یادداشت بهمن فروتن در خصوص انتخاب اسکوچیچ به عنوان سرمرربی تیمملی؛
فقط استراماچونی شایستگی سرمربیگری تیمملی داشت
مفسر فوتبال ایران معتقد است که دراگان اسکوچیچ بهترین مربی کروات است که تابحال به ایران آمده ولی تنها مربی خارجی را که شایستگی هدایت تیمملی را داشت فقط استراماچونی میداند.
به گزارش ایلنا، فدراسیون فوتبال ایران پس از برکناری مارک ویلموتس از هدایت تیم ملی فوتبال با مطرح کردن نام چند گزینه داخلی از جمله امیر قلعهنویی، علی دایی و گلمحمدی در نهایت دراگان اسکوچیچ مربی 51 ساله کروات را بعنوان سرمربی انتخاب کرد در همین این راستا بهمن فروتن از مفسران بنام فوتبال ایران یادداشتی در این مورد نوشته است که در ادامه میخوانید:
انتخاب همیشه از دو به بالا است وگرنه «یک» که دیگر انتخاب نیست، اجبار است. نحوه انتخاب هم البته خود مقولهای است. انتخاب، تاکتیک هم دارد مثلاً اگر شما الف را میخواهید حتماً او را بهوسیله ب و پ تحت فشار قرار دهید تا جلوی خواستههای بیش از حد الف را بگیرید.
زمانی که دایی و امیر قلعهنویی به شکل غیررسمی و از طریق رسانهها بهعنوان کاندیداهای سرمربیگری تیم ملی معرفی شدند، اسکوچیچ در آبادان بهدلیل بیماری از صنعتنفتی که با برد از مسجدسلیمان میتوانست به رده دوم جدول صعود کند استعفا میدهد.
عجب! در حقیقت به این شکل، الف را با دو مربی بزرگ ایرانی خوب مشت و مال میدهند. در بیانیهای نوشته شده است: «اسکوچیچ برای مربیگری تیم ملی باید پول هم پرداخت کند.» و من مطمئنم اگر فدراسیون این تقاضا را داشت اسکوچیچ آن را عملی میکرد و بهنظر من باید که عملی کند چون مربیگری تیم ملی ایران یعنی آینده و چه میدانیم شاید هم عملی کرده باشد، یعنی اینکه همه اجرتش را تقسیم کند بین دلالهایش.
اما اسکوچیچ خودش... اگر این اسکوچیچ همان اسکوچیچ باشد که من میشناسم... روزی قرار بود هر دوی ما در مالزی سرمربی تیم باسابقه سلنگور شویم که نشدیم چون باز هر دو، دانشمان را آنقدر به رخ «داتوی» مهربان این تیم کشیدیم که داتو با مهربانی گفت شماها حرفگوشکن نیستید و من دنبال یک حرفگوشکن میگردم. در آن روزها «بویان هوداک» یکی از شاگردان کروات من میگفت بهجرأت میتوانم بگویم اسکوچیچ یکی از بهترین مربیان فوتبال کرواسی است.
من هم شخصاً معتقدم او بهترین مربی کروات است که تا به حال به ایران آمده است. البته به عقیده من بهترین مربی خارجی تاریخ فوتبال ایران کسی نیست جز شخص استراماچونی و این او بود که از هر نظر شایستگی سرمربیگری تیم ملی ایران را داشت.
اسکوچیچ اما مربی است که برخلاف شارلاتانهای گذشته، اگر به او فرصت داده شود میتواند از نظر فنی به فوتبال ایران کمک کند ولی این مربی خوب را با نحوه انتخابش و تاکتیکی که اتخاذ نمودهاند پیشاپیش جلوی گرگها انداختهاند. چه میشد در نامهای رسمی از باشگاه صنعتنفت خواسته میشد مربیاش را به تیم ملی بدهد؟ چرا برای استخدام اسکوچیچ، قلعهنویی و دایی را فدا کردند؟ این نوع عملکردها مطمئناً با بازخوردهای منفی روبهرو میشود. اسکوچیچ چرا به بهانه قلبدرد تیم صنعتنفت را رها کرد؟ یعنی حالا در تیم ملی قلبش درد نمیکند؟ اسکوچیچ البته برای این در کرواسی موفق نبود که حقهباز نبود.
او که مردی معتقد به اخلاق است چرا برای مربیگری تیم ملی اخلاق را زیر پا گذاشت؟ اسکوچیچ مربی بسیار خوبی است، بسیار بهتر از کیروش و ویلموتس و برانکو، ولی متأسفانه عدهای ندانمکار که اصلاً جایشان در اینجا نیست صرفاً برای منافع شخصیشان یک مربی بسیار خوب خارجی را قربانی کردند و دو مربی بسیار خوب داخلی را دلخور.
چرا فوتبال را این نااهلان میچرخانند؟ واقعاً مسئولش چه کسی است که حتی وزارت ورزش هم از قبول انتخابی که شده است طفره میرود؟
*بهمن فروتن