«کیفیت زندگی بازنشستگان و شاغلان دولتی در ایران» منتشر شد
کتاب «کیفیت زندگی بازنشستگان و شاغلان دولتی در ایران» از سوی موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا منتشر شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا، در سده اخیر توجه زیادی به اندازهگیری میزان سلامتی افراد و قدرت تأثیرگذاری بیماریهای روانشناختی و جسمی بر روی فعالیتهای روزانه و رفتارهای آنها شده است. طبق تعریفی که سازمان سلامت جهان از سلامت ارائه داده است، این واژه به بهزیستی کامل جسمی، روانی و اجتماعی اطلاق میشود و تنها مریض بودن یا معلولیت را شامل نمیشود. این تعریف تا به امروز تغییری نکرده است. بنابراین در ارزیابی سلامتی نباید صرفاً به شاخصهای سنتی سلامتی مانند میزان مرگ و میر و نرخ ابتلا به بیماری توجه کرد؛ بلکه همچنین ادراکی که افراد از کیفیت زندگیشان دارند باید مورد توجه قرار گیرد.
در سالهای اخیر تمایلی به مقیاسبندی سلامتی، فراتر از شاخصهای سنتی سلامتی به وجود آمده است بهطوری که از طریق مقیاسهای سلامتی و وضعیت کارایی، ناتوانی، تأثیر بیماری و ناخوشی بر رفتارها و فعالیتهای روزانه نیز سنجیده میشود. این مقیاسها هرچند تأثیر بیماری را میسنجد اما کیفیت زندگی را که از آن با عنوان مقیاس گمشدۀ سلامتی یاد میشود نمیسنجد. ثانیاً این مقیاسها اکثراً در آمریکای شمالی و انگلستان ایجاد شده است و استفاده از آنها برای سایر زمینههای اجتماعی خطاست و ناموفق عمل میکند. ثالثاً مدل مکانیکی درمان با دارو، بیتوجه به عنصر انسانمحور در بحث سلامت، فقط نگران مریضی و علائم آن است. با به میان آوردن بحث کیفیت زندگی در مطالعات سلامت، توجهها به این وجه سلامتی متمرکز میشود و اقدامات مداخلهای بعدی، توجه بیشتری را معطوف به این جنبۀ بهبود بیماران میکند.
بحث کیفیت زندگی بهتازگی در ادبیات توسعه مستمر (پایدار) و برنامهریزیهای توسعه اجتماعی مطرح شده و جایگاه ویژهای یافته است و دولتها در سطح ملّی و محلی و نیز مؤسسات متعدد بر روی سنجش و شاخصسازی آن کار میکنند. اصطلاح «کیفیت» برای بیان توسعه بهزیستی در جامعه بهکار رفته است و بهگونهای در برابر «کمیت» که به وجه اقتصادی زندگی مردم اشاره دارد قرار میگیرد. این متغیر در چند دهه اخیر نخست از مطالعات اقتصادی سر برآورده است. در سنجشهای عینی از کیفیت زندگی، عوامل برونزایی نظیر فناوری تولید، زیرساختها، روابط اجتماعی، نهادهای اجتماعی و نگرانیهای محیط زیستی نیز مد نظر قرار میگیرد.
کیفیت زندگی موضوعی چندرشتهای و چندشاخهای است و میتوان آن را مرتبط با دو مفهوم نیازهای انسانی و رضایت از زندگی دانست. به این دلیل لازم است که کیفیت زندگی شخصی در تعامل با کیفیت زندگی جمعی مطالعه شود. زندگی فردی نیز کیفیتی در حدود سطح میانگین کیفیت زندگی جمعی دارد، کمی بالاتر یا پایینتر.
کیفیت زندگی مفهومی چند وجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزشهای فردی و اجتماعی است که ابعاد عینی و بیرونی و ذهنی و درونی را در بر میگیرد. کیفیت زندگی در طول زمان دستخوش تغییر میشود و عوامل درونی و بیرونی در تغییرات آن دخیل است. به این دلیل در بسیاری از نقاط جهان نیز بهصورت دورهای مورد سنجش قرار میگیرد. همچنین در بررسیهای کلان باید به تفاوت مکانها و خرده اجتماعات نیز توجه داشت زیرا اظهارات کلی در مورد جمعیتهای بزرگ از دقت کافی برخوردار نخواهد بود.
