در جیب پیمانکار میماند و با تاخیر پرداخت میشود.
آغاجری در پایان به لزوم وجود تشکلهای مستقل کارگری اشاره کرد و گفت: ایجاد سندیکای مستقل کارگری به کارگران این اجازه را میدهد که هم از حقوق خود دفاع کنند و هم به تولید کمک کنند؛ اما متاسفانه دولت با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری مخالف است.
اقدام موثر برای کاهش چالشهای صندوقهای بازنشستگی
علیرضا حیدری (فعال کارگری و کارشناس تامین اجتماعی) نیز با اشاره به گستردگی وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: از زمانی که وزارت کار و وزارت تعاون تلفیق شدند و مسئولیت آن به یک وزیر سپرده شد، ابعاد مسئولیت این وزارت نیز گسترش پیدا کرد.
وی با اشاره به چالش صندوقهای بازنشستگی گفت: مشکلات مربوط به این صندوقها در دورههای مختلف وجود داشته است؛ در دورهی آقای روحانی بحث کمبود منابع و عدم تعادل منابع و مصارف شروع شد و همچنان نیز ادامه دارد که احتمالا در دولت آقای رئیسی این مشکل تشدید خواهد شد. بنابراین مدیریت این صندوقها یکی از مهمترین دغدغههای ذینفعان و مدیرانی است که مسئولیت این صندوقها را برعهده میگیرند.
این کارشناس تامین اجتماعی اظهار کرد: در سال ۱۴۰۰ بودجهی تامین اجتماعی حدود ۲۷۰ هزارمیلیارد تومان شد که این بودجه نسبت به سال گذشته دستکم چیزی حدود ۱۰۰ هزارمیلیارد تومان رشد داشت اما ما همچنان با مشکل عدم تعادل بین منابع و مصارف مواجه هستیم.
وی ادامه داد: اگر براساس مصوبهی مجلس و بند واو تبصرهی دو، دولت موظف به پرداخت حدود ۸۲هزار میلیارد تومان از تعهدات گذشتهی خود به این صندوق نمیشد، الان سازمان تامین اجتماعی با مشکل جدی تامین منابع برای ایفای تعهدات مواجه میشد. کما اینکه در بودجه ۱۴۰۰ هم بیش از ۵۰هزارمیلیارد تومان مربوط به تعهدات جاری دولت است.
حیدری بیان کرد: این تعهدات سال به سال روند فزاینده میگیرد و با این وضعیت مدیرانی که به سازمان وارد میشوند باید بتوانند تعامل بسیار سازنده و فعال و هدفمندی با گروههای ذی نفع برقرار کنند و این مشکلات را کاهش دهد. من معتقدم مشکلات به طور کامل برطرف نخواهد شد و اگر مدیریت کارامدی نتواند این حوزه را مدیریت کند روند مشکلات فزاینده خواهد شد.
وی با اشاره به بحث نقدیندگی صندوقهای بازنشستگی ادامه داد: اگر نتوانیم برای مشکلات این صندوقها سازوکار اجرایی بلندمدت پیدا کنیم، با یکی از چالشهای بزرگ خود در عرصهی اجتماعی مواجه خواهیم شد. بنابراین کسانی که مدیریت این صندوقها را در دست میگیرند باید نگاه واقع بینانهای به صورت مسئله داشته باشند. مدیران سازمان تامین اجتماعی هر گاه نگاه سیاسی و راهحلهای سیاسی پیشگرفتند نه تنها کاری از پیش نبردند بلکه مشکلات را بزرگتر کردهاند.
حیدری گفت: مشکلات سازمان تامین اجتماعی را نه فقط کارشناسان داخلی بلکه سازمانهای بینالمللی بیطرف نیز گوشزد کردهاند. در واقع ما برای مشاوره و کارشناسی به این سازمانها مبلغی دادهایم تا وضعیت صندوق را برای ما پیشبینی کنند پس مشکلات این صندوق به استناد همین کارشناسیها جدیست.
نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری اظهار امیدواری کرد که مجریان با پذیرش مسئولیت و مشارکت دادن تمام ذی نفعان به شکل عملی و نه شعاری، از پس مشکلات بربیایند.
وی با تاکید بر رفتن به سمت اصلاحات پارامتریک و سیستماتیک گفت: انجام اصلاحات پارامتریک البته به دلیل مواجه شدن با مقاومت اجتماعی سخت خواهد بود، اما اختیار انجام اصلاحات سیستماتیک به دست مدیران است و بعضا بدون آنکه نیاز به انجام اصلاحات چالش برانگیزی وجود داشته باشد میتوان این اصلاحات را انجام داد.
حیدری گفت: این اصلاحات اکنون بسیار کند و آهسته و ناکارامد در حال انجام است و من امیدوارم مدیران جدید با توجه به اهمیت این اصلاحات جدیت بیشتری در این زمینه داشته باشند تا بتوانیم از دستاوردهای آن استفاده کنیم و مشکلات را کم کنیم.
این فعال کارگری همچنین بیان کرد: ارتباط مستقیمی بین حوزهی تامین اجتماعی و شاغلین وجود دارد؛ به عبارتی از آنجا که پرداخت حق بیمهی شاغلین از منابع اصلی درآمد سازمان تامین اجتماعی است، بنابراین اصلاح ساختارها در حوزهی روابط کار و همچنین سرمایهگذاری که به شکل غیرمستقیم به تامین اجتماعی ارتباط پیدا میکند، جزو دغدغههایی است که باید برای آن راهحل پیدا کرد. اگر در پایداری اشتغال و ایجاد اشتغال جدید اقدامات موثری انجام ندهیم ما بازهم با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد.
وی در پایان گفت: اگر قرار باشد راهحلی برای این مشکلات پیدا کنیم هیچ فرمولی به غیر از مشارکت و همفکری و هم آوایی با تمام گروهای اجتماعی ذی نفع وجود ندارد.