در تحقیقات علوم اجتماعی، علوم سیاسی و علوم پزشکی، همواره در مفهوم و عوامل تشکیلدهندۀ «زندگی خوب یا بهتر» اختلاف نظر و مناقشه بوده است چرا که تعریف کیفیت زندگی ایدهآل متأثر از مجموعه وسیعی از قوانین و رفتارها از جمله شیوههای فرزندپروری والدین، تعلیم و تربیت، اقتصاد، صنعت و سیاست است. امروزه کمتر کسی کیفیت زندگی را تنها در مفهوم وضعیت مادی خلاصه میکند. در واقع باید میان زندگی مطلوب و زندگی مرفه تفاوت قائل شد چرا که زندگی مطلوب بر ارزشهای انسانی و اجتماعی استوار است اما زندگی مرفه شاخصهایی همچون ارتقای درآمد اقتصادی را مد نظر دارد.
در اهمیت کیفیت زندگی باید گفت برخورداری از کیفیت زندگی ضعیف میتواند بر روی ارتباطات خانوادگی اثر گذارد، موجب بهکارگیری مکانیسمهای مقابله و سازگاری نامؤثر در افراد شود، تنش را در ایشان افزایش دهد و همین بر عوامل فیزیکی و جسمی اثر گذاشته و بیماریهای جسمی را نیز ایجاد یا تثبیت و تقویت کند. باید دانست که اولین اثر بیماری بر عملکرد شخصی است و سپس اثرات روانی داشته و به دنبال آن سلامت عمومی و عملکرد اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع اگر برای کیفیت زندگی، حوزهها و ابعاد مختلف قائل باشیم، این حوزهها با یکدیگر در همبستگی و ارتباط مستقیم هستند و کاهش کیفیت زندگی نهایتاً در تمام شئون زندگی افراد جامعه نمود خواهد داشت.
مطالعات کیفیت زندگی میتواند در شناسایی نواحی مسئله¬دار، وجوه نارضایتی¬های مردم، اولویتهای ایشان در زندگی، تأثیر عوامل اجتماعی-جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاستها و استراتژی¬ها در زمینۀ کیفیت زندگی راهگشا باشد. در مطالعات علوم پزشکی نیز که بهطور سنتی، مطالعات غالب کیفیت زندگی را تشکیل میدهد، بدین واسطه کارایی درمانهای مختلف و خدمات بهداشتی ارائه شده ارزیابی میشود، این خدمات اولویتبندی میشود، سیاستگذاری شده و منابع مالی و انسانی تخصیص داده میشود.
دستاورد سنجش کیفیت زندگی آشنایی با تصویری از نیازها، محدودیتها و اولویتهای زندگی اقشار مختلف اجتماعی است. دست یافتن به ابزاری دقیق برای مقایسه وضعیت کیفیت زندگی گروهها و قشرهای اجتماعی به آشکارتر شدن حوزههایی از زندگی اقشار اجتماعی مختلف میانجامد که بیشتر نیازمند مداخله سیاستگذارانهاند. ارزیابی کیفیت زندگی ذینفعان برای سازمانهایی همچون سازمان بازنشستگی کشوری که دستاندرکار خدماترسانی به گروههای جمعیتی گستردهاند، راهنمای دقیقی برای سیاستگذاری و اولویتدهی دقیقتر به سیاستها و اقدامات مناسب برای گروههای ذینفع خواهد بود.
در گزارش حاضر خطوط کلی وضعیت کیفیت زندگی دو گروه شاغلان دولتی و بازنشستگان کل کشور در سال ۱۳۹۸ ترسیم میشود. در این گزارش کیفیت زندگی دو گروه مورد اشاره در ۴ بعد سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت محیط و روابط فردی و اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با وضعیت کیفیت زندگی همین گروهها در سال ۱۳۹۳ و نیز با میانگین وضعیت کیفیت زندگی مردم کل کشور مقایسه شده است.
مجری طرح کتاب «کیفیت زندگی بازنشستگان و شاغلان دولتی در ایران» مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) بوده و دستاندرکاران آن عبارتند از: مهدی رفیعی (مدیر طرح)، ابراهیم شیرعلی (مدیر امور اجرایی)، دکتر محمدحسین نادری (مدیر نمونهگیری و هماهنگی استانها)، زهره محمدی خانقاه (مدیر پرسشگری و نظارت) و غلامرضا نسرانی (مدیر گروه پشتیبانی).